بنا به خواست بسیاری از شما خوانندگان محترم پایگاه خبری بورس نیوز، گزارش سوژه هفته گذشته را به بررسی اجمالی شرایط و گزارشهای ۶ ماهه منتشر شده بانکهای فعال در بازار سرمایه اختصاص دادیم و مشاهده کردیم که همسو با تحولات و اخبار سیاسی نامطلوب این روزهای کشور، عملکرد بسیاری از بانکها نیز در ۶ ماهه نخست سال، ناامید کننده بوده و نمیتوان حساب ویژهای روی آن باز کرد.
در گزارش سوژه این هفته نیز به بررسی اجمالی برخی از شرکتهای فعال در صنعت فلزات اساسی کشور میپردازیم تا شاید چشم انداز مناسبی برای سرمایه گذاران کنونی و آتی این صنایع ارائه شود.
متاسفانه رشد و سودآوری صنعت فلزات اساسی کشور نیز همچون روند سالهای گذشته، بیش از آنکه منوط به افزایش بهره وری، تنوع محصولات تولیدی و کاهش هزینه از طریق تکمیل زنجیره تولید باشد، وابسته به تورم و قیمت دلار است. به عبارتی شاید تنها محرک رشد سودآوری این شرکتها در سالهای اخیر، آشفتگی فضای سیاسی و اقتصادی کشور و در نتیجه افزایش نرخ دلار باشد.
از طرفی انتصابات بعضا سیاسی در شرکتهای خصولتی این حوزه، مشکلات عدیده ناشی از کمبود برق، آب، گاز و به طور کلی یوتیلیتیهای حیاتی صنعت، رکود سنگین در صنایع وابسته ساختمان، لوازم خانگی و ...، نامساعد بودن شرایط صادرات و هزینههای گزاف صادراتی محصولات با توجه به تحریمهای بین المللی کشور، بهره وری بسیار پائین و عمر بالای تجهیزات در شرکتهای قدیمی، مازاد نیروهای انسانی شاغل در صنعت و بحران حقوق و دستمزد و. از مهمترین معضلات و چالشهای کنونی این صنعت محسوب میگردد.
در ادامه گزارش به بررسی اجمالی صورتهای مالی برخی شرکتهای بزرگ صنعت فولاد کشور خواهیم پرداخت:
فولاد مبارکه:
شاید یکی از کم نوسانترین صورتهای مالی شرکتهای صنعت فولاد کشور در سالهای اخیر، مربوط به شرکت فولاد مبارکه است. تناژ بالای تولید، فروش انحصاری در بسیاری از محصولات تولیدی، عدم تقسیم سود بالا و سرمایه گذاری در برخی صنایع پائین دستی و یوتیلیتی، شرایطی را برای این شرکت فراهم آورده است که حتی بعضی موارد حاشیهایی این شرکت هم نتوانسته خللی در روند سودآوری این شرکت ایجاد کند.
شناسایی بیش از ۵۶.۵۰۰ میلیارد تومان سود خالص در شش ماهه نخست سال مالی ۱۴۰۳ و رشد در حدود ۱۵ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، نوید ثبات و شرایط مناسب سرمایه گذاری برای سهامداران این شرکت در سال جاری را میدهد.
بنا بر گزارش تفسیری و سود خالص شناسایی شده این شرکت در ۶ ماهه نخست، به نظر میرسد پیش بینی سود خالص ۹۰ تا ۱۰۰ تومانی به ازای هر سهم در انتهای سال چندان غیر منطقی به نظر نمیرسد. البته لازم به ذکر است بخشی از این سود، مربوط به تثبیت نرخهای تختال در قیمتهای بیش از ۴۱۰ تا ۴۲۰ دلار، رشد قیمت دلار نیمایی در ماه گذشته و ادامه سیاستهای جناب همتی در نزدیک کردن نرخ دلار نیمایی به دلار آزاد است.
شرکت ملی مس ایران:
شرکت ملی مس ایران نیز در طول سالهای گذشته موفق به ثبات روند سودآوری و انتشار گزارشات مطلوب در سامانه کدال گردیده است. با این حال عملکرد ۶ ماهه و عدم تغییر سودآوری این شرکت در مقایسه با دوره مشابه سال قبل چند نکته در پی دارد که بد نیست به طور اجمالی به آن بپردازیم:
۱- عدم تغییر سود ۳۴.۰۰۰ میلیارد تومانی در شش ماهه نخست در مقایسه با سال قبل، در شرایطی رقم خورده است که قیمتهای جهانی مس در اکثر روزهای سال قیمتهایی بیش از ۹۰۰۰ دلار تا ۱۰.۰۰۰ دلار به ازای هر تن را به ثبت رسانده است و شاید هرگونه کاهش در این نرخ با توجه به گزارشات ضعیف اقتصاد جهانی و چین، منجر به عاملی کاهنده در مبالغ فروش و سودآوری آنها گردد.
