شناسهٔ خبر: 68920714 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

سعید سیفی در گفتگو با خبرآنلاین مطرح کرد:

۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد

شهادت سید حسن نصرالله به احتمال قوی باعث تقویت حس همبستگی و انسجام میان گروه‌های مختلف مقاومت در منطقه شود. حزب‌الله به‌عنوان نماد مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود و ترور رهبر آن می‌تواند به افزایش احساسات ضد رژیم صهیونیستی در لبنان، فلسطین، و حتی در بخش‌هایی از جهان عرب و اسلام منجر شود. این اقدام ممکن است کشورهای عربی را نیز تحت فشار بیشتری برای موضع‌گیری علیه رژیم صهیونیستی قرار دهد.

صاحب‌خبر -

جوادمرشدی: در ۴۸ ساعته گذشته و پس از حمله وحشیانه و کم‌نظیر رژیم صهیونیستی به ضاحیه در بیروت لبنان و شهادت دبیرکل حزب الله " سید حسن نصرالله "همه توجه‌ها به این موضوع و آینده حزب الله و جبهه مقاومت جلب شده است. در حدی که وقتی رسانه‌ها، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را مرور می‌کنیم، با خبرها و تحلیل‌های مختلفی درباره سید مقاومت ، حزب الله و آینده آن روبرو می‌شویم.

اما عمده سوالات و تحلیل‌ها درباره آینده حزب‌ الله بعد از شهادت سید مقاومت و رسیدن به پاسخ یک سوال اصلی و مهم مبنی بر اینکه، آیا حزب الله بعد از شهادت سید حسن نصرالله، قویتر می‌شود یا ضعیفتر و چه آینده‌ای در انتظار جبهه مقاومت است.همچنین اینکه چرا رژیم صهیونیستی به دنبال ترور ایشان بود و در نهایت اینکه این شهادت چه پیامدهایی را به همراه خواهد داشت موضوعاتی بود که با سعید سیفی در میان گذاشتیم.

این کارشناس مسائل بین‌الملل به "خبرآنلاین"می گوید نه تنها ماهیت، ساختار و تجارب تاریخی گذشته حزب‌الله و جبهه مقاومت، حکایت از تقویت آنها پس از  شهادت سید حسن نصرالله دارد، حتی مبانی نظری آمریکایی و غربی نیز این واقعیت را اثبات می‌کند که آینده، آنطور که نتانیاهو و صهیونیست‌ها می‌خواهند، پیش نخواهد رفت.

مشروح این گفتگو را بخوانید:

قبل از اینکه به دلایل تلاش صهیونیست‌ها برای ترور دبیر کل حزب الله لبنان بپردازیم، قدری در خصوص خود نصرالله توضیح دهید و اصلا چه شد که سید حسن نصرالله تبدیل به یک چهره کلیدی و موثر در جبهه مقاومت و حزب الله شد؟

 بنظر من دلایل متعددی بر این موضوع دلالت دارد،اول اینکه ایشان رهبری کاریزماتیک و استراتژیک بود. نصرالله به عنوان یک رهبر کاریزماتیک توانسته بود حمایت گسترده‌ای در میان اعضای حزب‌الله و جامعه شیعه لبنان جلب کند. او نه تنها با خطابه‌های پرشور و موثرش، بلکه با توانایی‌های استراتژیک و مهارت‌های سیاسی خود نیز توانسته بود حزب‌الله را به یکی از قوی‌ترین بازیگران نظامی و سیاسی لبنان و منطقه تبدیل کند. ارتباط نزدیک وی با جامعه و مردم لبنان و تلاش‌هایش برای ارائه خدمات اجتماعی و رفاهی به این جامعه نیز نقش مهمی در محبوبیت او داشت.وی در بیش از سه دهه گذشته به دلیل اظهارات و اقدامات مختلف و قابل توجه، تبدیل به رهبری با کاریزمای قابل توجه، هوش و درایت مثال زدنی شد و همین موضوع نیز افزایش محبوبیت وی را به همراه داشت.

