اختصاصی طرفداری | حکم اخراج اریک تن هاخ هم در منچستریونایتد امضا شد تا شیاطین سرخ دنیای دیگری را آغاز کنند.
اریک تن هاخ پس از شکست برابر وست هم، نشست خبری دیدار با لسترسیتی در لیگ کاپ را برگزار کرده است. با هماهنگی منچستریونایتد و رسانهها، آخرین صحبتهای مرد هلندی برای همیشه بایگانی شده و هرگز پخش نخواهد شد. دیگر شاهد مصاحبههای سرمربی 54 ساله نخواهیم بود اما میتوان حدس زد او در آخرین نشست خبریاش در مورد چه چیزی صحبت کرده است. تن هاخ به راحتی فرصت اشاره به جامهای داخلی و این که پس از پپ گواردیولا موفقترین سرمربی انگلیس است را از دست نمیدهد. او قطعا به لزوم بازگشت مصدومان تیم و اضافه کردن فاکتور تمامکنندگی به خط حمله برای حرکت در «مسیر درست» اشاره کرده است (آپدیت: نشست خبری 4 دقیقهای توسط Beanyman sports منتشر شد و پیشبینی حقیقت داشت). برای هفتهها، او اصرار داشت که اعتماد مدیران باشگاهش را دارد و «برنامهی پیشرفت» را ادامه میدهد. اما کدام برنامه و کدام پیشرفت؟ اریک تن هاخ از کارتهای سوختهای استفاده میکرد که بهای سنگینی به همراه داشت.
صبح روز دوشنبه، عمر برادا و دن اشورث، مدیران اجرایی و ورزشی منچستریونایتد یک جلسه کوتاه با اریک تن هاخ برگزار کردند. خلاف لوئیس فن خال که ساعتها در کارینگتون ماندگار شد تا در مورد غرامت اخراجش مذاکره کند، طرفین در نهایت احترام به این نتیجه رسیدند که برنامه و پیشرفت در اولدترافورد، ترکیبِ گمراهکنندهای بیش نیست. صحبت از پروسه، پیشرفت و مسیر، برای همیشه متوقف میشود. چنین چیزی وجود نداشت و حتی در پیروزیها هم کمتر کسی میتوانست تردیدش را به ایمان تبدیل کند. وقتی قهرمانی یونایتد در افای کاپ رقم خورد، برخی از هواداران منچستریونایتد حامی تن هاخ بودند. اکنون آنها در کنار منتقدان سرمربی اخراج شده، برکناری او را تصمیمی منطقی میبینند و حتی شادمان هستند. چه اتفاقی افتاده است؟ منچستریونایتد نسبت به فصل گذشته چه تغییری کرد که هواداران و گروه اینئوس به این نتیجه رسیدند که جدایی، بهترین راهحل خواهد بود؟ ساموئل لاکهرست، خبرنگار منچستر ایونینگ نیوز در واکنش میگوید «اینئوس باهوش است، اما فوتبال میتواند آدمهای باهوش را هم احمق کند».
در فصل سوم اریک تن هاخ قرار بود همهچیز درست شودپنج ماه پیش، همهچیز برای پایان این رابطه ناموفق آماده بود. استدلال قانعکنندهای برای اخراج اریک تن هاخ وجود داشت و سرمربی هلندی هم میتوانست در حد استانداردهاش خودش، با سری بالا و به عنوان فاتح دو عنوان قهرمانی به یک تیم دیگر بپیوندد. اینئوس همهچیز را خراب کرد تا همهچیز دوباره تکرار شود. جایی در سریال 1899، در توصیف عذاب کاراکترهای سریال گفته میشود:
هر بار همان اشتباهات قبلی را تکرار میکنند و هر بار هم میمیرند. چون نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند و نقطه ضعف دقیقا همینجاست. احساسات، نقص اساسی انسان است. احساسات باعث میشود غریزه انسان کور شود.
چرخشهای احساسی منچستریونایتد و هوادارانش در مورد اریک تن هاخ، آنها را دوباره به نقطه شروع رسانده است. در حال حاضر، بازگشت به نقطه شروع هم یک پیشرفت محسوب میشود. اما زخم یک میلیارد پوندی اوله گونار سولسشر و اریک تن هاخ، زمان زیادی برای ترمیم میخواهد. این زخم، داستان بلندی برای بیان دارد.