۲- کاهش حاشیه سود ناخالص این شرکت از دیگر دغدغههای آتی سرمایه گذاران و سهامداران این شرکت در ادامه سال جاری خواهد بود. در شرایطی که حاشیه سود ناخالص این شرکت در سالهای گذشته عددی بیش از ۶۶ تا ۶۷ درصد را نشان میدهد، حاشیه سود ناخالص ملی مس در ۶ ماهه نخست سال جاری به ۵۷ درصد رسیده که این موضوع اصلیترین دلیل عدم رشد سودآوری در این مدت است.
۳- بر اساس پیش بینیهای منتشر شده در گزارش شش ماهه، این شرکت برآورد خود از فروش کاتد صادراتی در ۶ ماهه دوم را بیش از ۶۶.۰۰۰ تن اعلام کرده است که این عدد بسیار خوشبینانه به نظر میآید.
همچنین به نظر میرسد بسیاری دیگر از پیش بینیهای فروش این شرکت برای شش ماهه دوم سال نیز آن چنان واقعی برآورد نگردیده است.
اینکه چگونه قرار است کاتد مسی که در شش ماهه نخست با نرخ ۵۱۷ میلیون تومان به فروش رسیده را در ۶ ماهه دوم با نرخ ۳۰۰ میلیون تومانی به فروش برساند، سوالیست که میبایست از این شرکت پرسید.
ذوب آهن اصفهان: " شناسایی زیانی به اندازه کل سال گذشته در ۶ ماهه نخست"
شاید یکی از ناامیدانه ترین گزارشات منتشر شده در عملکرد شش ماهه شرکتهای حوزه فلزات اساسی مربوط به گزارش ذوب آهن اصفهان بود. شناسایی ۴.۲۰۰ میلیارد تومان زیان خالص در ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ در حالی رقم خورد که کل زیان سال گذشته این شرکت ۴.۱۵۰ میلیارد تومان بوده است.
رشد چشمگیر بهای تمام شده، بی تردید بخش عمدهای از آن مربوط به افزایش نرخ مواد اولیه این شرکت است که متاسفانه حاشیه سود ناخالص این شرکت در شش ماهه نخست را به صفر رسانده است.
حاشیه سود پائین و بعضا زیان ناخالص در اکثر تولیدات شرکت، شرایطی را به وجود آورده که شاید افزایش مقادیر تولید هم نتواند به بهبود سودآوری این شرکت کمک کند و بی شک ادامه این روند منجر به افزایش زیان خالص این شرکت به بیش از ۸.۰۰۰ تا ۹.۰۰۰ میلیارد تومان تا انتهای سال میگردد.
لازم به ذکر است یکی از اصلیترین دلایل عدم رشد درآمدهای شرکت در ۶ ماهه نخست در مقایسه با سال قبل، کاهش در حدود ۱۸۰.۰۰۰ تنی مقادیر فروش شمش صادراتی است که میتوانست رشد مبالغ فروشی ۳.۰۰۰ تا ۴.۰۰۰ میلیارد تومانی را برای شرکت رقم بزند.
فولاد خوزستان: " سودی که آب رفت "
فولاد خوزستان دیگر شرکتی بود که با انتشار گزارشی در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۳، سهامداران خود را متعجب کرد. افت بیش از ۶۰ درصدی و کاهش بیش از ۳.۰۰۰ میلیارد تومانی سود شش ماهه فولاد خوزستان، رخدادی بود که کمتر فعالی در بازار سرمایه انتظار داشت، با این حال شاید مهمترین عامل کاهش سود این شرکت را میتوان کاهش چشمگیر تولیدات شمش و اسلب در مقایسه با سال گذشته دانست.
بنابر توضیحات منتشر شده در خصوص کاهش چشمگیر سودآوری این شرکت در ۶ ماهه نخست، شناسایی حدود ۱.۸۰۰ میلیارد تومان هزینه جذب نشده سربار به دلیل کاهش ۷۳۷ هزار تنی شمش فولاد و محدودیتهای شدید استفاده از برق (با توجه به نحوه تولید فولاد در این شرکت و برق بری بالای تکنولوژی قوس الکتریک) از مهمترین نکات یاد شده در صورتهای مالی این شرکت است.
علی رغم کاهش محدودیتهای استفاده از برق در نیمه دوم سال، باید خوشبین بود تا این شرکت بتواند عقب ماندگی تولید خود در شش ماهه نخست را جبران کند.
