سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): هنر عکاسی نقش مهمی در فعالیتهای روزمره و تفریحی ایفا میکند. این هنر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است. در بررسیهای انجام شده طبق آمار رسمی خانه کتاب، در شاخه «عکس و عکاسی» که شامل کد دیویی ۷۷۰ تا ۷۸۰ میشود، طی یک ماه گذشته ۹ کتاب در رده سنی بزرگسال به چاپ رسیده است.
تقسیمات عکاسی و عکس شامل موارد زیر است:
۷۷۰.۱ - ۷۷۰.۹: به بررسیهای تاریخی، جغرافیایی و اشخاص میپردازد.
-۷۷۱: فنون، روشها، ابزار، وسایل، مواد: دوربینهای عکاسی و لوازم وابسته در این گروه جای میگیرند.
-۷۷۲: نمکهای فلزی
-۷۷۳: چاپ عکس رنگی: زیراکس را در ۶۸۶.۴ ردهبندی کنید.
-۷۷۴: هولوگرافی (عکس سه بعدی)
-۷۷۸: رشتهها و انواع خاص عکاسی و فعالیتهای وابسته: نمایش تصاویر از طریق پروژکتورها که شامل فیلم استریپها و اسلایدها میشود، جزو این دسته هستند.
-۷۷۹: عکسها: فیلمبرداری سینما، تلوزیون، عکاسی رنگی و عکسبرداری از موضوعات خاص در این دستهبندی قرار میگیرند.
در ادامه کتابهای چاپ شده شاخه هنر عکس و عکاسی در یک ماه گذشته را معرفی خواهیم کرد.
کتابهای مهم:
کتاب «شیوهی چشم: بهمن جلالی که بود و چه کرد؟»
کتاب «شیوهی چشم: بهمن جلالی که بود و چه کرد؟» نوشته پیمان هوشمندزاده توسط نشر چشمه در ۲۶۸ صفحه به چاپ دوم رسیده که سرگذشتنامه و مصاحبه با بهمن جلالی است. بهمن جلالی عکاس سرشناس ایرانی بود. او یکی از عکاسان مطرح ایران بود که نقش مؤثری در پرورش نسل تازه عکاسان ایرانی داشت. جلالی سالها در دانشکدههای عکاسی تدریس میکرد و تعداد زیادی از عکاسان جوان از شاگردان او بودهاند. آثار او در بیش از ۵۰ نمایشگاه عکس در ایران و چند کشور اروپایی به نمایش گذاشته شدهاست. جلالی در سال ۲۰۰۹ از سوی بنیاد نیدرزاکسن برنده جایزه «سپکتروم» شد. قرار بود این جایزه به مبلغ ۱۵ هزار یورو در ژانویه ۲۰۱۱ با برپایی یک نمایشگاه و چاپ کتابی از آثارش در موزه اشپرنگل آلمان به او اهدا شود.
در پشت جلد کتاب آمده است: «عکاسها همیشه آن طرف دوربین هستند، آماده ثبت لحظهای که دیگران از آن غافلاند؛ وگرنه آنها هم دوربین به دست میگرفتند. اما چه میشود اگر کسی بخواهد این عکاس دوربین به دست را درست در لحظهی ثبت عکس ثبت کند؟ این کاری است که پیمان هوشمندزاده، عکاس و نویسنده، در شیوهی چشم کرده است. پرترهای از بهمن جلالی (۱۳۸۸-۱۳۲۳) که چهل سال عکاسی کرد، چهل سال آدمها و دنیاهایشان را دید و با عکسهایش چیزی به دنیای عکاسی اضافه کرد. شیوه چشم پرترهای است به شیوهای خلاق که همزمان تقویم و خاطرات پراکنده را به هم پیوند میزند. از عکسها، سندها و گفتههای جلالی در مصاحبههای مختلف کمک میگیرد و آن چیزهایی را که در هیچ مصاحبهای نیامده، آن لحظههای دور از چشم و دوستانه را از خلال خاطرات نویسنده احضار میکند. آدمی با سر و وضع همیشه مرتب، عکاس درجه یکی که در عین ساده و روان بودن، پیچیده هم بود. آشپزی قابل با دو پیشبند آشپزی زرد و قرمز و علاقهی بیحدی به غذا پختن، زندگی کردن و زندگی دیگران را تماشا کردن و عکس گرفتن.»
کتاب «زمینه و روایت در عکاسی»
«زمینه و روایت در عکاسی» کتابی است نوشته مشترک ماریا شورت، سری کارتینیلیت و اِلیساوِت کالپاکسی که نشر کتاب پرگار آن را به چاپ رسانده است. بسیاری از ما با عکسها احاطه شدهایم؛ آنها نقشها و عملکردهای مختلفی را در درون و اطراف زندگی ما ایفا میکنند. از تصاویر تبلیغاتی و عکسهای خبری گرفته تا آثار هنری روی دیوارهای گالری یا درون مجموعههای دیجیتال، تصاویر عکاسی به حضوری فراگیر در فرهنگ معاصر تبدیل شدهاند. از سلفیهایی که با تلفن همراه میگیریم تا برنامههای کاربردی متمایزتر و تخصصیتر، مانند عکاسی پزشکی برای کمک به مطالعات علمی، از جمله کاربردهای عکس در استفادهی روزمرهی آن است. عکسها برای برخی از ما، ممکن است یکی از باارزشترین داراییهایمان باشند.
عکسها از گذشته میگویند؛ آنها میتوانند حاویِ اطلاعات و خاطرات باشند، در ساخت هویت و ایجاد روابطمان با دیگران به ما کمک کنند و تأثیرگذار باشند. عکسها میتوانند اشتراکگذاری ایدهها، مفاهیم و باورها را ترویج دهند. آنها همچنین میتوانند حقیقت را تحریف کنند؛ عکسها میتوانند کارهای تبلیغاتی بسیار ذهنی و انتزاعی باشند، میتوانند مسئولانه یا غیرمسئولانه ایجادشده و مورد استفاده قرار گیرند. عکسها، مانند بسیاری از اشکال ارتباط بصری، ایدئولوژیهای خاصی را منعکس و ترویج میکنند.
زمینهی برای چگونگیِ انتقال معنایِ تصاویر عکاسی بسیار مهم است. زمینه میتواند بهعنوان شرایطی توصیف شود که محیط و زمینه را برای یک رویداد، بیانیه یا ایده شکل داده و فراهم کند. زمینه در عکاسی میتواند به محتوای عکس، قرارگیری آن در ارتباط با کلمات یا تصاویر دیگر، مکان نمایش یا جایی که با آن مواجهه یا منتشر میشود و بافت اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیاییِ گستردهتر اشاره داشته باشد. روایت، به حکایتِ گفتاری یا نوشتاریِ رویدادهای مرتبط اشاره داشته و داستانی است که میتواند یک ایده را منتقل کند.
در استفاده از عکاسی برای گفتنِ یک داستان یا انتقال یک ایده، برای ایجاد و توسعهی چارچوبهای مرجع و زمینههای خاص، میتوان از تکنیکهای داستانسراییِ بصری برای داستان استفاده و توجه مخاطبان را جلب کرد و به آنها امکان داد تا به شیوهای با داستان و قصد و هدفِ آن ارتباط برقرار کنند. به عبارت دیگر، برای افزودنِ معنا و انسجامبخشی به یک تکعکسِ مستقل یا مجموعهای از تصاویر، از تکنیکهای داستانگویی استفاده میشود. برای تسهیل ارتباطِ بصری، زمینه و روایتِ عکس به روشهای مختلفی میتواند مؤثر واقع شود.
این کتاب، مفاهیم و مکانیسمهای پشتِ فرآیند تصویرسازی در رابطه با زمینه و روایت را بررسی میکند. این کتاب، مقدمهای برای برخی ایدههای نظری فراهم میکند که زیربنای عمل و بحثِ عکاسی معاصر هستند و این تحلیل را گسترش میدهد تا بررسی کند که چگونه عکاسان و هنرمندان از استراتژیهایی برای توسعهی یک زبان بصری منسجم استفاده کردهاند. این کتاب، عکاسی را یک تلاشِ خلاقانه و آکادمیک میداند که برای دانشجویان و عکاسان علاقهمند در نظر گرفته شده تا درکِ خود از رابطهی بین عمل و نظریه را تقویت کنند؛ زیرا رویکردهای بصریِ خاصی را برای ساختِ تصویر تعریف میکند. در عین حالی که امکان یادگیریِ تکنیکهای عملی و شرکت در بحثهای نظری وجود دارد، اما در عمل هیچ فرمولِ تجویزشدهای وجود ندارد. عکاسِ خلاق و متفکر، براساس درکِ نظریِ رویکرد شخصیِ خود در رابطه با زبان بصری، در مورد کاربرد مناسبِ تکنیکها تصمیم میگیرد.
در قسمتی از کتاب آمده است: «ویلیام جِی. میچل در کتابِ «چشمِ بازسازیشده» اصطلاح پساعکاسی را ابداع کرد، جایی که ماهیت در حالِ تغییر و کاربری عکاسی را با ظهور فناوری دیجیتال، صحت و راستگویی آن در عصر دستکاریِ دیجیتال و همچنین پیامدهای اخلاقیِ آن را بهطور انتقادی مورد بررسی قرار داد. برای هنرمندانی که از اینترنت بهعنوان منبعِ خود استفاده میکنند، رشد قلمروِ دیجیتال فرصتهای زیادی را ارائه کرده است. درحالیکه امروزه هنرمندانی هستند که اشکال سنتیِ عکاسی را تولید میکنند، آثار بسیاری از عکاسان هنریِ معاصر در مقیاس بزرگ به نمایش درآمده و با اشکال ساختارگرا یا پرفورمنس، همراه با حالتهای سینمایی یا به عنوان بخشی از یک اینستالیشن سرکار دارند. استِفِن کلارک بیان میکند که اصطلاح «پساعکاسی» «ظاهراً، الحاقیه و مکملی برای پایان دادن به شیوههای مدرنیستیِ کلاسیک با هدفِ خلوصِ اسلوبها و فرم است». او به مرجعِ «حوزهی توسعهیافتهی عکاسی» توسط جورج بیکر، مورخ هنر استناد میکند که برای ایجاد عرصهی گستردهی عکاسیِ معاصر که رسانههای دیگر مانند فیلم، ویدئو و پرفورمنس را در بر میگیرد، مدل روزالیند کراوس را به عاریه گرفته است. زمینههای ارائهی عکاسی نیز به گالریهای مجازی آنلاین و صنعتِ روبهرشدِ انتشار کتاب گسترش یافته و شیوههای ارائه، با سایر اشکال هنری و شیوههای ترکیبیِ رسانهای به تعاملاتی پویاتر تبدیل شده است.»
کتاب «فرم، فضا، عکس: با گریزی بر عکاسیهای نویسنده و عکاسان معروف جهان»
کتاب «فرم، فضا، عکس: با گریزی بر عکاسیهای نویسنده و عکاسان معروف جهان» نوشته علیرضا آسیابان توسط نشر کلیدپژوه به چاپ رسید. دربارهی عکاسی، فلسفهی هنر و هنرهای نمایشی کتابهای متعددی به چاپ رسیدند، اما همه این موارد به صورت خلاصه و موجز در کنار یکدیگر قرار نگرفتند. به همین منظور، مؤلف سعی در جمعآوری و نوشتن کتابی شد که منابع آن جزء جدیدترین کتابهای هنر معاصر باشد. کتاب حاضر با عنوان «فرم، فضا، عکس» از کلمات فرم یا همان سوژه انسانی یا سابجکت؛ فضا یا همان محیط صحنهپردازی یا خلق شده و بدن یا اهمیت شکل بدنی برای ثبت تصاویر نامگذاری شد. این کتاب مشتمل بر مفاهیم فلسفهی هنر، عکاسی فلسفی، پرفرمنس آرت و عکاسی مفهومی است و در ۷ فصل تدوین شده است. فصل ۷ با گریزی بر عکاسیهای نویسنده تهیه شد تا برخی از مفاهیم انتخابی عنوان کتاب را به صورت عملی در عکاسیهای نگارنده نیز برای شما به نمایش بگذارد.
∎
نظر شما