شناسهٔ خبر: 69154919 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

وعده الهی و سرنوشت صهیونیست‌ها در نبرد آخرالزمان

این روزها صهیونیسم با تمسک به پاره‌ای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آن‌ها به آرماگدون، جنگ جهانی خانمان‌سوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است.

صاحب‌خبر -

 سیدمحمود جوادی، پژوهشگر، در مقاله‌ای با اشاره به جنایات بی‌رحمانه رژیم صهیونیستی در نوار غزه و لبنان، نگاهی انداخته است به باور ادیان مختلف درباره نشانه‌های نبرد آخرالزمان. مقاله او به این شرح است:

با گذشت یک سال از جنگ غزه و لبنان و شتاب گرفتن حوادث بی‌سابقه پیرامون آن، اکثر دنبال‌کنندگان این حوادث از ادیان مختلف، جنگ غزه و لبنان را نبرد آخرالزمانی عنوان می‌کنند که امیدی به خاموش شدن آن نیست و آن را مقدمه‌ای برای ابرجنگی می‌دانند که دامن منطقه را خواهد گرفت. جنگی که هر کدام از پیروان این ادیان آسمانی، آن را از نشانه‌های آخر الزمان و منطبق با روایت‌های دینی خود می‌بینند.

در طول تاریخ حوادث آخرالزمان و نشانه‌های آن برای مردم از چنان اهمیت بالایی برخوردار بوده که همواره مورد سوال پیروان ادیان مختلف از پیامبران خود می‌شده است، و بیان نشانه‌های آخرالزمان و کیفیت وقوع حوادث پیروامون آن از سوی پیامبران برای این پیروان چنان حائز اهمیت بوده که موجب ثبت آن می‌شد اما متاسفانه برخی از این روایت‌ها به مرور زمان دچار تحریف از سوی علما و بزرگان آن اقوام شده است.

ما شیعیان معتقدیم با ظهور امام زمان علیه السلام، جهان به آخر الزمان نزدیک می شود و امروز بیش از هر زمان دیگری و با اوج‌گیری کشتار مردم بی گناه در غزه و لبنان و ظلم بی‌سابقه در سراسر جهان نشانه‌های ظهور با شتاب گرفتن حوادث و جنگ‌ها در حال نمایان‌تر شدن است.

در اینجا تلاش داریم با توجه به جنایات بی‌سابقه صهیونیست‌ها و تحولات منطقه، نگاهی به تفکر قوم یهود در نبرد با مسلمانان بیندازیم، همچنین نگاه دیگری بر تنبؤات و پیش بینی‌های آخرالزمانی برخی از انبیاء بنی اسرائیل و برخی آیات قرآن کریم و همچنین کتاب مقدس تورات - که سرنوشت قوم یهود را در آخر الزمان شرح می‌دهد – داشته باشیم. در همین حال این تنبؤات را در ذهن خود با حوادث امروز مرور کنیم و اینکه چقدر این پیش بینی‌ها با وقایع امروز تطابق دارد.

نبرد با دشمنان در عقیده قوم یهود

یهودیان از صدر اسلام تاکنون از انعطاف‌ناپذیرترین اقوام در برابر سایر ادیان به‌ویژه دین اسلام بودند و دشمنی خودرا با پیامبر اکرم (ص)، پیروان آن حضرت و دین اسلام را هرگز پنهان نکردند. آنها پس از شکست در جنگ خیبر به دست با کفایت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام، به دلیل حمایت وسیع همپیمانان خود آنطور که باید طعم شکست را نچشیدند و امروز با جدا کردن سرزمین فلسطین از پیکر جهان اسلام و اشغال آن، دست به جنایات هولناکی می‌زند که در تاریخ نمونه‌ای شبیه آن نداریم.

یهودیان صهیونیست در توجیه جنایات خود، همه جنگ‌های خودرا نبرد با عمالیق می‌نامند. عمالیق یا «بنوعملیق» برای یهودیان همان جایگاه «اهریمن و نیروی شیطانی» را دارد، عمالیق نام قومی در تورات است که با بنی اسرائیل در ستیز و جنگ بودند، برخی این قوم را از نسل «عیسو» (برادر بزرگ حضرت یعقوب نبی) می‌دانند و جایگاهی منفور در نزد فرهنگ یهودیت دارد، به طوریکه تاریخ‌نگاران یهود از جمله «یوسفوس فلاویوس» عمالیق را «حرامزاده» می‌خوانند و طبق کتاب تورات، «یهوه» خدای اسرائیل بر آن‌ها خشم گرفته و قسم می‌خورد که نسل قوم عمالیق را از ریشه برکند. در تاریخ طبری «جالوت» که به دست داوود نبی کشته شد، از قوم «عمالیق» ذکر شده است.

یهودیان همچنین «هامان» (صدراعظم خشایارشاه) را از نسل عمالیق می‌دانند و هر ساله در جشن «پوریم» او را لعنت می‌کنند. جالب توجه اینکه بنیامین نتانیاهو در سال 2010 جمهوری اسلامی ایران را قوم عمالیق جدید خواند و گفت: «یک عمالیق جدید در حال شکل‌گیری است».

نکته قابل توجه دیگر اینکه طبق فرامین شریعت یهود (613 فرمان) خداوند به بنی اسرائیل دستور می‌دهد که تمامی قوم عمالیق حتی زنان و کودکانشان را قتل عام کنند.

بنابراین اینکه اهالی غزه و لبنان از زن و کودک و شیرخواره باید قتل عام شوند، ریشه در باورهای یهودیت تحریف شده و جریان راستگرایی صهیونیسم دینی در اسرائیل دارد؛ پس کشتار بی‌رحمانه در غزه و لبنان در نزد نظامیان اسرائیلی نه تنها مباح، بلکه عمل به خواسته خداست.

تورات در باره سرنوشت قوم یهود چه می‌گوید؟

آنچه در بالا به آن اشاره شد گوشه‌ای از خوی خونخوار و بی‌رحم قوم یهود در برابر مسلمانان است. آنها به هر قومی که در مقابلشان قرار بگیرد برچسب عمالیق می‌زنند و به فجیع‌ترین شکل ممکن می‌کُشند تا از سر راه خود بردارند. آنها با این جنایات دست به ایجاد رعب و وحشت می‌زنند تا بتوانند از نیل تا فرات را اشغال کنند و با وسعت بخشیدن به قلمرو خود، به قدرت بلا منازع در منطقه و جهان تبدیل شوند.

با همه آرزو و آمال قوم یهود برای تسخیر سرزمین نیل تا فرات اما این رویا به واقعیت تبدیل نمی‌شود زیرا قرآن کریم و تورات درمورد سرنوشت قوم یهود اشاره‌های روشنی دارد و هردو از نابودی آنها - به دلیل ارتکاب گناه و جنایات هولناک -  در آخر الزمان خبر می‌دهند.

در کتاب تثنیه (آخرین کتاب تورات) باب 28، خداوند با جزئیاتی دقیق به قوم یهود وعده نابودی را در سرزمینی داده است که آنها آن را به زور تصرّف خواهند کرد، آن‌ هم بوسیله قومی که زبان آنها را نمی‌فهمند.

