شناسهٔ خبر: 69192863 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

یادداشت/

حزب الله و هنر غافلگیری؛ معمای تعالی سازمانی در غیاب رهبران

دکتر محمد محمودی کیا عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت: سازمان رهبری و مدیریت اقدام در حزب الله یک ساختار قوام‌یافته، پیچیده و کارآزموده با ویژگی‌های قابل‌توجهی از ترمیم‌پذیری، تحرک، بسیج اجتماعی و منابع و نیز رهبری و هدایت‌شوندگی است که می‌تواند در غیاب هر سطح از رهبری، به سرعت و در کمترین زمان ممکن خود را بازسازی کند بی‌آن که اخلالی در نظم امور جاری پدید آید. به گمان این ویژگی در دوره جنگ با تروریسم افراط‌گرایان داعش در سوریه و نیز در طول یکسال اخیر از جنگ غزه به شدت تقویت و اینک به یک جزء مهم از ویژگی‌های ساختار سازمانی حزب الله تبدیل شده است.

صاحب‌خبر -

پایگاه خبری جماران: تحولات عمیق و به دور از انتظار و فشرده دو ماه اخیر در عرصه میدانی ناشی از وقوع فجایع و خسارت‌های جبران‌ناپذیر در سازمان فرماندهی و اتاق عملیات مقاومت اسلامی لبنان، همچون ترور فرمانده بزرگ جهادی، حاج فؤاد شکر (رحمة الله علیه)؛ انفجارهای سراسری ناشی از خرابکاری درون وسایل ارتباطی همچون پیجرها و بی‌سیم‌ها؛ هدف قرار گرفتن زاغه‌های مهمات و انهدام بخشی از توان موشکی حزب‌الله؛ ترور جمعی از فرماندهان برجسته مقاومت همچون ابراهیم عقیل و دیگر هم‌رزمانش (رحمهم‌الله)، و دسته‌آخر ترور سید مقاومت، شهید عالی‌قدر سید حسن نصرالله (طاب ثراه) و ابهام در سرنوشت سید هاشم صفی‌الدین، اصلی‌ترین گزینه جانشینی دبیرکل حزب‌الله، این گمانه را در محافل خبری و سپس در اذهان عمومی جامعه ایجاد کرد که سازمان رهبری و شبکه اقدام در حزب‌الله به شدت تحلیل رفته و این سازمان سیاسی و نظامی مقتدر، اینک به یک وضعیت رهاشدگی و کادر نظامی آن به مبارزانی سرگردان تبدیل شده‌اند.

 

تبلیغات سیاسی پر حجم رسانه‌های مغرض و هم‌سو با جبهه عبری، دائماً بر پایان حزب‌الله و ورود لبنان به دوره جدید از حیات سیاسی خود در فقدان مقاومت تأکید کرده و از ضرورت بازسازی ساختار سیاسی در لبنان به نفع قدرت‌یابی هر چه بیشتر مسیحیان در هرم قدرت - در غیاب حزب‌الله که به زعم ایشان اینک فاقد اقتدار سازمانی و قدرت اقدام است - سخن به میان می‌آوردند؛ در همین راستا نیز برخی از سیاستمداران لبنانی از موافقت حزب‌الله با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازگشت حزب الله به ساحل شمالی رودخانه لیتانی و ایجاد یک منطقه حائل با حضور ارتش لبنان و دیگر نیروهای بین‌المللی حافظ صلح با شهرک‌های شمال اسرائیل خبر می‌دادند.

 

