شناسهٔ خبر: 68877412 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

موازنه قدرت به‌هم بخورد، زمینه گسترش تهدید و جنگ فراهم می‌شود

روزنامه جوان

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: ادبیات روابط بین‌الملل از زمان جنگ جهانی اول و دوم نشان می‌دهد هرگاه سازش حاصل شد، در مرحله اول آرامش حاکم می‌شود ولی مرحله بعد، جنگ و منازعه شدیدتر خواهد بود. 
به گزارش فارس، «مذاکره» پرتکرارترین کلیدواژه در فضای سیاسی یک دهه اخیر کشور است. دو تفکر درباره این کلیدواژه وجود دارد؛ اولی فکر می‌کند که طرفین یک میز در مذاکرات می‌توانند هر دو برنده باشند. تفکر دیگر، معتقد است که مذاکره برای قدرت غربی ابزاری است در جهت مهار نه ایجاد گشایش. مصادیقی نیز برای آن وجود دارد. 
 
 قمار ابرقدرت سابق!
پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (INF) سال۱۹۸۷ میان ریگان و گورباچف امضا شد. هدف، منع ساخت موشک با برد ۵۰۰ تا ۵ هزارو ۵۰۰ کیلومتر بود. در مجموع ۲ هزارو۶۹۲ موشک کوتاه‌برد و میان‌برد تا ضرب‌الاجل اجرای معاهده در اول ژوئن۱۹۹۱ (شش ماه قبل از فروپاشی شوروی) منهدم شد. 
 
 پیمان INF به نفع امریکا بود
امریکا از غرب به اندازه بزرگ‌ترین اقیانوس جهان (آرام) و از شرق، به اندازه دومین اقیانوس بزرگ جهان (اطلس) با دیگر قاره‌ها و قدرت‌های نظامی جهان فاصله دارد. تنها خطر احتمالی برای قلمرو امریکا از همسایگان جنوبی این کشور در امریکای‌لاتین و امریکای‌جنوبی می‌توانست باشد که با INF از میان رفت. 
پیمان INF به سه دلیل به ضرر روس‌ها شد:
۱: این کشور با قدرت‌های نظامی جهان نظیر ژاپن، چین و قدرت‌های اروپایی ناتو نظیر فرانسه و انگلیس قرابت جغرافیایی دارد. فرانسه و انگلیس با موشکی معادل موشک «خرمشهر» ایران می‌توانند پایتخت روسیه را زیر سایه موشکی خود ببرند. 
۲: پیمان INF ابهام موشکی درباره شوروی را از بین برد؛ ابهامی که می‌توانست موازنه وحشت را میان مسکو و واشینگتن پابرجا نگه دارد. همین ابهام درباره برنامه هسته‌ای ایران نیز بود. برای غرب سؤال بود که ایران سلاح اتمی دارد یا نه؟ برجام این ابهام را به صورت رایگان رفع کرد! در عوض، امریکا ۵۰کلاهک اتمی در ترکیه دارد که خطری بالقوه علیه ایران و همچنین روسیه است. 
۳: امریکا سال۲۰۱۹ از پیمان خارج شد. دیگر تهدید نظامی بزرگی به اسم شوروی و دولت‌های اقماری آن وجود خارجی ندارد. ناتو در جنگ سرد پشت دیوار برلین بود و ۲ هزار کیلومتر با مسکو فاصله داشت. واشینگتن بعد از اتحاد دو آلمان قول داد ناتو از دیوار برلین به سمت روسیه پیشروی نمی‌کند، اما کرد. الان ناتو دیوار به دیوار روسیه شده و فقط به اندازه شلیک یک موشک ۶۰۰ کیلومتری از لتونی با مسکو فاصله دارد!
 