تقویت محور مقاومت: دلیل دوم افزایش جایگاه و محبوبیت سید حسن نصرالله، نقش وی در تقویت محور مقاومت بود.نصرالله در تثبیت و گسترش محور مقاومت که شامل فلسطین، یمن، سوریه، عراق، ایران، لبنان و سایر گروه‌های مقاومت می‌شود، نقشی محوری داشته است. او توانسته است حزب‌الله را به عنوان یک نیروی نظامی و سیاسی قوی در مقابله با رژیم صهیونیستی و نقش‌آفرینی در جنگ‌های منطقه‌ای، به ویژه در سوریه و لبنان، تثبیت کند. البته حمایت ایران از حزب‌الله و هماهنگی نزدیک با تهران در سیاست‌های منطقه‌ای، موقعیت نصرالله را به عنوان یک بازیگر مهم در تحولات خاورمیانه تقویت کرده است. در کل، سید مقاومت توانست زنجیره مقاومت در منطقه را تقویت کند که این موضوع به یکی از دلایل محبوبیت وی تبدیل شد.

۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد

مبارزه با رژیم صهیونیستی: دلیل سوم تبدیل شدن نصرالله به یک چهره برجسته، موفقیت وی در مبارزه با رژیم صهیونیستی بود.یکی از دلایل عمده برجستگی نصرالله، موفقیت‌های حزب‌الله در مقابله با رژیم صهیونیستی بوده است. نبردهای مختلف حزب‌الله با رژیم رژیم صهیونیستی، به ویژه جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶، نشان داد که حزب‌الله تحت رهبری نصرالله توانسته است به عنوان یک نیروی مقاومتی موثر در برابر ارتش رژیم رژیم صهیونیستی عمل کند. این جنگ منجر به تقویت جایگاه حزب‌الله در داخل لبنان و میان متحدان منطقه‌ای و همچنین افزایش محبوبیتش بین مردم شد.

به موازات این جریان و مقابله با رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از دلایل محبوبیت سید حسن نصرالله این بود که، اقدامات وی، تابوی شکست ناپذیری رژیم اسراییل را در جنگ‌ها و بحران‌های مختلف فرو ریخت و این اقدام وی با توجه به تنفری که مردم منطقه از صهیونیست‌ها و جنایت‌هایش داشتند، از طرفی باعث تقویت روحیه و قدرت جبهه مقاومت و از طرف دیگه باعث افزایش محبوبیت وی در میان مردم لبنان، فلسطین، منطقه و جبهه مقاومت شد.

حمایت های مردمی: دلیل چهارم جایگاه ویژه نصرالله، حمایت‌های مردمی از وی بود.یکی از عناصر مهم موفقیت نصرالله، حمایت گسترده مردمی از وی و حزب‌الله در لبنان و حتی در سراسر جهان عرب بوده است. نصرالله به عنوان یک رهبر مذهبی و ملی‌گرا توانسته بود وفاداری جامعه شیعه لبنان و حتی گروه‌های غیراسلامی را به دست آورد. خدمات اجتماعی و بهداشتی حزب‌الله در جنوب لبنان و دیگر مناطق تحت کنترل این گروه نیز نقش مهمی در محبوبیت نصرالله داشته است. شما در رسانه‌ها تصاویر مختلفی را از جوانان و دختران و پسران نسل جدید لبنانی دیدید که چگونه به سید شهید عشق می‌ورزیدند.

توانایی در مدیریت بحران ها: دلیل پنجمی که باعث افزایش جایگاه نصرالله شد توانایی وی در مدیریت بحران‌ها بود.در طول دوران رهبری نصرالله، لبنان و منطقه با بحران‌های مختلفی روبرو بوده‌اند، از جنگ‌های داخلی تا تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی. نصرالله توانسته است حزب‌الله را در این بحران‌ها هدایت کند و حتی در مواجهه با فشارهای داخلی و خارجی، مواضع این گروه را تقویت کند. به عنوان مثال، نقش حزب‌الله در جنگ داخلی سوریه و حمایت از حکومت بشار اسد در کنار سایر نیروهای منطقه‌ای، به تقویت جایگاه نصرالله به عنوان یک رهبر بحران‌مدار باکیاست و با درایت و موفق منجر شد.