در این کتاب چنین آمده است: «اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید... به هر کاری که دست بزنید، خداوند لعنت و پریشانی و درماندگی بر شما خواهد فرستاد، تا اینکه به سبب شرارت اعمال خود ‌بزودی هلاک شوید، از آن رو که مرا ترک کردید. خداوند بر شما بلا خواهد فرستاد تا شما را از سرزمینی که برای تصرفش بدان داخل می‌شوید، به تمامی هلاک سازد. خداوند شما را در برابر دشمنانتان مغلوب خواهد ساخت. از یک راه بر دشمن حمله خواهید برد و از هفت راه از برابرشان خواهید گریخت (ظاهراً اشاره به غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه، اردن، عراق و یمن می کند)، و مایۀ بُهت و وحشت تمامی ممالک جهان خواهید شد. اجساد شما خوراک پرندگان آسمان و وحوش زمین خواهد شد، و کسی نخواهد بود که آنها را دور کند. خداوند قومی را از دوردست‌ها به سراغتان خواهد فرستاد (ظاهراً ایران)، قومی که زبان‌شان را نمی‌فهمید (فارسی)، ایشان مثل عقاب بر شما فرود خواهند آمد... تمام شهرهایتان را محاصره خواهند کرد و دیوارهای بلند و محکم آن را فرو خواهند ریخت، همان دیوارهایی که فکر می کردید از شما حفاظت خواهند کرد. همۀ این لعنت‌ها بر شما نازل خواهد شد و شما را تعقیب کرده، از شما پیشی خواهد گرفت، تا اینکه نابود شوید؛ از آن رو که صدای یهوه خدای خویش را نشنیدید تا فرمان‌ها و فرایضی را که به شما امر فرمود، نگاه دارید. این لعنت‌ها تا به ابد آیت و علامت بر ضد شما و نسل شما خواهد بود».

همچنین در کتاب حزقیال نبی باب 38 نیز آمده قوم پارس شما را نابود می کند. در کتاب ارمیا ی نبی در باب پنج و شش هم آمده قومی نیرومند و قدیمی که شما زبان آنها را نمی‌دانید و جنگجویان و کمانداران قوی دارد شما را از بین خواهند برد.

وعده تنبیه قوم یهود در قرآن کریم

جنایات امروز اسرائیل در غزه و لبنان و پیرامون یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی مارا متوجه آیه‌های شریفه چهار و شش از سوره اسرا می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم درباره آینده بنی اسرائیل و قوم یهود - با رجوع به تورات - می‌فرماید: «وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا * فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا»؛ (و در کتاب آسمانى[شان (تورات)] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست، پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مى‏‌گماریم تا میان خانه‌ها[یتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این تهدید تحقق‌‏یافتنى است).

همه این اتفاقات پیش از ظهور حضرت مسیح علیه السلام و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق می‌افتد و شرایط برای آمدن منجی عالم بشریت حضرت مهدی علیه السلام مهیا می‌شود.

در خصوص اینکه تحذیرات و عقوبت‌های خدای تعالی در آیات نخستین سورۀ إسراء آیا واقع شده است یا نه، در میان علما و مفسران قرآن اختلاف نظرهایی دیده می‌شود. برخی از ایشان معتقدند هر دو عقوبت پیش از ظهور اسلام واقع شده است. عده‌ای نیز فقط به وقوع یافتن عقوبت اول قائلند، و جمعی نیز می‌گویند این دو عقوبت مربوط به جنگ‌های آخرالزمان است و لذا هیچ‌کدام از آنها تاکنون رخ نداده است.

ما مسلمان‌ها امروز بیش از هر زمان دیگری منتظر تحقق این وعده الهی هستیم و یقین داریم که وعده پروردگار حق است و اگر انتظار داریم این وعده الهی رخ بدهد باید در وقوع آن سهیم باشیم و با جهاد خود در برابر فساد و سرکشی بی‌سابقه ی اسرائیل، به وظیفه خود عمل کنیم و در تعیین سرنوشت خود نقش‌آفرین باشیم چرا که : «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ خدا حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.

یهود و دشمنی با امام زمان (عج)

از خطرناک ترین دشمنان امام زمان علیه‌السّلام و یارانش در هنگام ظهور قوم یهود است. خداوند تبارک و تعالی در این باره در آیه 83 سوره مائده می‌فرماید: « لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا...»؛ همانا شدیدترین مردم، در دشمنی با آنان که ایمان آورده‌اند، یهودیان و مشرکان هستند.

چنان‌که از بعضی روایات استفاده می‌شود، سفیانی سخت‌ترین دشمن امام زمان علیه ‌السّلام است که از جانب غربی‌ها و یهود حمایت می‌شود. اساساً سفیانی را برای حمایت از مرزهای اسرائیل و سرکوب نیروهای انقلابی، روی کار می‌آورند تا اربابان او از خطر حمله سپاه خراسانی و یاوران حضرت مهدی علیه‌السّلام که برای آزادی قدس، به حرکت آمده‌اند در امان باشند (درست شبیه همان کاری که امروز اردن در دفاع از اسرائیل در برابر موشک‌های ایران می کند).

در آیاتی از سوره مبارکه اسراء همان‌گونه که در بالا به آن اشاره کردیم چنین آمده است: «ما به بنی‌اسرائیل در کتاب تورات اعلام کردیم که دوبار در زمین، فساد خواهید کرد و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود، هنگامی‌که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را در مقابل شما می‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتّی برای به دست آوردن مجرمان)، خانه‌ها را جستجو می‌کنند و این وعده‌ای است قطعی، سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم و شما را به وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک می‌کنیم و نفرات شما را بیشتر قرار می‌دهیم، اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود می‌کنید و هنگامی‌که وعده دوم فرا رسد، آنچنان بر شما سخت خواهند گرفت که آثار غم و‌ اندوه در صورت‌هایتان ظاهر می‌شود؛ داخل مسجدالاقصی می‌شوند همان‌گونه که بار اوّل وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطه خود می‌گیرند، درهم می‌کوبند» آیه‌های چهار تا هفت سوره اسراء.

امام صادق علیه‌السّلام در تفسیر «بندگان پیکارجوی خود را مقابل شما می‌انگیزیم» فرمودند: «آنان کسانی هستند که خداوند، قبل از ظهور قائم، آنها را برمی‌انگیزد و آنان، دشمنی از دشمنان آل پیامبر را فرا نمی‌خوانند مگر اینکه او را به قتل می‌رسانند».

عیاشی در تفسیر خود، از امام باقر علیه‌السّلام روایت کرده که حضرت پس از تلاوت آیه «بعثنا علیکم عباداً لنا» فرمودند: «او، قائم و یاران اویند که دارای قوّت و نیروی زیادی هستند». همچنین از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده که آن حضرت، آیه شریفه فوق را تلاوت فرمود؛ یکی از یاران عرض کرد: «فدایت شوم! اینها چه کسانی هستند؟» حضرت سه مرتبه فرمود: «به خدا قسم! آنان اهل قم هستند».

