ورزش سه: پرسپولیس اسکواد بزرگی دارد، اما اصرار روی بازی گرفتن از نفرات ثابت در چند تورنمنت فشرده باعث رقم خوردن اتفاقات دیدار با پاختاکور خواهد شد.
در این هفته شاهد چند نتیجه عجیب در لیگ قهرمانان اروپا بودیم؛ اگرچه کارلو آنچلوتی اعتقادی به خستگی بدنی و فشار روی بازیکنان رئال ندارد، اما واقعیت غیرقابل کتمان است.
اصولا مقایسه پرسپولیس و کل تیمهای آسیایی (منهای الهلال) با فوتبال روز اروپا، قیاس معالفارق است. اما یکسری از اصول در همه جای جهان به یک شکل اجرا میشود و باید به آن مومن بود تا جام به ما ایمان بیاورد. شما نمیتوانید در عرض کمتر از چهار تا پنج روز، دو ترکیب را به میدان بفرستید که تقریبا اکثر بازیکنانش مشابه اند و همیشه هم موفق هم شوید.
اگر بخواهید با همان ترکیب و فشار لیگ داخلی وارد تورنمنت مهمی در خارج از کشور شوید، طبیعتا یک جای کار لنگ میزند. قصد ما مقایسه و این حرفها نیست؛ هرگز. اما هانسی فلیک با اینکه میدانست بارسا در پامپلونا شب سختی را برابر اوساسونا پیشرو دارد، دست به چند تغییر مهم زد. از نیمکتنشین کردن یامال و رافینیا تا بازی دادن به یک بازیکن هجده ساله (دومینگوئز) در خط دفاع و چند تغییر حساس دیگر. نتیجه منجر به نخستین شکست بارسا در لالیگا شد.
سرمربی آلمانی کاتالانها بعد از بازی صریحا عنوان کرد اگر به عقب باز گردیم؛ باز هم از سیستم چرخشی استفاده میکنم. نمیشود با یک ترکیب ثابت در کمتر از چهار روز دو بازی پر فشار را انجام داد و پیروز شد. شاید در کوتاه مدت جواب بدهد اما در بلند مدت سلسله اتفاقات متعددی از جمله مصدومیت پیش روی شماست.
*برای موفقیت نیمکت قوی میخواهید
شاید رئال را مثال برنید و بگویید چگونه هم قهرمان لالیگا شد و هم اروپا. بله مثال نقض فراوان است، اما نگاهی به سیاهه مصدومان بیاندازید. از رباط صلیبی تا دیگر مصدومیتهایی که در حرفهایترین باشگاههای جهان اجتنابناپذیر است. صحبت انسان است نه ربات. سرانجام یکجایی این فشار خودش را نشان میدهد.
*قمار گاریدو روی داربی
بازگردیم به پرسپولیس. گاردیو باید بین داربی حساس روز چهارشنبه و تقابل با پاختاکور در روز دوشنبه، یکی را انتخاب میکرد. اورونوف مصدوم بود، ایوب تنها برای ۲۰ دقیقه آمادگی بدنی داشت، عالیشاه در اواخر بازی دچار مصدومیت شد و با این وجود گاریدو تعویضهای هجومی انجام داد و دست آخر با ورود ایوب، لوکاس و مهری، مقدمات پیروزی را فراهم ساخت. پا پس نکشید، دفاع نکرد و به دنبال پیروزی بود. حتی نیم نگاهی کوچک و گذرا به دیدار با پاختاکور نداشت. شاید اگر از هواداران پرسپولیس نظرسنجی میکردند، تقریبا ۱۰۰ در ۱۰۰ آنها حاضر به برد دربی و تساوی مقابل پاختاکور بودند. پرسپولیس تنها ۳ روز فرصت برای تمرین داشت.
آنها با همان ترکیب دربی پا به میدان گذاشتند منهای مصدومیت عالیشاه که موجب شد خدابنده جانشینش شود و همچنین بازگشت ایوب و ذخیره شدن فرجی. از سوی دیگر چند بازیکن پرسپولیس در صحبتهای خودمانی با ما اذعان کردند؛ باران موجب شد تا چمن دو برابر حد معمول از ما انرژی بگیرد.
از طرف دیگر پاختاکور پس از دریافت گل در همان ثانیههای نخست، با همه توان جلو آمد و اگر وحید امیری و احمدزاده کمی خوش شانستر بودند گل دوم و سوم کار را تمام میکرد، اما خودمان را فریب ندهیم. از ۹۰ دقیقه، حدود ۶۰ دقیقه را ازبکها تیم برتر میدان بودند.
اصلیها خسته بودند، اصلیها تعویض شدند و متاسفانه جانشینان نتوانستد در آن زمین کارایی لازم را داشته باشند. فاصله پرسپولیس و گل دوم تعلل عجیب لوکاس بود که آن فرصت هم از بین رفت.
*بهانه بیبهانه
تکرار میکنیم، بحث چمن بیکیفیت، آسمان بارانی و دیگر موئلفههای تاثیرگذار و مطرح نیست. آنها تنها موجب نمایانتر شدن واقعیتهای موجود شدند. بازیکنان پرسپولیس همه توان خود را برای داربی گذاشتند و در فاصله چهارشنبه تا دوشنبه و همچنین خستگی سفر نمیشد معجزه کرد. همانگونه که رئال و اتلتی ابتدای هفته همه توان خود را در متروپولیتانو در کف چمن گذاشتند و هر دو در لیگقهرمانان ناباورانه مقابل رقبایشان تسلیم شدند.
در آنسو کاملا عکس، هانسی فلیک، تیم جنگنده و سیریناپذیری را برابر یانگ بویر به میدان فرستاد. شاید بپرسید چاره چیست؟ بله قطعا راهکاری وجود دارد، اما منوط به استفاده از بازیکنان ذخیره است.
*راهکار چیست!؟
اگر پرسپولیس به سعید صادقی و یاسین سلمانی و میلاد سرلک و لوکاس ژوائو، بهعنوان بازیکن ثابت بیشتر بازی بدهد، هم آنها در شرایط بازی قرار میگیرند و هم اصلیها فرصت استراحت پیدا میکنند.
فوتبالیستها از جنس پوست و گوشت و استخواناند، فوتبالیستها همانند ما انساناند. صحبت ماشین و ربات نیست. صحبت هم نوع است. نگاهی به وضعیت دیگر تیمهای اروپایی بیاندازید. بدون نیمکت قوی، بدون درایت کادر فنی، بدون زیرکی سرمربیها نمیشود در دو جبهه توامان موفق بود.
به امید استفاده بیشتر از بازیکنان ذخیره، پلن B و دست آخر داشتن چمنی که با بارش باران، تبدیل به مسلخ خودیها نشود. آن چمن شاید برای تیمهایی که فوتبال مستقیم و سانتر محور را انجام میدهند بد نباشد، اما آنچه پرسپولیس ارائه میدهد، رابطه مستقیم و تنگاتنگی با چمن دارد. مثال میخواهید؟ یک نمونه میگوییم و نقطه پایان را میگذاریم؛ پرسپولیس و الاهلی در جده.
نظر شما