شناسهٔ خبر: 69000309 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

«جوان» در گفتگو با پیروز ارجمند ورود خوانندگان موسیقی به عرصه تهیه‌کنندگی را بررسی می‌کند

سند موسیقی راهگشا است

روزنامه جوان

ما تا رسیدن به استاندارد‌های جهانی خیلی فاصله پیدا کردیم و علتش هم همین رج‌زنی و تکنیسین‌بودن خوانندگانی است که می‌خواهند تهیه‌کننده، آهنگساز، صدابردار، نوازنده، ترانه‌سرا و همه‌چی باشند!

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: در روز‌های اخیر برخی خوانندگان موسیقی پاپ به دلیل بروز اختلافات مالی با تهیه کنندگان این عرصه دچار مشکل شده‌اند و به همین علت زمزمه‌هایی از سوی این افراد در رابطه با به عهده گرفتن نقش تهیه‌کنندگی آثارشان به گوش می‌رسد. در واقع بعد از ورود خوانندگان به عرصه‌هایی مثل آهنگ‌سازی، ملودی‌سازی و ترانه‌سرایی، حالا هوای تهیه‌کنندگی هم به سر آن‌ها افتاده‌است. «جوان» برای بررسی محاسن و معایب این اقدام و همچنین عوارضی که ممکن است بر حوزه موسیقی مترتب باشد با دکتر پیروز ارجمند آهنگساز و موسیقی‌شناس ایرانی که سابقه مدیریت اداره کل موسیقی وزارت ارشاد را هم در کارنامه دارد، گفتگو کرده‌است. 
 
بعد از چالشی که بین برخی تهیه‌کنندگان حوزه موسیقی با تعدادی از خوانندگان پیش آمد، زمزمه‌هایی مبنی بر برگزاری کنسرت توسط خوانندگان به طور مستقل شنیده می‌شود، با فرض احتمال وقوع، آیا این اقدام با فعالیت حرفه‌ای نسبتی دارد؟
اگر از جنبه حرفه‌ای و صنعت موسیقی به این کار نگاه بکنیم، باید بگویم که ما شخصیت‌های شناخته‌شده‌ای در صنعت موسیقی داریم که این‌ها عبارتند از شرکت‌های تهیه و تولید که مسئول بخش حقوقی مجوز‌ها هستند، بخش بعدی سرمایه‌گذار است که می‌تواند جزو این شرکت‌ها یا خارج از آن‌ها باشد، برگزار کننده کنسرت نیز شخصیت دیگری برایش تعریف می‌شود و مواردی مانند سالن و پلیس خصوصی که همه این‌ها در تهیه و تولید آثار موسیقایی مشارکت دارند. چند سال است که خوانندگان نه‌تن‌ها در حوزه تهیه‌کنندگی، بلکه در بقیه موارد هم به خودشان اجازه می‌دهند که وارد آن ساحت‌ها بشوند؛ مثلاً برخی از این عزیزان در حوزه‌هایی مثل ترانه‌سرایی، ملودی‌سازی، تنظیم و حتی در خانه خودشان استودیو هم دارند، ولی من در هیچ جای دیگری از دنیا خواننده‌ای را سراغ ندارم که خودش این کار‌ها را انجام بدهد. متأسفانه فقط در کشور ماست که چنین اتفاقی می‌افتد. من خودم تجربه حضور در دیگر کشور‌ها را دارم و آن‌ها را می‌شناسم، ولی چنین چیزی دیده نمی‌شود؛ البته در موارد محدودی خواننده و آهنگسازی مثل مایکل جکسون وجود داشت که واقعاً یک مورد استثنا بوده، اما سؤال اینجاست که آیا خوانندگان دیگری که همین امروز در حوزه موسیقی پاپ در اروپا کار می‌کنند و حتی خوانندگان ایرانی که از سال‌های پیش از انقلاب مشغول فعالیت هستند و چیزی حدود ۶۰ سال است که کار می‌کنند، اساساً خودشان تهیه‌کننده آثارشان بودند؟! آیا خوانندگان مطرح امروز خودشان نمی‌توانند شعر بگویند یا ملودی بسازند و تنظیم بکنند و برای کارهایش استودیوی شخصی داشته‌باشند؟! مسئله این است که همه آن‌ها به قاعده حرفه‌ای بودن پایبند بودند. حالا خوانندگان ما علاوه بر خوانندگی می‌خواهند کار تهیه‌کنندگی را هم انجام بدهند، این کار با اصول حرفه‌ای بودن صنعت موسیقی مغایرت دارد. البته این کار را بیشتر به دلیل بحث مالی این کار را می‌کنند یا می‌خواهند هزینه‌های تولید را پایین بیاورند. 