شخصیت مذهبی و ایدئولوژیک: دلیل ششم نیز شخصیت مذهبی و ایدئولوژیکی بود که نصرالله داشت.سید حسن نصرالله نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی بلکه به عنوان یک شخصیت مذهبی و ایدئولوژیک نیز شناخته می‌شد. او به عنوان یک روحانی شیعه که پیوندهای نزدیکی با نهادهای مذهبی در کشورهای مختلف مثل  ایران و عراق داشت، توانسته بود از حمایت ایدئولوژیک و مذهبی این کشورها بهره‌مند شود و حزب‌الله را به عنوان یک نیروی مذهبی و مقاومت ارتقاء دهد.

در کل به نظر من، برجستگی شخصیت سید حسن نصرالله به ترکیبی از مهارت‌های رهبری، حمایت مردمی، موفقیت‌های نظامی و هماهنگی با متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی برمی‌گردد. او از طرفی توانست حزب‌الله را به یک نیروی قدرتمند در صحنه داخلی لبنان و منطقه تبدیل کند و از طرف دیگر خودش را به عنوان یکی از چهره‌های کلیدی جبهه مقاومت در خاورمیانه مطرح نماید که کارشناسان و تحلیلگران در بررسی شخصیت وی باید به هر دو بخش توجه کنند.

۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد

با شناخت بیشتر سید حسن نصرالله، بفرمایید مهمترین دلایلی که باعث شد رژیم صهیونیستی در دهه‌های اخیر به‌دنبال ترور سید حسن نصرالله باشد، چه بوده؟

 این موضوع نیز به دلایل مختلفی که می‌توان آن‌ها را در چارچوب‌های سیاسی، نظامی، امنیتی، و روانی بررسی کرد، برمیگردد.

این دلایل کدامند؟

دلیل اول، دستاوردسازی است.حدود یک سال از ۷ سپتامبر معروف میگذره و علیرغم جنایت‌های فراوان، رژیم صهیونیستی هنوز به هیچ دستاورد قابل توجهی نرسیده و نتانیاهو ترور نصرالله و فرماندهان حزب الله و مقاومت را در قالب دستاوردسازی پیگیری می‌کرد.

نقش محوری سید حسن نصرالله در حزب الله : دلیل دوم، نقش محوری نصرالله در حزب‌الله به‌عنوان یک رهبر کاریزماتیک بود.سید حسن نصرالله به‌عنوان یک رهبر کاریزماتیک، نقشی کلیدی در رهبری و هدایت حزب‌الله ایفا می‌کرد و همه می‌دانستند که نصرالله به‌عنوان مغز متفکر و استراتژیست حزب‌الله، در تصمیم‌گیری‌های نظامی و سیاسی نقشی محوری دارد و صهیونیست ها فکر میکردند حذف او می‌تواند باعث اختلال در ساختار فرماندهی حزب‌الله شود.

حزب الله تهدیدی برای اسرائیل است: سومین دلیل این بود که حزب‌الله یک تهدید نظامی مستقیم برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شد.حزب‌الله در دهه‌های گذشته به‌ویژه پس از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ به یکی از بزرگترین تهدیدهای نظامی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این گروه نه تنها به‌طور مداوم به تجهیز تسلیحاتی خود ادامه می‌داد، بلکه با داشتن هزاران موشک و راکت، تهدیدی مستقیم برای امنیت رژیم صهیونیستی به‌شمار می‌آید. از طرف دیگر و با توجه به اینکه حزب‌الله بارها از خاک لبنان برای انجام حملات علیه رژیم صهیونیستی استفاده کرده بود، رژیم صهیونیستی ترور نصرالله را به‌عنوان راهی برای کاهش تهدیدها و خطر درگیری‌های مرزی و ایجاد آرامش نسبی در مرزهای خود می‌دانست.

نقش نصرالله در محور مقاومت: دلیل چهارم، نقش نصرالله در محور مقاومت بود.نصرالله و حزب‌الله به‌عنوان بخش مهمی از محور مقاومت در منطقه که روابط نزدیکی با ایران و سوریه و یمن و عراق و همه کشورها و گروه های مقاومت داشتند همواره یک تهدید برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شد. رژیم صهیونیستی فکر می‌کرد با ترور نصرالله، محور مقاومت را تضعیف می‌کند.

