به گزارش خبرگزاری ایمنا، انسان با هیجانات متعددی از جمله شادی، ناراحتی و خشم زاده میشود و هیجانات او در سیر زمان به تکامل میرسد، اما در میان تمام فرایندهای طی شده برای تکامل هیجانات، جای خالی آموزش مهارت کنترل هیجان به چشم میخورد و در آیندهای نه چندان دور، هیجانات رفتارهایی در پی خواهند داشت که عاقبت آنها غیرقابل پیشبینی و غیرقابل جبران است.
در این میان هیجان خشم یکی از اصلیترین هیجاناتی است که افراد آن را تجربه میکنند و بهرغم اینکه بسیاری افراد آن را هیجانی منفی میدانند، میتواند گاهی اوقات حتی منجر به نجات جان آنها شود، اما در بسیاری از جوامع امروز، شاهد بروز رفتارهایی هستیم که نشان از تکه مغفول مانده آموزش دارند و بلای جان آدمی شدهاند.
افزایش آمار نزاع و درگیری و جایگزین شدن گفتوگو با پرخاشگری، سادهترین مصادیق افزایش خشونت در جوامع به شمار میرود و نابرابریهای اجتماعی، شرایط اقتصادی بدون ثبات، موقعیت اجتماعی افراد، سن، جنسیت و شغل، ابتلاء به انواع بیماریهای جسمی و روحی روانی و نبود آموزشهای صحیح در راستای کنترل هیجانات، از جمله مواردی است که منجر به صعودی شدن روند افزایش خشونت در جوامع میشود.
خشونت یکی از اصلیترین آسیبهای جوامع به شمار میرود و در صورتی که خشونت و خشم در یک جامعه افزایش پیدا کند، به تبع میزان نزاع و درگیری بین افراد نیز افزایش خواهد یافت؛ در این میان خشونت بیانی مقدم بر سایر انواع خشونت است و گرچه خود از عوامل متعدد فردی، خانوادگی، و اجتماعی ناشی میشود، اما زمینهساز انواع خشونت فیزیکی است و سلامت روانی و امنیت جامعه را تهدید میکند.
خشونت تنها متأثر از خشم نیست
احسان کاظمی، دکترای روانشناسی، نویسنده، مترجم و مبدع آموزش شهروندی در ایران در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه انسان از بدو پیدایش از هیجانات کنونی برخوردار بوده است و خشونت، رفتار متأثر از هیجان است، اظهار کرد: نمیتوان عقده داشت که همیشه پرخاشگری و خشونت، رفتار متأثر از خشم باشد، چراکه گاهی اوقات ناشی از سایر هیجانات مانند ناراحتی، غم، اندوه یا نگرانی است.
وی با بیان اینکه هیجانی بودن جوامع نیز بر میزان بروز هیجانات افراد آن جامعه تأثیرگذار است، افزود: برخی افراد در جوامع هیجانی، کمترین سطح کنترل را بر هیجانات خود دارند و بلافاصله با تجربه یک هیجان، به سمت نشان دادن آن با رفتار میکنند یا علائمی مرتبط با هیجان خود را تجربه میکنند.
دکترای روانشناسی با اشاره به اینکه هنگامی که در یک جامعه آموزش به ویژه آموزش رفتاری در سیستم آموزشی یک جامعه وجود نداشته باشد، شاهد رفتارهای متأثر از هیجانات در آن جامعه خواهیم بود، تصریح کرد: نمیتوان با قاطعیت بیان کرد که خشونت ناشی از هیجانی به نام خشم است و سایر هیجانات نیز در تبدیل آنها به رفتار، به چشم میخورد.
هیجانات منتقل میشود
کاظمی ادامه داد: بسیاری از جنبههای زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و شغلی افراد تحت تأثیر اطلاعات، دادهها و اخباری است که از رسانه، در جامعه و در موقعیتهای مختلف شنیده میشود و افراد بدون درک و تحلیل صحیح دادهها، از خود هیجان نشان میدهند و به وضوح قابل مشاهده است در جوامعی که افراد آن اهل تحلیل کردن نیستند، اخبار به سرعت به شایعه تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه انسان نسبت به شایعات هیجان نشان میدهد و این هیجانات میتواند طیف گستردهای از رفتارها را به وجود آورد، گفت: در جوامع هیجانمدار، رفتارهای منطقی کمتر به چشم میخورد، چراکه چنین جوامعی، آموزشی برای تحلیل دادههای اطلاعاتی ندارند و در این جوامع آموزش مدیریت هیجان دیده نمیشود.
مبدع آموزش شهروندی در ایران با اشاره به اینکه رواج هیجان خشم میتواند ناشی از اضطراب، غم، ناراحتی و ناامیدی نیز باشد، اضافه کرد: هر رفتار حتی اگر در کوچکترین مقیاس انجام شود، تأثیرات فردی و اجتماعی خواهد داشت؛ هیجانات در جامعه منتقل میشوند و الگوسازی نیز میتواند هیجاناتی مانند خشم را در افراد نهادینه کند.
کاظمی با بیان اینکه با بیان اینکه دیدن فیلمها و تصاویر خشونتآمیز و شنیدن صداهای ناشی از خشونت برای افراد الگوسازی میکند، ادامه داد: هنگامی که قبح خشونت در یک جامعه از بین برود، افراد میآموزند که برای گرفتن حق خود از خشونت استفاده کنند و زوجین به جای گفتوگو به یکدیگر پرخاش خواهند کرد و این موارد تنها بخشی از تبعات نبود آموزش مهارت کنترل هیجانات در یک جامعه، انتقال هیجانات و الگوسازیها است.
