روزی روزگاری، وقتی هنوز اینقدر پول در فوتبال ایران و کشورهای عربی نبود، فوتبالیستها سودای رفتن به اروپا از جمله ۴ لیگ اول جهان را داشتند.علی دایی،وحید هاشمیان، مهدی مهدویکیا و...در حالی که پیشنهادهای مالی بهتری در داخل و کشورهای عربی داشتند «راه پیشرفت» راانتخاب کردند.علی سامره و رحمان رضایی سدشکن شدند و برای اولین بار به سری A ایتالیا رفتند. جواد نکونام و مسعود شجاعی اسپانیا را انتخاب کردند و در بهترین لیگ آن روزهای دنیا مقابل ستارههای بزرگی چون رونالدینیو، مسی، رونالدو، ژاوی، اینیستا و... توپ زدند.
سختیهای یک انتقال
وحید هاشمیان همیشه از سختیهای انتقالش به آلمان میگوید. از اینکه با وجود داشتن پیشنهادهای داخلی، ترجیح داد حتی در تمرین هامبورگ تست بدهد: «زمانی بود که پاس هماهنگیهایی با مدیر برنامه داشت تا راهی هامبورگ شوم چرا که این تیم نتوانسته بود بازیکنانی را که میخواست جذب کند و مدیرانش علاقه داشتند یک مهاجم در تیم خودشان داشته باشند. اما پیششرط آنها این بود که من چند جلسه به تمرینات این تیم بروم و از نزدیک مرا در تمرینات ببینند. باشگاه پاس اما با این موضوع مخالفت کرد و آقای کریم ملاحی مدیرعامل وقت تیم پاس گفت که اگر هاشمیان را میخواهند باید بدون تست او را جذب کنند. اما من به ایشان اصرار کردم که میروم تست میدهم و اصلا نگران نیستم. بعد از سه جلسه تمرین فرانک پاگلزدورف، سرمربی وقت تیم هامبورگ به من گفت که بیشتر نمیخواهد تمرین کنی، تو قبول شدی. من قرارداد بستم و از سال ۲۰۰۰-۱۹۹۹ به هامبورگ رفتم.»
حاصل این میل به رقابت و پیشرفت، انتقال هاشمیان به بایرن مونیخ و قهرمانی همراه با این تیم در بوندسلیگا بود. بعد از حضور کارلوس کیروش و اصرار به دعوت لژیونرها، رفته رفته بازیکنانی چون سعید عزتاللهی، علیرضا جهانبخش، علیرضا بیرانوند، پیام نیازمند، مهدی طارمی و.... فکر رفتن به لیگهای اروپایی به سرشان زد. سردار بدون شک یکی از مستعدترین بازیکنانی بود که سالهای سال عمرش را در روسیه سر کرد و درست زمانی که همه تصور میکردند در سری A بماند یا به لیگ معتبر دیگری برود، سر از امارات در آورد. حالا کار به جایی رسیده که چهرههای فوتبال ایران از حضور در لیگ امارات خوشحال هستند! شبیه به همان عکسی که قایدی، مغانلو و قدوس منتشر کردهاند. سامان قدوس در حالی که به راحتی میتوانست در یک لیگ اروپایی توپ بزند، به امارات رفت. سعید عزتاللهی نیز سال گذشته چنین تصمیمی گرفت. امین حزباوی که میخواست از قطر به اروپا برود، ناگهان سر از سپاهان در آورد و استعدادهای ایران که ظاهرا علاقهای به پیشرفت و رقابت ندارند.
