شناسهٔ خبر: 69000914 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نگاهی به مسیر پرفراز و نشیب مهران غفوریان در دنیای هنر

کمدین دیروز، بازیگر جدی امروز

روزنامه جوان

مهران غفوریان یکی از همین بازیگران بود. او برای ورود به دنیای بازیگری مسیر متفاوتی را انتخاب کرد. غفوریان، چون تئاتر و بازیگری نخوانده بود، مسیر بازیگری برایش کمی پیچیده‌تر به نظر می‌رسید، اما او با تکیه بر استعداد و طنازی‌اش توانست راهی به دنیای بازیگری باز کند و در مدت خیلی کوتاهی به چهره‌ای سرشناس در جامعه تبدیل شود

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: در دهه ۷۰ برنامه «ساعت خوش» گروهی از بازیگران طناز و کمدین را وارد دنیای هنر کرد. در سال‌های بعد تصور اینکه کسی عضو آن برنامه نباشد و بخواهد به کمدین سرشناسی تبدیل شود، برای عموم مردم دور از دسترس بود، اما در میان آن همه بازیگر کمدی مجموعه «ساعت خوش»، بازیگرانی بودند که به پشتوانه استعداد و هنرشان خودشان را در جامعه مطرح کردند و به یکی از ستاره‌های کمدی سینما و تلویزیون ایران تبدیل شدند. 

 کشف یک استعداد

مهران غفوریان یکی از همین بازیگران بود. او برای ورود به دنیای بازیگری مسیر متفاوتی را انتخاب کرد. غفوریان، چون تئاتر و بازیگری نخوانده بود، مسیر بازیگری برایش کمی پیچیده‌تر به نظر می‌رسید، اما او با تکیه بر استعداد و طنازی‌اش توانست راهی به دنیای بازیگری باز کند و در مدت خیلی کوتاهی به چهره‌ای سرشناس در جامعه تبدیل شود. اوایل دهه ۷۰، غفوریان جوان کارش را با مجموعه‌های طنز «لبخند سوم» و «جنگ ۳۹» شروع کرد و از همان زمان روز‌های پرکاری و فعالیت‌های بی‌وقفه‌اش از راه رسید. او در طول سال در چند مجموعه تلویزیونی بازی می‌کرد و روز‌های شلوغی را می‌گذارند. او گاهی برای ضبط یک برنامه صبح‌ها به جنوب شهر و محله پامنار می‌رفت و شب‌ها باید به شمال شهر و محله نیاوران می‌آمد. خودش می‌گوید آن زمان جوان و پرانرژی بودم و کارکردن بی‌وقفه خسته‌ام نمی‌کرد. غفوریان با حضور در «جنگ ۷۷» مهران مدیری خودش را به تیم بازیگران «ساعت خوش» وصل کرد تا تجربه همکاری با نفراتی مثل مدیری و عطاران را تجربه کند. برای جوان فعال آن روز‌ها بازیگری نهایت آمال و آرزوهایش نبود. اعتقاد داشت وقتی بازیگری می‌کنم انگار حق مطلب به نوعی ادا نشده است. پس خیلی زود تصمیم گرفت خودش پشت دوربین برود و در کنار بازیگری کارگردانی را هم تجربه کند. او در ۲۴، ۲۵ سالگی «گل‌های ۷۷» را کارگردانی کرد تا در اوج جوانی تجربه‌ای ارزشمند به دست بیاورد. او برای سال‌های بعدش نیز همچنان کارگردانی چند مجموعه تلویزیونی دیگر را بر عهده گرفت که از میان آن‌ها سریال «این چند نفر» به سریال پرطرفدار تبدیل شد. 

