جوان آنلاین: گسترش فضای مجازی و فراگیر شدن طیف گستردهای از شبکههای اجتماعی موضوعی است که موجبشده هر فرد برای خودش یک رسانه و تریبون داشتهباشد. در این میان افرادی که به هر دلیل از شهرت برخوردارند به واسطه این شهرت بیشتر دیده میشوند و اظهارنظرهایشان میتواند اثرگذارتر باشد. بر این اساس بازخوانی نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در شکلگیری ناآرامیهای اجتماعی میتواند ما را به نقش مهم و اثرگذار فعالان حوزه فضای مجازی و چهرهها و اینفلوئنسرها برساند یا افرادی که با یک اظهارنظر شاذ یا تحلیل نادرست منشأ بروز چالشی بزرگ و فراگیر شده و هزینههای فراوانی را به جامعه و افراد تحمیل کردهاند. همچنانکه رهبر انقلاب اسلامی روز در دیدار خانوادههای شهدای امنیت با تأکید بر اثرگذاری فضای مجازی فرمودند: «کسانی که با فضای مجازی ارتباط دارند، به این نکات توجه کنند همه چیز را در فضای مجازی نباید منتشر کرد. هر چه به ذهن انسان میرسد. ملاحظه کنید اثرش چیست، ببینید روی فکر مردم، روی روحیه مردم چه تأثیری میگذارد.»
ایشان با اشاره به مسئولیت نهادهای تصمیمگیر در این عرصه افزودند: «آن کسانی هم که درباره فضای مجازی که حالا مکرر اسمش آورده میشود و بحث میشود و اینها میخواهند تصمیمسازی کنند و تصمیمگیری کنند به این بعد قضیه توجه کنند، توجه کنند که چطور ممکن است در فضای مجازی یک تحلیل غلط، یک خبر غلط، یک برداشت غلط از یک مسئله مردم را دچار اضطراب کند، دچار تردید کند، دچار ترس کند.»، اما چرا فضای مجازی این همه اثرگذار است و وظیفه فعالان فضای مجازی از یکسو و سیاستگذاران این حوزه برای مواجهه با آثار سوء این اخبار و تحلیلهای غلط چیست؟ دکتر علیرضاچابکرو، پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه و مدرس دانشگاه به سؤالات ما پاسخ دادهاست.
آقای دکتر چابکرو! بحث اهمیت و تأثیرگذاری فضای مجازی از جمله موضوعاتی است که بارها مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتهاند. همچنان که روز گذشته با هشدار نسبت به اینکه نباید فعالان این حوزه هر محتوایی را منتشر کنند، اشاره داشتند که گاهی یک خبر میتواند اضطراب و تنش را به جامعه منتقل کند. در این خصوص آیا انتشار محتوا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیازمند قانونمندشدن نیست؟
یکی از ویژگیهایی که برای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مطرح میشود، این است که نقادها بیرحم هستند و به هیچ کجا پاسخگو نیستند و حتی اگر دروغ هم بگویند اصلاح نمیکنند و بعضاً میتوانند خبری را بدهند که مغایر با خبر قبلی باشد. این جزو ذات و ویژگی اخبار در فضای مجازی شدهاست. تکثیر سریع اخبار خاصیت دوم شبکههای اجتماعی است که به سرعت در درون شبکههای مختلف و در بین افراد مختلف تکثیر میشود، اما مسئله مهم این است که آیا باید نظارتی وجود داشته باشد.
ما با دو خلأ بزرگ مواجه هستیم؛ یکی اینکه ما قوانین فعال نسبت به موضوعات مختلف فضای مجازی نداریم. بخش حقوقی و دانشکدههای حقوق و ارتباطات ما با مسائل حقوقی فضای مجازی از منظر مسائل حقوقی و کارکردی به صورت فعالانه برخورد نمیکنند که موجب کاستیهایی شده که این کاستیها اثرات مخربی داشته است و این میتواند تا اندازهای مخرب باشد که موجب ایجاد شورشهای اجتماعی، تنشهای بزرگ اقتصادی اجتماعی و حاکمیتی میشود که ما نمونههایش را دیدهایم و این به این علت است که قوانینی بر آن مترتب نیست و بخش حقوقی و حقوقدانان ما فضای مجازی را در کنار زندگی نگاه میکنند و جزو زندگی خودشان نمیدانند در صورتی که فضای مجازی جزئی از زندگی مردم و اجتماع شدهاست.