دلیل؛ ضعف
علی موسوی ستاره اسبق استقلال که تجربه حضور در بوندسلیگا را دارد، در تحلیل این ماجرامیگوید: «من فقط یک دلیل میبینم؛ ضعف. غیر از طارمی کدام بازیکن را در لیگهای اول دنیا داریم؟ بازی درچنین سطحی حوصله میخواهد و سختیهایش خودش را دارد. شما باید رقابت شدیدی کنید ولی متاسفانه ما ایرانیها دنبال کاری بیدردسر، کم فشار و پرپول هستیم! الان لژیونر زیاد داریم ولی در لیگهای مطرح دنیا هستند؟ لیگ بلژیک ویونان وقتی در ایران معروف شدندکه آنجا بازیکن داشتیم.» موسوی درباره دلایل عدم تداوم حضورش در بوندسلیگا میگوید: «برای خود من خیلی سخت بود. اول به لیگ دو آلمان رفتم و چون موفق بودم، به لورکوزن ملحق شدم. یک سال بهترین گلزن تیم بودم ولی در انگلیس و در یکی از بازیها مصدوم شدم و همان مصدومیت باعث شد لطمه بخورم. خود من هم باید جدیتر کار میکردم ولی انگیزههای ما آن زمان متفاوت بود. الان بازیکنان ما دنبال پول در امارات هستند. میدانید چرا؟ چون از صبح تا شب بیکارند. شب به تمرین میروند که اکثر زمانش بگو و بخند است. چرا باید راه سخت را انتخاب کنند؟!» البته بعضی استعدادها تلاش کردهاند تا روزنهای برای ورود به دنیای موفقیت پیدا کنند. مثلا حسیننژاد و سعید سحرخیزان به روسیه رفتند و تا اینجا عملکردشان خوب بوده است. محبی هم همچنان در روستوف است و بعد از مصدومیت طولانی هدف درخشش دوباره را در سر دارد. اللهیار صیادمنش با وجود اصرار چند باشگاه، ترجیح داد در بلژیک ادامه دهد یا علی قلیزاده که در لهستان ماند. مجید حسینی و علی کریمی با وجود اصرار چندباره استقلال، در ترکیه ماندند. بدون شک تصمیم مهدی طارمی بهترین تصمیم نقل و انتقالاتی فوتبال ایران بود که راهی اینتر شد تا این روزها همه شاهد افتخارآفرینی او باشند. اما یک دست صدا ندارد و آیا میتوان به آینده فوتبال ایران امیدوار بود؟ مهدی پاشازاده که سالهای سال در اروپا بازی کرده میگوید: «ما هر روز از رقبا عقبتر میافتیم و این اتفاق بدی است. شما فقط لژیونرها را گفتید ولی من زمین چمن، مدیریت غلط و هزینه نادرست و استفاده از آدمهای اشتباه را هم میگویم. به نظر شما امیدی است فوتبال ما به خوشبختی برسد؟» علی موسوی هم در تکمیل حرفهای همبازیاش در لورکوزن اضافه میکند: «ما به پسرفت صد در صدی رسیدهایم. چند سال از قهرمانیمان در آسیا گذشته؟ این نسل هم تمام شوند، نسل بعدی باید با تیمهای درجه دو و سه رقابت کنند. شک نکنید.»
راهکار فرار از پسرفت
چاره چیست؟ توجه دولت به فوتبال. استفاده درست از مدیران. پاشازاده میگوید: «یک مدیر درست و حسابی تربیت کردهایم؟ همه چیز شده رابطه. حتی شما اگررابطه نداشته باشید نمیتوانید مربیگری کنید. در بحث انتخاب بازیکن در فوتبال پایه همین چیزهاست. هرکی پدرش پول دارد، راحتتر قبول میشود.هرچه حرف بزنیم هم نتیجه ندارد. فقط خدا کند در این وضعیت فقط فوتبالیستهای جوان، به لیگهای خارجی بروند و پله پله پیشرفت کنند. مگر طارمی از پرتغال به ایتالیا نرسید؟ یا جهانبخش چطور به لیگ برتر رفت؟ فوتبالیستهای ما فقط دنبال پول نباشند.» توضیحاتی پایانی موسوی هم شبیه به پاشازاده است: «من ازسختیهای اروپا گفتم از زیباییهایش هم باید بگویم. شما حتی آنجا میتوانید درآمد چندبرابر نسبت به ایران داشته باشید. درست است شروعش پول کمتری میگیرید ولی اگر بدرخشید وضع عوض میشود. از سویی پیشرفتی که میکنید باعث میشود به شما اهمیت بیشتری بدهند و حداقل در تاریخ فوتبال خودتان بازیکنی باشید که وقتی رفتید، دو روزه فراموش نشوید.»