بنا به ظاهر روایات موجود در منابع شیعه و سنّی، مراد از نبرد مسلمانان با یهود در آخرالزّمان، همین نبرد است؛ چنان‌که از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل شده که فرمودند: «قیامت برپا نمی‌شود، مگر آنکه بین مسلمانان و یهود، کارزاری رخ می‌دهد؛ به گونه‌ای که مسلمانان، همه آنها را به هلاکت می‌رسانند، تا جایی که اگر شخصی یهودی (محارب) در پشت صخره یا درخت، پنهان شود، آن سنگ و درخت به صدا درآید و گوید: ‌ای مسلمان! این یهودی (محارب) است که در پناه من مخفی شده، او را هلاک کن!».

از روایات یادشده به دست می‌آید که خداوند، به وسیله ایرانیان، زمینه ظهور را فراهم می‌کند و مقاومت یهود در برابر مسلمانان، در چند نوبت است که شکست و نابودی نهایی یهود، به دست حضرت مهدی علیه‌السّلام رقم خواهد خورد.

نبرد آخر الزمانی «آرماگدون»

شعله جنگی که قوم یهود آن را می افروزند چنان با سرعت دامنگیر کشورهای همسایه ی آنها می‌شود و جنگ عظیمی را رقم می‌زند که جهان را به آخر الزمان نزدیک می‌کند. مسیحیان این جنگ را «آرماگدون» نامیده و موسسات دینی آمریکا برنامه های زیادی برای آن تدارک دیده‌اند.

یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «تلسن» که در اکتبر سال 1985 میلادی به نشر رسیده است، نشان می دهد که در حال حاضر ده‌ها میلیون آمریکایی در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده‌ااند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاه های رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداخته اند، در این مجال میسر نیست.

مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته‌اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل 38 و 39) از نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل می‌شوند. مدارس انجیلی در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه‌ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می‌سازد... و این واقعه‌ای بسیار نزدیک است، به تبلیغ این دیدگاه پرداخته‌اند.

آرماگدونی که این عده از آن سخن می‌گویند، همان حادثه عظیمی است که پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام رخ خواهد داد؛ همان حادثه بزرگی که ائمه علیهم السلام نام «قرقیسیا» را بر آن اطلاق کرده‌اند. ائمه ما، از این نکته خبر داده‌اند که میلیون‌ها نظامی از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، لبنان، فلسطین و اسرائیل همگی در ناحیه‌ای در این محدوده تحت عنوان «قرقیسیا» با یکدیگر برخورد کرده و پس از حصول درگیری، این سفیانی است که همگی را چونان کشتزاری درو شده در هم می‌کوبد و از صحنه نبرد پیروز بیرون می‌آید.

کلینی به سند خود از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده که به میسر فرمود: ای میسر! چه مقدار بین شما و قرقیسیا فاصله است؟ عرض کرد: نزدیک «شاطئ فرات» است. حضرت فرمود: «أما إنه سیکون بها وقعة لم یکن مثل‌ها منذ خلق الله تبارک و تعالی السموات و الأرض و لا یکون مثل‌ها ما دامت السموات و الأرض مأدبة للطیر تشبع منها سباع الأرض و طیور السماء...».(کافی، ج8، ص245، ح451). آگاه باش که در آن مکان، واقعه‌ای اتفاق خواهد افتاد که نظیر آن از زمان خلقت آسمان‌ها و زمین از جانب خداوند ـ تبارک و تعالی ـ اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذیرایی پرندگان خواهد بود. درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد». امثال این روایات از امام صادق علیه السلام و سایر ائمه نیز نقل شده است.

در نتیجه، از منظر تطبیقی، شاید بتوان نبرد قرقیسیا را - که از علائم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه است - همان نبرد نهایی آرماگدون دانست.

باور به «آرماگدون» و نبرد نهایی میان خیر و شرّ، تنها در سطح مطالعات الهیاتی خلاصه نشده و سویه‌های سیاسی و نظامی نیز به خود گرفته است، به‌عنوان مثال آمریکا که مرکز تجمع و تمرکز گروه‌های پروتستانی مانند مسیحیت اونجلیستی و تقدیر گرایان است حمایت‌های بی‌دریغش از اسرائیل فقط ناشی از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست و بخش اعظم این حمایت‌ها از بنیان‌های اعتقادی مسیحیت یهودی، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی در آن کشور نشئت گرفته است.

نزول حضرت مسیح برای یاری کردن امام زمان (عج)

بزرگان قوم یهود در زمان حضرت عیسی علیه السلام با وجود معجزه ولادت آن حضرت و دیگر معجزات ایشان به او ایمان نیاوردند و از وی تبعیت نکردند. آنها با وجود ذکر شدن نام حضرت مسیح در تورات و دادن مژده آمدنش بعد از حضرت موسی علیه السلام اما از پیروی از او سر باز زدند و به وی خیانت کردند.

این قوم تا امروز بر این باورند که حضرت مسیح علیه السلام هنوز نیامده، اما در آخرالزمان اگر آمدنی در کار باشد، او برای نجات قوم بنی‌اسرائیل خواهد آمد. آنها با تفسیری وارونه از تورات معتقدند که خداوند حضرت مسیح را در آخر الزمان به سوی آنها خواهد فرستاد همانگونه که مسیحیان معتقدند که آن حضرت در آخر الزمان رجعت خواهد کرد.

ما مسلمان‌ها بر این باوریم که مسیح علیه السلام در آخر الزمان از آسمان نزول می‌کند و این ظهور، باور مشترک ما با مسیحیان و قوم یهود است، با این اختلاف که ما آمدن حضرت مسیح در آخرالزمان را نزول پس از عروج به آسمان می‌دانیم ولی مسیحیان آن را رجعت پس از مرگ (پس از به صلیب کشیدن) می‌پندارند در حالی که قوم یهود آن را فرستادن مسیح از سوی خدا بعنوان پیامبر خاتم قلمداد می‌کنند.

بر اساس روایتی از امام صادق‌(ع)، هدف از نزول حضرت عیسی‌ علیه السلام یاری کردن امام مهدی‌(ع) است. در بعضی از روایت‌ها عیسی‌(ع) خزانه‌دار حضرت مهدی‌ معرفی شده است. در روایاتی از اهل تسنن حضرت مسیح خود را وزیر امام عصر(ع) معرفی می‌کند که منصب قضاوت را بر عهده خواهد گرفت. مطابق روایتی در صحیح بخاری، عیسی‌(ع) پس از نازل شدن، صلیب مسیحیان را شکسته، خوک را می‌کشد (کنایه از حرام کردن خوردن گوشت خوک) و بر مسیحیان جزیه تعیین می‌کند و با آمدن وی مردم چنان بی‌نیاز می‌شوند که هیچ‌کس مالی را نمی‌پذیرد.

