شناسهٔ خبر: 68946669 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: راهبرد معاصر | لینک خبر

یادداشت احمد عبدالرحمان، تحلیلگر امور نظامی و راهبردی؛

پرچم جهاد نمی‌افتد، سیدالشهدای مقاومت لبنان

با دبیرکل شهید حزب الله عهد می‌بندیم، از راه مقاومت منحرف نخواهیم شد و هر چقدر ناملایمت‌ها بر سر راهمان باشد، میدان را ترک نکنیم. پرچم مقاومت بر زمین نخواهد افتاد، ما راهی را که با استخوان‌های پاکتان هموار گردیده و موشک‌های دشمن را درهم شکسته است، ادامه می‌دهیم.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ وقتی عصر جمعه اخباری مبنی بر حمله خائنانه صهیونیست‌ها به ضاحیه جنوبی در بیروت، پایتخت لبنان منتشر شد، قلبم به تپش افتاد و دست و پاهایم لرزید. با وجود اینکه منابع صهیونیستی در ابتدا وی را در فهرست افراد هدف قرار گرفته مطرح کردند، دلیل واضحی نمی دیدم سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله آنجا ظاهر شود. با وجود این، مطمئن بودم چنین حمله جنون آمیز و جنایتکارانه ای نمی تواند کسی غیر از سیدحسن را هدف قرار دهد.
 
وقتی رسانه های دشمن صهیونیستی نام شما را به عنوان هدف اصلی حمله جنایتکارانه منتشر کردند، فضا آکنده از خوف و رجا بود، تا اینکه حزب الله عصر روز شنبه اعلام کرد، سیدحسن نصرالله به شهدای بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست که قریب به 30 سال در راه آنان بود، در این مدت آنان را از پیروزی تا پیروزی رهبری کرد و جانشین سرور و سالار شهیدان مقاومت اسلامی شد. 
 

ای سید و سالار شهیدان مقاومت! به سوی خداوند متعال رهسپار می شوی تا روحت پس از سفری طولانی، ملال آور و پر زحمت، آکنده از تلاش، بخشش، فداکاری و مجاهدت در بهشت برین آرام گیرد


وی با مدیریت حزبی ایدئولوژیک بر مبنای مقاومت توانست به دستاوردهایی دست یابد که بسیاری از کشورها قادر به دستیابی به آن ها نبودند. دیگر از خنده های زیبای سیدمقاومت خبری نیست؛ همو که در برابر صهیونیست ها رجزخوانی می کرد و خط و نشان می کشید. چقدر غم انگیز بود لحظاتی که مجری شبکه المیادین خبر شهادت دبیرکل حزب الله را می خواند، لحن حزن انگیز و اشک هایش ما را به گریه انداخت و دل هایمان را سوزاند. امیدوار بودیم آنچه می شنویم فقط یک کابوس باشد یا خوابی تلخ و وقتی بیدار شدیم، دوباره سیدحسن نصرالله را بر صفحات تلویزیون در حال رجز خواندن برابر صهیونیست ها ببینیم.

 


امروز نمی‌خواهم درباره پیامدهای احتمالی یا تحولات مورد انتظار بنویسم، زیرا توان هیچ یک از اینها را ندارم و روحیه و شوق خود را از دست داده ام. فقط این حق بر گردنم هست تا علنی درباره شخصیت و خط مشی او بنویسم تا بخشی از دینم را به مقاومت و خط فکری سیدالشهدای لبنان ادا کنم.
 
ای سید و سالار شهیدان مقاومت! به سوی خداوند متعال رهسپار می شوی تا روحت پس از سفری طولانی، ملال آور و پر زحمت، آکنده از تلاش، بخشش، فداکاری و مجاهدت در بهشت برین آرام گیرد؛ جایی به دور از کینه توزان، مستکبران، تهمت زنان و نیرنگ خائنان.

 
سیدجان، امروز دنیای فانی و پر از نفرت و شر را به سوی خدا ترک می کنی؛ می روی جایی پر از خوبی، مهربانی و پاکی؛ جایی پر از عشق، شور و صفا؛ جایی که عزیزانی که پیش از تو شهید شدند، انتظارت را می کشند؛ آنجا پسرت هادی را که در راه بیت المقدس و فلسطین به شهادت رسید، می بینی. این افتخار بزرگ را به تو تبریک می گویم، گذر از عالم گِل به بهشت ​​را تبریک می گویم؛ جایی که محل مصاحبت و مجالست با انبیای الهی، شهدا، ابرار، نیکان و راستگویان است.


سیدجان! نزد اباعبدالله الحسین (ع) سیدالشهدا می روی که در کربلا عطشان ذبح شد؛ همان عشق جاویدان ما که به دست شقی ترین اشقیا خائنانه به شهادت رسید. با تو عهد می بندیم، از راه مقاومت منحرف نخواهیم شد و هر چقدر ناملایمت ها بر سر راهمان باشد، میدان را ترک نکنیم. پرچم مقاومت بر زمین نخواهد افتاد، ما راهی را که با استخوان های پاک شما هموار گردیده و موشک های دشمن را درهم شکسته است، ادامه می دهیم؛ ماشین های کشتار دشمن صهیونیستی و شیپورچیان تبلیغاتی شان ما را به وحشت نمی اندازند و مضطرب نخواهد کرد.