ترور، ابزار فشار روانی صهیونیست ها: دلیل پنجم به ماهیت و رویکرد رژیم صهیونیستی برمیگردد که همواره ترور را به‌عنوان ابزار فشار روانی و حذف مخالفان مورد استفاده قرار میده. رژیم صهیونیستی با ترور رهبران حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت تلاش می‌کند تا قدرت روانی خود را به نمایش بگذارد و این پیام را منتقل کند که هیچ رهبر مخالفی در امان نیست.

ماهیت و سیاست های رژیم صهیونیستی: دلیل ششم نیز به ماهیت و سیاست‌هایی که این رژیم صهیونیستی همواره پیگیری میکند برمیگردد و آن سیاست پیش‌دستانه رژیم است. رژیم صهیونیستی همواره سیاستی پیش‌دستانه در برابر تهدیدات منطقه‌ای اتخاذ کرده است. این سیاست بر اساس این ایده است که باید پیش از تبدیل شدن تهدید به یک خطر جدی، آن را خنثی کرد. حزب‌الله، به‌ویژه با توجه به توان موشکی خود، به‌عنوان یک تهدید روزافزون برای امنیت رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. ترور نصرالله نیز به‌عنوان بخشی از سیاست پیش‌دستانه رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از افزایش بیشتر قدرت حزب‌الله و جلوگیری از جنگ‌های آینده محسوب می‌شود.

تلاش برای بی ثبات کردن ساختار رهبری حزب الله: دلیل هفتم به تلاش رژیم صهیونیستی برای بی‌ثبات کردن ساختار رهبری حزب‌الله برمیگرده. حزب‌الله یک سازمان منسجم و متشکل است که بر مبنای ساختارهای قوی نظامی و سیاسی فعالیت می‌کند. یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از ترور نصرالله، ایجاد بی‌ثباتی و شکاف در ساختار رهبری حزب‌الله است. اگرچه حزب‌الله معمولاً برای جانشینی رهبرانش آماده است، اما رژیم صهیونیستی این تصور را دارد که حذف نصرالله به‌عنوان رهبر اصلی، می‌تواند روند جانشینی را مختل کند و به کاهش قدرت این گروه منجر شود.

 با توجه به توضیحاتی که خدمت شما عرض کردم، اینطور به نظر می آید، ترور سید حسن نصرالله از دید رژیم صهیونیستی علاوه بر دستاوردسازی برای نتانیاهو، به‌عنوان یک استراتژی برای تضعیف حزب‌الله و کاهش نفوذ و قدرت مقاومت به صورت عام و حزب الله به صورت خاص در منطقه، پیگیری شده است.

سوال مهمی که الان در میان محافل سیاسی در داخل و خارج و تقریبا همه دنیا مطرح است، آینده حزب الله و مقاومت پس از شهادت سید حسن نصرالله است. آیا ترور سید حسن نصرالله منجر به تضعیف حزب‌الله و مقاومت خواهد شد؟

پاسخ این سوال از چند زاویه قابل بررسی است که جمع بندی همه موارد، پاسخ به این سوال را به صورت شفاف مشخص می‌کند. به نظر من برای پاسخ به این سوال باید از ۴ زاویه به این موضوع و در واقع ماهیت، ویژگی‌های و ساختار سازمانی حزب الله لبنان، توجه کرد.

۱.  تجارب تاریخی حزب الله: تجارب تاریخی نشان داده که حزب الله سازمانی قائم به فرد نیست و هر وقت رهبران ارشد این سازمان ترور و به شهادت رسیدند، شاید به مدت کوتاهی این سازمان درگیر مسائلی شود که طبیعت دوران انتقال در هر سازمانی محسوب می‌شود اما در بلند مدت باعث تقویت و قوی‌تر شدن این جریان شده است و در تغییر دو دبیر کلی قبلی این سازمان نیز این ادعا اثبات شده است. به عنوان مثال هر شخصی شرایط حزب الله در زمان شهادت عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله را با شرایط امروز آن مقایسه کند، حتما تایید می‌کند که حزب الله موقعیت و قدرتی چند برابری نسبت به آن دوران پیدا کرده است.