در زمان ظهور امام زمان علیه السلام، مسیح (ع) نزول خواهد کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر ایشان اقامه نماز خواهد نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن ایشان است و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح (ع) احترام نموده و مسیح (ع) گوید: «کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت (ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست». کتاب منتخب الاثر 25 حدیث در این رابطه نقل نموده است. همچنین در بحارالانوار از جابر نقل شده که امام عصر (عج) به حضرت عیسی (ع) می‌گوید: «بیایید بر ما امامت کنید»، و حضرت عیسی (ع) می‌گوید: «بعضی از شما بر بعضی دیگر امارت دارد و این عنایت خداوند نسبت به این امت است».

آن‌گاه می‌گوید این حدیث صحیح و نیکو است که بزرگان نقل نموده‌اند و دلالت دارد بر اینکه حضرت مهدی (عج) و حضرت عیسی (ع) دو شخصیت جداگانه، مجزا و متفاوت‌اند (بر خلاف این عقیده که برخی معتقدند حضرت مهدی (عج) همان حضرت عیسی (ع) است و منجی عالم بشریت همان حضرت مسیح است نه شخص دیگر) و این به معنی تسلیم مسیحیت و یهودیت در برابر اسلام و در برابر قرآن و اهل بیت پیامبر علیهم السلام خواهد بود، چیزی که آن را در طول 14 قرن گذشته کمتر پذیرفته‌اند، و همواره در برابر اسلام با جنگ‌های صلیبی و صهیونیستی و تهمت‌ها و نسبت‌های ناروا و جنگ روانی و تبلیغاتی و عملیات تخریبی تلاش کرده‌اند تا مانع گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند.

و البته این ظلم بزرگی است که نسبت به بشریت و ارزش‌های الهی و ادیان الهی و حضرت مسیح (ع) و حضرت موسی کلیم (ع) و پیروان راستین این دو دین و پیامبر بزرگ الهی روا داشته‌اند.

خاخام‌ها و مقامات صهیونیستی درباره تحولات اخیر چه می‌گویند؟

امروز حوادث کم‌سابقه و هولناکی که به دست صهیونیست‌ها در غزه و لبنان رقم خورده است ما را بیش از هر زمان دیگر به نبرد آخرالزمانی نزدیک کرده است و همه ادیان در حال تطبیق دادن حوادث آخر الزمانی منطقه با روایات، باورها و کتاب های مقدس خود هستند.

این حوادث آخرالزمانی را می‌توانیم در باورهای عقیدتی، تحرکات نظامی و عملکرد سیاسی قوم یهود و همپیمانان خود به وضوح ببینیم. مجموع این اتفاقات به هم پیوسته از وقوع یک رویداد بزرگ و بسیار خطرناک در آینده نزدیک حکایت می‌کند.

برای پذیرفتن واقعیت‌های فوق کافی است به اظهارات خاخام‌ها و مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی دقت کنید تا ببینید آنها چگونه می‌اندیشند و تا چه اندازه خود را برای این نبرد  بزرگ آماده کرده‌اند.

بنیامین نتانیاهو، نخست ‌وزیر رژیم صهیونیستی، در تازه‌ترین اظهارات خود راجع به جنگ، به نقش ایران در نابودی اسرائیل اشاره می‌کند و می‌گوید: «تنها یک نیرو در جهان در حال جنگ واقعی با ایران است، و آن اسرائیل است و اگر نجنگیم، خواهیم مُرد». او همچنین در تازه‌ترین حضور خود در سازمان ملل درباره جنگ علیه غزه و لبنان گفت: «اگر اسرائیل جنگ تمام عیار بخواهد، این آخرین جنگ ماست». و این اظهارات شک ما را نسبت به نبرد آخرالزمان به یقین تبدیل می‌کند.

اما «بتسالل اسموتریچ»، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی، از رؤیای این رژیم درباره طرح توسعه‌طلبانه نیل تا فرات سخن به میان می‌آورد و می‌گوید بخش بزرگی از خاورمیانه باید به خاک اسرائیل افزوده شود. او زیاده‌خواهی خود را اینگونه بیان می‌کند: من یک کشور یهودی می‌خواهم که شامل اردن، لبنان و بخش‌هایی از مصر، سوریه، عراق و عربستان سعودی باشد. به گفته بزرگ‌ترین حکیمان دینی ما، فقط قدس قرار است تا دمشق ادامه یابد.

در این میان هم وب سایت روزنامه اسراییلی«جروزالم پست» گزارش می‌کند خاخام «ماتیت‌یاهو گلازرسون» 82 ساله که بیش از 30 کتاب مذهبی نوشته و به پیشگویی از روی کدهای مخفی تورات شهره است، مدعی شده بر اساس خوانش کدهای رمزی که در آیات تورات وجود دارد، ایران در سال 5780 یهودی (امسال) به اسراییل حمله و این کشور را نابود خواهد کرد.

خاخام "گلازرسون" مدعی است این پیشگویی خود را  از روی  کدهای رمزنگاری شده کتاب مقدس یهودیان می‌گوید. این کدها شامل کلمات پیچیده‌ای هستند که در تورات یافت می‌شود و به عقیده بعضی‌ها حاوی پیام‌های پنهانی خدا برای بندگان است.

نکته پایانی

این روزها صهیونیسم، با تمسک به پاره‌ای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آن‌ها به آرماگدون، جنگ جهانی خانمان‌سوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن، اهداف شوم خود را به‌عنوان مقدمات این حادثه معرفی می‌کند و با استفاده از کشیش‌های اوانجلیک با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامه‌های متعدد تلویزیونی در شبکه‌های جهانی، این باور را در میان مردم دنیا و به‌ویژه ایالات‌متحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است، باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و ازجمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است.

مسحور شدن آمریکایی‌ها در برابر اندیشه‌های شیطانی و توسعهطلبانه اسرائیل و نیز برنامه‌های آخرالزمانی صهیونیست‌ها باعث شده کاخ سفید بی‌چون و چرا و با تمام توان نظامی و لجستیکی خود در جنگ ظالمانه این غده سرطانی علیه مردم غزه و لبنان در کنار رژیم غاصب صهیونیستی قرار گیرد، و در بعد سیاسی به شکل وقیحانه و بی‌شرمانه‌ای به طور آشکار در مجامع بی‌ المللی از این رژیم خونخوار دفاع کند.

در نبرد آخر الزمان تشخیص جبهه حق از جبهه باطل برای هر آزاده‌ای آسان خواهد شد. باید دید ریخته شدن خون بیگناهان به دست کدام جبهه صورت می‌گیرد و فریاد ستمکشان کدام جبهه به جایی نمی‌رسد، آن‌گاه راه خود را برگزید.

به‌طور یقین در این نبرد، شیطان در کنار جبهه ستمگران، فاسدان و خون‌آشامان قرار دارد و سرانجام، جهان به نظاره وعده الهی خواهد نشست و خواهد دید چگونه در نهایت، پیروزی از آن مستضعفان جهان خواهد شد.

