به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایالات متحده آمریکا دارای یک سیستم سیاسی دو حزبی است که شامل حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه میشود. این دو حزب از قرن نوزدهم بر انتخابات ریاستجمهوری تسلط دارند و بهعنوان قدیمیترین احزاب سیاسی جهان شناخته میشوند، علاوه بر این دو، احزاب سومی مانند حزب لیبرترین، حزب سبز و حزب قانون اساسی نیز وجود دارند که بهطور معمول قدرت چندانی ندارند.
عوامل مختلفی موجب میشود که نامزدهای احزاب غیراصلی در آمریکا موفقیت چندانی نداشته باشند. اولین عامل سیستم انتخاباتی است؛ در آمریکا آرای الکترال به برنده هر ایالت تعلق میگیرد، بنابراین حتی اگر یک نامزد از حزب سوم آرای زیادی کسب کند، ممکن است هیچ آرای الکترالی به دست نیاورد. دومین عامل دسترسی به برگههای رأی است؛ نامزدهای احزاب غیراصلی باید برای قرارگیری نامشان در برگههای رأی، امضا جمعآوری کنند و هزینه پرداخت کنند، در حالی که نامزدهای دو حزب اصلی بهطور خودکار در برگهها حضور دارند و سومین عامل حمایت مالی و رسانهای است؛ احزاب اصلی دارای منابع مالی و حمایت رسانهای قوی هستند، در حالی که احزاب غیراصلی با کمبود منابع روبهرو هستند.
بنابراین نظام انتخاباتی آمریکا بهطور عمده بر پایه یک رقابت دو حزبی بین دموکراتها و جمهوریخواهان است. حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه در ایالات متحده تفاوتهای عمدهای در سیاستها و ایدئولوژی دارند. از نظر ایدئولوژی، دموکراتها به لیبرالیسم مدرن و عدالت اجتماعی اعتقاد دارند، در حالی که جمهوریخواهان محافظهکار و راستگرا هستند. از نظر نقش دولت در امور کشور، دموکراتها معتقد به دخالت بیشتر دولت در اقتصاد و افزایش خدمات عمومی هستند، در حالی که جمهوریخواهان خواستار کوچکتر شدن دولت و کاهش مالیاتها هستند. از نظر مسائل اجتماعی، دموکراتها از حقوق فردی مانند سقط جنین و ازدواج همجنسگرایان حمایت میکنند، اما جمهوریخواهان با این مسائل مخالف هستند. از نظر سیاست خارجی هم، دموکراتها بیشتر بر دیپلماسی تأکید دارند، در حالی که جمهوریخواهان تمایل به رویکردهای نظامی و تهاجمی دارند.
در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا قصد داریم به تغییرات کلان سیاست خارجی ایالات متحده و تأثیر آن بر منطقه غرب آسیا یا به تعبیر آمریکاییها خاورمیانه بپردازیم. برای کشوری مثل ایران که در تاریخ پرفرازونشیب خود کم از دست خباثتها و خوی استعماری و استبدادی آمریکا نکشیده است، گفتمانی قوی و مؤثر درباره رقابت این دو حزب آمریکایی شکل گرفته است که بهترین تعبیر برای آن در قالب ضربالمثلی فارسی میگنجد که «سگ زرد برادر شغال است!» در ابتدای امر تصور میشود که اگر تفاوتی میان دو حزب و کاندیداهای آن به رسمیت شناخته شود، در واقع میتوان یکی از این دو را در سیاست خارجه بهتر دانست، در حالی که چنین ایدهای خطرناک است و میتواند سیاهی و تباهی تمامیت امپریالیسم آمریکا را خدشهدار کند و ورژنی از آن را کمخطرتر و خواستنیتر معرفی کند.
به بیانی دیگر، نبود تفاوت میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در هیچ مکتب علمی آمریکاشناسی پذیرفته نیست. مطالعات آمریکا در همه مکاتب آن بر وجود تفاوتی واقعی میان دو حزب و سیاستهای داخلی و خارجی آنها تاکید دارند، اما واقعیت نشان داده است که شاید در رفتار دو حزب تفاوت اندکی به چشم بیاید، اما سیاست هر دو حزب نسبت به خاورمیانه، ایران و فلسطین یکسان و خصمانه است.
