بین الملل تابناک: سایت تحلیلی عرب نیوز در مقاله ای با قلم «غسان چاربل» نوشت: تصاویری که از لبنان می آید دردناک، هولناک و وحشتناک است. اجساد از زیر آوار خارج می شوند و خانه ها سوخته یا رها شده اند. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
یک میلیون پناهنده – رکوردی جدید در تاریخ کشور لبنان. برخی در فضای باز در پایتخت می خوابند و برخی دیگر در ماشین های خود می خوابند زیرا جای دیگری برای رفتن پیدا نمی کنند. موشک ها بر سراسر کشور می بارند. بوی تعفن مرگ در هوا رسوخ می کند و با ترس و وحشت آمیخته می شود.
شهروند عادی لبنانی احساس می کند مورد ظلم و انزوا قرار گرفته و در ناامیدی زندگی می کند. وی کسی را ندارد که با او تماس بگیرد: هیچ رئیس جمهوری وجود ندارد که بتواند به آن مراجعه کند. فرمولی که بتواند آمریکاییها را برای مهار ماشین کشتار اسرائیل متقاعد کند، وجود ندارد. شهروندان نمی توانند با حزب الله که دارای زرادخانه موشک هایی هستند که برای بازدارندگی اسرائیل کافی است، تماس بگیرند.
برخی از مردم در مورد ده روزی که لبنان و پایه های آن را تکان داد، صحبت کرده اند. این دوره ده روزه با انفجار دستگاه های ارتباطی در 17 سپتامبر آغاز شد و با ترور «حسن نصر الله» رهبر حزب الله در روز جمعه پایان یافت. ترور حسن نصرالله برای «بنیامین نتانیاهو» کار آسانی نبود. او می داند که حسن نصرالله بازیکن شماره 1 لبنان و از چهره های برجسته در محور موسوم به مقاومت به رهبری ایران بود و ترور وی اهمیتی کمتر از ترورر قاسم سلیمانی نداشت.
خطرناکتر از هر موضوعی این موضوع است که نتانیاهو معتقد است ترور نصرالله برای ایجاد تغییر در موازنههایی که وی و قاسم سلیمانی تلاش کرده بودند در خاورمیانه ایجاد کنند، ضروری بود. گستردگی حملات به لبنان نشان می دهد که اسرائیل علیه مواضع محور مقاومت در منطقه کودتا کرده است. این یک کودتا علیه کل پروژه ایران در منطقه خاورمیانه است. برای «جو بایدن» و «کامالا هریس» این ادعا که ترور نصرالله «اقدامی برای ایجاد عدالت» بود قطعا آسان نبود.
تاریخ به ما کمک می کند تا خطرات زمان حال را درک کنیم. در سال 1982 «مناخیم بگین» نخست وزیر اسرائیل و «آریل شارون» وزیر دفاع (جنگ) او بود. با بازیکن شماره 1 لبنان در آن زمان صحبت کردیم: یاسر عرفات. از عرفات درباره تهدیدات اسرائیل پرسیدیم که وی پاسخ داد: «اگر شارون به اندازه کافی احمق است که به لبنان حمله کند، پس باید خود را برای پذیرش موج پناهجویان از شهرکها آماده کند». در آن زمان سازمان آزادیبخش فلسطین از موشک های کاتیوشا برای حمله به الجلیل استفاده می کرد و هدف خود را به جهان و اسرائیل یادآوری می کرد و می گفت تل آویو بدون دریافت حقوق فلسطینیان از امنیت برخوردار نخواهد بود. باید گفت زرادخانه «ساف» در مقایسه با زرادخانه حزب الله بسیار کوچک بود.
چند هفته بعد اسرائیل عملیات صلح برای الجلیل را آغاز کرد که شارون از آن برای محاصره بیروت استفاده کرد و با خروج عرفات و ترک لبنان توسط ساف به پایان رسید. اسرائیل معتقد بود که نمی تواند با مرزهای لبنان در شمال خود که به مرزهای فلسطین و اسرائیل تبدیل می شود، همزیستی کند.
وضعیت امروز متفاوت است. حزب الله «لبنانی» و اعضای آن لبنانی هستند، اما اسرائیل از «جبهه حمایتی» این حزب استفاده کرده و به این نتیجه رسیده است که مرزهایش با لبنان به مرزهای ایران و اسرائیل تبدیل شده است. دولت نتانیاهو بر این باور است که «یحیی سنوار» کاری را که حزب الله تهدید کرده بود انجام داده است و آن حمله به الجلیل است. بنابراین، اسرائیل تصمیم گرفت مرز ایران و اسرائیل را ناامن کند، شاید با این باور که هرگونه دخالت مستقیم ایران در نبرد منجر به رویارویی ایران و آمریکا می شود و تاسیسات هسته ای ایران را در لیست حمله قرار می دهد.
اما تصاویر از لبنان فاجعه آمیز است. کل کشور زیر آتش است. حملات و ترورها بی امان است. ماشین نظامی اسرائیل از یک کارزار بی رحمانه استفاده می کند. دو هفته پیش، برای هر ناظری غیرممکن بود تصاویری که امروز در حال انتشارهستند را پیش بینی کند. رابطه بین حزب الله و لبنان چگونه خواهد بود، به ویژه اگر آتش بس مستلزم اجرای مجدد قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل و ایفای نقش جدی ارتش در کنار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل باشد؟
حزب الله چگونه خود را بازسازی خواهد کرد، به ویژه نقش خود را در موازنه قدرت؟ شکل حزب الله بر لبنان، بازسازی نهادهای آن و احیای وحدت و موقعیت منطقه ای آن تأثیر خواهد گذاشت. در مورد وحدت عرصه ها چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ با پایان یافتن طوفان ایران چه نقشی در داخل و خارج لبنان خواهد داشت؟ اگر ایران موفق شود خود را از ناآرامی ها دور نگه دارد، از حضور روسیه استفاده کند و احتمالاً برخی از روابط عربی خود را اصلاح کند، چه نوع سوریه ای را شاهد خواهیم بود؟
نظر شما