به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین بزرگداشت عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی و مترجم منشور کوروش پنجشنبه ۱۹ مهرماه با حضور جمعی از اهالی فرهنگ در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان برگزار شد. در این مراسم که با مشارکت خانه هنرمندان ایران و موسسه فرهنگی هنری اشراقی برپا شد؛ رضا امیر خانی نویسنده داستانهایی چون «قیدار» و «من او» و حسام الدین ارفعی استاد دانشگاه صحبت کردند.
در ابتدای این مراسم با توجه به استقبال گسترده دوستداران و فرهیختگان فضای صمیمی حاکم شده بود، تعداد زیادی از آشنایان و مردم فرصت را غنیمت شمرده تا با استاد ارفعی عکس یادگاری بگیرند، همین موضوع باعث شد تا این مراسم با تاخیری ۲۰ دقیقهای آغاز شود. همچنین در ابتدا دبیر برنامه بیان کرد که این برنامه بزرگداشت برای هیچ نهاد و ارگانی نیست و مسئولان برگزاری این مراسم از سختیهای موجود برای برگزاری چنین برنامهای گفتند.
با نگاه به تلمود بابلی میتوان نکات جالبی درباره فرهنگ ایران ساسانی پیدا کرد
آزاده احسانی نخستین سخنران این برنامه بود، او در ابتدا عنوان کرد: خودم را در حدی برای سخنرانی در این مراسم نمی بینیم تنها می توانم بگویم که استاد ارفعی علاوه بر تاریخ در وطن دوستی و تمام شئون یک استاد تمام عیار است. حوزه من در فرهنگ و زبان باستانی است، رشته و کار نوینی است و از آنجا که در حوزه زبان های ایرانی - سامی می گنجد شاید با تخصص استاد همخوانی داشته باشد.
او افزود: متون فارسی میانه یا پهلوی متونی هستند که در ایران دوره ساسانی پدید آمدند، محتوای این نوشته ها برای ایران میانه است و در ۲۰-۳۰ سال گذشته برخی پژوهشگران با دسته ای دیگر از نوشته های ایرانیان یهودی در بین النهرین مقایسه کردند که نتایج جالبی در این کار حاصل شد، مجموعه تلمود بابلی دریچه نوینی است برای شناخت فرهنگ و آداب ساسانی
احسانی ادامه داد: یهودیان ایران مدت های زیادی در ایران ساکن بودند و اگرچه دینشان متفاوت بود اما به برخی اساطیری باور داشتند که ایرانی بودند، محتوای تلمود بابلی با فارسی میانه تشایهاتی دارد، در مجموع تلمود مجموعه نوشته های از سده سوم تا ششم است که جمع آوری شده است، این نوشته ها به زبان آرامی و عبری است که توسط علمای یهود نوشته شده است.
بین النهرین به عنوان دل ایرانشهر شناخته می شد
او افزود: محتوای این نوشته ها مذهبی و تفسیر است، در خلال این تفاسیر احادیث، داستان ها و اسطوره ها مطلبی وجود دارد، آنچه که برای ما مطرح است آن است که از خلال این نوشته ها به نتایجی درباره فرهنگ ایرانیاین آن دوره می رسیم، در دوران ساسانی و تا سدهای بعد بین النهرین به عنوان دل ایرانشهر شناخته می شد و در این نوشته ها می توان نوشته های عامیانه از دل کوچه و بازار تا مسائل حقوقی و فقهی را دید، تلمود برای ما مانند آن است که چندین جلد کتاب ناشناخته ساسانی را به تازگی یافته ایم.
در ادامه این برنامه کلیپی از صحبت های استاد ارفعی درباره سرگذشت او از تحصیل در دانشگاه پنسیلوانیا و چگونگی چاپ کتاب هایش و ترجمه متون باستانی پخش شد، استاد ارفعی در این کلیپ به موارد جالبی از جمله به نوعی رمز گشایی در ترجمه متون و سختی های این کار گفت، ارفعی در این کلیپ همچنین توضیح داد که سخنان کوروش بزرگ از بند بیستم کتیبه کوروش آغاز می شود، کوروش بدون خونریزی و جنگ در هفتم آبان وارد شهر بابل شد.