محاسن و معایب چنین کاری برای خوانندگان چیست؟
اگر من بخواهم این مسئله را آسیب‌شناسی کنم، باید بگویم که یک جنبه مثبت این کار که منظور همین خوانندگان است، این است که درآمدشان بیشتر بشود و خودشان همه کار‌ها را انجام بدهند و نه استودیو بروند و نه پول نوازنده بدهند و نه پول صدا‌برداری و شعر و ترانه! در این موقعیت باید این سؤال مطرح بشود که آیا این کار موجب ماندگاری آن خواننده خواهد شد یا نه؟! نمونه‌هایی در کشور خودمان داشتیم که تجربه خوبی در این زمینه ندارند و حتماً این دوستان خودشان می‌توانند چندین نفر را مثال بزنند، در حالی که مثلاً اگر آن خواننده‌ها با آهنگسازان متفاوتی کار می‌کردند یا با سلایق مختلفی کار می‌کرد، طبیعتاً خیلی بیشتر و بهتر ماندگار می‌شدند. کاری که برخی از خوانندگان موفق امروز کشورمان در حال انجام آن هستند مانند همایون شجریان؛ مثلاً دوران افول کاری استاد بزرگ محمدرضا شجریان زمانی بود که ایشان تصمیم گرفتند خودشان آثارشان را تهیه کرده و برایشان ملودی بسازد، این در حالی است که اوج کاری ایشان دورانی است که با آقایانی مثل مشکاتیان، پیرنیاکان و پایور کار می‌کردند. 

برخی افراد مباحثی در مورد مافیای موسیقی مطرح می‌کنند و می‌گویند که این مافیا اجازه حضور و کسب شهرت از خوانندگان را می‌گیرد و صرفاً کسانی که با آن‌ها کار می‌کنند می‌توانند فعالیت‌های موسیقایی داشته باشند، نظر شما در این رابطه چیست؟
من با توجه به مسئولیت‌های مختلفی که در حوزه موسیقی در حوزه هنری و دفتر موسیقی وزارت ارشاد داشتم و بسیاری از خوانندگانی را که ناشناخته بودند، به جامعه موسیقی کشور و مردم معرفی کردم و بیش از یکصد و اندی آلبوم موسیقی تولید کردم باید بگویم که اساساً اعتقادی به مافیا ندارم! مافیا یک تعریفی دارد و معمولاً یک گروه ثروتمندی را که می‌خواهند با تبهکاری به جایی برسند، مافیا می‌گویند. ما یک فهم مشترک در منفعت نداریم و همچنین به حرفه‌ای بودن هم اعتقاد نداریم، شاید بهترین کار این باشد که تهمت بزنیم و بگوییم مافیا وجود دارد. اساساً من فکر می‌کنم هر خواننده و هنرمندی مانند یک چک سفید امضا است که خودش، توانایی‌هایش، استعداد و قابلیت‌هایش مشخص می‌کند که مبلغ این چک چقدر باشد. مسلماً هیچ تهیه‌کننده‌ای بدش نمی‌آید که اگر خواننده‌ای خوب باشد، او را برند بکند و از طریق او پول در بیاورد و کسب منفعت کند. معمولاً کسانی به مافیا اعتقاد دارند و معتقدند وجود دارد که آن افراد توسط این تهیه‌کنندگان حمایت نمی‌شوند یا نهایتاً کارشان را می‌خرند به این معنی که با آن‌ها شریک می‌شوند، وگرنه اگر خواننده‌ای خوب باشد، حتماً تهیه‌کنندگان دوست دارند با او کار کنند، خوانندگانی نظیر محسن چاووشی، حامی، آرون افشار، نیما مسیحا و خیلی‌های دیگر که خوانندگان حرفه‌ای هستند و در حوزه کاری خودشان کارشان را خوب بلدند، طبیعتاً تهیه‌کننده روی کار‌های آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند و هزینه هم می‌کند. ایرج بسطامی یک جوان ساکن بم بود که می‌آید و به شهرت می‌رسد، خب ایرج بسطامی که هزینه‌ای نکرده‌بود؟! طبیعتاً تهیه‌کنندگان دیدند که ایشان استعداد دارد و نخبه هستند، بنابراین روی ایشان سرمایه‌گذاری کردند. در مورد علیرضا افتخاری و خیلی دیگر از خوانندگان سرشناس کشورمان این گزاره صادق است. 

با این همه برخی افراد از وجود جریاناتی در حوزه موسیقی حرف می‌زنند که سعی دارند خودشان تعیین‌کننده این فضا باشند. 
باز هم تأکید می‌کنم من به آن مافیا اعتقاد ندارم، ولی قطعاً رقابت‌هایی وجود دارد، تلاش‌هایی برای دست یافتن به خواننده‌های برتر وجود دارد، ولی به معنای مافیا نیست، چه اینکه این بازار آنقدر مستعد است که اگر چندین خواننده برجسته دیگری کنسرت بدهند، درآمدش آنقدر هست که ما نگرانی نداشته‌باشیم. 