۲.  ماهیت و شرایط سازمان‌های و جریان‌های ایدئولوژی محور: تقریبا همه کارشناسان این موضوع را تایید می‌کنند که جریان‌ها و گروه‌هایی که ایدئولوژی محور هستند و برای آن ایدئولوژی خون و شهید و هزینه های زیادی دادند، ترور و شهادت فرماندهانشان باعث قدرتمندتر شدن و افزایش پشتوانه مردمی آنها می‌شود و در تاریخ حزب الله نیز این واقعیت کاملا مشخص است.

۳.  ساختار سازمانی حزب‌الله: حزب‌الله یک گروه نظامی و سیاسی با ساختار سازمانی قوی است که به یک فرد خاص وابسته نیست. این سازمان، از رهبران مختلف و منابع مالی و نظامی پایداری برخوردار است که توانسته‌اند در طول دهه‌ها، مقاومت را حفظ و حتی تقویت کنند. شهادت رهبران قبلی حزب‌الله مانند سید عباس موسوی و عماد مغنیه نشان داده که این سازمان توانایی ادامه فعالیت و حتی تقویت خود پس از این دست اقدامات را دارد.

۴.  جایگزین‌پروری در حزب الله: حزب‌الله معمولاً برای جایگزینی رهبران خود برنامه‌ریزی می‌کند و افراد دیگر در صف جانشینی رهبر قرار دارند. با شهادت نصرالله، مطمئن باشید جانشین وی احتمالاً با تکیه بر حمایت گسترده مردمی و ساختار قوی سازمانی حزب‌الله، رهبری را به‌سرعت در دست خواهد گرفت. در حال حاضر اینگونه مطرح می‌شود که صهیونیست‌ها بسیاری از فرماندهان ارشد حزب الله را ترور و به شهادت رسانده است اما نکته اینجاست که حزب الله با علم به خوی درندگی این رژیم و پیش‌بینی همه شرایط، نه تنها اقدامات لازم را برای جانشین پروری انجام داده بلکه متوجه این موضوع نیز بوده و افرادی را به صورت مخفی نیز برای این دوره مهم انتقالی مدنظر داشته و دارد.

بنابراین، شهادت سید حسن نصرالله ممکن است باعث تغییراتی در حزب الله در کوتاه‌مدت شود، اما به احتمال قوی باعث تضعیف مقاومت حزب‌الله و جبهه مقاومت نخواهد شد، بلکه می‌تواند به تقویت آن در درازمدت منجر شود.

کارشناسان مختلفی ادعای شما را تایید و مدعی شدند ترور و شهادت سید حسن نصرالله در بلند مدت باعث تقویت و قدرت بیشتر حزب الله خواهد شد و دلایلی را نیز مثل شما برای اثبات این ادعای خود مطرح کردند. اما در مقابل دشمنان حزب الله و مقاومت مثل آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها معتقدند الان شرایط متفاوت است و شهادت نصرالله تضعیف مقاومت را به همراه خواهد داشت. پاسخ شما چیست؟ آیا دلایل علمی و نظری دارید که بتواند ادعای تقویت حزب الله بعد از سید حسن نصرالله را اثبات کند؟

من زیاد با این موضوع موافق نیستم زیرا هیچکدام از مواردی که به عنوان دلایل قدرتمندتر شدن حزب الله بعد از ترور و شهادت رهبرانش، مطرح کردم، دستخوش تغییر نشده است اما با اینحال برای اینکه به روش دیگری اثبات کنیم که ادعای ما یعنی تقویت حزب الله و مقاومت بعد از شهادت سید حسن نصرالله، درست است و محقق خواهد شد، اجازه بدید من با ادبیات خود آمریکایی‌ها و غربی‌ها و از نگاه مبانی نظری خودشان به سوال شما و اثبات نظر خودم، بپردازم.

