به گزارش ایلنا، جواد نکونام میتوانست پایان شیرینتری را با استقلال رقم بزند اما با محاسبات غلط و اشتباهات استراتژیک نتوانست به این مهم دست یابد. او حالا در شرایطی باشگاه استقلال را ترک میکند که هیچ جامی به دست نیاورده است و کارنامهاش در این باشگاه به واسطه باختهای اخیر هرگز قابل دفاع نیست.
شاید اگر نکونام از خود زرنگی بیشتری به خرج میداد و بعد از اتفاقاتی که پیش از شروع فصل برایش رخ داد، از ادامه همکاری با این باشگاه عذرخواهی میکرد، خاطرات شیرینتری را به واسطه کسب رتبه دومی فصل قبل از خود به یادگار میگذاشت اما عملکرد بسیار ضعیف او در هفتههای اخیر هیچ جایی برای دفاع از آنچه او در دوران مربیگری در استقلال خلق کرده باقی نخواهد گذاشت و حالا او یک مربی شکست خورده است.
سرمربی سابق استقلال میتوانست با یک اقدام ماهرانه بعد از اینکه به زعم رئیس فدراسیون فوتبال حق تیمش در هفته آخر لیگ بیست و سوم به واسطه اشتباهات داوری پایمال شد و استقلال قهرمانی را مفت از دست داد، از سمتش کنارهگیری کند تا در فضایی محترمانهتر از این باشگاه کنار برود اما انتخاب نکونام این بود که بماند و از به اصطلاح فرصتهایی که در استقلال نصیبش شده استفاده کند درحالی که این شمشیر دو لبه فرصتها سرانجام دست خودش را زخمی کرد و هیچ عایدی از ادامه همکاری با استقلال برایش باقی نگذاشت.
اینکه نکونام براساس مشاوره چه افرادی تصمیم به ادامه همکاری با استقلال گرفت در شرایطی که فضای هواداری به سودش نبود و تصمیمگیران در باشگاه استقلال نیز برای ادامه همکاری با او مردد بودند، سؤالی است که خود باید پاسخگویش باشد اما از مردی که سالها سابقه بازی در لالیگا را در کارنامه دارد و دوران مربیگری نسبتاً موفقی را پیش از حضور در استقلال پشت سرگذاشت انتظار بود که دست کم در محاسبات خود دچار اشتباه نشود و در وقت و زمان مناسبی از استقلال برود اما نکونام بدون توجه به اینکه چه سرنوشتی میتواند در فصل جدید پیش رویش باشد، اصرار به ادامه کار با استقلال داشت که سرانجام نتیجه این همه پافشاری او شد موقعیتی که اکنون میبینیم!
نکونام بشدت محبوبیت و مقبولیت خود را در میان هواداران این باشگاه از دست داده و حتی پیشکسوتانی که تا دیروز او را حمایت میکردند نیز به صف منتقدانش پیوستهاند و فضا بشدت به ضررش است.
برآیندی که از نکونام پدید آمده بیشباهت به آنچه برای علیرضا منصوریان یا محمود فکری رقم خورد نیست؛ این دو مربی نیز در اسفبارترین شرایط ممکن استقلال را ترک کردند به گونهای که اکنون اگر این باشگاه در باتلاق نیز گرفتار شود کمترهوادار یا مدیری است که نام این دو مربی را به عنوان گزینه برای بازگشت زیر لب نجوا کند.
نکونام هم درست در همان موقعیت مربیان سابق است و بعید است تا سالیان متمادی دیگر در استقلال نامش برده شود، مگر اینکه او بتواند با کسب موفقیتهای تازه در دیگر تیمها دوباره برای خودش اعتبار تازهای ایجاد کند تا بعد از سالهای طولانی دوباره به یک گزینه برای بازگشت به استقلال تبدیل شود که با توجه به کارنامهای که او از خود به جا گذاشته بسیار دشوار است که به چند فرسخی نیمکت استقلال نیز برسد.
نکونام بیآنکه از گذشته مربیانی همچون منصوریان و فکری درس بگیرد، با ولعی دامنهدار به کار در این باشگاه اصرار کرد تا این سماجت سیاهترین کارنامه را برایش رقم بزند. شاید اگر نکونام پیش از فصل فضای میان خود و استقلال را عمیقتر درک میکرد و به این باور میرسید که برای گزینهای که نه میان هواداران جایگاه محکمی دارد ونه مدیران به طور قطعی تأییدش کردهاند جایی برای ماندن نیست، دست کم امروز ارج و قرب بیشتری در این باشگاه داشت اما سرمربی سابق استقلال روی تمام این واقعیتها چشم بست تا شاید معجزهوار اوضاع را تغییر دهد که در نهایت شکستی تاریخی نصیبش شد.
نظر شما