اگر نگاهی به دوران قدرت هر یک از دو حزب بیندازیم، این واقعیت را میتوانیم بهخوبی دریابیم. به عنوان مثال در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رویکردی سختگیرانه در برابر ایران و حمایت بیدریغ از اسرائیل اعمال شد. ترامپ هیچ توجهی به حقوق فلسطینیها نداشت، همچنین چهار کشور عربی تحت پیمان ابراهیم به اسرائیل نزدیکتر شدند. ترامپ با وجود مخالفت همه کشورهای اسلامی و عربی سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل کرد و اراضی اشغالی جولان را بهطور رسمی به اسرائیل بخشید و در معامله قرن برای فلسطینیها چیزی جز هیچ در نظر نگرفت. ترامپ همزمان با سیاستهای ضد فلسطینی خود، کشورهای عربی منطقه را با سیاست چماق و هویج به صلح با اسرائیل کشاند و صلح ابراهیم را در منطقه با پیوستن چهار کشور عربی امارات، بحرین، مراکش و سودان به راه انداخت که در زمان ریاستجمهوری او ادامه و پیشرفتی مداوم داشت البته این پیمان در زمان ریاستجمهوری بایدن دموکرات متوقف شد، همچنین سیاستهای ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران شامل خروج از برجام، اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران و اتخاذ تصمیمهای مناقشهبرانگیز همچون ترور سردار قاسم سلیمانی بود.
در دوره ریاستجمهوری جو بایدن نیز سیاستهای خصمانه علیه ایران و محور مقاومت در منطقه شامل انواع تحریمهای اقتصادی و نظامی و سیاست فشار حداکثری که در دوران ترامپ آغاز شده بود، ادامه یافت و حتی گروههای فلسطینی مانند حماس تحت فشار بیشتری قرار گرفتند. همچنین دولت بایدن بهجای بهروزرسانی تحریمهای هستهای، بر تحریمهای مرتبط با نقض حقوق بشر و فعالیتهای سپاه پاسداران تمرکز کرده است. در این دوران، پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، تحریمهای جدیدی علیه صنایع نفت و پتروشیمی این کشور وضع شده که هدف آن کاهش درآمدهای حیاتی ایران است. این رویکردها به تنشهای منطقهای دامن زده و بر روابط آمریکا با کشورهای خاورمیانه تأثیر گذاشته است.
در همین راستا، کامالا هریس دموکرات نیز در کارزار انتخاباتی خود با طرح ادعایی خصمانه علیه ایران، اعلام کرده است: «معاون رئیسجمهور هرگز در دفاع از نیرو و اهداف آمریکا در برابر ایران و گروههای تحت حمایت آن، تعلل نخواهد کرد.» همچنین این کارزار مدعی شده است که در صورت پیروزی هریس در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، «هریس همواره از حق مشروع اسرائیل برای دفاع از خود و تقویت توانایی دفاعی اسرائیل، پاسداری و به آن کمک خواهد کرد.»
به همین دلیل بسیاری از رایدهندگان مسلمان آمریکا که زمانی به حزب دموکرات این کشور در واکنش به سیاستها و مواضع اسلامستیزانه دونالد ترامپ گرایش پیدا کرده بودند از این حزب به دلیل سیاستهایی که بایدن در حمایت از رژیم صهیونیستی در جریان جنگ غزه در پیش گرفته رویگردان شده است و اکثر آنها گفتهاند که در انتخابات امسال نه به ترامپ رأی خواهند داد و نه به هریس! رایدهندگان عرب مسلمان در ایالت میشیگان حالا تبدیل به عنصری محوری در این ایالت کلیدی برای تعیین برنده نهایی انتخابات ریاستجمهوری هستند و این وضعیت نگرانی دموکراتها را از اینکه رایدهندگان وفادار به خود را از دست داده و شاهد روی آوردن آنها به ترامپ یا نامزدهای احزاب ثالث همچون «جیل استاین» نامزد ریاستجمهوری حزب سبز آمریکا یا تحریم انتخابات از سوی آنها باشند افزایش داده است.