ما نظریه‌ها و مبانی نظری مختلفی در علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، و روابط بین‌الملل داریم که به پدیده‌های مقاومت، تروریسم دولتی و حرکت‌های اجتماعی و سازمان‌های نظامی-سیاسی اشاره دارند. من در ادامه به توضیح برخی از این نظریه‌ها می‌پردازم که نظر و تحلیل من و بسیاری از کارشناسان را که معتقد تقویت مقاومت بعد از شهادت سید مقاومت هستند را اثبات می‌کند.

نظریه کاریزما و جایگزینی رهبری (Charismatic Leadership and Succession): در ابتدا از نگاه نظریه کاریزما و جایگزینی رهبری به موضوع نگاه کنیم. ماکس وبر در نظریه‌های خود پیرامون مشروعیت و کاریزما، به اهمیت رهبران کاریزماتیک در جنبش‌های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. وبر همچنین تأکید می‌کند که سازمان‌هایی که بر پایه‌ی ایدئولوژی و ساختارهای نهادی مستحکم بنا شده‌اند، می‌توانند از انتقال رهبری پس از مرگ یا ترور یک رهبر کاریزماتیک نیز گذر کنند. در مورد حزب‌الله، گرچه سید حسن نصرالله به‌عنوان یک رهبر کاریزماتیک نقش مهمی ایفا می‌کند، اما حزب‌الله به دلیل ساختار منظم و ایدئولوژیک، توانایی جایگزینی رهبری بدون از دست دادن انسجام سازمانی و اهداف ایدئولوژیک را دارد.

نظریه بازگشت خشونت (Blowback Theory): بر بستر نظریه نظریه بازگشت خشونت نیز موضوع مورد بحث را تحلیل و اثبات کرد. این نظریه که در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل مطرح می‌شود، بیان می‌کند که اقدامات خشونت‌آمیز و سرکوبگرانه علیه گروه‌های مخالف، به‌جای کنترل و تضعیف آن‌ها، ممکن است منجر به پیامدهای ناخواسته و افزایش مقاومت آن‌ها شود. در واقع، خشونت بیش از حد یا ترور رهبران این گروه‌ها به افزایش حمایت مردمی و مشروعیت آن‌ها در بین هوادارانشان منجر می‌شود. حزب‌الله لبنان در گذشته نیز با ترور رهبرانش مواجه شده و در هر بار نه‌تنها تضعیف نشده، بلکه توانسته است حمایت‌های گسترده‌تری را جذب کند.

نظریه جنبش‌های اجتماعی (Social Movement Theory): نظریه جنبش‌های اجتماعی نیز به روشنی ادعای ما را اثبات می‌کند. این نظریه میگوید، جنبش‌های اجتماعی که دارای پایگاه مردمی و ایدئولوژیک قوی هستند، می‌توانند از ترور یا سرکوب رهبرانشان برای تقویت خود استفاده کنند. در این چارچوب، شهادت رهبران می‌تواند به نمادی برای مقاومت تبدیل شود و انگیزه‌های جدیدی برای بسیج نیروهای جدید و حفظ پایداری ایجاد کند. در خصوص حزب‌الله، ساختار اجتماعی و فرهنگی شیعیان لبنان که مبتنی بر مفهوم «شهادت‌طلبی» است، می‌تواند شهادت سید حسن نصرالله را به‌عنوان یک نقطه قوت و انگیزه برای ادامه راه و تقویت جنبش معرفی کند.

نظریه تضاد (Conflict Theory): اما از بعد جامعه شناسی و نظریه تضاد. نظریه تضاد در جامعه‌شناسی که پایه‌های آن از نظریه‌های کارل مارکس شکل گرفته است، معتقد است که تضاد و تنش‌های بین گروه‌های اجتماعی منجر به تحولات اجتماعی و افزایش توان گروه‌های تحت فشار می‌شود. این نظریه بیان می‌کند که حذف رهبران گروه‌های مقاومتی نه‌تنها نمی‌تواند جنبش‌ها را متوقف کند، بلکه به شدت تضادها افزوده و می‌تواند به تقویت آن‌ها منجر شود. در این چارچوب، فشارهای رژیم صهیونیستی بر حزب‌الله، حتی در صورت حذف رهبران کاریزماتیک، به احتمال زیاد منجر به واکنش‌های شدیدتر و انسجام بیشتر در میان اعضا و هواداران این گروه خواهد شد.