 سیدمحمود جوادی، پژوهشگر، در مقاله‌ای با اشاره به جنایات بی‌رحمانه رژیم صهیونیستی در نوار غزه و لبنان، نگاهی انداخته است به باور ادیان مختلف درباره نشانه‌های نبرد آخرالزمان. مقاله او به این شرح است:

با گذشت یک سال از جنگ غزه و لبنان و شتاب گرفتن حوادث بی‌سابقه پیرامون آن، اکثر دنبال‌کنندگان این حوادث از ادیان مختلف، جنگ غزه و لبنان را نبرد آخرالزمانی عنوان می‌کنند که امیدی به خاموش شدن آن نیست و آن را مقدمه‌ای برای ابرجنگی می‌دانند که دامن منطقه را خواهد گرفت. جنگی که هر کدام از پیروان این ادیان آسمانی، آن را از نشانه‌های آخر الزمان و منطبق با روایت‌های دینی خود می‌بینند.



در طول تاریخ حوادث آخرالزمان و نشانه‌های آن برای مردم از چنان اهمیت بالایی برخوردار بوده که همواره مورد سوال پیروان ادیان مختلف از پیامبران خود می‌شده است، و بیان نشانه‌های آخرالزمان و کیفیت وقوع حوادث پیروامون آن از سوی پیامبران برای این پیروان چنان حائز اهمیت بوده که موجب ثبت آن می‌شد اما متاسفانه برخی از این روایت‌ها به مرور زمان دچار تحریف از سوی علما و بزرگان آن اقوام شده است.

ما شیعیان معتقدیم با ظهور امام زمان علیه السلام، جهان به آخر الزمان نزدیک می شود و امروز بیش از هر زمان دیگری و با اوج‌گیری کشتار مردم بی گناه در غزه و لبنان و ظلم بی‌سابقه در سراسر جهان نشانه‌های ظهور با شتاب گرفتن حوادث و جنگ‌ها در حال نمایان‌تر شدن است.

در اینجا تلاش داریم با توجه به جنایات بی‌سابقه صهیونیست‌ها و تحولات منطقه، نگاهی به تفکر قوم یهود در نبرد با مسلمانان بیندازیم، همچنین نگاه دیگری بر تنبؤات و پیش بینی‌های آخرالزمانی برخی از انبیاء بنی اسرائیل و برخی آیات قرآن کریم و همچنین کتاب مقدس تورات - که سرنوشت قوم یهود را در آخر الزمان شرح می‌دهد – داشته باشیم. در همین حال این تنبؤات را در ذهن خود با حوادث امروز مرور کنیم و اینکه چقدر این پیش بینی‌ها با وقایع امروز تطابق دارد.

نبرد با دشمنان در عقیده قوم یهود

نبرد با دشمنان در عقیده قوم یهود

یهودیان از صدر اسلام تاکنون از انعطاف‌ناپذیرترین اقوام در برابر سایر ادیان به‌ویژه دین اسلام بودند و دشمنی خودرا با پیامبر اکرم (ص)، پیروان آن حضرت و دین اسلام را هرگز پنهان نکردند. آنها پس از شکست در جنگ خیبر به دست با کفایت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام، به دلیل حمایت وسیع همپیمانان خود آنطور که باید طعم شکست را نچشیدند و امروز با جدا کردن سرزمین فلسطین از پیکر جهان اسلام و اشغال آن، دست به جنایات هولناکی می‌زند که در تاریخ نمونه‌ای شبیه آن نداریم.

یهودیان صهیونیست در توجیه جنایات خود، همه جنگ‌های خودرا نبرد با عمالیق می‌نامند. عمالیق یا «بنوعملیق» برای یهودیان همان جایگاه «اهریمن و نیروی شیطانی» را دارد، عمالیق نام قومی در تورات است که با بنی اسرائیل در ستیز و جنگ بودند، برخی این قوم را از نسل «عیسو» (برادر بزرگ حضرت یعقوب نبی) می‌دانند و جایگاهی منفور در نزد فرهنگ یهودیت دارد، به طوریکه تاریخ‌نگاران یهود از جمله «یوسفوس فلاویوس» عمالیق را «حرامزاده» می‌خوانند و طبق کتاب تورات، «یهوه» خدای اسرائیل بر آن‌ها خشم گرفته و قسم می‌خورد که نسل قوم عمالیق را از ریشه برکند. در تاریخ طبری «جالوت» که به دست داوود نبی کشته شد، از قوم «عمالیق» ذکر شده است.

یهودیان همچنین «هامان» (صدراعظم خشایارشاه) را از نسل عمالیق می‌دانند و هر ساله در جشن «پوریم» او را لعنت می‌کنند. جالب توجه اینکه بنیامین نتانیاهو در سال 2010 جمهوری اسلامی ایران را قوم عمالیق جدید خواند و گفت: «یک عمالیق جدید در حال شکل‌گیری است».

نکته قابل توجه دیگر اینکه طبق فرامین شریعت یهود (613 فرمان) خداوند به بنی اسرائیل دستور می‌دهد که تمامی قوم عمالیق حتی زنان و کودکانشان را قتل عام کنند.

بنابراین اینکه اهالی غزه و لبنان از زن و کودک و شیرخواره باید قتل عام شوند، ریشه در باورهای یهودیت تحریف شده و جریان راستگرایی صهیونیسم دینی در اسرائیل دارد؛ پس کشتار بی‌رحمانه در غزه و لبنان در نزد نظامیان اسرائیلی نه تنها مباح، بلکه عمل به خواسته خداست.

تورات در باره سرنوشت قوم یهود چه می‌گوید؟

آنچه در بالا به آن اشاره شد گوشه‌ای از خوی خونخوار و بی‌رحم قوم یهود در برابر مسلمانان است. آنها به هر قومی که در مقابلشان قرار بگیرد برچسب عمالیق می‌زنند و به فجیع‌ترین شکل ممکن می‌کُشند تا از سر راه خود بردارند. آنها با این جنایات دست به ایجاد رعب و وحشت می‌زنند تا بتوانند از نیل تا فرات را اشغال کنند و با وسعت بخشیدن به قلمرو خود، به قدرت بلا منازع در منطقه و جهان تبدیل شوند.

تورات در باره سرنوشت قوم یهود چه می‌گوید؟

با همه آرزو و آمال قوم یهود برای تسخیر سرزمین نیل تا فرات اما این رویا به واقعیت تبدیل نمی‌شود زیرا قرآن کریم و تورات درمورد سرنوشت قوم یهود اشاره‌های روشنی دارد و هردو از نابودی آنها - به دلیل ارتکاب گناه و جنایات هولناک -  در آخر الزمان خبر می‌دهند.

در کتاب تثنیه (آخرین کتاب تورات) باب 28، خداوند با جزئیاتی دقیق به قوم یهود وعده نابودی را در سرزمینی داده است که آنها آن را به زور تصرّف خواهند کرد، آن‌ هم بوسیله قومی که زبان آنها را نمی‌فهمند.