رضا امیرخانی دیگر سخنران این برنامه بود او عنوان داشت: از آنجا که سعادت شاگردی خود استاد ارفعی را نداشتم تا چیزی ارائه کنم تلاش کردم تا متن مناسبی پیدا کنم، امیرخانی سپس شعر و متنی را که در چهار بخش آماده کرده بود را در این مراسم خواند. سپس در ادامه بندهایی از نوشته های منشور کوروش بزرگ به ترجمه استاد ارفعی خوانده شد.
پس از آن از مهندس آزمایش و فرهاد آزاد که از همکلاسی های استاد ارفعی در دبیرستان البرز بودند دعوت شد و آنها به بیان خاطرات جالبی از استاد عبدالمجید ارفعی و دوران جوانی خاطراتی گفتند. از جمله آنکه استاد ارفعی همواره در طول تحصیل تمرکز و توجه زیادی داشت، مهندس آزمایش همچنین با بیان خاطره ای گفت که استاد ارفعی در دوره ای در دبیرستان به توصیه پزشک نه اجازه خواندن داشت و نه نوشتن، با این حال استاد ارفعی در نهایت با موفقیت کامل آن دوره را سپری کرد، آزمایش همچنین از ترجمه و مطالعه بیش از ۳۸ هزار لوح توسط استاد ارفعی گفت.
او همچنین گفت: ارفعی صبر زیادی دارد به طوری که پس از انقلاب و در شرایط سخت گفت دنیا به پایان نرسیده، صبر کردند و ۲ سالی را به سراغ نگهداری آکواریم رفتند تا دوباره شرایط مهیا شد و کارش را از سر گرفت.
در ادامه برنامه گروه موسیقی به اجرا پرداخت و پس از آن در خصوص الواح هخامنشی و ماجرای آنها توضیحاتی ارائه شد.
بازگشت الواح حاصل تلاش بی چون و چرای عبدالمجید ارفعی
داریوش محمدیان دبیر مراسم بزرگداشت استاد عبدالمجید ارفعی در خصوص ماجرای لوح های هخامنشی گفت: از سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۵ پس از کشف گل نوشته های هخامنشی که در دو نوبت به تعداد ۳۰ هزار و ۷۵۰ عدد، در آن زمان پیشنهاد شد چون در ایران کسی نیست که این الواح را رمز گشایی کند آنها به آمریکا بروند، در نتیجه قراردادی بین علی اصغر حکمت و دپارتمان شرق شناسی دانشگاه شیکاگو امضا شد و در نتیجه در سال ۱۳۱۶ این الواح به آمریکا ارسال شد، قرار بود پس از خواندن و رمز گشایی، این الواح بلافاصله به ایران بازگردد، سرانجام در سال ۱۳۳۱ بخشی از این آثار به ایران بازگشت.
او افزود: در آن زمان تصور میشد که همه این الواح به ایران بازگشته است در حالی که تنها بیش از ۲ هزار لوح به ایران برگشته بود، پس از انقلاب و جنگ همه چیز فراموش شد تا سرانجام چندی پیش دکتر عبدالمجید ارفعی به رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی مراجعه میکند و عنوان می کند که همه این الواح بازنگشته است، با این حال مسئولان قبول نمی کنند و پس از ۳ هفته تحقیق اسناد جمع آوری شده به رئیس وقت ارائه می شود و او هم قول پیگیری می دهد.
دبیر مراسم ادامه داد: در ادامه این ماجرا با یکحادثه هم زمان می شود، در سال ۱۹۹۷ ،۲ خانواده یهودی آمریکایی بابت بمب گذاری که منجر به فوت تعدادی از اعضایشان شده بود به دادگاه از ایران شکایت می کنند، دادگاه بدوی هم ایران را محکوم به پرداخت غرامت می کند و از آنجا که این الواح در آمریکا بود دادگاه در رای اولیه خواهان فروش این الواح و پرداخت پول آن به این خانواده ها می شود.
