گروه بین الملل: دو نظرسنجی اخیر موسسه امرسون و نیویورک تایمز نشان می دهد که هریس و ترامپ هر دو در سطح عمومی ( سراسری) آرای برابری با یکدیگر داشته و برتری محسوسی طرفین نسبت به یکدیگر ندارند.
در این میان، گرایش رای دهندگان لحظه آخری به هر یک از نامزدها میتواند جمهوریخواهان یا دموکراتها را با اختلافی میلیمتری برنده منازعه سیاسی اخیر در پنجم نوامبر سازد. در این میان، بعضا سوالی به ذهن مخاطبان خطور میکند: آیا ممکن است آرای دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات پیش رو با یکدیگر برابر شود؟ پاسخ این سوال منفی است!
اگرچه با در نظر گرفتن ناممکنترین احتمالات امکان برابری آرای طرفین درسطح عمومی وجود دارد، اما ساختار کالج الکترال به گونهای شکل گرفته که درآن، قطعا یک نامزد آرای بیشتری را با استناد به امتیازات مخصوص هر ایالت کسب خواهد کرد. این اختلاف میتواند اندک باشد. به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ میلادی، جرج واکر بوش صرفا با استناد به رای الکترال ایالت فلوریدا (که به دنبال جا به جایی آرا از سوی فرماندار این ایالت به سود بوش پسر شکل گرفت) و تایید دیوان عالی این کشور، برنده رقابت نزدیک با ال گور نامزد حزب دموکرات شد.
این قاعده در خصوص انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر امسال نیز صادق است. صرفا احتمال بسیار بسیار ضعیف و تقریبا ناممکنی وجود دارد که هیچ یک از نامزدها اکثریت را در احراز آرای کالج الکترال کسب نکند و تساوی ۲۶۹ـ۲۶۹ رخ دهد. اگرچه به نظر نمیرسد چنین سناریویی در انتخابات ۲۰۲۴ مطرح باشد، امکان دارد حزب سوم به اندازهای رای به دست آورد که مانع رسیدن نامزدها به رقم ۲۷۰ شوند. حزب سوم، معمولا حزب سبز است که به صورت مستقل، نامزد آن در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و معمولا حدود ۱ درصد آرا را به خود اختصاص میدهد.
دموکراتها از حزب سبز، به عنوان «رای خراب کن» نام میبرند، زیرا عملا بخشی از آرایی که در صورت رقابت دو نامزد دموکرات-جمهوریخواه به صورت بالقوه به دموکراتها تعلق میگیرد را به سود خود به گردش در میآورند.
در صورت تساوی آرای دو نامزد در سطح الکترال، مجلس نمایندگان آمریکا رئیسجمهوری را انتخاب میکند، اما این انتخاب بر اساس رای کل مجلس نخواهد بودــ یعنی نامزد ریاستجمهوری باید حمایت اکثریت ۲۶ هیئت نماینده ایالتی از مجموع ۵۰ ایالت را کسب کند و ۱۰۰ سناتور مجلس سنا معاون رئیسجمهوری را انتخاب میکنند که برای پیروزی به ۵۱ رای نیاز دارد.
آنچه شدیدا شهروندان آمریکایی را نسبت به ساختار انتخاباتی این کشور دلسرد کرده، همین پیچیدگیهای ساختاری و بوروکراتیکی است که نه بر مبنای فرمول رایج انتخاباتی در جهان (هر شهروند، یک رای)، بلکه بر اساس گردش کاری پیچیده میان صاحبان پشت پرده قدرت و کشمکش آنها بر سر احراز موافقت و حمایت مجمع گزینندگان ایالتی شکل میگیرد. در هر حال، امروز کمتر کسی در آمریکا، احتمال برابری آرای دو نامزد انتخاباتی دموکرات و جمهوریخواه را پیش بینی میکند، اما امکان پیروزی خفیف و نزدیک ترامپ یا هریس در آوردگاه انتخاباتی ماه نوامبر غیرمحتمل نیست. موضوعی که خود میتواند مولد چالشهایی در داخل آمریکا (میان رای دهندگان طرفدار هریس و ترامپ) باشد.