این روند به عنوان یک خط کنش رسانه‌ای به صورت کاملاً هدفمند و پردامنه تا اجرای عملیات موفق و گسترده موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع نظامی و پایگاه‌های لجستیکی در قلب سرزمین‌های اشغالی به یکباره دچار چالشی جدی شد؛ اقدام نظامی دقیق، قاطع و تاریخی ایران علیه امن‌ترین مناطق ادعایی در جهان که از لایه‌های پرشمار دفاع هوایی و سپر پدافندی برخوردار است، نشانه‌ای از عمق آسیب‌پذیری رژیم اشغالگر بود؛ چنانچه پس از عملیات مذکور، شاهد وقوع غافلگیری‌های جدید از سوی مقاومت اسلامی لبنان هستیم؛ به پرواز درآوردن پهپاد شناسایی «هدهد» در عمق سرزمین‌های اشغالی و شناسایی دقیق نقاط مورد نظر با هدف تعیین اهداف بعدی مقاومت، همراه با ارائه آخرین وضعیت از آرایش میدانی و پدافندی دشمن و دست آخر، اقدام قابل‌توجه و راهبردی روزهای اخیر در حمله پهپادی به مقر فرماندهی نیروهای لشگر گولانی همگی دلالت از یک تغییر راهبردی در فرماندهی میدان نبرد توسط مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان دارد. از سوی دیگر، سپر دفاعی مستحکم و نفوذناپذیر در مرزهای جنوبی و مقاومت درخور تحسین نیروهای حزب‌الله در متوقف کردن نیروهای ویژه لشکر زبده گولانی در نوار مرزی نیز در راستای تأیید مدعای مطرح شده قابل بررسی و استناد است.

 

نکته قابل‌توجه دیگر در این زمینه، گسترش کمی حملات و نیز افزایش عمق و برد سلاح مقاومت طی روزهای پس از شهادت سید مقاومت و فقدان فرماندهان نسل نخست حزب‌الله است؛ چنانچه بنا به اعلام رسانه‌های رسمی مقاومت، تعداد عملیات‌های حزب الله علیه ارتش متجاوز در طول یک شبانه‌روز گاه به 40 مورد عملیات بالغ می‌شود که منجر به بروز خسارت‌های قابل‌توجهی به زیرساخت‌های نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شده است.

 

اعلام رسانه‌ای مواضع و نقشه‌راه حزب الله بر بستر تولیدات چندرسانه‌ای، هم‌زمان با انتشار گوشه‌هایی از توانمندی‌های عملیاتی و سازمان رزم حزب الله و تأکید بر این که تا کنون نیروهای ویژه رضوان به عملیات در جنوب وارد نشده‌اند، بخشی از عملیات جنگ روانی موفق مقاومت علیه دشمن صهیونیستی است؛ اقدامی هوشمند با هدف ایجاد موازنه تهدید که موجب افزایش فشارهای داخلی بر کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی شده است. اعلام راهبرد حمله به حیفا و تل‌آویو در صورت حمله این رژیم به حومه جنوبی و مرکز بیروت تا کنون به موازنه تهدید در منطقه جنگی کمک شایانی کرده است. رویکرد جدید مقاومت در پاسخ متقابل به تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر تخلیه مناطق مسکونی و کوچ اجباری ساکنین مناطق جنوبی لبنان به مناطق مرکزی و شمالی این کشور و سوریه، با پاسخ متقابل و مقتدرانه حزب الله و پیام اخیرش خطاب به شهرک‌نشینان در حیفا و دیگر شهرهای اشغالی منجر شد تا برای در امان ماندن از حملات تلافی‌جویانه مقاومت، منازل خود در همجواری پایگاه‌های نظامی ترک کنند.

 

با این همه، روی سخنم در این یادداشت نه ارائه گزارش از تحولات میدانی جنگ، بلکه برجسته‌سازی همان نکته‌ای است که در صدر یادداشت به آن اشاراتی داشتم که این تحولات میدانی عمیق و گاه ساختاری، چگونه در غیاب شبکه رهبری که بنا به ادعای رژیم صهیونیستی که همگی آنان را با ترور، حذف فیزیکی کرده، قابلیت اجرا یافته است؟ چگونه کنش میدانی حزب الله بدون لحظه‌ای توقف، حتی در زمان حمله به مقر فرماندهی حزب الله و ترور سید مقاومت، همچنان مستحکم ادامه یافته و فقدان رهبری تأثیری قابل ملاحظه‌ای بر تحولات میدانی نداشته که حتی در نقطه مقابل انتظارات، شدت و گسترده بیشتری نیز پیدا کرده است؟ دایره وسیع اقدامات حزب الله اعم از حوزه‌های عملیاتی در نوار مرزی، اطلاعات و شناسایی در داخل و درون ارضی اشغالی، ارتباطات و اطلاع‌رسانی، رهبری سیاسی، هماهنگی و لجستیک و دیگر بخش‌های کارکردی مقاومت چگونه در فقدان رهبری متمرکز، این چنین با دقت در حال استمرار مسیر بالنده خود است؟