از سوی دیگر در فضای مجازی سرعت انتقال خبر برایمان مهم است نه صحت و راستیآزمایی، بنابراین ارگانها و نهادهای ذیربطی که در این خصوص فعال هستند، به صورت اصولی درباره نحوه کارکرد فضای مجازی فعالیت ندارند.
همانطور که اشاره داشتید فضای مجازی از یکسو بخشی از زندگی ما شده و از سوی دیگر میتواند آسیبهایی را هم در پی داشته باشد. برای مواجهه صحیح با این فضا و بهرهبردن از وجوه مثبت و مقابله با آسیبهای آنچه میتوان کرد؟
تمام ارگانها سازمانها و وزارتخانههای ذیربطی که در ارتباط با فضای مجازی هستند، اعم از آموزشی فنی و حتی صنعتی و خدماتی باید یک پیوست داشتهباشند و چگونگی ورود مخاطبان به فضای مجازی را آموزش دهند به صورتی که اگر جلوههای مختلفی از فضای مجازی پدیدار شد مثل متاورس هوش مصنوعی بتوانند نسبت به این پدیده هوشمندانه برخورد کنند و یک خودایمنی در آنها ایجاد شود. به صورت مشخص وزارت آموزش و پرورش نقشه راه مشخصی برای ورود دانشآموزان به فضای مجازی وجود ندارد. منظور هر نوع فضای مجازی است. امروز شبکههای اجتماعی است، فردا متاورس است هوش مصنوعی است و دائماً در حال رشد و تغییر است و به شبکههای اجتماعی هم محدود نیست. بازیها هم نوعی از فضای مجازی است.
نقص بزرگ دیگری که در شرایط کنونی شاهد هستیم، آن است که ما جایی را نداریم که اخبار فضای مجازی را ارزیابی کند؛ مثلاً اگر جایی باشد که بتواند اخبار را سریع بگیرد و از طریق هوش مصنوعی ارزیابی و تحلیل و اعتبارسنجی بدهد و میتواند از طریقی میزان اعتبار این خبر را روشن کند؛ مثلاً لوگوهای طلایی، نقرهای و برنزی بدهد و با هوش مصنوعی این کار شدنی است. ما میتوانیم در شرایط استانداردسازی برای تأیید اخبار به سراغ این سایتها برویم.
آیا در سایر کشورها چنین ساز و کاری برای تعیین صحت اخبار و تولیدات در فضای مجازی وجود دارد؟
ما وقتی میخواهیم اعتبار خبری را مطرح کنیم از قول خبرگزاریهای بزرگ و مطرح بیان میکنیم و این خبرگزاریها مأخذ اعتبارسنجی خبر است. ما این را در شبکههای مجازی نداریم در اروپا این مدتی است تشکیل شده و در حال توسعه آن هستند.
ولی در ایران بسیاری از اخبار از منبع آگاه، منبع نزدیک به فلان وزارتخانه منتشر میشود و نمیتوان به اعتبار آنها اعتماد کرد و به نوعی میتوان گفت اخبار و محتواها به شکلی ناجوانمردانه تولید، پخش و استفاده میشود. حتی اخباری که فیکنیوز است و اعتباری ندارد.
این اخبار و محتواها به خصوص آنهایی که بر مبنای تحلیل درست یا واقعیت استوار نیست چه آثار و تبعاتی دارد؟
به این نکته دقت داشته باشید که حتی خبر و مطلبی هم که بسیار دور از واقعیت مطرح میشود یک شکاف بنیادی عقیدتی در ذهن و یکسری شایدها در ذهن مخاطب ایجاد میشود که این برای برخی از پدیدههای اجتماعی خطرناک است و این شکاف آهسته آهسته زیاد و متدهای جنگ روانی زیاد میشود و تبدیل به شکافهای بزرگ در فکر، ذهن و ارزشهای ما میشود.
بنابراین به طور خلاصه ما با سه مشکل مواجهیم؛ نخست اینکه تمام سازمانها اعم از آموزشی صنعتی و خدماتی باید یک پیوست کارکردی با فضای مجازی داشتهباشند، در غیر این صورت یا باید مواجهه منفعلانه با این فضا داشته باشیم یا از بین میرویم به خصوص با ظهور پدیدهای مانند هوش مصنوعی.