هریس در واپسین لحظات مانده به برگزاری انتخابات در جمع مسلمانان میشیگان حاضرشده و تاکید کرده است که «اگر من رئیسجمهور آمریکا شوم، از تمام قدرتم برای پایان بخشیدن به جنگ غزه استفاده خواهم کرد. من اسرای صهیونیست در بند حماس را آزاد کرده و به درد و رنج در غزه پایان خواهم بخشید.» هریس همچنین در اظهاراتی متناقض گفته است که «من امنیت اسرائیل را تضمین خواهم کرد و فلسطینیان نیز اطمینان میدهم میتوانند حق خود را برای کرامت، آزادی، امنیت، و تعیین سرنوشت داشته باشند.»
ترامپ هم که در سال ۲۰۱۶ آرای ایالت میشیگان را به دست آورده بود و در سال ۲۰۲۰ آن رأیها را به بایدن واگذار کرده بود؛ روز شنبه در یک تجمع انتخاباتی در حومه دیترویت حاضر شد و تلاش کرد حمایت چند تن از رهبران مسلمان و عرب آمریکایی از خود را با ایستادن کنار آنها روی صحنه سخنرانی خود در این تجمع به نمایش بگذارد.
با این حال بسیاری از شهروندان آمریکایی هشدارهای دموکراتها را در رابطه با خطرات روی کار آمدن مجدد ترامپ ریاکارانه توصیف کردهاند و دوره ریاستجمهوری بایدن را دورهای مملو از شکستهای سیاست خارجی و بسیار بدتر از هر چیزی میدانند که در دوران ریاستجمهوری ترامپ رخ داد. آنها در عین حال رأی دادن به ترامپ را برای آمریکا و جهان خطرناکتر میدانند.
این خطر را میتوان از دیدگاه صهیونیستها تحلیل کرد. هرچند نامزدهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در کارزارهای انتخاباتی حمایتهای قاطع خود را از ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند، اما ترجیح مشخص صهیونیستها در انتخابات جاری کاندیدای جمهوریخواه یعنی دونالد ترامپ است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل امیدوار است که با پیروزی ترامپ در انتخابات دست اسرائیل برای انجام هر آنچه تاکنون انجام نشده است، بازتر شود و اسرائیل برای تجاوز به منطقه و جنایت علیه ملتهای آن در موقعیت جدید و بسیار بهتری قرار گیرد، بنابراین آخرین نظرسنجیها در اسرائیل حاکی از آن است که اکثریت قاطع یهودیان اسرائیل ترجیح میدهند ترامپ به قدرت بازگردد.
اختلاف چندانی بین دو حزب در مواجهه با مسائل بینالمللی وجود ندارد
علیرضا محرابی با اشاره به سیاستهای خصمانه حاکمان کاخ سفید علیه منطقه غرب آسیا به تشریح شرایط کنونی انتخابات ریاستجمهوری در این کشور میپردازد و به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: بر اساس نتایج نظرسنجیها تاکنون دو نامزد حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا آرای نزدیکی به هم دارند، بنابراین نمیتوان پیشبینی درستی از پیروز رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری در آمریکا ارائه داد؛ البته آرای ایالتهای خاکستری همچون میشیگان میتواند در نتیجه انتخابات اثرگذار باشد.
وی میافزاید: آرای افرادی که نمیخواهند رأی دهند یا کمتر میل به رأی دادن دارند، میتواند در سرنوشت انتخابات اثرگذار باشد، با این حال نتیجه انتخابات باز هم قابل پیشبینی نخواهد بود.