همه این سؤالات یک فرض را مطرح می‌کند و آن این که سازمان رهبری و مدیریت اقدام در حزب الله یک ساختار قوام‌یافته، پیچیده و کارآزموده با ویژگی‌های قابل‌توجهی از ترمیم‌پذیری، تحرک، بسیج اجتماعی و منابع و نیز رهبری و هدایت‌شوندگی است که می‌تواند در غیاب هر سطح از رهبری، به سرعت و در کمترین زمان ممکن خود را بازسازی کند بی‌آن که اخلالی در نظم امور جاری پدید آید. به گمان این ویژگی در دوره جنگ با تروریسم افراط‌گرایان داعش در سوریه و نیز در طول یکسال اخیر از جنگ غزه به شدت تقویت و اینک به یک جزء مهم از ویژگی‌های ساختار سازمانی حزب الله تبدیل شده است.

 

آنچه تا به این مرحله از دیدگان خوانندگان محترم گذشت برای راقم این سطور یادآور یک برش از تاریخ تحولات مقاومت بود؛ در سال‌های پس از جنگ سی‌وسه روزه تابستان 2006، هدیه‌ای ارزشمند از یکی از برادران مقاومت اسلامی با عنوان «المفاجأة» به معنای «غافلگیری‌ها» دریافت کردم. در این مستند به روایت هنرمندانه عملیات‌های غافلگیرانه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در طی آن جنگ پرداخته شده بود و در بخش‌های مختلف آن سید مقاومت در آن روزهای پرالتهاب دائماً از غافلگیری‌هایی سخن می‌گفت که دشمن با کمال حیرت صدق آن وعده‌ها را در معرکه جنگ مشاهده می‌کرد، تا جایی که رسانه‌های عبری و شهرک‌نشینان سید شهید مقاومت را «عدو صادق» -دشمن راستگو- نامیده بودند.

این مستند مشحون از سخنان حماسی آن شهید عزیز و سعید بود که دائماً دشمن را وعده به «مفاجأة» جدید می‌داد. امروز نیز با دیدن این آرایش میدانی و نیز ابتکار عمل‌های شگرف مقاومت در میدان نبرد، مجدداً مفاجأة فرمانده شهید مقاومت را در ذهن یادآور شدم؛ گویی هنر حزب الله خلق غافلگیری‌های شگرف است در هنگامه‌ای که همگان در انتظار از پا افتادن و افول آن هستند. و این چیزی جز تعبیر این آیه نور و بشارت حضرت رب لم‌یزلی(جلت قدرته) نیست که: «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ».

 

آری! بنده نیز چون دیگران، رهبر یا رهبران سیاسی و نظامی جدید حزب الله را نمی‌شناسم؛ از سرنوشت فرمانده و رهبر جهادی بزرگ، سید هاشم صفی‌الدین (حفظه الله) اطلاعی ندارم، ولی از نشانه‌های میدان این مقدار روشن است تا شهادت دهیم حزب الله یک سازمان تعالی‌یافته و بسیار متطور است که می‌تواند در فقدان ظاهری رهبری نیز مسیر و نقشه‌راه از پیش ترسیم شده خود را بدون کوچک‌ترین خللی طی کند؛ آنچنان که گویی هنوز هم سید مقاومت، و یارانش همچون عماد، فؤاد، ابراهیم، علی و دیگر فرماندهان شهید مقاومت در حال رهبری و طراحی موفق عملیات هستند و دشمن زبون را به غافلگیری‌های بیشتر در میدان نبرد فرا می‌خوانند. آری! این همان باور قلبی ماست که شهیدان زندگان جاویدند و شاهدان و گواهان صادق در فردای یوم‌الحشر. رحمة الله علیهم؛ رحمة واسعه و احشرهم الله مع النبیین و الصدیقین و الشهداء؛ آمین آمین یا رب العالمین!

اخبار مرتبط

انتهای پیام