نظریه سرمایه اجتماعی (Social Capital Theory): نظریه سرمایه اجتماعی نیز ادعای  ما را اثبات می‌کند. حزب‌الله لبنان دارای شبکه‌های گسترده‌ای از سرمایه اجتماعی است که شامل پیوندهای ایدئولوژیک، اجتماعی، و اقتصادی با بخش‌های مختلف جامعه لبنان و منطقه است. نظریه سرمایه اجتماعی تأکید می‌کند که سازمان‌ها و گروه‌هایی که دارای شبکه‌های قوی اجتماعی هستند، حتی در صورت از دست دادن رهبری اصلی خود نیز می‌توانند به فعالیت ادامه دهند و حتی قدرت بیشتری پیدا کنند. حزب‌الله از این نظر، به‌دلیل پیوندهای عمیق با جامعه شیعه لبنان و حمایت منطقه‌ای از سوی ایران، به‌طور بالقوه می‌تواند پس از شهادت نصرالله همچنان قوی بماند.

نظریه مقاومت (Resistance Theory): مهمتر از همه، نظریه مقاومت است. نظریه مقاومت بر این اساس است که فشارهای خارجی و اقدامات خشونت‌آمیز علیه گروه‌های مقاومت یا اقلیت‌های تحت ستم معمولاً منجر به افزایش انسجام داخلی و تقویت هویت جمعی آن‌ها می‌شود. در این چارچوب، ترور رهبران مقاومت اغلب به‌جای تضعیف، موجب تقویت حرکت‌های مقاومتی می‌شود، زیرا اعضا و حامیان چنین گروه‌هایی همدلی و همبستگی بیشتری با اهداف مقاومت پیدا می‌کنند و در مقابل دشمن که در این مورد، رژیم صهیونیستی می‌باشد، بسیج می‌شوند. این مسأله در مورد گروه‌هایی مانند حزب‌الله که ریشه‌های ایدئولوژیک و مردمی دارند، بسیار پررنگ‌تر است.

در نهایت بر اساس ۴ دلیلی که مطرح کردم و بررسی ۶ تئوری و نظریه در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی، شهادت سید حسن نصرالله به احتمال قوی باعث تضعیف حزب‌الله و جبهه مقاومت نخواهد شد، بلکه می‌تواند باعث افزایش همبستگی داخلی و حمایت خارجی از این سازمان شود. با توجه به ساختار نهادی حزب‌الله، جایگاه نصرالله در این گروه کاریزماتیک است، اما سازمان از نظر ساختاری و ایدئولوژیک نیز به‌اندازه‌ای قوی است که بتواند در غیاب رهبری فردی همچنان به حیات و مقاومت ادامه دهد.

شرایط بعد از شهادت سید حسن نصرالله نیز به خوبی، نتیجه‌گیری ما را اثبات می‌کند زیرا همانطور که در جریان هستید، مقاومت با شدت بیشتر به عملیات‌های خود علیه رژیم صهیونیستی ادامه داده، مقامات بسیاری از کشورها، گروه‌ها، جریان‌ها و شخصیت‌های مختلف سیاسی و بین‌المللی، حمایت و همراهی بیش از پیش خود با حزب الله را رسما اعلام کردند و حزب الله در حال تکرار تجربه قبلی خود در انتقال دبیر کلی است با این تفاوت که حزب الله و مقاومت نسبت به گذشته هم تجارب بیشتری دارند هم قدرت و همراهان و حامیان بیشتری را کنار خود دارند.

۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد

با همه این توضیحات، نتایج و پیامدهای شهادت سید حسن نصرالله را چگونه ارزیابی می کنید؟

 ترور و شهادت سید حسن نصرالله، به‌طور بالقوه پیامدهای گسترده و پیچیده‌ای برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت و این اقدام نه‌تنها تأثیرات سیاسی و نظامی بلکه تأثیرات روانی و منطقه‌ای نیز به دنبال خواهد داشت.