 تجربه درخشان زیر آسمان شهر

غفوریان که در این سال‌ها خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد، ماحصل تجربیاتش را به سریال «زیر آسمان شهر» آورد. او حالا آنقدر باتجربه شده که تیمی خوب و حرفه‌ای در کنارش داشته باشد و آنقدر خلاقیت دارد که بتواند مسیری نو و تازه در سریال‌سازی رقم بزند. «زیر آسمان شهر» یک اتفاق مهم برای تلویزیون بود. تا پیش از آن مجموعه‌های طنز به صورت آیتمی پخش می‌شد و سریال‌ها از داستان‌هایی واحد با شخصیت‌هایی ثابت برخوردار نبودند. «زیر آسمان شهر» آن زمان برنامه‌های طنز را از حالت آیتمی خارج کرد و دریچه‌ای تازه به روی همه نشان داد. این سریال از بازیگرانی ثابت بهره می‌برد که در هر قسمت با ماجرا‌های مختلفی روبه‌رو می‌شدند. دقیقاً مشابه سریال‌های سیتکام خارجی که چنین فضایی داشتند و در جذب مخاطب موفق عمل می‌کردند. پس از «زیر آسمان شهر» بود که بقیه کارگردانان به ساخت سریال‌های با این سبک و سیاق روی آوردند و به نوعی ساختن سریال‌های سیتکام در تلویزیون رونق زیادی گرفت. سریال محبوب مهران غفوریان در آن سال‌ها با ۹۲ درصد بیننده، کوچه و خیابان‌ها را خلوت می‌کرد و همه را پای تلویزیون می‌نشاند. «زیر آسمان شهر» به نوستالژی و بخشی از خاطره جمعی بخشی از مردم ایران تبدیل شده است. این سریال برای سه فصل دیگر ادامه پیدا کرد و در مجموع چیزی حدود ۳۰۰ قسمت سریال ساخته شد. رقمی که در صنعت سریال‌سازی رقم کوچکی نیست و نشانی از پشتکار و کار بی‌وفقه عوامل سریال دارد. غفوریان با «زیر آسمان شهر» برای سال‌های متمادی در اوج محبوبیت و شهرت بودن را تجربه کرد. او به قطبی برای خودش تبدیل شده بود. غفوریان توانسته بود با سریالش، تکیه کلام‌ها و عبارت‌های تازه‌ای را به درون خانواده‌ها ببرد. از آنجا که هر فرازی با خودش فرودی به همراه دارد، پس از عدم موفقیت سری سوم «زیر آسمان شهر» در جذب مخاطب، روز‌های کم‌فروغی مهران غفوریان نیز از راه رسید. او بلافاصله مشغول ساخت سریال «ورود ممنوع ممنوع» شد؛ سریالی که به خاطر اختلاف با تلویزیون نیمه‌کاره ماند و زیان مالی زیادی برای غفوریان به دنبال داشت. 

 روز‌های سخت افسردگی و بیماری

غفوریان سال‌های زیادی پشت دوربین قرار نگرفت و روز‌های بد افسردگی هم از راه رسید. ناگهان تمام لحظات خوش گذشته جایش را به تلی از اندوه و غصه داد. او به خوردن دارو‌های ضدافسردگی رو آورد هرچند آن را ادامه نداد. وی در خاطره‌ای از آن روز‌ها می‌گوید: «یک موقعی بود که احساس می‌کردم آرامش ندارم. دکتر رفتم و یک‌سری قرص گرفتم، ولی، چون هیچ وقت خوردن قرص اعصاب را دوست نداشتم، کنارش گذاشتم.» غفوریان در طول سال‌های دور از کارگردانی در فیلم و سریال‌های خوب و بد زیادی بازی کرد. او سال ۱۴۰۰ و سر صحنه فیلمبرداری سریال «نیسان آبی» دچار سکته قلبی شد و روز بعد تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. پس از کم کردن وزن و تغییر فیزیک، در سبک بازیگری‌اش نیز تغییراتی ایجاد کرد. غفوریان دیگر آن بازیگر شوخ و شنگ و طناز قدیم نبود. حالا کارگردانان بیشتر نقش‌های جدی برای او می‌نویسند که خوب هم از پسشان برمی‌آید. سریال‌های «قورباغه» و «خاتون» بخشی از تجربه‌های جدید غفوریان در بازیگری بودند. او با شمایلی تازه در نقش‌های جدی هم درخشید تا در فیلم و سریال‌های بعدی‌اش نیز همین راه را ادامه دهد. غفوریان این روز‌ها در سینما و تلویزیون و نمایش خانگی فعال است و قصد دارد دوباره به عنوان کارگردان پشت دوربین قرار بگیرد. اگرچه او در این سال‌ها از آن تیپ و فیزیک بامزه که یادآور شخصیت «بهروز خالی بند» بود فاصله گرفته، ولی توانسته خودش را در موقعیت جدیدش اثبات کند. شاید تجربه افسردگی و بیماری قلبی و تغییر فیزیک روی سبک بازی غفوریان اثر گذاشته باشد، اما او یک هنرمند و آرتیست واقعی است. کسی که استعدادی ذاتی در هنر دارد و هنر از درونش می‌جوشد.

نظر شما