پرده اول؛ اریک تن هاخ مدتها قبل اخراج شده بود
یک روز پیش از فینال افای کاپ انگلیس، جیکوب اشتاینبرگ از گاردین طی خبری با برچسب «اختصاصی» اعلام کرد که صرفنظر از نتیجه، اریک تن هاخ اخراج خواهد شد. اطلاعات او حقیقت داشت و در واقع دو هفته قبل از فینال برابر منچسترسیتی، مدیران اینئوس در موناکو به این نتیجه رسیده بودند که تن هاخ نمیتواند سرمربی مناسبی برای منچستریونایتد باشد. در آن روز، جاناتان ویلسون، نویسنده مشهور گاردین هم طی یادداشتی نوشت: اریک تن هاخ حتی با تکرار معجزه سر الکس فرگوسن هم نجات پیدا نمیکند. مسلما پیروزی مقابل رقیب دیرینه و کسب یک جام داخلی میتوانست دلیلی احساسی برای نگهداشتن سرمربی زخمی باشد. با این حال، چگونه واقعیت به این شکل شرمآور نادیده گرفته شد؟ 14 شکست و تفاضل گل منفی در کفهی ترازو چنان سنگینی میکرد که حتی نیازی به قعرنشینی در لیگ قهرمانان اروپا هم نبود. یونایتد پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر انگلیس است. باشگاهی پر آوازه که نمیتواند و نباید هم مقابل تیمهایی مانند بورنموث در خانه تحقیر شود. مصدومیتها و اشتباهات بازیکنان نمیتواند یک بهانه باشد. حتی در آشفتهترین روزهای دوران پسافرگوسن هم چنین نتایجی به سختی تکرار شده بودند و در واقع، «عادت به تحقیر» نکته اصلی تیم تحت هدایت تن هاخ بود.
پنج ماه پیش همهچیز تمام شده بودخلاصه بازیهای فصل گذشته منچستریونایت مملو از شوتهای متعدد حریفان بود. آنها در بسیاری از بازیها اختیار عمل را به حریف واگذار میکردند و ایدهای برای رهایی از فشار وجود نداشت. مشکلات یونایتد مشخص بود اما تن هاخ پیش از آن که به دنبال راهحل باشد، با اشاره متوالی به تعداد مصدومیتها، عملکردش را توجیه میکرد. پرسش این است که کدام تیم و سرمربی میتواند بگوید مشکل آمادگی بازیکن نداشته است. بحران بازیکنان نیوکاسل در فصل گذشته به حدی رسیده بود که ادی هاو طی چندین بازی متوالی حتی قادر به استفاده از تعویضهایش نیز نبود.مائوریسیو پوچتینو برای یک فصل حتی نتوانست از رومئو لاویا استفاده کند. اریک تن هاخ در مواجهه با مشکلات، کارت مصدومیتها را انتخاب کرده بود. او صورت مسئله را با اشاره به بحران آمادگی جسمانی بازیکنان میپوشاند و اشارهای به تمرینات فشرده و تغییرات کادر پزشکی باشگاه خودش آنها را اعمال کرده بود، نداشت. در کدام سطح از فوتبال، سرمربی یک تیم میتواند خودش را از مشکلات کنار بکشد؟
منتقدان اریک تن هاخ به این موضوع اشاره میکنند که او هرگز مسئولیت اشتباهات و مشکلات را نپذیرفت. او پس از هر شکست به این نکته اشاره میکرد که بازیکنانش شخصیت خوبی از خودشان نشان دادهاند و مسیر پیشرفت با وجود عقبگردهای متوالی ادامه خواهد داشت. سر الکس فرگوسن میگوید یک سرمربی نخبه تفکراتش را حتی به تیمهای پایه هم منتقل میکند. اریک تن هاخ برای این که ایدههایش را پیاده کند به «بازیکنان ویژه خودش» احتیاج داشت. تن هاخ فراموش کرده بود که سیلی سهمگین فوتبال، یک اتفاق تضمین شده است.
هواداران احساسی، کابوس منچستریونایتد
اینئوس یکی از بزرگترین شرکتهای پتروشیمی دنیا محسوب میشود. شرکتی با مالکیت سر جیم رتکلیف، یکی از ثروتمندترین مردان بریتانیا که بیش از 20 هزار نفر برای او کار میکنند. ژوئن گذشته، کامنتهای عجیبی در شبکههای اجتماعی این شرکت توسط ادمینها «پنهان» شده بود. هواداران خشمگین منچستریونایتد با هجوم به حسابهای کاربری اینئوس، اخراج اریک تن هاخ را خط قرمز خود معرفی میکردند. همهچیز عوض شده بود. آنهایی که برای ماهها خواهان برکناری سرمربی بودند، از شانس دومی صحبت میکردند که به دلیل قهرمانی در جام حذفی به وجود آمده بود. همان دلیل احساسی که جاناتان ویلسون مطرح کرده بود. با یک جام، فقدان برنامه و مدل بازی مشخص نادیده گرفته شد.
«چگونه سرمربیای که برای شما کار میکند را اخراج میکنید. او استعداد دارد، جام میبرد و میداند که میتواند با ساختار و بازیکنان مناسب، فوتبال تهاجمی بازی کند. سرمربی فوقالعادهای برای ساختن تیم است. یک تیم دیگر او را بهخدمت میگیرد. شاید حتی یک تیم لیگ برتر و در آن صورت ما پشیمان خواهیم شد».اینئوس تصمیم گرفته بود با سرمربیان مختلفی مذاکره کند. مطابق گزارش تابستان گذشته اتلتیک، شیاطین سرخ دو روز پیش از فینال جام حذفی با توماس توخل و مارکو سیلوا در لندن ملاقات کردند. بعدها رتکلیف شخصا با توخل در موناکو دیدار داشت که البته نتوانست او را متقاعد کند. تماسهایی هم با روبرتو دزربی، کیران مک کنا، مائوریسیو پوچتینو و توماس فرانک شکل گرفته بود. هواداران منچستریونایتد چه میخواستند؟ اریک تن هاخ باید بماند. برای آنها هیچ نامی اهمیت نداشت، برخی تنها به یولیان ناگلزمان یا زینالدین زیدان رضایت میدادند اما بخش مهمی از جامعه هوادارای یونایتد، روی فرصت مجدد اصرار داشت. نظرسنجی وقت اتلتیک گواه این مسئله است.
حدود 81% از هوادارانی که اشتراک اتلتیک را داشتند، خواهان ماندگاری اریک تن هاخ بودندبرای سکوهای اولدترافورد دنیای تازهای شکل گرفته بود. آنها فضایی را ایجاد کرده بودند که جانشین احتمالی اریک تن هاخ از همان ابتدا با دردسر مواجه میشد. خلاف سایر باشگاههای اروپایی مثل بایرن مونیخ، منچستریونایتد قدرت هواداران را دستکم نمیگیرد. مدیران بایرن مونیخ با عبور از طومار هواداران برای جلوگیری از فروش ماتیاس دلیخت، کار خودشان را انجام دادند. در منچستر، اوضاع فرق میکند. همان اندازه که سر الکس فرگوسن و بازیکنان سابق یونایتد در سیاستهای این باشگاه مداخله میکنند، هواداران احساسی هم تبدیل به مانعی بزرگ برای مدیران شدهاند. در نظرسنجی سپتامبر MEN، بیش از 70% هواداران گزینه اخراج اریک تن هاخ را اخراج کردند. حتی اگر نگاه آنها درست باشد، چنین دوگانگیهای احساسی راه را برای نگاه منطقی و فنی افراد متخصص باشگاه تنگ میکند.
در روابط عاطفی، شانس دوم به سختی کار میکند. در انگلیس، وقتی صحبت از اخراج سرمربی میشود، رسانهها میگویند «ازدواجِ اشتباهی که به طلاق ختم شد». اگر داستان اریک تن هاخ و منچستریونایتد را به یک ازدواج تشبیه کنیم، این رابطه بر اساس توصیه دیگران بوده است. در آوریل 2022، هواداران یونایتد با برگزاری یک توفان توئیتری خشم خودشان را از مذاکره با مائوریسیو پوچتینو نشان دادند. آنها سرمربیای را میخواستند که به «یوهان کرایف جدید» مشهور بود و در لیگ قهرمانان اروپا، «توتال فوتبال» بازی میکرد. آژاکسِ تن هاخ نمایشهای شگفتانگیزی مقابل رئال مادرید و یوونتوس به نمایش گذاشت اما چه میراثی پس از آن بازیها برجای ماند؟ حذف در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا و حذفی در مرحله یک شانزدهم لیگ اروپا. آشنا نیست؟ تن هاخ در منچستریونایتد هم در دور گروهی حذف شد و طی 10 بازی آخر اروپایی تنها یک برد به ارمغان آورد.
- همچنین بخوانید: یک حقیقت؛ منچستریونایتد سرمربی مناسبی ندارد
در سالهای نهچندان دور، در گاردین یادداشت جنجالی در مورد عبور از «فرگوسنیسم» منتشر شد. نویسنده معتقد بود میراث سرمربی افسانهای منچستریونایتد راه را برای ورود به دنیای مدرن بسته است. به نظر میرسد اینئوس تصمیم گرفته به شکل بیرحمانه از سر الکس فرگوسن عبور کند. مرد اسکاتلندی، هویت منچستریونایتد است و اکنون درست یا نادرست، این باشگاه مسیر دیگری را برای خود متصور است. در مورد هواداران نیز باید سیاست مشخصی وجود داشته باشد. شاید اغراقآمیز به نظر برسد، اما بخشی از تصمیم ابقای اریک تن هاخ مربوط به واکنش هواداران بود. تصور کنید اریک تن هاخ پس از فینال جام حذفی اخراج میشد و جانشین او در هفتههای ابتدایی فصل همان نتایج فعلی را رقم میزد. چه کسی میتوانست نام سرمربیِ فاتح افای کاپ را فریاد نزند؟ استانداردها در اولدترافورد سقوط کردهاند و جام داخلی انگلیس یک افتخار بزرگ محسوب میشود.
آشفتگی مدیریتی؛ ابتدا گلیزرها، حالا اینئوس
جذب مدیران متعدد و ماهر توسط سر جیم رتکلیف، در گام اول نشانهای از تبدیل شدن منچستریونایتد به یک باشگاه واقعی فوتبال بود. با این حال، کاری که گروه اینئوس انجام داد، بیشباهت به مدیریت خانواده گلیزر نبود. رتکلیف و گروه او بارها به این نکته اشاره میکردند که منچستریونایتد محیط خوبی برای فعالیت یک سرمربی ندارد. این موضوع حقیقت داشت - و شاید هنوز هم دارد - اما به همان اندازه که باشگاه در ناکامیها دخیل است، مربیان و بازیکنان معمولی هم نقش خودشان را در این چرخهی بیپایان ایفا میکنند. البته که در پایان، همهچیز متوجه منچستریونایتد است. آنها بودند که تصمیم گرفتند ژوزه مورینیو را قربانی رختکن کنند. آنها بودند که تصمیم گرفتند پیش از آن که وضعیت باشگاه به ثبات برسد، قرارداد اوله گونار سولسشر را نهتنها دائمی، بلکه تمدید کنند. آنها بودند که با استخدام اریک تن هاخ، قدرت کامل نقل و انتقالاتی را در قرارداد او گنجاندند و بدون هیچ مخالفتی به سراغ اهداف مدنظر او رفتند، در حالی که سرمربی هلندی در این موضوع تجربه قابل استنادی نداشت. آنها بودند که با وجود «مذاکره با تمامی مربیان فوتبال»، تن هاخ را دوباره به تیتر اول بازگرداندند.
چشمان بسته دیوید گیل (مدیر سابق منچستریونایتد)، کلافگی رتکلیف و تیمشدر سالهای گذشته، بحران داخل زمین منچستریونایتد با تصمیمات غیرفوتبالی مالکان همراه شد تا چهره این باشگاه بیش از هر زمانی مخدوش شود. از بین شش برادر و خواهر گلیزر، جوئل گلیزر بیش از سایرین در تصمیمات فوتبالی دخالت میکند. او عاشق فوتبال است اما تصمیمات کابوسوار میگیرد. وقتی ساختار فوتبالی یونایتد هم در تصمیمگیریها مردد است و رویکرد آشفتهای را دنبال میکند، اوضاع نگرانکننده میشود. گروه اینئوس با اشاره کوتاه به جلسه بازبینی پایان فصل، از تصمیم اخراج اریک تن هاخ عقبنشینی کرد. آنها به شکل عجیبی با سرمربیان مختلف وارد مذاکره شدند و در نهایت پس از «نه شنیدن» از توماس توخل، به ایبیزا رفتند تا با اعطای قرارداد یک ساله جدید به سرمربیِ اخراج شده خود، پازل آشفتگی مدیریتی را تکمیل کنند. وقتی کسی به رابطه خود اعتماد ندارد، با کدام منطق میتواند به این مسیر ادامه دهد؟ در زمان برگزاری جلسه بازبینی اینئوس، دن اشورث و عمر برادا کارشان را به صورت رسمی شروع نکرده بودند اما با دیو بریلزفورد و جیسون ویلکاکس در ارتباط بودند. آنها باید در مورد فرآیند اخراج تا تمدید قرارداد تن هاخ و سپس حمایت 200 میلیون پوندی از او، توضیح دهند.
وقتی نوبت به دفاع از عملکرد فصل 24-2023 یونایتد میرسد، عده زیادی به بحران مصدومیتها اشاره میکنند و این موضوع که تن هاخ قادر به ارائه مدل بازی مشخص و شکوفایی «خریدهای خودش» نبود، نادیده گرفته میشود. بنبست فنی و مدیریتی مرد هلندی به مرحلهای رسیده بود که حتی اینئوس هم به آن اعتراف کرد. آنها کادر فنی باشگاه را تغییر دادند تا خون تازهای به رگهای بیجان کارینگتون اضافه شود اما این سناریو هم برای نجات شخصیت اصلی ماجرا کافی نبود. رود فن نیستلروی، رنه هاکه و آندریاس گئورگسون، هر سه پیش از آن که دستیار تن هاخ شوند، سرمربی یک باشگاه بودند. گفته میشود نیستلروی و تن هاخ در برخی موارد با یکدیگر اختلاف داشتند و شاید قابل دیدار با استون ویلا این موضوع را تایید کند.
خشم تن هاخ در صحبت با نیستلروی؛ در آن تساوی نجاتبخش ویلا پارکژوزه مورینیو در نشست خبری چهارشنبه گذشته خود، مسئله حمایت و اعتماد مالکان را یک دلگرمی بزرگ برای سرمربی یک تیم خوانده است. اینئوس از تن هاخ حمایت میکرد اما به او اعتماد نداشت. آنها از اولین روز کاری خود تصمیم گرفته بودند چشمانداز متفاوتی را دنبال کنند. در سطح اول فوتبال جهان و در باشگاهی که یکی از بزرگترین باشگاههای تاریخ فوتبال به شمار میرود، مدیران باشگاه در کنار ادامه همکاری با کسی که به او اعتقاد ندارند، بودجه نقل و انتقالاتی هنگفتی هم فراهم میکنند. فرآیند بازسازی منچستریونایتد بار دیگر به دلیل این که اریک تن هاخ فرصت کار در محیط مناسب را داشته باشد، با یک مانع بزرگ مواجه شد.
مدیران منچستریونایتد 48 ساعت پس از تساوی با استون ویلا در لندن جلسه ویژه داشتند. از ماهیت و نتیجه این جلسه گزارشی منتشر نشد اما به گفته منابع نزدیک به اولدترافورد، گروه اینئوس و جوئل گلیزر آینده اریک تن هاخ را هم بررسی کردند. این باور وجود دارد که آن روز تصمیم اخراج اریک تن هاخ اجتنابناپذیر تلقی شده است. درست مانند جلسه اضطراری فصل گذشته در موناکو پیش از دیدار با آرسنال که رتکلیف به بریلزفورد گفته بود «این عملکرد نمیتواند ادامه داشته باشد». اینئوس روز گذشته به تصمیم درست رسید اما آنها بهای سنگینی را برای زمانبندی این تصمیم پرداخت خواهند کرد.
اریک تن هاخ؛ گمراهی در داخل زمین
اریک تن هاخ طی 2.5 سال فعالیت در منچستریونایتد هرگز نتوانست مدل بازی مشخصی را برای این تیم تعریف کند. او با رزومه «توتال فوتبال» به اولدترافورد منتقل شد تا نمایش مدرنی را به نمایش بگذارد. با این حال، دو مصاحبه از سرمربی سابق منچستریونایتد ثابت میکرد که دیدگاههای گمراهکنندهای در مورد او وجود داشت:
سبک بازی آژاکس؟ هرگز. ما هرگز چنین فوتبالی ارائه نخواهیم کرد چون بازیکنان متفاوتی وجود دارند. فوتبال متفاوتی نسبت به آژاکس بازی میکنیم چون من مجبور هستم. نمیتوانیم مانند آنها باشیم. بازیکنان یک تیم، سبک بازی آن تیم را تعیین میکنند. آژاکس سبک بازی معمول و مشخص خودش را دارد. در منچستریونایتد، من همیشه فوتبال دیگری را نمایش خواهم داد، فصل گذشته چنین کاری را انجام دادم. ما خیلی اوقات مستقیم بازی میکنیم چون بازیکنان این سبک را در اختیار داریم. فرنکی دی یونگ نمونه بارز بازیکنی است که برای بازی به سبک آژاکس به او نیاز دارید.
منچستریونایتد برای جذب فرنکی دی یونگ با بارسلونا به توافق رسید و برای رقم زدن این موضوع دست به اقدامات عجیبی هم زد. آنها در کنار پرداخت رقم درخواستی باشگاه اسپانیایی، بندهای پاداش سهل الوصولی هم فراهم کردند. یونایتد برای خرید بازیکنی دست به کار شد که تا آخرین روز نقل و انتقالات اهمیتی به پیشنهاد سرمربی سابقش قائل نشد. اریک تن هاخ خلاف سایر مربیان منچستریونایتد فرصت صحبت در مورد نقل و انتقالات را نخواهد داشت. حمایت تمام عیار جان مرتو و ریچارد آرنولد در تابستان 2022 که به «تابستان شرمآور» مشهور است، تن هاخ را به پرتگاه اخراج رساند. او میتواند و باید هم مانند هر سرمربی دیگر بازیکنان مطلوب سیستم خودش را درخواست کند، اما اصرار به همکاری با شاگردان سابق و بیتوجهی به سایرین، یک «خودکشی بزرگ» را رقم زد. تن هاخ در این مسیر قربانی هم محسوب میشود. هیچ باشگاه سطح اولی نمیتواند کنترل کامل باشگاه را به مدیران و مربی بیتجربه واگذار کند. ریچارد آرنولد نابغه مالی محسوب میشود اما او اسکناسهای باشگاه را به جان مرتو و اریک تن هاخ تحویل داد که تا پیش از منچستریونایتد هرگز فعالیت نقل و انتقالاتی نداشتند.
600 میلیون پوند هزینه پس از 450 میلیون پوند سولسشر؛ کدام بازیکن منچستریونایتد میتواند در ترکیب منچسترسیتی قرار بگیرد؟از دو عامل مهم در اخراج اریک تن هاخ یاد میشود؛ فقدان هویت بازی و ناتوانی در استفاده از خریدهای نقل و انتقالاتی. منچستریونایتد فصل گذشته بدترین عملکرد تاریخ باشگاه و فصل جاری بدترین آغاز تاریخ لیگ برتر را ثبت کرد. آنها طی 9 بازی فصل جاری 4 بار شکست خوردهاند. شمار بردهای آنها در 22 بازی به عدد 8 میرسد و طی 47 بازی گذشته، 18 شکست دیده میشود. با این حال، موضوع فراتر از نتایج است. یونایتد حتی در صورت پیروزی 5-0 در برابر وست هم نیز نکتهای برای نگرانی داشت. ضعف فنی اریک تن هاخ با کوچکترین بحرانی در داخل زمین خودنمایی کرد. خولن لوپتگی که برای یک نیمه خوششانس بود، با تعویض توماس سوچک و کریسنسیو سامرویل، نیمه مربیان را به نفع خود رقم زد. این موضوع در سلهرست پارک هم تکرار شد و پس از حملات مختلف نیمه اول، اولیور گلاسنر در 45 دقیقه دوم همه چیز را تغییر داد. ضعفهای تن هاخ ناشی از مدل بازی نامشخص او بود. در حالی که سرمربیای مانند انزو مارسکا در عرض چند بازی نشان داده است که به دنبال چه چیزی رفته است، اریک تن هاخ برای 2.5 سال قادر به خلق هویت نبوده است. میکل آرتتا هم شروع مشابهی در آرسنال داشت اما سرمربی اسپانیایی از همان ماههای اول نشان داده بود که در یک مسیر مشخص گام برمیدارد.