در این کتاب چنین آمده است: «اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید... به هر کاری که دست بزنید، خداوند لعنت و پریشانی و درماندگی بر شما خواهد فرستاد، تا اینکه به سبب شرارت اعمال خود ‌بزودی هلاک شوید، از آن رو که مرا ترک کردید. خداوند بر شما بلا خواهد فرستاد تا شما را از سرزمینی که برای تصرفش بدان داخل می‌شوید، به تمامی هلاک سازد. خداوند شما را در برابر دشمنانتان مغلوب خواهد ساخت. از یک راه بر دشمن حمله خواهید برد و از هفت راه از برابرشان خواهید گریخت (ظاهراً اشاره به غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه، اردن، عراق و یمن می کند)، و مایۀ بُهت و وحشت تمامی ممالک جهان خواهید شد. اجساد شما خوراک پرندگان آسمان و وحوش زمین خواهد شد، و کسی نخواهد بود که آنها را دور کند. خداوند قومی را از دوردست‌ها به سراغتان خواهد فرستاد (ظاهراً ایران)، قومی که زبان‌شان را نمی‌فهمید (فارسی)، ایشان مثل عقاب بر شما فرود خواهند آمد... تمام شهرهایتان را محاصره خواهند کرد و دیوارهای بلند و محکم آن را فرو خواهند ریخت، همان دیوارهایی که فکر می کردید از شما حفاظت خواهند کرد. همۀ این لعنت‌ها بر شما نازل خواهد شد و شما را تعقیب کرده، از شما پیشی خواهد گرفت، تا اینکه نابود شوید؛ از آن رو که صدای یهوه خدای خویش را نشنیدید تا فرمان‌ها و فرایضی را که به شما امر فرمود، نگاه دارید. این لعنت‌ها تا به ابد آیت و علامت بر ضد شما و نسل شما خواهد بود».

همچنین در کتاب حزقیال نبی باب 38 نیز آمده قوم پارس شما را نابود می کند. در کتاب ارمیا ی نبی در باب پنج و شش هم آمده قومی نیرومند و قدیمی که شما زبان آنها را نمی‌دانید و جنگجویان و کمانداران قوی دارد شما را از بین خواهند برد.

وعده تنبیه قوم یهود در قرآن کریم



وعده تنبیه قوم یهود در قرآن کریم

جنایات امروز اسرائیل در غزه و لبنان و پیرامون یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی مارا متوجه آیه‌های شریفه چهار و شش از سوره اسرا می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم درباره آینده بنی اسرائیل و قوم یهود - با رجوع به تورات - می‌فرماید: «وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا * فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا»؛ (و در کتاب آسمانى[شان (تورات)] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست، پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مى‏‌گماریم تا میان خانه‌ها[یتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این تهدید تحقق‌‏یافتنى است).

همه این اتفاقات پیش از ظهور حضرت مسیح علیه السلام و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق می‌افتد و شرایط برای آمدن منجی عالم بشریت حضرت مهدی علیه السلام مهیا می‌شود.

در خصوص اینکه تحذیرات و عقوبت‌های خدای تعالی در آیات نخستین سورۀ إسراء آیا واقع شده است یا نه، در میان علما و مفسران قرآن اختلاف نظرهایی دیده می‌شود. برخی از ایشان معتقدند هر دو عقوبت پیش از ظهور اسلام واقع شده است. عده‌ای نیز فقط به وقوع یافتن عقوبت اول قائلند، و جمعی نیز می‌گویند این دو عقوبت مربوط به جنگ‌های آخرالزمان است و لذا هیچ‌کدام از آنها تاکنون رخ نداده است.

ما مسلمان‌ها امروز بیش از هر زمان دیگری منتظر تحقق این وعده الهی هستیم و یقین داریم که وعده پروردگار حق است و اگر انتظار داریم این وعده الهی رخ بدهد باید در وقوع آن سهیم باشیم و با جهاد خود در برابر فساد و سرکشی بی‌سابقه ی اسرائیل، به وظیفه خود عمل کنیم و در تعیین سرنوشت خود نقش‌آفرین باشیم چرا که : «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ خدا حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.

یهود و دشمنی با امام زمان (عج)



یهود و دشمنی با امام زمان (عج)

از خطرناک ترین دشمنان امام زمان علیه‌السّلام و یارانش در هنگام ظهور قوم یهود است. خداوند تبارک و تعالی در این باره در آیه 83 سوره مائده می‌فرماید: « لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا...»؛ همانا شدیدترین مردم، در دشمنی با آنان که ایمان آورده‌اند، یهودیان و مشرکان هستند.

چنان‌که از بعضی روایات استفاده می‌شود، سفیانی سخت‌ترین دشمن امام زمان علیه ‌السّلام است که از جانب غربی‌ها و یهود حمایت می‌شود. اساساً سفیانی را برای حمایت از مرزهای اسرائیل و سرکوب نیروهای انقلابی، روی کار می‌آورند تا اربابان او از خطر حمله سپاه خراسانی و یاوران حضرت مهدی علیه‌السّلام که برای آزادی قدس، به حرکت آمده‌اند در امان باشند (درست شبیه همان کاری که امروز اردن در دفاع از اسرائیل در برابر موشک‌های ایران می کند).

در آیاتی از سوره مبارکه اسراء همان‌گونه که در بالا به آن اشاره کردیم چنین آمده است: «ما به بنی‌اسرائیل در کتاب تورات اعلام کردیم که دوبار در زمین، فساد خواهید کرد و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود، هنگامی‌که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را در مقابل شما می‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتّی برای به دست آوردن مجرمان)، خانه‌ها را جستجو می‌کنند و این وعده‌ای است قطعی، سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم و شما را به وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک می‌کنیم و نفرات شما را بیشتر قرار می‌دهیم، اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود می‌کنید و هنگامی‌که وعده دوم فرا رسد، آنچنان بر شما سخت خواهند گرفت که آثار غم و‌ اندوه در صورت‌هایتان ظاهر می‌شود؛ داخل مسجدالاقصی می‌شوند همان‌گونه که بار اوّل وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطه خود می‌گیرند، درهم می‌کوبند» آیه‌های چهار تا هفت سوره اسراء.

امام صادق علیه‌السّلام در تفسیر «بندگان پیکارجوی خود را مقابل شما می‌انگیزیم» فرمودند: «آنان کسانی هستند که خداوند، قبل از ظهور قائم، آنها را برمی‌انگیزد و آنان، دشمنی از دشمنان آل پیامبر را فرا نمی‌خوانند مگر اینکه او را به قتل می‌رسانند».

عیاشی در تفسیر خود، از امام باقر علیه‌السّلام روایت کرده که حضرت پس از تلاوت آیه «بعثنا علیکم عباداً لنا» فرمودند: «او، قائم و یاران اویند که دارای قوّت و نیروی زیادی هستند». همچنین از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده که آن حضرت، آیه شریفه فوق را تلاوت فرمود؛ یکی از یاران عرض کرد: «فدایت شوم! اینها چه کسانی هستند؟» حضرت سه مرتبه فرمود: «به خدا قسم! آنان اهل قم هستند».