سختیهای یک انتقال
وحید هاشمیان همیشه از سختیهای انتقالش به آلمان میگوید. از اینکه با وجود داشتن پیشنهادهای داخلی، ترجیح داد حتی در تمرین هامبورگ تست بدهد: «زمانی بود که پاس هماهنگیهایی با مدیر برنامه داشت تا راهی هامبورگ شوم چرا که این تیم نتوانسته بود بازیکنانی را که میخواست جذب کند و مدیرانش علاقه داشتند یک مهاجم در تیم خودشان داشته باشند. اما پیششرط آنها این بود که من چند جلسه به تمرینات این تیم بروم و از نزدیک مرا در تمرینات ببینند. باشگاه پاس اما با این موضوع مخالفت کرد و آقای کریم ملاحی مدیرعامل وقت تیم پاس گفت که اگر هاشمیان را میخواهند باید بدون تست او را جذب کنند. اما من به ایشان اصرار کردم که میروم تست میدهم و اصلا نگران نیستم. بعد از سه جلسه تمرین فرانک پاگلزدورف، سرمربی وقت تیم هامبورگ به من گفت که بیشتر نمیخواهد تمرین کنی، تو قبول شدی. من قرارداد بستم و از سال ۲۰۰۰-۱۹۹۹ به هامبورگ رفتم.»
حاصل این میل به رقابت و پیشرفت، انتقال هاشمیان به بایرن مونیخ و قهرمانی همراه با این تیم در بوندسلیگا بود. بعد از حضور کارلوس کیروش و اصرار به دعوت لژیونرها، رفته رفته بازیکنانی چون سعید عزتاللهی، علیرضا جهانبخش، علیرضا بیرانوند، پیام نیازمند، مهدی طارمی و.... فکر رفتن به لیگهای اروپایی به سرشان زد. سردار بدون شک یکی از مستعدترین بازیکنانی بود که سالهای سال عمرش را در روسیه سر کرد و درست زمانی که همه تصور میکردند در سری A بماند یا به لیگ معتبر دیگری برود، سر از امارات در آورد. حالا کار به جایی رسیده که چهرههای فوتبال ایران از حضور در لیگ امارات خوشحال هستند! شبیه به همان عکسی که قایدی، مغانلو و قدوس منتشر کردهاند. سامان قدوس در حالی که به راحتی میتوانست در یک لیگ اروپایی توپ بزند، به امارات رفت. سعید عزتاللهی نیز سال گذشته چنین تصمیمی گرفت. امین حزباوی که میخواست از قطر به اروپا برود، ناگهان سر از سپاهان در آورد و استعدادهای ایران که ظاهرا علاقهای به پیشرفت و رقابت ندارند.