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به تأثیر رویکردهای هر یک از نامزدها در حوزه سیاست خارجه در جلب آرای بیشتر ابراز میکند: در حوزه سیاستگذاریهای جنگ و صلح و موضوعات مرتبط با پروندههای بینالمللی نظیر حمایت از رژیم صهیونیستی و حضور در منطقه خاورمیانه یا رقابت با قدرتهایی مثل چین و روسیه تفاوتی در دیدگاههای دو حزب وجود ندارد و هر دو حزب نسبت به این موضوعات وحدترویه و برخورد یکسانی دارند؛ با این حال نمایندگان هر دو حزب میتوانند در روشها متفاوت عمل کنند.
وی ادامه میدهد: جمهوریخواهان بهطور معمول در تصمیمگیریهای خود سیاستهای تکروانه و برخوردهای نظامی دارند، اما دموکراتها تلاش میکنند با رویکردهای اقتصادی فرهنگی، سیاسی و چنین مسائلی برنامههای خود را پیش ببرند؛ در هر حال اختلاف چندانی بین این دو حزب در رویکردهای مربوط به موضوعات بینالمللی وجود نخواهد داشت.
محرابی میگوید: در حال حاضر اختلاف آرای نمایندگان هر دو حزب تقریباً برابر و با درصدی اختلاف کامالا هریس پیشتاز است، همچون انتخابات گذشته که بین بایدن و ترامپ اتفاق افتاد، البته بخشی از این نزدیکی آرا مربوط به مردم آمریکا است که دو تکه هستند و کمی بیشتر از نیمی از رأی دهندگان به دموکراتها گرایش دارند، اما نمیتوان گفت که اختلاف معناداری بین نامزدهای هر دو حزب وجود دارد.
وی ادامه میدهد: دامنه رأی دموکراتها بهویژه در بین گروههای آسیاییتبار، آفریقاییتبار و رنگینپوستان بیشتر است و البته جمهوریخواهان بیشتر در ایالتهای سفیدپوست طرفدار دارند؛ با این توصیفات میتوان گفت که پایگاه رأی دموکراتها کمی بیشتر از جمهوریخواهان است اما گاهی عکس این قضیه اتفاق افتاده که رقابت بین دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون به نسبت رأی ۵۱ به ۴۷ از آن جمله است، بنابراین این چند درصد رأی اندک را نمیتوان نتیجه درستی در پیشبینیها منعکس کند.
کارشناس مسائل بینالملل میگوید: به هر روی نتیجه انتخابات آمریکا را ایالتهای خاکستری و پرجمعیت همچون پنسیلوانیا، میشیگان، شیکاگو مشخص میکند، بهطور معمول در ایالتهای شمال شرقی تمایل به سمت دموکراتها است و اگر رنگینپوستان وارد صحنه شوند امکان رأیآوری دموکراتها بیشتر خواهد بود، همچنین پایگاه اجتماعی جمهوریخواهان در مرکز و ایالتهای سنتی همچون تگزاس بیشتر است، بنابراین نتیجه نهایی بسته به میزان مشارکت شهروندان این ایالتها است.
وی میافزاید: در مقطعی ایالتهای کوباییها در فلوریدا رأی کمی دادند و همین امر موجب شد حزب دموکرات شکست بخورد با این حال چنین محاسباتی غیرقابل پیشبینی است و همهچیز به روز رأیگیری و میزان مشارکت بستگی دارد، البته که رایهای پستی یا زودهنگام بسیار مهم است و میزان دقیق آنها برای ما مشخص نیست.
محرابی درباره تأثیر این انتخابات در آینده جنگ در فلسطین و لبنان ابراز میکند: اگر دموکراتها در قدرت باقی بمانند، وضعیت فعلی و جنگ در غزه و لبنان ادامه پیدا خواهد کرد و اگر جمهوریخواهان به قدرت برسند، ممکن است تغییر استراتژی دهند و حمایتها از صهیونیستها بیشتر شود؛ در هر صورت با روی کار آمدن هر یک از دو نامزد، حمایتها از رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت و برای جبهه مقاومت تفاوت چندانی نخواهد داشت.
نمایندگان دو حزب در حمایت از اسرائیل با هم تفاوتی ندارند
امیرعلی ابوالفتح به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: این قاعده وجود دارد که مسائل سیاست خارجه آنچنان تأثیرگذاری در انتخابات آمریکا ندارد و افراد بر اساس مسائل داخلی، دغدغهها، نگرانیها و وعدهها در انتخابات شرکت میکنند.