اوافزود: پس از این رای نه از طرف ایران بلکه از طرف دانشگاه شیکاگو اعتراض می شود تا در نهایت کار به دیوان عالی آمریکا می رسد و خوشبختانه در این مرحله دکتر ارفعی از طرف ایران در این جلسات حاضر می شود و پس از ساعت ها توضیح و در نهایت اثبات آنکه این الواح متعلق به فرهنگ ایران است ۸ قاضی از ۹ قاضی را راضی می کنند که به نفع ایران رای دهد.
محمدیان ادامه داد: سرانجام در دوم اسفند ۱۳۹۶ قرار می شود این الواح به ایران بازگردد و پس از آن هر رئیس جمهوری که به نیویورک رفت تعدادی از این لوح ها را همراه آورد، البته بعد از اینکه سالانه ۵۰۰ عدد از این الواح بازگشته گفته می شود که تنها ۸۰۰۰ لوح باقی مانده که به نظرم کم است. بازگشت این لوح ها حاصل تلاش بی بدیل دکتر ارفعی است.
دکتر مستکین معاون یونسکو در ایران سخنران بعدی مراسم بود که در همین خصوص صحبت کرد، او پس از خواندن ابیاتی از اشعار در ستایش از استاد ارفعی سخن گفت و عنوان داشت: به آقای پزشکیان رئیس جمهور می گویم مگر در ایران زمین چند نفر مثل استاد ارفعی داریم که نباید عضو دائم فرهنگستان باشد؟ اگر او نبود نمی فهمیدیم ایلامیان، بابلیان و آکدیان چه می گویند؟ اگر ایشان نبود تمدن ما یکپارچگی خود را پیدا می کرد؟ زمانی این مرد گوهر فرهنگستان هنر بود و امیدوارم نام استاد در جایگاه اصلش قرار بگیرد.
پس از آن آلبومی از عکس های خانوادگی استاد ارفعی پخش و در ادامه پس از اجرای یکتکنوازی و آواز حسام الدین ارفعی برادر کوچک عبدالمجید ارفعی به بیان سخنانی پرداخت.
درس های زیادی از برادرم آموختم
حسام الدین ارفعی در ابتدا بیان داشت: سخن من از عشق است؛ اگر چیز های دیگر بگویم بی معنا است، از تمام خانواده ارفعی تشکر دارم، از وقتی چشم باز کردم مجید را دیدم، مجید برادری همیشه مهربان بوده است، چیزهای زیادی آموختم از عشق و محبت، از مجید کتاب خواندن آموختم، اتاق مجید پناهگاه من بود و به خاطر دارم کتاب هایش را بر می داشتم ومی خواندم، نخستین چیزی که از او آموختم کتاب خواندن بود، مجید پرکار بود و از ۴ صبح کار می کرد، پرکاری وکتاب خواندن را از مجید یاد گرفتم، اوهمچنین نقاش بسیار خوبی بودو تابلو هایی هم دارد.
او افزود: پس از حادثه پاره شدن پرده چشم، برادرم دیگر نتوانست نقاشی بکشد، شاید اگر آن اتفاق رخ نمی داد مجید حالا نقاش می شد، مجید از دبیرستان زیان پهلوی می آموخت، تلاش کردم تقلید کنم اما استعداد یادگیری زبان را نداشتم اما ادبیات را در اتاقش خواندم و یاد گرفتم، علاقه من ریاضی و فیزیک بود وبه سراغ آن هم رفتم. باید بگویم محید در خانواده بسیار موثر و یکتا بود و اگر فکر می کرد چیزی درست است با تمام توان پایش می ایستاد. برادرم علاوه بر اینها سنگ نورد، عکاس و کوهنورد خوبی هم بود.
حسام الدین ارفعی در پایان عنوان داشت: مجید از تو ممنونم بابت تمام خدمت هایی که به ما داشتی، از تو خیلی آموختم، همچنین از برادران از دست رفته یاد می کنم و مطمئنم که به تو افتخار می کنند، همچنین از همسر مجید تشکر می کنم که همیشه حامی و پشتیبان او بوده است.
در ادامه این مراسم پروفسور ارفعی هم به ایراد سخنانی پرداخت و سپس مراسم اهدای یادبود و عکس یادگاری انجام شد. همچنین اجرای موسیقی با خوانندگی مسعود موسوی و تک نوازی سنتور محسن حسینی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
∎