حسن هانی زاده، کارشناس مسائل منطقه در تشریح ابعاد توافق حماس و فتح برای تشکیل کمیته اداره غزه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: طرحی که ارائه شده اساساً یک طرح مصری، آمریکایی، قطری و اسرائیلی است تا در نهایت بتوانند پس از جنگ غزه این منطقه را با هماهنگی اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین مدیریت کنند. اسرائیل بر این موضوع اصرار دارد که محور فیلادلفیا همچنان توسط اسرائیل اداره شود و همین موضوع موجب شده تا حماس با کلیات این طرح و حتی جهات آن مخالفت کند، چراکه کشتار اسرائیل در غزه همچنان ادامه دارد. یکی از مسائل مورد نظر حماس این است که تشکیلات خودگردان فلسطین که کار خود را از سال ۱۹۹۴ میلادی آغاز کرد، عملاً بر کرانه باختری تسلط داشت و آنجا را مدیریت می‌کرد و این در حالیست که مدیریت غزه کاملاً با مدیریت کرانه باختری یک امر متفاوت به حساب می‌آید.

وی ادامه داد: این در حالیست که تمام زیرساخت‌های غزه طی حملات ارتش اسرائیل از بین رفته و آوارگان در این منطقه هیچ سرپناهی برای استقرار ندارند. از سوی دیگر، بر اساس برآوردهای موجود میزان خسارت وارد شده به این منطقه بیش از ۱۸ میلیارد دلار است که بازسازی آن و تأمین این ارقام با پرسش‌های متفاوتی روبه‌رو است و اجرای آن در فرآیند کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نخواهد بود. لذا این طرح از سوی حماس با مخالفت روبه‌رو خواهد شد اما اصرار مصر و قطر بر این است که حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین به صورت مشترک غزه را اداره کنند و نکته اینجاست که آنها بر خلع سلاح حماس و ایفای نقش مدنی آن در این منطقه تأکید دارند که این امر هم مورد مخالفت رهبران حماس قرار خواهد گرفت و محکوم به شکست است. 

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در امتداد این روند باید متوجه باشیم که پیش بردن این طرح نیازمند هزینه‌های کلان مالی است و به همین دلیل حتی تشکیلات خودگردان فلسطین بدون تأمین این هزینه‌ها نمی‌تواند غزه را مدیریت کند. اسرائیل هم مایل به حضور حماس در غزه نیست ولی بحث اینجاست که رژیم صهیونیستی به دنبال آن است تا حماس به صورت مشروط وارد این عرصه شود که یکی از آنها زمین گذاشتن سلاح و همچنین فعالیت صرفاً سیاسی این جریان است. از سوی دیگر، اسرائیل تحویل دادن چهره‌های دخیل در عملیات ۷ اکتبر از سوی حماس به تل‌آویو را یکی از شروط موردنظر خود اعلام کرده و از سوی دیگر خواستار آن است که تسلط بر گذرگاه فیلادلفیا را ادامه دهد. به صورت کلی اسرائیل به دنبال آن است تا حماس را از فاز سیاسی خارج کند و آنها را به یک مؤسسه خدمات مدنی همسو با سیاست‌های رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین تبدیل کند که بدون شک این مسأله مورد تایید حماس قرار نخواهد گرفت. 

وی در پایان خاطرنشان کرد: اسرائیل به دنبال آن است که غزه همانند کرانه باختری اداره شود اما باید توجه شود که در شرایط کنونی همه چیز به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده بستگی دارد. گزینه مطلوب نتانیاهو و حزب لیکود به انضمام چهره‌های افراطی حاضر در کابینه رژیم صهیونیستی بدون شک دونالد ترامپ خواهد بود؛ چراکه با انتخاب وی، نتانیاهو به راحتی می‌تواند همانند گذشته جنگ را ادامه دهد و تنش در منطقه را بیشتر کند و این در حالیست که ترامپ از چهره‌های افراطی کابینه نتانیاهو پشتیبانی می‌کند. در مقابل اگر کامالا هریس و دموکرات‌ها در انتخابات آمریکا پیروز شوند احتمال اینکه یک توافق آتش‌بس حاصل شود افزایش پیدا می‌کند یا حداقل این است که سیاست‌ها در مورد پرونده غزه به سمت و سوی دیگر متمایل می‌شود.