بنا به ظاهر روایات موجود در منابع شیعه و سنّی، مراد از نبرد مسلمانان با یهود در آخرالزّمان، همین نبرد است؛ چنان‌که از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل شده که فرمودند: «قیامت برپا نمی‌شود، مگر آنکه بین مسلمانان و یهود، کارزاری رخ می‌دهد؛ به گونه‌ای که مسلمانان، همه آنها را به هلاکت می‌رسانند، تا جایی که اگر شخصی یهودی (محارب) در پشت صخره یا درخت، پنهان شود، آن سنگ و درخت به صدا درآید و گوید: ‌ای مسلمان! این یهودی (محارب) است که در پناه من مخفی شده، او را هلاک کن!».

از روایات یادشده به دست می‌آید که خداوند، به وسیله ایرانیان، زمینه ظهور را فراهم می‌کند و مقاومت یهود در برابر مسلمانان، در چند نوبت است که شکست و نابودی نهایی یهود، به دست حضرت مهدی علیه‌السّلام رقم خواهد خورد.

نبرد آخر الزمانی «آرماگدون»

نبرد آخر الزمانی «آرماگدون»

شعله جنگی که قوم یهود آن را می افروزند چنان با سرعت دامنگیر کشورهای همسایه ی آنها می‌شود و جنگ عظیمی را رقم می‌زند که جهان را به آخر الزمان نزدیک می‌کند. مسیحیان این جنگ را «آرماگدون» نامیده و موسسات دینی آمریکا برنامه های زیادی برای آن تدارک دیده‌اند.

یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «تلسن» که در اکتبر سال 1985 میلادی به نشر رسیده است، نشان می دهد که در حال حاضر ده‌ها میلیون آمریکایی در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده‌ااند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاه های رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداخته اند، در این مجال میسر نیست.

مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته‌اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل 38 و 39) از نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل می‌شوند. مدارس انجیلی در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه‌ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می‌سازد... و این واقعه‌ای بسیار نزدیک است، به تبلیغ این دیدگاه پرداخته‌اند.

آرماگدونی که این عده از آن سخن می‌گویند، همان حادثه عظیمی است که پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام رخ خواهد داد؛ همان حادثه بزرگی که ائمه علیهم السلام نام «قرقیسیا» را بر آن اطلاق کرده‌اند. ائمه ما، از این نکته خبر داده‌اند که میلیون‌ها نظامی از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، لبنان، فلسطین و اسرائیل همگی در ناحیه‌ای در این محدوده تحت عنوان «قرقیسیا» با یکدیگر برخورد کرده و پس از حصول درگیری، این سفیانی است که همگی را چونان کشتزاری درو شده در هم می‌کوبد و از صحنه نبرد پیروز بیرون می‌آید.

کلینی به سند خود از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده که به میسر فرمود: ای میسر! چه مقدار بین شما و قرقیسیا فاصله است؟ عرض کرد: نزدیک «شاطئ فرات» است. حضرت فرمود: «أما إنه سیکون بها وقعة لم یکن مثل‌ها منذ خلق الله تبارک و تعالی السموات و الأرض و لا یکون مثل‌ها ما دامت السموات و الأرض مأدبة للطیر تشبع منها سباع الأرض و طیور السماء...».(کافی، ج8، ص245، ح451). آگاه باش که در آن مکان، واقعه‌ای اتفاق خواهد افتاد که نظیر آن از زمان خلقت آسمان‌ها و زمین از جانب خداوند ـ تبارک و تعالی ـ اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذیرایی پرندگان خواهد بود. درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد». امثال این روایات از امام صادق علیه السلام و سایر ائمه نیز نقل شده است.

در نتیجه، از منظر تطبیقی، شاید بتوان نبرد قرقیسیا را - که از علائم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه است - همان نبرد نهایی آرماگدون دانست.

باور به «آرماگدون» و نبرد نهایی میان خیر و شرّ، تنها در سطح مطالعات الهیاتی خلاصه نشده و سویه‌های سیاسی و نظامی نیز به خود گرفته است، به‌عنوان مثال آمریکا که مرکز تجمع و تمرکز گروه‌های پروتستانی مانند مسیحیت اونجلیستی و تقدیر گرایان است حمایت‌های بی‌دریغش از اسرائیل فقط ناشی از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست و بخش اعظم این حمایت‌ها از بنیان‌های اعتقادی مسیحیت یهودی، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی در آن کشور نشئت گرفته است.

نزول حضرت مسیح برای یاری کردن امام زمان (عج)



نزول حضرت مسیح برای یاری کردن امام زمان (عج)

بزرگان قوم یهود در زمان حضرت عیسی علیه السلام با وجود معجزه ولادت آن حضرت و دیگر معجزات ایشان به او ایمان نیاوردند و از وی تبعیت نکردند. آنها با وجود ذکر شدن نام حضرت مسیح در تورات و دادن مژده آمدنش بعد از حضرت موسی علیه السلام اما از پیروی از او سر باز زدند و به وی خیانت کردند.

این قوم تا امروز بر این باورند که حضرت مسیح علیه السلام هنوز نیامده، اما در آخرالزمان اگر آمدنی در کار باشد، او برای نجات قوم بنی‌اسرائیل خواهد آمد. آنها با تفسیری وارونه از تورات معتقدند که خداوند حضرت مسیح را در آخر الزمان به سوی آنها خواهد فرستاد همانگونه که مسیحیان معتقدند که آن حضرت در آخر الزمان رجعت خواهد کرد.

ما مسلمان‌ها بر این باوریم که مسیح علیه السلام در آخر الزمان از آسمان نزول می‌کند و این ظهور، باور مشترک ما با مسیحیان و قوم یهود است، با این اختلاف که ما آمدن حضرت مسیح در آخرالزمان را نزول پس از عروج به آسمان می‌دانیم ولی مسیحیان آن را رجعت پس از مرگ (پس از به صلیب کشیدن) می‌پندارند در حالی که قوم یهود آن را فرستادن مسیح از سوی خدا بعنوان پیامبر خاتم قلمداد می‌کنند.

بر اساس روایتی از امام صادق‌(ع)، هدف از نزول حضرت عیسی‌ علیه السلام یاری کردن امام مهدی‌(ع) است. در بعضی از روایت‌ها عیسی‌(ع) خزانه‌دار حضرت مهدی‌ معرفی شده است. در روایاتی از اهل تسنن حضرت مسیح خود را وزیر امام عصر(ع) معرفی می‌کند که منصب قضاوت را بر عهده خواهد گرفت. مطابق روایتی در صحیح بخاری، عیسی‌(ع) پس از نازل شدن، صلیب مسیحیان را شکسته، خوک را می‌کشد (کنایه از حرام کردن خوردن گوشت خوک) و بر مسیحیان جزیه تعیین می‌کند و با آمدن وی مردم چنان بی‌نیاز می‌شوند که هیچ‌کس مالی را نمی‌پذیرد.