آیا ورود خوانندگان به عرصه‌های دیگر روی کیفیت آثار تولید شده تأثیر دارد یا نه؟
من بر این باورم که یک غذای خوب محصول مواد غذایی خوب است و همچنین محصول یک آشپز حرفه‌ای، حاذق و خلاق است؛ محصول موسیقی هم اینگونه است یعنی شما با یک ترانه خوب، ملودی خوب، نوازندگان خوب، تنظیم خوب و استودیو و پخش و انتشار خوب می‌توانید تضمین کنید که یک اثر خوب باشد. حالا هر کدام از این موارد درست و خوب نباشد و ضعیف باشد، قطعاً روی محصول نهایی تأثیر دارد و باعث می‌شود که درصد موفقیت آن کار پایین بیاید. مثلاً شما ببینید وسواسی که «واروژان» (موسیقیدان، آهنگساز و تنظیم‌کننده مشهور ارمنی‌تبار ایرانی و از بنیانگذاران موسیقی پاپ در ایران که از او به عنوان «پدر ترانه‌سازی نوین ایران» نیز نام می‌برند) در انتخاب ترانه‌ها داشته و همچنین استودیویی که می‌رفته باعث ماندگاری کارهایش شده، مثلاً وقتی می‌خواست کاری را تمرین کند به مدت یک هفته تا ۱۰ روز به استودیو می‌رفتند و آن کار را با ارکستر تمرین می‌کردند و بعد از آن کار را ضبط می‌کردند؛ منظور این است که او آنقدر وقت می‌گذاشت برای یک اثر و همین وسواس و دقت حرفه‌ای او باعث ماندگاری آثارش می‌شد. بنابراین هر کدام از این عناصری که در پروسه تولید یک اثر موسیقایی دخالت دارند، ضعیف یا کمرنگ‌تر باشد باید انتظار عدم موفقیت آن اثر را داشته باشیم، ولی ثابت شده‌است وقتی که همه این عوامل خوب و درست باشند، حتی در صورت یک پخش ناموفق هم آن اثر می‌تواند موفق بشود، چون خود مردم آن را دست به دست می‌کنند و موفقیت آن کار حاصل می‌شود. بنابراین خوانندگانی که خودشان ملودی می‌سازند به دلیل اینکه خیلی‌ها از این عزیزان علم و دانش آهنگسازی و ملودی‌سازی و البته تنظیم را ندارند و اکثراً تکنیسین هستند، باعث می‌شود که آن‌ها قابل حدس‌زدن باشند. خیلی اوقات پیش می‌آید وقتی یک ملودی را می‌شنویم می‌توانیم ادامه‌اش را حدس بزنیم، در حالی که ملودی‌های ماندگار با اینکه خیلی ساده بودند، اما در عین سادگی، پیچیدگی داشتند و این پیچیدگی درونی حاصل یک آهنگساز تحصیلکرده، خلاق و حرفه‌ای بوده که سال‌ها نوازندگی کرده و کار‌های حرفه‌ای انجام داده‌است. از یک خواننده‌ای که تازه وارد این عرصه شده نمی‌توان انتظار داشت یک ملودی ماندگار خلق کند. به همین دلیل است می‌بینیم خوانندگان زیادی هستند که مثلاً صد آهنگ تولید کردند، اما در بین همه آن‌ها مثلاً پنج اثر ماندگار شده‌است، ولی در استاندارد دنیا تقریباً حدود ۸ تا ۱۰ اثر هست. ما تا رسیدن به استاندارد‌های جهانی خیلی فاصله پیدا کردیم و علتش هم همین رج‌زنی و تکنیسین‌بودن خوانندگانی است که می‌خواهند تهیه‌کننده، آهنگساز، صدابردار، نوازنده، ترانه‌سرا و همه‌چی باشند!

نظر شما در مورد سند موسیقی چیست؟
با وجود نقایصی که در این سند وجود دارد، باید بگویم که اگر این سند در دوره مدیریت من در اداره کل موسیقی وزارت ارشاد به من داده می‌شد، می‌توانستم خیلی استفاده‌های مفیدی از آن بکنم، از جمله دخالت برخی دستگاه‌های دیگر در امور موسیقی که در این سند آن را حل و یک شورای راهبردی برای آن تعریف کرده‌است، به نظر می‌رسد با همه کاستی‌هایی که در این سند وجود دارد، اگر در مورد راهبرد‌هایی که آن شورا باید تدوین بکند، درست عمل کند می‌تواند به توسعه موسیقی بینجامد. اگر اراده آن در مدیران وجود داشته باشد، فکر می‌کنم این سند می‌تواند خیلی راهگشا باشد.

نظر شما