به گزارش ایکنا؛ ۱۴ آبان در تقویم رسمی کشورمان به نام «روز فرهنگ عمومی» نامگذاری شده است. فرهنگ عمومی معنای گستردهای دارد و شامل مجموعهای از عقاید، ارزشها، احساسات و هنجارهاست که فراتر از گروهها و اقشار خاص، در جامعه مورد قبول است. در واقع آنچه به عنوان فرهنگ عمومی در یک جامعه تعریف میشود، برگرفته از باورها و اعتقادات مذهبی، اعتقادات بومی و محلی، آیینهای سنتی و قدیمی و حتی خرافات و باورهایی است که به تدریج در ذهن مردم رسوخ کرده است؛ بنابراین صیانت از فرهنگ ارزشمند ایرانی و اسلامی و انتقال آن به نسلهای بعد حائز اهمیت است و در مقابل، برخی از این باورها که جامعه را دچار مسائل و مشکلات فراوانی کرده است، نیاز به اصلاح دارد که البته کار سادهای نیست و نیاز به مهندسی فرهنگی و شاید سالها زمان داشته باشد.
در همین راستا با حجتالاسلام میثم امرودی، مدیرعامل جامعه تعلیمات اسلامی به جهت سالها حضور در عرصه مدیریت فرهنگی گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گستردهای است که در میان عموم جامعه رواج دارد و حوزهای از عقاید، ارزشها، جلوههای احساسی و هنجارهاست که فراتر از گروهها و اقشار خاص در کلیت جامعه مورد پذیرش است. با این تعریف چگونه باید از وجوه مهم و تأثیرگذار فرهنگ عمومی صیانت کرد و به نسل بعد انتقال داد؟
قرآن برای هدایت و تربیت انسانها آمده است و علاوه بر این، دو عامل تربیت فردی و فرهنگ نیز در این زمینه مؤثر است. تربیت فردی از سوی معلم، خانواده، همسالان و ... انجام میشود که به شدت در تربیت نسل امروز اثرگذار است. فرهنگ، عامل بسیار مهمی است و به تعبیری، فرهنگ، اتمسفری است که مردم در آن زندگی میکنند، اگر این اتمسفر سالم باشد، کسانی که بخواهند در این مسیر سالم، قدم بردارند، نسلی پاک، مطلع، دانا و مقید به اصول ارزشی تربیت خواهند کرد. ما ایرانیها اصول فرهنگی زیادی همچون شهادتطلبی، ایثار، فرهنگ همسایهداری، مهماننوازی، قناعت، دستگیری از فقرا، نظافت، ادب، اخلاق و ... داریم که از مؤلفههای تمدنی کشورمان بوده و سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده است و اینها دقیقاً همان مؤلفههای فرهنگ عمومی هستند که گاهی در سبک زندگی ما ورود میکنند. سرود ملی، پرچم و هویتهای ملی مرتبط با وطنمان نیز بخشی از فرهنگمان را شکل میدهد که بخشی از اینها در رابطه با فرهنگ انقلابیمان بوده و کسی نمیتواند انقلاب اسلامی و مؤلفههای آن نظیر شهدا و ... را از تمدن ایرانی جدا کند. در واقع فرهنگ انقلابی ما قطعهای از تمدن ایرانی و اسلامی ماست که مؤلفههای آن کاملاً مشخص بوده و ما را از سایر تمدنها متفاوت و متمایز میکند.
تمدنی داریم که در آن قله فرهنگ را هشت سال در دفاع مقدس تجربه کردیم و این بخشی از فرهنگ عمومی ماست که باید حفظ و صیانت شود، در این صورت از بسیاری از موانع و آسیبها در امان خواهد بود. یکی از ممیزهای ما از سایر فرهنگها، اصل ولایت فقیه است که در چهل، پنجاه سال گذشته حاکم بوده است. بخشی از همین تمدن، فرهنگ و تاریخ کشورمان را امروز در رابطه با دفاع از مظلوم نیز شاهد هستیم، اگر ایرانیها در فرهنگ عمومیشان، دفاع از مظلوم وجود دارد و تبلور آن دفاع از فلسطین و دفاع از مقاومت است، به این دلیل است که در پوست، خون و اتمسفر این ملت جریان دارد.
امروز روز فرهنگ عمومی است و حفظ این تراث بزرگ فرهنگی وظیفه شورای فرهنگ عمومی است که بتواند با کمک مردم و آموزههای مدارس، دانشگاهها، هنر، فرهنگ و ... این امر را حفظ کند.
ایکنا ـ گاهی برخی خرافات و رفتارهای نادرست یا باورهای غلط در فرهنگ عمومی رسوخ میکنند، چگونه باید به اصلاح این باورها و به عبارتی فرهنگ پرداخت؟
در کنار اصلها همیشه خرافهها و بدل آن هم ایجاد میشود. اگر سکهای رایج شد، تقلبی آن را میزنند، چون اصل آن ارزش دارد. فرهنگ اصیل ما نیز همینطور است و باید برای صیانت از مؤلفههای اساسی، مدارس ابتدایی تا دانشگاه، حوزههای علمیه، جامعه نخبگانی، اندیشمندان و ... دست به دست هم بدهند تا بتوانند صیانت کنند، چنانچه این میراث از گذشتگان به همین واسطه به دست ما رسیده است. شعرا، علما، نویسندگان و هنرمندان ما این میراث را حفظ کردهاند.