فولاد ارفع و چالش ناترازی برق:
متاسفانه شرکت فولاد ارفع نیز همانند سایر شرکتهای این صنعت، با انتشار کاهش سود و گزارش عملکرد ۶ ماهه، بسیاری از سهامداران خود را دلسرد کرد. (البته بیش از ۹۲ درصد از سهام شرکت در اختیار حقوقیها و سهامداران اصلی شرکت است)
تحقق ۱.۸۴۰ میلیارد تومانی سود خالص، ثبت کاهش ۱.۹۰۰ میلیارد تومانی و ۵۰ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نشان از عملکرد ارائه شده فولاد ارفع در نیمه نخست سال ۱۴۰۳ دارد.
یکی از مهمترین دلایل کاهش سودآوری این شرکت را میتوان کاهش مبالغ فروش، ناشی از کاهش در حدود ۶۰.۰۰۰ تنی مقادیر شمش فولادی شرکت دانست که بی تردید محدودیتهای شدید ناشی از ناترازی برق تولیدی کشور در نیمه نخست سال اصلیترین دلیل آن است.
احتمالا به خاطر دارید که حتی در مقطعی از تیرماه، این شرکت به دلیل محدودیتهای برق مصرفی ناچار به توقف و کاهش چشمگیر ظرفیت تولید گردید که حالا با اختلافی ۳ ماهه اثرات و تبعات منفی این موضوع را مشاهده میکنید.
فولاد هرمز و عملکردی که غافلگیرمان نکرد
یکی دیگر از گزارشات ضعیف منتشر شده در صنعت فلزات اساسی کشور متعلق به شرکت فولاد هرمز بود. علی رغم قابل پیش بینی بودن عملکرد این شرکت در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۳، افت بیش از ۶۱ درصدی و در حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومانی سود خالص در مقایسه با مدت مشابه سال قبل مهر دیگر بر وضعیت عجیب این صنعت در سال جاری بود.
شاید مهمترین دلایل کاهش سود خالص این شرکت را بتوان با کاهش در حدود ۸۵.۰۰۰ تنی اسلب داخلی و صادراتی، افزایش در حدود ۳۶۰ میلیارد تومانی هزینههای فروش، عمومی و اداری و ۲۲۰ میلیارد تومانی هزینههای مالی و کاهش معنادار حاشیه سود ناخالص شرکت مرتبط دانست.
همانگونه که در صورتهای مالی شرکتهای دیگر این صنعت نیز شاهد بودیم، تبدیل حاشیه سود ناخالص شرکت از ۳۰ درصد در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۲ به ۲۰ درصد در شش ماهه نخست سال جاری از مهمترین چالشهای پیش روی این شرکت در سال جاری به شمار میرود.
فولاد غدیر ایرانیان: تازه وارد بورس
فولاد غدیر ایرانیان با نماد فغدیر نیز که تنها حدود دو سال از ورود آن به بورس گذشته، شرایط عجیبی را در سال جاری تجربه میکند. در حالی که این شرکت در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۲ موفق به شناسایی سود خالصی ۲.۹۷۰ میلیارد تومانی گردیده بود، در شش ماهه نخست سال جاری با تعدیل منفی ۶۲ درصدی سود خالص، سودی تنها ۱.۱۳۰ میلیارد تومانی را روانه سامانه کدال کرد.
بی تردید افت در حدود ۱۱۰.۰۰۰ تنی فروش آهن اسفنجی در شش ماهه نخست سال جاری از اصلیترین دلایل کاهش ۲۳ درصدی و بیش از ۱.۳۶۰ میلیارد تومانی درآمدهای شرکت فولاد غدیر ایرانیان است.
البته معضلات و چالشهای این شرکت در سال جاری، بسیار جدی است.
قطع برق این کارخانه به دلیل ناترازیهای برقی در فصل تابستان کم بود که ظاهرا ناترازیهای گازی و قطع مجدد فعالیتهای این شرکت نیز به آن اضافه شد.
همانگونه که مشاهده کردید حتی وضعیت صنایع بزرگی نظیر صنعت فلزات اساسی کشور نیز، با چالشهای جدی و مشکلات اسفناکی روبرو است. با این حال، ظاهرا رسیدگی به ناترازیهای انرژی و تولید کارخانجات کشور در دستور کار جناب پزشکیان قرار ندارد و ایشان ترجیح میدهند به جای رایزنیهای سیاسی، جذب سرمایه گذار و سرمایه گذاریهای کلان در زیر ساختهای رو به نابودی کشور، انرژی خود را صرف تحکیم وفاق ملی و بهره مندی از قدرت نظامی کشور در تحولات منطقه کنند.
باور کنیم که قرار نیست چیزی در حدود ۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه از آسمان به زمین نازل شود تا بتوانیم زیرساختهای انرژی کشور را در سطح معیوب فعلی نگه داریم. اداره کشور نیاز به فکر، منطق و در نظر گرفتن مصالح همه مردم دارد و نه عدهای خاص.