∎
در این میان، گرایش رای دهندگان لحظه آخری به هر یک از نامزدها میتواند جمهوریخواهان یا دموکراتها را با اختلافی میلیمتری برنده منازعه سیاسی اخیر در پنجم نوامبر سازد. در این میان، بعضا سوالی به ذهن مخاطبان خطور میکند: آیا ممکن است آرای دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات پیش رو با یکدیگر برابر شود؟ پاسخ این سوال منفی است!
اگرچه با در نظر گرفتن ناممکنترین احتمالات امکان برابری آرای طرفین درسطح عمومی وجود دارد، اما ساختار کالج الکترال به گونهای شکل گرفته که درآن، قطعا یک نامزد آرای بیشتری را با استناد به امتیازات مخصوص هر ایالت کسب خواهد کرد. این اختلاف میتواند اندک باشد. به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ میلادی، جرج واکر بوش صرفا با استناد به رای الکترال ایالت فلوریدا (که به دنبال جا به جایی آرا از سوی فرماندار این ایالت به سود بوش پسر شکل گرفت) و تایید دیوان عالی این کشور، برنده رقابت نزدیک با ال گور نامزد حزب دموکرات شد.
این قاعده در خصوص انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر امسال نیز صادق است. صرفا احتمال بسیار بسیار ضعیف و تقریبا ناممکنی وجود دارد که هیچ یک از نامزدها اکثریت را در احراز آرای کالج الکترال کسب نکند و تساوی ۲۶۹ـ۲۶۹ رخ دهد. اگرچه به نظر نمیرسد چنین سناریویی در انتخابات ۲۰۲۴ مطرح باشد، امکان دارد حزب سوم به اندازهای رای به دست آورد که مانع رسیدن نامزدها به رقم ۲۷۰ شوند. حزب سوم، معمولا حزب سبز است که به صورت مستقل، نامزد آن در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و معمولا حدود ۱ درصد آرا را به خود اختصاص میدهد.
دموکراتها از حزب سبز، به عنوان «رای خراب کن» نام میبرند، زیرا عملا بخشی از آرایی که در صورت رقابت دو نامزد دموکرات-جمهوریخواه به صورت بالقوه به دموکراتها تعلق میگیرد را به سود خود به گردش در میآورند.
در صورت تساوی آرای دو نامزد در سطح الکترال، مجلس نمایندگان آمریکا رئیسجمهوری را انتخاب میکند، اما این انتخاب بر اساس رای کل مجلس نخواهد بودــ یعنی نامزد ریاستجمهوری باید حمایت اکثریت ۲۶ هیئت نماینده ایالتی از مجموع ۵۰ ایالت را کسب کند و ۱۰۰ سناتور مجلس سنا معاون رئیسجمهوری را انتخاب میکنند که برای پیروزی به ۵۱ رای نیاز دارد.
آنچه شدیدا شهروندان آمریکایی را نسبت به ساختار انتخاباتی این کشور دلسرد کرده، همین پیچیدگیهای ساختاری و بوروکراتیکی است که نه بر مبنای فرمول رایج انتخاباتی در جهان (هر شهروند، یک رای)، بلکه بر اساس گردش کاری پیچیده میان صاحبان پشت پرده قدرت و کشمکش آنها بر سر احراز موافقت و حمایت مجمع گزینندگان ایالتی شکل میگیرد. در هر حال، امروز کمتر کسی در آمریکا، احتمال برابری آرای دو نامزد انتخاباتی دموکرات و جمهوریخواه را پیش بینی میکند، اما امکان پیروزی خفیف و نزدیک ترامپ یا هریس در آوردگاه انتخاباتی ماه نوامبر غیرمحتمل نیست. موضوعی که خود میتواند مولد چالشهایی در داخل آمریکا (میان رای دهندگان طرفدار هریس و ترامپ) باشد.