این فرهنگ ایجاد شده و برای حفظ آن همان عواملی اثرگذار است که در ایجاد آن مؤثر بوده است و نخبگان، شعرا، حکما، بزرگان و ... سینه به سینه این فرهنگ را به ما رساندهاند و حفظشان از همین طریق بوده است. یعنی با یک امر حکومتی و مدیریتی و دستور اتفاق نمیافتد، لذا شورایی را در قوانین پیشبینی کردهاند که در هر برهه متناسب با آن، نیازها و علایق جامعه و کشش آن این فرهنگ را حفظ کنند.
کشور، فرهنگ و تمدن ما را نمیتوان از قرآن جدا کرد. در عرصه شعر و ادبیات، اغلب حکما و بزرگان دین ما، پزشک بودند، اما حافظ این تمدن و فرهنگ نیز بودند و اگر میخواهیم اصل فرهنگ را حفظ کنیم، به آنچه تمام شیرازه فرهنگ ما را شکل داده و آن قرآن کریم و اهل بیت(ع) است بپردازیم، در این صورت است که فرهنگمان اصیلتر، نابتر، خالصتر و ماندگارتر خواهد بود.
ایکنا ـ مهندسی فرهنگ را چه اندازه در اصلاح فرهنگ مؤثر میدانید؟
کتاب «تربیت چه چیز نیست» نوشته عبدالعظیم حکیمی بیان میکند که تربیت امر تعینی است نه تعیینی. مهندسی فرهنگ، دست فرد نیست، بلکه مجموعهای از عوامل در حفظ آن دست اندرکار هستند. اگر مهندسی فرهنگ طراحی شود، نمیتوان آن را با دستورالعمل و بخشنامه اجرایی کرد. میراث، تربیت در مدارس، فضای عمومی مجازی، خانوادهها، والدین، جامعه، محلات، مساجد و ... در حفظ فرهنگ یک کشور نقش دارند و کنار هم چیدن آنها به منظور همافزایی، کار مهندسی فرهنگی است. در این راستا جلسات متعددی برگزار شده و مصوبات مناسبی در شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسیده است، اما کافی نیست و زمانی محقق میشود که طبق این مهندسی، چیدمانها کنار هم قرار بگیرد. مدرسه ما همان را بگوید که تلویزیون میگوید. تلویزیون همان را بگوید که سینما میگوید. سینما همان را بگوید که نخبگان میگویند. نخبگان همان را بگویند که دانشگاهیان میگویند. دانشگاهیان همان را بگویند که در مدارس تدریس میشود. برای ایجاد این وحدت گفتمانی راه بسیاری داریم و قدم اول آن مهندسی فرهنگی است؛ اما تحقق آن به مواردی که بیان شد، وابستگی مستقیم دارد.
ایکنا ـ فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام این روزها نقش بسزایی در تغییر فرهنگ عمومی جامعه و خانواده داشته است. با توجه به فراگیری و در دسترس بودن این ابراز روز، چگونه باید از این بستر برای رشد فرهنگ عمومی و نه تضعیف آن استفاده کرد؟
در این زمینه پنج میم تأثیرگذار است؛ یکی منزل (خانواده)، دوم محله است، زمانی محلات قدیمی تهران، انسجام بیشتری داشت و آسیبهای اجتماعی در آن کمتر بود. عامل سوم مسجد است که یکی از مؤثرترین، دینیترین و خالصترین مکانهای دینی است. عامل چهارم، مدرسه است که براساس آنچه در سند راهبردی آمده است، مدرسه باید قطب تحول در هر محله باشد، یعنی محله تغییر نمیکند، مگر اینکه معلم، مدیر، مربی و دانشآموز اصلاح شود. عامل پنجم فضای مجازی است که اگر قبول کنیم که تمام انبیا آمدند تا بین دو گوش انسان، یعنی مغز آدم، تفکرات و باورها را مدیریت کنند، امروز نیز فضای مجازی باورها را مدیریت میکند. فضای مجازی، کاملاً خنثی است، مانند مدیریت که هم طریقیت دارد و موضوعیت ندارد. اگر در ظرف مدیریت، دین بریزید، دین پخش میشود، اگر در ماهواره دین بریزید، شبکه المنار میشود. اگر بیدینی بریزید، شبکههای منحرف میشود.
فضای مجازی ابزاری است که به تعبیر مقام معظم رهبری باید آنجا را برای دشمن ناامن و در مقابل مملو از محتوای مورد نیاز جامعه امروز کرد. اتفاقی که در فضای مجازی رخ میدهد این است؛ زمانهای قدیم، تغییرات بسیار آهسته و آرام بود و مقاومت در برابر تغییرات بسیار زیاد بود، اما فضای مجازی و سرعت امروز اجازه فکر کردن به مخاطب را نمیدهد و خود سؤال را مطرح میکند و خود نیز جواب آن را در اختیار میگذارد؛ بنابراین کسانی موفق هستند که از نظر سرعت و محتوا جلوتر از فضای مجازی بتوانند حرکت کنند و نیاز آتی مخاطبان خود را پیشبینی کنند و از این فضا استفاده کنند.
امروز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در سبک زندگی ما اعم از خوردن، پوشیدن، تفریح، ادبیات گویشی، رفتاری و ... مؤثر است و کسی که بتواند در این محتوا سهم بیشتری داشته باشد، موفقتر خواهد بود.
خداوند در آیه ۱۰ سوره فاطر میفرماید؛ «إِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد». بر نخبگان، مسئولان، اندیشمندان، دانشمندان، اساتید و معلمان ماست که بتوانند از فضای مجازی فاصله نگیرند، بلکه هجمه کنند و هجمه به آن به عنوان تولید فکر، برد را برای آن تضمین خواهد کرد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام