جوان آنلاین: کانال تلگرامی «مهارتهای مدیریت» یادداشتی از دکتر علیمحمد مصدق راد را به اشتراک گذاشت. در این یادداشت میخوانیم: اثر هاله (Halo effect) نوعی خطای شناختی است که از سوی ادوارد ثرندایک (Edward Thorndike) روانشناس امریکایی، در سال ۱۹۲۰ میلادی بیان شد. او در مطالعهای از افسران خواست تا سربازان خود را بر اساس هوش، توانایی جسمی، مهارت رهبری و ویژگیهای شخصی ارزیابی و رتبهبندی کنند. او متوجه شد، امتیازات نهایی افسران تحت تأثیر یک ویژگی بارز سربازان قرار گرفت. به عنوان مثال، سرباز بلندقامت و جذاب، سرباز باهوشتر، تواناتر، ماهرتر و قابل اعتمادتر ارزیابی شد و برخی از ویژگیهای منفی این سربازان مثل وقتشناسی ضعیف و انجام ندادن به موقع وظایف تحت تأثیر یک یا دو ویژگی مثبت آنها قرار گرفت و نادیده شمرده شد.
خطای اثر هاله موجب میشود، یک ویژگی مثبت یک فرد یا پدیده، مبنایی برای قضاوت کلی درباره آن شود. چند نمونه از خطای اثر هالهای عبارتند از: همسر زیبارو یا پولدار، همسر خوبی است؛ هنرمندان افرادی جذاب، توانمند، موفق و خوشبخت هستند؛ غذای یک رستوران شیک و مجلل، خوشمزه است.
در نتیجه، افراد بر اساس برداشتهای اولیه و اطلاعات سطحی دچار اشتباه در قضاوت خواهند شد. به عنوان مثال، ممکن است معلمان به دانشآموزان زرنگ موقع تصحیح اوراق، نمره بیشتری دهند؛ دانشجویان درس استادی که دوستش دارند را بهتر بخوانند. قاضیها مجازاتهای ملایمتری برای بزهکاران خوشتیپ و آرام در نظر بگیرند.
سوگیری و تعصب ناخودآگاه علت اصلی اثر هاله است که ممکن است از ایدهآلهای شخصی یک فرد شکل بگیرد.
خطای اثر هاله در سازمان و مدیریت به ویژه در استخدام کارکنان، رهبری و ارزیابی عملکرد آنها و ارتباطات کاربرد زیادی دارد. به عنوان مثال، به هنگام مصاحبه استخدامی ممکن است، مدیر تصور کند یک داوطلب قد بلند، آراسته و با اعتماد به نفس زیاد، یک کارمند قابل اعتماد و باهوش هم است، یا داوطلبی که از یک دانشگاه خیلیخوب فارغ التحصیل شده است، از کیفیت بالایی برخوردار است.
مدیر ممکن است در مورد کارمندی که یک کار را خیلی خوب انجام میدهد، یا مهارتهای ارتباطی قوی دارد، تصور کند او سایر کارها را هم خوب انجام میدهد. به عبارتی، مدیر تواناییها و عملکرد کارمند را بیش از حد ارزیابی میکند. در نتیجه، بر اساس این تصور به کارمند، مسئولیتها یا ترفیعهای اضافی داده میشود و کارمند نیز اعتماد به نفس زیادی پیدا میکند، از خود راضی میشود و عملکرد واقعیاش کاهش خواهد یافت.
خطای اثر هاله در ارزیابی عملکرد کارکنان نیز بروز میکند. مدیران اغلب عملکرد کلی یک کارمند را بر اساس یک ویژگی برجسته آنها ارزیابی میکنند. به عبارتی، یک ویژگی مثبت ممکن است تمام جنبههای دیگر عملکرد کارمند را تحتالشعاع قرار دهد.
مشتریان نیز ممکن است، دچار خطای هاله شوند. به عنوان مثال، اگر یک محصول شرکتی خوب درآمد، آنها فکر میکنند، سایر محصولات آن هم خوب است.
خطای هاله، منجر به تصمیمگیریهای بد مدیران خواهد شد و ارتباط بین مدیران و کارکنان را تضعیف میکند. مدیران برای پیشگیری از بروز اثر هاله باید:
۱) دانش و اطلاعات کافی برای کسب درک لازم برای تصمیمگیری را به دست آورند. نگذارند یک ویژگی خاص فرد، آنها را به اشتباه بیندازد.
۲) ارزشیابیها را به صورت گروهی (حداقل سه نفر) انجام دهند. خرد جمعی و قضاوت گروهی موجب کاهش سوءگیری ناخودآگاه میشود.
۳) از ابزارهای عینی و معتبر برای ارزشیابی استفاده کنند. ارزشیابیها سیستمی و جامع باشند. ارزشیابیها باید عینی و بر اساس عملکرد فرد باشد و به ساختارها، فرایندها و پیامدها توجه شود.
۴) برای هر ایده ارزش قائل شوند و به همه افراد فرصت درخشش و موفقیت دهند. به اطلاعات شخصی فرد داوطلب نظیر جنس، نژاد، سن و نام در هنگام مصاحبه توجه نکنند.
اثر هاله چطور موجب اشتباه ذهن میشود؟
روزنامه جوان
خطای اثر هاله موجب میشود، یک ویژگی مثبت یک فرد یا پدیده، مبنایی برای قضاوت کلی درباره آن شود. چند نمونه از خطای اثر هالهای عبارتند از: همسر زیبارو یا پولدار، همسر خوبی است؛ هنرمندان افرادی جذاب، توانمند، موفق و خوشبخت هستند؛ غذای یک رستوران شیک و مجلل، خوشمزه است.
صاحبخبر -
∎
نظر شما