- در این مورد بخوانید: پروژه اریک تن هاخ و میکل آرتتا؛ ایدههایی به نظر مشابه با تفاوتهایی بزرگ
منچستریونایتد طی 4-6 ماه از فصل اول اریک تن هاخ فوتبال قابل قبولی به نمایش گذاشت. آنها از استانداردهای یک تیم مدرن فاصله داشتند اما قادر بودند با کسب نتایج مناسب به یک ایده برسند. از آخرین ماههای فصل 23-2022، یونایتد دچار فروپاشی شد و هرگز نتوانست از زیر فشار بیانتها خارج شود. اریک تن هاخ سرمربی آماتوری نیست و در تعدادی از بازیهای بزرگ این موضوع را ثابت کرده است. با این حال، در مورد فقدان انعطاف در پروژه او، تردیدی وجود ندارد. او برای ترسیم چشمانداز منچستریونایتد و هویت بازی این تیم، بازیکنانی که میخواست را به خدمت گرفت و در پایان به دلیل ناتوانی همان بازیکنان، شغلش را از دست داد. منچستریونایتد برای سالها وینگر راست مناسب در اختیار نداشت و هزینه سرسامآور جذب آنتونی قرار بود با درخشش او پوشش داده شود. تن هاخ حتی از خریدش خودش نیز در آن پست استفاده نکرد. در خط حمله، راسموس هویلوند و جاشوا زیرکزی در حالی خریداری شدند که گلهای این دو بازیکن در سری آ در مجموع به سختی عدد 20 را رد میکند. یونایتد در فصل جاری از لحاظ xG و موقعیت از دست رفته، ضعیفترین عملکرد لیگ برتر را دارد. در کنار مشکلات تمرکز و آمادگی، کیفیت بازیکنان خریداری شده با سطح فوتبال انگلیس فاصله بزرگی دارد.
بازنده مطلق در جنگ رسانهای
اریک تن هاخ در خارج از زمین هم چالشهای بزرگی را گذراند. او با رسانههای انگلیسی در یک جنگ فرسایشی قرار داشت و در پایان این جنگ هم شکست خورد. در این شکست، منچستریونایتد نقش بزرگی را ایفا کرد. آنها در بحث رسانهای رویکرد مناسبی در مورد سرمربی خود نداشتند و اجازه دادند او به تنهایی این موضوع را مدیریت کند. ارائه تصویری اغراقآمیز از آن که صورت گرفته یا در حال انجام است، اریک تن هاخ را به تیتر یک رسانهها برد. صحبت همیشگی در مورد این که بازیکنان در حال پیشرفت هستند و دو قهرمانی داخلی این موضوع را اثبات میکند، فرصتی برای رسانهها فراهم کرد که به خواستههای خود برسند. آخرین جمله او در نشست خبری پس از دیدار با وست هم این بود:
نمیدانم چه اتفاقی رخ خواهد داد. دیگر دست من نیست اما منچستریونایتد ثابت کرد که میتواند فوتبال بسیار خوبی بازی کند. مانند دیدار با وست هم و فنرباحچه.
سرمربی یونایتد پیش از دیدار با فنرباحچه هم گفته بود:
فرگوسن: «برای یک سرمربی، صرف نظر از نتیجه، مهم این است که از کنفرانس خبری به عنوان پیروز خارج شود. کنفرانس خبری میتواند مربیان را بکشد». اریک تن هاخ صحبتهای فرگوسن افسانهای را درک میکند.من و ژوزه مورینیو جامهای زیادی بردهایم. او در نهایت تیمش را به هدافش خواهد رساند و ما هم تلاش میکنیم این کار را انجام دهیم. در دو فصل گذشته دو جام بردهایم و میتوانیم این پیشرفت را ادامه دهیم.