وی میگوید: برای کمپین دموکراتها یعنی هریس جنگ غزه مهم است؛ در بعضی از ایالتهایی که صحنه نبرد هستند همچون ایالت میشیگان که جمعیتهای پرشمار آمریکاییهای مسلمان، عربتبار و فلسطینتبار را تشکیل میدهد، به حزب دموکرات رأی میدهند، اما از عملکرد دولت بایدن و هریس در برابر جنگ غزه و حمایت از اسرائیل خشمگین هستند.
کارشناس مسائل آمریکا اضافه میکند: اگر مردم با انتخابات قهر کنند یا هریس ایالت میشیگان را از دست بدهد، در این رقابت ناکام میماند که موجب شکست هریس در این انتخابات میشود، البته فقط ایالت میشیگان نیست و شامل ایالت پنسیلوانیا و جورجیا نیز میشود.
وی درباره اشتراکات دو نامزد ریاستجمهوری در آمریکا یادآور میشود: این دو نامزد هیچ اشتراکی ندارند و اگر هم باشد در مناظرهها به آن پرداخته نشد، اما بهطور کلی میتوان گفت دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر بعضی از موضوعات با هم اشتراک دارند که در مناظرهها مطرح نشد.
ابوالفتح میگوید: از جمله اشتراکات دو نامزد که در مناظرهها به آن پرداخته نشد این است که باید وضعیت مردم بهتر شود و تورم کاهش پیدا کند و جلوی ورود مهاجران غیرقانونی گرفته شود یا حتی به اسرائیل کمک شود؛ با این حال راههای رسیدن به این اهداف مهم است و بر سر اجرای چنین برنامهها و اهدافی اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد.
وی با بیان اینکه حزب جمهوریخواه و دموکرات در حمایت از اسرائیل با هم تفاوتی ندارند، خاطرنشان میکند: در این بین یهودیها هم ناراضی هستند که چرا دولت بایدن و هریس بیشتر از این به اسرائیل کمک نکرده است.
به گزارش ایمنا، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ در آمریکا هرچه باشد، تأثیر چندانی بر سیاستهای خارجی ایالات متحده نسبت به ایران نخواهد داشت. چنانچه هریس به عنوان پیروز این رقابت انتخاباتی معرفی شود، انتظار میرود که نسبت به ایران رویکردی ترکیبی از دیپلماسی و فشارهای اقتصادی و سیاسی اتخاذ کند و اگر ترامپ به قدرت برسد توصیه میشود که از آن دوره چهارساله ریاستجمهوری خود درس بگیرد، چرا که مجموعه اقدامات خصمانه و تنشزای وی در سطوح داخلی و خارجی آمریکا نهتنها بینتیجه ماند، بلکه مانع ورود مجدد او به کاخ سفید شد.
در نهایت تحلیلگران معتقدند که هر دو حزب در حمایت از اسرائیل و فشار بر ایران رویکرد مشابهی دارند. سیاستهای تقابلی ایالات متحده در برابر ایران همواره دارای دارای قبض و بسطهای متعددی از سیاستهای تخریب وجهه بینالمللی تا رویکردهای مبتنی بر تهدید و ترور بوده است. رؤسای جمهور آمریکا در هر شرایطی باید ضمن پایبندی به دیدگاههای حزبی و بنیادین ایالات متحده بر اساس شرایط موجود عمل کنند و این مسئله موجب میشود که تغییرات در سیاست خارجی آمریکا را به دشواری تشخیص داد.
البته نوع رویارویی ایران در برابر سیاستهای حاکمان کاخ سفید نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ ایران ابزارهای مختلفی در دست دارد که میتواند حاکمان آمریکا را متوجه کند که دوران توسل به زور و سیاست فشار حداکثری علیه ایران پایان یافته است؛ ایران امروز با دیپلماسی فعالانه قادر است شرایط را هرچند نامطلوب اما به نفع خود و محور مقاومت تغییر دهد.
نظر شما