دوم حقوقدانان مجموعههای حقوقی و ارتباطی ما از پیله آکادمیکی خودساخته مربوط به سه دهه پیش که هنوز در اندیشمندان سالها پیش ماندهاند، بیرون آمده و نسبت به فضای مجازی احساس مسئولیت داشته و آن را تبیین کرده و یک آیندهپژوهی داشتهباشند.
پس ما به یک حرکت فعالانه حقوقی و علمی در سطح دانشگاههای کشور نیازمندیم. سوم اینکه به نظر من ما باید به صورت مقطعی یکسری مراکز استانداردسنجی درست کنیم و شبکههایی که خبر و محتوا تولید میکنند، مجبور باشند از مجموعهای که مورد نظر ماست، اعتبار بگیرند. البته باید بوروکراسی را کنار بگذاریم و این اجبار نباید به این معنا باشد که افراد را مجبور به گرفتن این اعتبار کنیم، بلکه باید به گونهای ضرورتها را فراهم کنیم که خود فعالان فضای مجازی برای ادامه حیات مجبور باشند این لوگو یا این اعتبار را برای خودشان فراهم کنند.
شما به نوعی به بحث تصمیمگیران و تصمیمسازان فضای مجازی و اقدامات ضروری آنها برای پیشگیری از رها شدگی در فضای مجازی اشاره داشتید، اما با عنایت به اینکه یک توییت و پستی که میگذارند میتواند تأثیر زیادی روی مخاطب داشتهباشد و اگر این تحلیلها و مطالب غلط و نادرست باشد میتواند موجب بینظمیهای اجتماعی و مسائل اینچنینی شود، وظایف فعالان فضای مجازی را چطور ارزیابی میکنید و باید چطور چقدر روی تحلیلها و پستهایشان دقت داشته باشند؟
فضای مجازی یک سونامی اطلاعات است. اینکه افراد یک دستورالعمل و وظایفی را برای خودشان تبیین و تدوین کنند و بر اساس آن وظایف وارد و درگیر فضای مجازی شوند، از نگاه من چنین چیزی امکانپذیر نیست! فضای مجازی یک سونامی است که بر ما عارض شده و تمام ابعاد زندگی ما را گرفتهاست. به خصوص با طوفانهایی مثل هوش مصنوعی،ای آر یا واقعیت افزوده. اینها طوفانهای فضای مجازی هستند. شما در یک طوفان راحت نمیتوانید تصمیم بگیرید یا باید خودتان را نجات دهید و نمیتوانید کنار هم بکشید! چراکه اجتنابناپذیر است.
پس چه باید کرد؟
نخستین کاری که باید کرد، این است که ما یک خود ایمنی ایجاد کنیم. رشد فضایل اخلاقی در خانوادهها و در بین افراد باعث میشود تا خود افراد یک فیلتر درونی ایجاد کنند. به این صورت که فرد وقتی فضایل اخلاقی، خوبیها، درستی و مروت را برای خودش تبلیغ کند، یک خود ایمنی ایجاد و موجب میشود که فرد همه چیز را نبیند، همه خطوط را نشکند و از خطوط قرمز عبور نکند، بنابراین تقویت فضایل اخلاقی موجب خود ایمنی در فضای مجازی خواهد شد. در شرایط کنونی عبور از این اقیانوس فضای مجازی اجتنابناپذیر است. ما برای یک خرید ساده به اینترنت مراجعه میکنیم. دولت الکترونیک برای امور اداری ما به کار برده میشود. بازیها بازی کامپیوتری شدهاست، اطلاعات و اخبار را از طریق فضای مجازی کسب میکنیم. کلاس، آموزش، تفریح و دانشگاه همه اینها از طریق فضای مجازی صورت میگیرد و این تمام ابعاد زندگی ما را گرفتهاست. حتی برای ازدواج یا اشتغال هم ما از فضای مجازی استفاده میکنیم. در این طوفان سونامی و اقیانوس، اگر ما فضای اخلاقی ایجاد کنیم و این را هنرمندانه و تأکید میکنم، هنرمندانه به جامعه انتقال دهیم، نه به صورت و خطابه، خود ایمنی ایجاد میکنیم. این خود ایمنی در واقع به ما نوعی غواصی میدهد. وقتی غواص میخواهد به دریا برود، همه جا نمیرود، غواص میداند باید کجا و چگونه برود تا مروارید مورد نظرش را صید کند.