اریک تن هاخ در مقطع پایانی فصل گذشته منتقدانش را افرادی خوانده بود که دانش فوتبال و صلاحیت نظر دادن در مورد آن را ندارند. مهارت ارتباطی و زبان ضعیف تن هاخ باعث شده بود او در موضع ضعف قرار بگیرد. شکست دادن خبرنگاران انگلیسی کار دشواری است اما اگر این موضوع با بحران داخل زمین همراه شود، سختتر هم خواهد شد. تن هاخ میتوانستد با نتایج و عملکرد مناسب تیمش پاسخی برای ارائه داشته باشد اما منچستریونایتد در یک سیاهی مطلق گرفتار شده بود. پس از انتقادهای تند جیمی کرگر نسبت به منچستریونایتد، تن هاخ در واکنش به او گفته بود:
اول از همه، بعضی از تحلیلگران در دیدگاههای خود بیطرفی را رعایت میکنند و توصیههای خوبی دارند. برخی دیگر رویکرد شخصی دارند، جیمی کرگر یکی از این افراد است. او از اولین روز به دنبال انتقاد از منچستریونایتد بوده است و حالا میخواهد با این موضوع حرفش را به کرسی بنشاند.
وقتی منچستریونایتد در اولدترافورد برابر لیورپول شکست خورد، همه منتظر ورژن عصبانی و مضطرب اریک تن هاخ بودند و سرمربی هلندی همان چیزی که رسانهها میخواستند را مطرح کرد. او در پاسخ به پرسشی در مورد این که مشکل منچستریونایتد شیوه مربیگری اوست، نه بازیکنان، گفت:
مطمئن هستید؟ اگر اینطور باشد، ما نمیتوانستیم جام ببریم. شما میتوانید مثل ما با عبور از رقبای قدرتمند قهرمان افای کاپ شوید؟ من برای شما متاسفم. پس از منچسترسیتی ما بیشترین جام را بردهایم. متاسفم.
اریک تن هاخ در پایان نشست خبری دیدار با لیورپول گفت «در پایان فصل خواهید دید در چه جایگاهی قرار گرفتهایم». پایان برای او قبل از ماه نوامبر فرا رسید و تیمی که او به ارث گذاشته هم به سختی میتواند جایگاه خوبی در لیگ برتر به ارمغان بیاورد.
پرده آخر؛ آینده اریک تن هاخ و منچستریونایتد
دنیا برای مربیان فوتبال گاهی به طرز کابوسواری سیاه میشود، کافیست به زمانی فکر کنید که عدهای خواهان برکناری شما از کارتان هستند. تصویر اولین و آخرین روز سرمربیان منچستریونایتد میتواند این مسئله را به خوبی نمایان کند. اریک تن هاخ از آخرین روزهای فصل 23-2022 در تنگنا قرار گرفت و با گذشت زمان، فشارها افزایش یافت. چند ماه پیش او در ومبلی گفت «اگر منچستریونایتد من را نمیخواهد، به تیمی دیگر میروم و جام میبرم». او آماده رفتن بود و با همان غرور همیشگی، نمایش جداییاش را آماده کرده بود. اما منچستریونایتد اجازه چنین کاری را نداد تا این ملالت تکراری چند ماه دیگر هم ادامه داشته باشد. مرد 54 ساله، با جت خصوصی منچستریونایتد را کشورش شد، درست مانند توماس توخل که قوانین برگزیت اجازه نداد در انگلیس ماندگار شود.
اریک تن هاخ اگر میخواست هم دلیلی برای ماندگاری در انگلیس نداشت. زندگی در لیگ برتر چیزی جز کابوس نبود. او پیش از انتقال به منچستریونایتد، به صورت غیررسمی با لایپزیش مذاکره کرد و در اواخر فصل گذشته هم زمزمههایی مبنی بر علاقه بایرن مونیخ وجود داشت. تن هاخ میتواند مدتی استراحت کند و با انتقال به بوندسلیگا، زندگی فوتبالیاش را دوباه شروع کند.
زمانی برای پایان یک کابوس دو طرفهمنچستریونایتد برای ششمین بار در دوران پسافرگوسن به دنبال استخدام یک سرمربی دائمی رفته است. موفقیت تضمین شده نیست اما این بار نوبت به انتخاب اینئوس رسیده است. زمان وجود دارد؟ در کمال ناباوری، شاید. نجات فصل و نجات آینده کار دشواری خواهد بود اما یک ایده و مسیر مشخص به این مسئله کمک میکند. جایی در The Fellowship of the Ring، گفته میشود «تنها چیزی که باید تصمیم بگیریم این است که با زمان داده شده چه کاری انجام دهیم». منچستریونایتد قرار است انتخاب کند که در پایان به یک باشگاه واقعی فوتبال تبدیل میشود یا خیر. نمایش اریک تن هاخ به پایان رسیده است.