خشم هیجانی منفی نیست
حسین روزبهانی، دکترای روانشناسی، عضو سازمان روانشناسی کشور و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به تعریف هیجان خشم و علل بروز آن اظهار کرد: خشم به عنوان یک هیجان اولیه سالم شناخته میشود و نمیتوان به طور کلی آن را هیجانی منفی در نظر گرفت، چراکه این هیجان در سیر روند تکامل انسان وجود داشته است و وجود خواهد داشت و افراد باید نسبت به شرایط مختلف، هیجانی مناسب با آن شرایط را تجربه کنند.
وی با اشاره به اینکه در صورتی یک هیجان منفی است که در شرایط نامناسب، نابهجا و به میزان کنترل نشده بروز کند و پرخاشگری، نحوه ابراز خشم است، افزود: یکی از شیوههای ناسازگارانه ابراز خشم به صورت مستقیم است که با پرخاشگری، گفتن ناسزا و آسیب زدن به فرد مقابل تعریف میشود، ابراز خشم میتواند به شیوه غیرمستقیم نیز باشد که ممکن است افراد در این شیوه با فرد مقابل به بحث کردن بپردازند، در غیاب او غیبت کنند یا حتی غر بزنند.
دکترای روانشناسی و عضو سازمان روانشناسی کشور با اشاره به اینکه ابراز خشم به شیوه مستقیم میتواند منجر به پرداخت دیه شود و ابراز این هیجان به روش غیرمستقیم منجر به فاصله گرفتن افراد از فرد خشمگین میشود، ادامه داد: روش سوم ابراز خشم ناسازگارانه، روش منفعل است که فرد خشمگین تمام هیجان خود را در خود فرومیبرد، این فرد مانند اتاقی از باروت است که میتواند با یک جرقه به انفجار برسد.
شناخت نشانهها، نخستین گام برای کنترل هیجانات است
روزبهانی با بیان اینکه ابراز خشم به صورت منفعل میتواند افسردگی یا ناراحتی را برای فرد به همراه داشته باشد، ادامه داد: افراد به منظور داشتن شیوه صحیح ابراز خشم در ابتدا باید صبوری پیشه کنند و پس از اینکه مقداری آرامش از دست رفته خود را بازیابی کردند، به دنبال شیوهای مناسب برای ابراز هیجان خود باشند؛ زمانی افراد قادر به کنترل کردن خشم خود هستند که در لحظات ابتدایی تجربه این احساس قرار میگیرند و به دنبال راهی برای کاهش خشم خود میگردند.
وی با اشاره به اینکه افراد به منظور کنترل خشم خود باید از نشانههای بروز این هیجان در خود مانند احساس گرما آشنایی داشته باشند، گفت: افراد هنگام تجربه یک هیجان، نشانههای رفتاری نیز از خود بروز میدهند، در واقع ممکن است افراد با تجربه احساس خشم رفتارهایی از خود نشان دهند که با اطلاع داشتن از آنها میتوانند زنگ خطرهای هیجان خود را احساس و نسبت به کنترل هیجان خود اقدام کنند.
دکترای روانشناسی و عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه باورهای نادرستی نیز در برخی افراد وجود دارد که منجر به از دست رفتن کنترل آنها روی هیجانات میشود، به عنوان مثال برخی افراد باور دارند که اگر در یک شرایط داد نزنند، دیگر افراد حق آنها را ضایع خواهند کرد، اضافه کرد: استفاده از تکنیک سه ثانیه، یکی از روشهایی است که افراد با استفاده از آن میتوانند هیجان خشم خود را کنترل کنند، برای این اقدام افراد باید اعداد را از عدد ۱۰۰۱ بشمارند تا تمرکز آنها روی عدد بازگردد، همچنین افراد میتوانند برای کنترل خشم خود از بیرون به شرایط ایجاد شده نگاه کنند، حواس خود را به فعالیتی دیگر پرت یا مکان را ترک کنند.
با توجه به اهمیت کاهش آسیبهای اجتماعی در جوامع، کنترل خشم و کاهش خشونت نیز از اهمیت بالایی برخوردار است که در نخستین گام، تقویت مهارتهای ارتباطی افراد و مهارت کنترل هیجانات باید مورد توجه قرار گیرد؛ با توجه به اینکه هیجانات در جوامع منتقل میشوند، اجتناب از برقراری ارتباط با افرادی که پرخاشگری دارند، رعایت ادب و احترام در برخوردها، تعریف مشکل مورد بحث و نزاع، آگاهی از موقعیتها و رفتارهایی که پرخاشگری را تحریک میکند و توقف بحث و ترک موقعیت از جمله مواردی است که باید به افراد آموزش داده شود.
ارتقای سلامت روانی یک جامعه نیز به طور کلی در کاهش آسیبهای اجتماعی آن جامعه تأثیرگذار است و در بخش آموزش و به ویژه در مدارس، ارتقای سواد و ارتباطات اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد تا مهارتهای کنترل خشم و خشونت در افراد نهادینه شود و در فرهنگ جامعه جای گیرد، همچنین حفظ و ارتقای سرمایههای اجتماعی، امید به زندگی و نشاط و محرومیتزدایی در یک جامعه از جمله دیگر مواردی است که میتواند عوامل زمینهساز خشونت را خنثی سازد.
نظر شما