 اشغال تدریجی یک کشور!
فلسطین روز نهم آبان۱۲۹۶ (۳۱ اکتبر۱۹۱۷) از سوی بریتانیا اشغال شد. دو روز بعد نطفه اسرائیل بسته شد! نحوه اشغال فلسطین به این صورت بود که رژیم‌صهیونیستی ابتدا با قوای نظامی اشغال، سپس بعد از مدتی، از طریق سازمان ملل و مذاکره، اشغالگری خود را مشروع کرد. اشغال تدریجی فلسطین عمدتاً در دو دوره زمانی رخ داد: 
۱: اشغال رسمی ۵۵درصد طی ۳۰سال اول!
 تزریق یهودی از سراسر جهان به فلسطین طی ۳۰سال اشغالگری انگلیس باعث شد جمعیت صهیونیست‌ها در ۱۹۴۷میلادی ۳۳درصد کل جمعیت فلسطین شود. فاتحان جنگ جهانی دوم نیز در همین سال، فلسطین را با قطعنامه۱۸۱ سازمان ملل به دو قلمرو فلسطینی و یهودی تقسیم کردند. 
تقسیم‌بندی جالب بود. فلسطینیان ۹۴درصد از کل اراضی فلسطین تاریخی و ۶۷درصد از کل جمعیت را دارا بودند، اما این قطعنامه ۵۵درصد از زمین فلسطین را به یهودیان داد!
۲: اشغال رسمی ۲۲درصد دیگر با مذاکرات!
پس از اعلام موجودیت اسرائیل در روز ۱۴می‌۱۹۴۸میلادی (نکبت)، پنج ارتش عربی به مصاف رژیم‌صهیونیستی رفتند، اما شکست خوردند. کل فلسطین تاریخی در جنگ شش روزه در سال۱۹۶۷ اشغال شد. به اراضی اشغال‌شده در این جنگ «اراضی ۱۹۶۷میلادی» می‌گویند. حدود ۳۰سال بعد از جنگ شش روزه، جناح «یاسر عرفات» به عنوان یکی از جناح‌های اصلی فلسطینی، اسلحه را زمین گذاشت و تسلیم شد. زمین داد تا صلح شود. اسرائیل را به رسمیت شناخت تا وجود یک دولت فلسطینی را تأیید کند. روز ۱۳سپتامبر۱۹۹۳ (۲۲شهریور۱۳۷۲) پیمان اسلو در واشینگتن منعقد شد. پیمان دوم اسلو نیز در سال۱۹۹۵ امضا شد. اساس این توافق مبتنی بر سیاست دو دولت فلسطین و اسرائیل بود. مشابه آنچه در تقسیم‌بندی قطعنامه۱۸۱ سازمان ملل آمده بود. اراضی ۱۹۶۷میلادی (غزه و کرانه باختری) به عنوان قلمرو دولت فلسطینی تعیین شد. مابقی برای اسرائیل! اسرائیل با مذاکره و سازمان ملل توانست از منظر بین‌المللی خود را مالک ۷۸درصد کل فلسطین (اراضی۱۹۴۸) اعلام کند، اما ۲۲درصد مابقی به فلسطین داده نشد!
 
 «سازش» مقدمه جنگ!
ابراهیم متقی، استاد تمام دانشگاه تهران در جریان دیدار جمعی از استادان و نخبگان دانشگاه‌های ایران با رهبر معظم انقلاب در روز ۳۱خرداد۱۳۹۶ به مفهوم قدرت و سازش در ژئوپلتیک تهدید و آشوب منطقه پیرامونی ایران پرداخت. 
متقی در این دیدار پیش‌بینی کرد تهدیدات منطقه‌ای روزبه‌روز بیشتر خواهد شد. این سخنان در شرایطی گفته شد که امریکا هنوز در برجام بود و رئیس‌جمهور وقت در جریان انتخابات همان سال، وعده مذاکرات مشابه برجام در حوزه غیر از هسته‌ای را هم داده بود!
ابراهیم متقی پیرامون مفهوم سازش گفت: «سازش در ادبیات بین‌الملل زمینه جنگ است. ادبیات روابط بین‌الملل از زمان جنگ جهانی اول و دوم را در نظر بگیرید، هرگاه سازش حاصل شد، در مرحله اول آرامش حاکم می‌شود ولی مرحله بعد، جنگ و منازعه شدیدتر خواهد بود. هرگاه موازنه قدرت برهم بخورد، زمینه برای گسترش تهدید و جنگ فراهم می‌شود. امروز برخی می‌گویند ایران چه نیازی دارد که قدرت منطقه‌ای باشد؟ این ژئوپلتیک ایران است که می‌گوید باید یک قدرت منطقه‌ای باشد. فکر نکنیم که اگر رویکرد خود را تغییر دادیم، اگر امروز قدرت‌های بزرگ به ما گفتند «باریکلا»! فردا هم جواب تلفن ما را می‌دهند.»

نظر شما