دلیل؛ ضعف
علی موسوی ستاره اسبق استقلال که تجربه حضور در بوندسلیگا را دارد، در تحلیل این ماجرامیگوید: «من فقط یک دلیل میبینم؛ ضعف. غیر از طارمی کدام بازیکن را در لیگهای اول دنیا داریم؟ بازی درچنین سطحی حوصله میخواهد و سختیهایش خودش را دارد. شما باید رقابت شدیدی کنید ولی متاسفانه ما ایرانیها دنبال کاری بیدردسر، کم فشار و پرپول هستیم! الان لژیونر زیاد داریم ولی در لیگهای مطرح دنیا هستند؟ لیگ بلژیک ویونان وقتی در ایران معروف شدندکه آنجا بازیکن داشتیم.» موسوی درباره دلایل عدم تداوم حضورش در بوندسلیگا میگوید: «برای خود من خیلی سخت بود. اول به لیگ دو آلمان رفتم و چون موفق بودم، به لورکوزن ملحق شدم. یک سال بهترین گلزن تیم بودم ولی در انگلیس و در یکی از بازیها مصدوم شدم و همان مصدومیت باعث شد لطمه بخورم. خود من هم باید جدیتر کار میکردم ولی انگیزههای ما آن زمان متفاوت بود. الان بازیکنان ما دنبال پول در امارات هستند. میدانید چرا؟ چون از صبح تا شب بیکارند. شب به تمرین میروند که اکثر زمانش بگو و بخند است. چرا باید راه سخت را انتخاب کنند؟!» البته بعضی استعدادها تلاش کردهاند تا روزنهای برای ورود به دنیای موفقیت پیدا کنند. مثلا حسیننژاد و سعید سحرخیزان به روسیه رفتند و تا اینجا عملکردشان خوب بوده است. محبی هم همچنان در روستوف است و بعد از مصدومیت طولانی هدف درخشش دوباره را در سر دارد. اللهیار صیادمنش با وجود اصرار چند باشگاه، ترجیح داد در بلژیک ادامه دهد یا علی قلیزاده که در لهستان ماند. مجید حسینی و علی کریمی با وجود اصرار چندباره استقلال، در ترکیه ماندند. بدون شک تصمیم مهدی طارمی بهترین تصمیم نقل و انتقالاتی فوتبال ایران بود که راهی اینتر شد تا این روزها همه شاهد افتخارآفرینی او باشند. اما یک دست صدا ندارد و آیا میتوان به آینده فوتبال ایران امیدوار بود؟ مهدی پاشازاده که سالهای سال در اروپا بازی کرده میگوید: «ما هر روز از رقبا عقبتر میافتیم و این اتفاق بدی است. شما فقط لژیونرها را گفتید ولی من زمین چمن، مدیریت غلط و هزینه نادرست و استفاده از آدمهای اشتباه را هم میگویم. به نظر شما امیدی است فوتبال ما به خوشبختی برسد؟» علی موسوی هم در تکمیل حرفهای همبازیاش در لورکوزن اضافه میکند: «ما به پسرفت صد در صدی رسیدهایم. چند سال از قهرمانیمان در آسیا گذشته؟ این نسل هم تمام شوند، نسل بعدی باید با تیمهای درجه دو و سه رقابت کنند. شک نکنید.»
راهکار فرار از پسرفت
چاره چیست؟ توجه دولت به فوتبال. استفاده درست از مدیران. پاشازاده میگوید: «یک مدیر درست و حسابی تربیت کردهایم؟ همه چیز شده رابطه. حتی شما اگررابطه نداشته باشید نمیتوانید مربیگری کنید. در بحث انتخاب بازیکن در فوتبال پایه همین چیزهاست. هرکی پدرش پول دارد، راحتتر قبول میشود.هرچه حرف بزنیم هم نتیجه ندارد. فقط خدا کند در این وضعیت فقط فوتبالیستهای جوان، به لیگهای خارجی بروند و پله پله پیشرفت کنند. مگر طارمی از پرتغال به ایتالیا نرسید؟ یا جهانبخش چطور به لیگ برتر رفت؟ فوتبالیستهای ما فقط دنبال پول نباشند.» توضیحاتی پایانی موسوی هم شبیه به پاشازاده است: «من ازسختیهای اروپا گفتم از زیباییهایش هم باید بگویم. شما حتی آنجا میتوانید درآمد چندبرابر نسبت به ایران داشته باشید. درست است شروعش پول کمتری میگیرید ولی اگر بدرخشید وضع عوض میشود. از سویی پیشرفتی که میکنید باعث میشود به شما اهمیت بیشتری بدهند و حداقل در تاریخ فوتبال خودتان بازیکنی باشید که وقتی رفتید، دو روزه فراموش نشوید.»