اول از همه، ترور رهبر حزب‌الله، به احتمال بسیار بالا منجر به تشدید درگیری‌های نظامی میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله خواهد شد. حزب‌الله هنوز هم از توانایی‌های نظامی قابل‌توجهی برخوردار است و می‌تواند با حملات موشکی و چریکی به رژیم صهیونیستی مشکلات قابل توجهی برای این رژیم ایجاد کند. همچنین، این احتمال وجود دارد که گروه‌های دیگر منطقه‌ای نیز وارد درگیری شوند و رژیم صهیونیستی را از ابعاد بیشتری درگیر کنند.

از طرف دیگر، شهادت سید حسن نصرالله به احتمال قوی باعث تقویت حس همبستگی و انسجام میان گروه‌های مختلف مقاومت در منطقه شود. حزب‌الله به‌عنوان نماد مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود و ترور رهبر آن می‌تواند به افزایش احساسات ضد رژیم صهیونیستی در لبنان، فلسطین، و حتی در بخش‌هایی از جهان عرب و اسلام منجر شود. این اقدام ممکن است کشورهای عربی را نیز تحت فشار بیشتری برای موضع‌گیری علیه رژیم صهیونیستی قرار دهد.

سومین پیامد، تقویت محبوبیت و مشروعیت حزب‌الله خواهد بود. تاریخ نشان داده است که ترور رهبران حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت، اغلب به تقویت این گروه‌ها منجر شده است. به‌عنوان مثال، پس از ترور رهبران قبلی حزب‌الله نظیر سید عباس موسوی، این گروه نه‌تنها ضعیف نشد، بلکه به یک نیروی نظامی و سیاسی قوی‌تر در لبنان تبدیل شد. به همین ترتیب، شهادت سید حسن نصرالله ممکن است منجر به افزایش محبوبیت حزب‌الله و جذب نیروهای جدید شود. نصرالله به‌عنوان یک رهبر کاریزماتیک و نمادین در مقاومت منطقه‌ای شناخته می‌شد و شهادت او این نماد را تقویت خواهد کرد.

تضعیف اعتبار و مشروعیت رژیم صهیونیستی در سطح منطقه‌ای و جهانی را می‌توان به عنوان چهارمین پیامد شهادت نصرالله دانست. ترور رهبران سیاسی یا نظامی از سوی رژیم صهیونیستی می‌تواند در صحنه جهانی به افزایش انتقادها علیه این رژیم منجر شود. چنین اقدامی به احتمال زیاد به صورت آشکار و پنهان، رژیم صهیونیستی را در معرض محکومیت‌های بین‌المللی و فشارهای دیپلماتیک قرار خواهد دهد، به‌ویژه اگر در پی آن تلفات غیرنظامیان یا بی‌ثباتی گسترده در منطقه رخ دهد. همچنین، رژیم صهیونیستی ممکن است در روابط خود با متحدان بین‌المللی‌اش دچار چالش‌هایی شود.

و در نهایت به عنوان پنجمین پیامد شهادت نصرالله می‌توان به افزایش تنش میان کشورهای جبهه مقاومت و رژیم صهیونیستی، اشاره داشت. با توجه به حمایت ایران، عراق، یمن، سوریه، فلسطین و سایر گروه‌های مقاومت از حزب‌الله، ترور سید حسن نصرالله می‌تواند تنش‌های موجود میان این کشورها و رژیم صهیونیستی را به سطح جدیدی برساند که طبیعی است می‌تواند پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی زیادی برای این رژیم به همراه داشته باشد و موقعیت آن را بیش از پیش در مسیر تزلزل و نابودی قرار دهد.

در مجموع به نظر من علاوه بر همه این موارد، باید به برنامه‌هایی که جبهه مقاومت برای چنین روزهایی اندیشیده و هنوز عملیاتی و آشکار نشده نیز، توجه داشت که بدون شک همراهی و هم‌افزایی کشورهای محور مقاومت، پیامدهای غیر قابل پیش‌بینی برای این رژیم به همراه خواهد داشت.

۳۱۱۲۱۲

۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد ۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد ۵ پیامد ترور دبیرکل حزب‌الله/ همبستگی و انسجام بین گروه‌های مقاومت افزایش می‌یابد

نظر شما