به گزارش مشرق، هفته گذشته همزمان با جدیتر شدن جمعآوری و ساماندهی مهاجران غیرقانونی، شبکههای معاند شایعهای مبنی بر تیراندازی مرزبانان ایرانی به سمت مهاجران افغانی منتشر کردند. بخش افغانستان شبکه اینترنشنال، گزارشی بهتازگی منتشر کرده که ادعا میکند «نیروهای مرزی ایران در شهرستان سراوان در سیستان و بلوچستان به دهها تن از مهاجران افغان تیراندازی کردهاند و از میان ۳۰۰ مهاجر، حدود ۲۶۰ تن آنان کشته و زخمی شدهاند».
سرچشمه این گزارش، «منبع آگاه» شبکه اینترنشنال افغانستان است. همان منبعی که همیشه در رسانههای ضدانقلاب گمنام و بیهویت است و نهایتاً کمی بعد هم خلاف ادعاهای این منابع ثابت میشود. پس از انتشار این گزارش، رسانهها و فعالان سیاسی اپوزیسیون دولت افغانستان، تصاویری از تلفات این حادثه منتشر کردند تا با فشار بر دولت طالبان، روابط بین دو کشور را تحتتأثیر قرار داده و وارد تنش کنند. اما با بررسی دقیق این تصاویر مشخص میشود که متعلق به حوادث نامربوط در سالهای گذشته است.
این تصویر در واقع متعلق به حادثه تیراندازی کارگران معدن زغالسنگ در ایالت بلوچستان پاکستان است که پیشتر از سوی ماهرنگ بلوچ، فعال سیاسی و رسانهای مخالف دولت پاکستان منتشر شده بود.
تصویر جعلی که به تیراندازی در مرز ایران نسبت داده شده است
توئیت ماهرنگ بلوچ
بااینحال حسن کاظمی قمی، سفیر و نماینده ویژه رئیسجمهور ایران در امور افغانستان، در توئیتر نسبت به این ادعاها واکنش نشان داد و نوشت: در نتیجه پیگیریهای مستقیم از طریق منابع معتبر تا این لحظه، مشخص گردید که اخبار در زمینه جانباختن دهها اتباع غیرقانونی در مرز سراوان صحت ندارد.
توئیت سفیر ایران در افغانستان
همچنین سردار رضا شجاعی، فرمانده مرزبانی استان سیستان و بلوچستان در واکنش به اخباری مبنی بر تیراندازی به اتباع افغانستان گفت: چنین اخباری صحت ندارد.
پس از تکذیب این حادثه از سوی مقامات ایرانی، شبکه افغانستان اینترنشنال به سراغ خبرسازی از قول مقامات طالبان رفتند و از قول مسئولان ناشناس طالبانی، این حادثه را با آبوتاب بیشتری برای مخاطبان افغانی در ایران روایت کردند.
اما این معرکه یک بازیگر دیگر هم دارد، شیراحمد شیرانی، سردبیر رسانه ضدانقلاب حالوش که به طور اختصاصی در حوزه سیستان و بلوچستان و مرزهای ایران، افغانستان و پاکستان فعالیت میکند. در واقع آن منبع آگاه افغانستان اینترنشنال، همین حالوش بود که برای اولینبار این شایعه را برای اینترنشنال ارسال کرده است. مجموعه شبکه صهیونیستی اینترنشنال، حالوش و رسانههای اپوزیسیون افغانستان، روایت این حادثه را طراحی کرده و در شبکههای اجتماعی رپرتاژ کردند.
اما کارشناسان ضدانقلاب در مصاحبه با بخش «ایران» شبکه اینترنشنال پس از تکذیب این درگیری از سوی مقامات ایرانی، بهانه جدیدی مطرح میکنند و معتقدند: البته نمیشود از صحتوسقم این درگیری و جزئیات آن باخبر شد، چون این حادثه در یک منطقه مرزی رخ داده که دسترسی خبری به آن بسیار محدود است!
این در حالی است که این شبکه حتی تصاویر جانباختگان این درگیری فرضی را هم منتشر کرده و اصل این دروغ را با عنوان «به گزارش یک منبع آگاه» اعتبار بخشیده است.
همینطور در بخش افغانستان اینترنشنال نیز جزئیات حادثه متناقض و مبهم است؛ سردبیر رسانه ضدانقلاب حالوش جزئیات عجیبی از این شایعه را به بخش افغانستان اینترنشنال شرح میدهد که این جزئیات هم خود نکات گیجکنندهای دارد. مجری اینترنشنال از شیرعلی، سردبیر حالوش و تقریباً یکی از همان منابع آگاهی که این شایعه را به اینترنشنال ارسال کرده، میپرسد باتوجهبه اطلاعاتی که شما درباره انتقال مجروحین این تیراندازی به شفاخانههای ایران و پاکستان دادهاید، ما خیلی تلاش کردیم تا آنها را پیدا کنیم و هویتشان را شناسایی کنیم، اما موفق نشدیم.
سردبیر حالوش پیش از پاسخ به این پرسش پاسخ میدهد که هویت و مکان این افراد حتی برای خود او که ابتدا این شایعه را مطرح کرده مشخص نیست!
اظهارات متناقض سردبیر حالوش در مصاحبه با افغانستان اینترشنال
علت اینهمه ابهام در گزارش چیست؟
اگر کمی در این اظهارات دقت کنید، فضا را کاملاً مبهم میبینید. از طرفی میگویند منابع آگاه ما و مجروحین تصاویر خود را برای ما ارسال کردند و از سوی دیگر مدعی هستند که هویت و محل استقرار این افراد برای ما مشخص نیست.
درعینحال اگر مسئولین ایرانی هم تکذیب کنند، برنمیتابند و به شایعات ادامه میدهند و اگر هم از این رسانهها سند و مدرک متقن مطالبه شود، بهانههای مختلفی دست و پا میکنند که در بهدستآوردن جزئیات روشنکننده عاجزند!
شبکه اینترنشنال و بهطورکلی مجموعه رسانههای ضدانقلاب هیچگاه جزئیات گزارش خود را مستند و قطعی ارائه نمیکنند؛ در این مواقع نه میتوان ادعا و شایعه را تأیید کرد و نه تکذیب. اگر هم تایید و تکذیب شد، به لطف این فضای طراحی شده پرابهام، باورش برای مخاطبان سخت خواهد بود.
این فضای پرابهام همان زمینه مناسب برای این رسانهها است. یا این فضا طراحی میشود، (مانند ماجرای تیراندازی در مرز ایران و افغانستان) و یا شرایط یک موضوع یا حادثه طوری پیش میرود که از ابهام آن نهایت استفاده را میکنند. همین ایام گذشته وضعیت پرابهام سردار قاآنی را غنیمت شمردند و انواع و اقسام دروغها و نسبتهای ناروا به ایشان را مطرح کردند.
نظر شما