در زمان ظهور امام زمان علیه السلام، مسیح (ع) نزول خواهد کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر ایشان اقامه نماز خواهد نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن ایشان است و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح (ع) احترام نموده و مسیح (ع) گوید: «کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت (ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست». کتاب منتخب الاثر 25 حدیث در این رابطه نقل نموده است. همچنین در بحارالانوار از جابر نقل شده که امام عصر (عج) به حضرت عیسی (ع) می‌گوید: «بیایید بر ما امامت کنید»، و حضرت عیسی (ع) می‌گوید: «بعضی از شما بر بعضی دیگر امارت دارد و این عنایت خداوند نسبت به این امت است».

آن‌گاه می‌گوید این حدیث صحیح و نیکو است که بزرگان نقل نموده‌اند و دلالت دارد بر اینکه حضرت مهدی (عج) و حضرت عیسی (ع) دو شخصیت جداگانه، مجزا و متفاوت‌اند (بر خلاف این عقیده که برخی معتقدند حضرت مهدی (عج) همان حضرت عیسی (ع) است و منجی عالم بشریت همان حضرت مسیح است نه شخص دیگر) و این به معنی تسلیم مسیحیت و یهودیت در برابر اسلام و در برابر قرآن و اهل بیت پیامبر علیهم السلام خواهد بود، چیزی که آن را در طول 14 قرن گذشته کمتر پذیرفته‌اند، و همواره در برابر اسلام با جنگ‌های صلیبی و صهیونیستی و تهمت‌ها و نسبت‌های ناروا و جنگ روانی و تبلیغاتی و عملیات تخریبی تلاش کرده‌اند تا مانع گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند.

و البته این ظلم بزرگی است که نسبت به بشریت و ارزش‌های الهی و ادیان الهی و حضرت مسیح (ع) و حضرت موسی کلیم (ع) و پیروان راستین این دو دین و پیامبر بزرگ الهی روا داشته‌اند.

خاخام‌ها و مقامات صهیونیستی درباره تحولات اخیر چه می‌گویند؟

امروز حوادث کم‌سابقه و هولناکی که به دست صهیونیست‌ها در غزه و لبنان رقم خورده است ما را بیش از هر زمان دیگر به نبرد آخرالزمانی نزدیک کرده است و همه ادیان در حال تطبیق دادن حوادث آخر الزمانی منطقه با روایات، باورها و کتاب های مقدس خود هستند.



خاخام‌ها و مقامات صهیونیستی درباره تحولات اخیر چه می‌گویند؟

این حوادث آخرالزمانی را می‌توانیم در باورهای عقیدتی، تحرکات نظامی و عملکرد سیاسی قوم یهود و همپیمانان خود به وضوح ببینیم. مجموع این اتفاقات به هم پیوسته از وقوع یک رویداد بزرگ و بسیار خطرناک در آینده نزدیک حکایت می‌کند.

برای پذیرفتن واقعیت‌های فوق کافی است به اظهارات خاخام‌ها و مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی دقت کنید تا ببینید آنها چگونه می‌اندیشند و تا چه اندازه خود را برای این نبرد  بزرگ آماده کرده‌اند.

بنیامین نتانیاهو، نخست ‌وزیر رژیم صهیونیستی، در تازه‌ترین اظهارات خود راجع به جنگ، به نقش ایران در نابودی اسرائیل اشاره می‌کند و می‌گوید: «تنها یک نیرو در جهان در حال جنگ واقعی با ایران است، و آن اسرائیل است و اگر نجنگیم، خواهیم مُرد». او همچنین در تازه‌ترین حضور خود در سازمان ملل درباره جنگ علیه غزه و لبنان گفت: «اگر اسرائیل جنگ تمام عیار بخواهد، این آخرین جنگ ماست». و این اظهارات شک ما را نسبت به نبرد آخرالزمان به یقین تبدیل می‌کند.

اما «بتسالل اسموتریچ»، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی، از رؤیای این رژیم درباره طرح توسعه‌طلبانه نیل تا فرات سخن به میان می‌آورد و می‌گوید بخش بزرگی از خاورمیانه باید به خاک اسرائیل افزوده شود. او زیاده‌خواهی خود را اینگونه بیان می‌کند: من یک کشور یهودی می‌خواهم که شامل اردن، لبنان و بخش‌هایی از مصر، سوریه، عراق و عربستان سعودی باشد. به گفته بزرگ‌ترین حکیمان دینی ما، فقط قدس قرار است تا دمشق ادامه یابد.

در این میان هم وب سایت روزنامه اسراییلی«جروزالم پست» گزارش می‌کند خاخام «ماتیت‌یاهو گلازرسون» 82 ساله که بیش از 30 کتاب مذهبی نوشته و به پیشگویی از روی کدهای مخفی تورات شهره است، مدعی شده بر اساس خوانش کدهای رمزی که در آیات تورات وجود دارد، ایران در سال 5780 یهودی (امسال) به اسراییل حمله و این کشور را نابود خواهد کرد.

خاخام "گلازرسون" مدعی است این پیشگویی خود را  از روی  کدهای رمزنگاری شده کتاب مقدس یهودیان می‌گوید. این کدها شامل کلمات پیچیده‌ای هستند که در تورات یافت می‌شود و به عقیده بعضی‌ها حاوی پیام‌های پنهانی خدا برای بندگان است.

نکته پایانی



نکته پایانی

این روزها صهیونیسم، با تمسک به پاره‌ای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آن‌ها به آرماگدون، جنگ جهانی خانمان‌سوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن، اهداف شوم خود را به‌عنوان مقدمات این حادثه معرفی می‌کند و با استفاده از کشیش‌های اوانجلیک با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامه‌های متعدد تلویزیونی در شبکه‌های جهانی، این باور را در میان مردم دنیا و به‌ویژه ایالات‌متحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است، باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و ازجمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است.

مسحور شدن آمریکایی‌ها در برابر اندیشه‌های شیطانی و توسعهطلبانه اسرائیل و نیز برنامه‌های آخرالزمانی صهیونیست‌ها باعث شده کاخ سفید بی‌چون و چرا و با تمام توان نظامی و لجستیکی خود در جنگ ظالمانه این غده سرطانی علیه مردم غزه و لبنان در کنار رژیم غاصب صهیونیستی قرار گیرد، و در بعد سیاسی به شکل وقیحانه و بی‌شرمانه‌ای به طور آشکار در مجامع بی‌ المللی از این رژیم خونخوار دفاع کند.

در نبرد آخر الزمان تشخیص جبهه حق از جبهه باطل برای هر آزاده‌ای آسان خواهد شد. باید دید ریخته شدن خون بیگناهان به دست کدام جبهه صورت می‌گیرد و فریاد ستمکشان کدام جبهه به جایی نمی‌رسد، آن‌گاه راه خود را برگزید.

به‌طور یقین در این نبرد، شیطان در کنار جبهه ستمگران، فاسدان و خون‌آشامان قرار دارد و سرانجام، جهان به نظاره وعده الهی خواهد نشست و خواهد دید چگونه در نهایت، پیروزی از آن مستضعفان جهان خواهد شد.

نظر شما