گروه جامعه: جاده شادگان-دارخوین در خوزستان سالهاست به عنوان یکی از جادههای پرتصادف، مرگبار و خطرناک شناخته میشود. اهالی شادگان لقب جاده مرگ را به آن داده اند؛ جاده پر رفت و آمدی که هر بار در آن حادثهای تلخ رقم میخورد و داغهای زیادی به دل اهالی این منطقه میگذارد وهمچنان جان میگیرد.
به گزارش عصرایران، در آخرین تصادف این جاده هم که در چند روز گذشته رخ داد به کشته و مجروح شدن چند شهروند منجر شد. از جمله کشتهها ۲ زن باردار بودند.
شایداول بار نیست که برای بیان محرومیت و مشکل راههای مواصلاتی شادگان و تکمیل باند دوم جاده دارخوین به شادگان قلم به دست میشوم. محوری هموار که تنها طولش ۲۵ کیلومتر و دقیقا از سال ۱۳۸۸ کلنگ زنی شد اما با اهمال دولتهای قبلی ومسئولان وقت روبرو شده است به طوری که هر آزگاهی شاهد تصادفات منجر به فوت و زخمی شدن شهروندان در این محور مهم مواصلاتی که شادگان را به شهرهای اهواز و آبادان متصل میکند میشویم.
این جاده مهم در مجاورت تالاب بین المللی شادگان سالیانه گذرگاه هزاران گردشگر داخلی وخارجی است و اخیرا حضور رئیس جمهور فقید در شادگان و حتی ورود بانک مسکن برای مشارکت در تکمیلش کمکی به آن نکرد ومعلوم نیست طلسم تکمیل آن کی شکسته میشود.
حال وقوع حوادث منجر به فوت و زخمی شدن چند شهروند در روزهای اخیر حساسیت افکار عمومی را بالا برده و مردم محروم شادگان سوالشان این است آیا ۱۵ سال برای تکمیل باند دوم جاده شادگان-دارخوین زمان کمی بوده است؟
باید چند خانواده دیگر عزادار شوند تا این جاده تکمیل وافتتاح شود؟
مردم شادگان خصوصا مردمی که برای درمان و بهره مندی از کمترین خدمات پزشکی به تهران و استانهای دیگر میروند در این خصوص از مسئولان سوال میکنند چرا در استانهای اطراف، کوه را برای ساخت یک جاده جا به جا و میشکافند، اما یک پروژه مانند جاده شادگان- دارخوین به طول ۲۵ کیلومتر باید سالها با قطره چکانی اعتبارات وزارت راه بلاتکلیف بماند؟ چرا اداره راه وشهرسازی استان خوزستان برای تکمیل سریع این جاده بیتفاوت است و حساسیت نشان نمیدهد؟ جادهای که تکمیل آن نیازمند تنها کار چند ماهه است.
حال با استقرار دولت چهاردهم امید میرود تکمیل باند دوم جاده شادگان-دارخوین به جهت حساسیتهای بالای آن مورد توجه مسئولان و اولویت آنها قرار گیرد و این بار برای رفع مشکل این جاده حصول نتیجه مبنای گزارش مسئولان قرار گیرد.
قطعا در این شرایط، قطره چکانی اعتبارات سودی ندارد و علاوه بر آن استفاده از ظرفیتهای دیگر برای پیشبرد توسعه راهها مانند کمک شرکتهای نفتی و. . در قالب مسئولیتهای اجتماعی باید پیگیری وبررسی شود.
البته نه تنها این جاده بلکه محور مهم مواصلاتی تالاب شادگان که شادگان را به شهرهای بندری ماهشهر و آبادان متصل میکند علی رغم طول ۱۳ کیلومتری همچنان بلاتکلیف مانده. جاده عباس الدوایر (شادگان-سربندر) نیز علی رغم قصور در زمان بهره برداری امروز نیز نیازمند تعریض، نصب علایم ترافیکی، روشنایی، خط کشی ورفع چاله هاست.
مردم شادگان نباید در بیتدبیری ادارات کل و وزارت خانهها در چگونگی سپردن کار به پیمانکاران ومنتظر ماندن برای انجام یک مناقصه کوچک قربانی شوند.
در یک کلام خواسته مشترک مردم شادگان تسریع ساخت راههای مواصلاتی ورفع مشکلات جادهای و محاکمه خاطیان ومقصران وتوجه به شناسایی ترک فعلهایی است که ضمن به خطر انداختن سلامت شهروندان از نظر قانون جرم ونیازمند پیگیری دستگاه محترم قضایی است.
∎
به گزارش عصرایران، در آخرین تصادف این جاده هم که در چند روز گذشته رخ داد به کشته و مجروح شدن چند شهروند منجر شد. از جمله کشتهها ۲ زن باردار بودند.
شایداول بار نیست که برای بیان محرومیت و مشکل راههای مواصلاتی شادگان و تکمیل باند دوم جاده دارخوین به شادگان قلم به دست میشوم. محوری هموار که تنها طولش ۲۵ کیلومتر و دقیقا از سال ۱۳۸۸ کلنگ زنی شد اما با اهمال دولتهای قبلی ومسئولان وقت روبرو شده است به طوری که هر آزگاهی شاهد تصادفات منجر به فوت و زخمی شدن شهروندان در این محور مهم مواصلاتی که شادگان را به شهرهای اهواز و آبادان متصل میکند میشویم.
این جاده مهم در مجاورت تالاب بین المللی شادگان سالیانه گذرگاه هزاران گردشگر داخلی وخارجی است و اخیرا حضور رئیس جمهور فقید در شادگان و حتی ورود بانک مسکن برای مشارکت در تکمیلش کمکی به آن نکرد ومعلوم نیست طلسم تکمیل آن کی شکسته میشود.
حال وقوع حوادث منجر به فوت و زخمی شدن چند شهروند در روزهای اخیر حساسیت افکار عمومی را بالا برده و مردم محروم شادگان سوالشان این است آیا ۱۵ سال برای تکمیل باند دوم جاده شادگان-دارخوین زمان کمی بوده است؟
باید چند خانواده دیگر عزادار شوند تا این جاده تکمیل وافتتاح شود؟
مردم شادگان خصوصا مردمی که برای درمان و بهره مندی از کمترین خدمات پزشکی به تهران و استانهای دیگر میروند در این خصوص از مسئولان سوال میکنند چرا در استانهای اطراف، کوه را برای ساخت یک جاده جا به جا و میشکافند، اما یک پروژه مانند جاده شادگان- دارخوین به طول ۲۵ کیلومتر باید سالها با قطره چکانی اعتبارات وزارت راه بلاتکلیف بماند؟ چرا اداره راه وشهرسازی استان خوزستان برای تکمیل سریع این جاده بیتفاوت است و حساسیت نشان نمیدهد؟ جادهای که تکمیل آن نیازمند تنها کار چند ماهه است.
حال با استقرار دولت چهاردهم امید میرود تکمیل باند دوم جاده شادگان-دارخوین به جهت حساسیتهای بالای آن مورد توجه مسئولان و اولویت آنها قرار گیرد و این بار برای رفع مشکل این جاده حصول نتیجه مبنای گزارش مسئولان قرار گیرد.
قطعا در این شرایط، قطره چکانی اعتبارات سودی ندارد و علاوه بر آن استفاده از ظرفیتهای دیگر برای پیشبرد توسعه راهها مانند کمک شرکتهای نفتی و. . در قالب مسئولیتهای اجتماعی باید پیگیری وبررسی شود.
البته نه تنها این جاده بلکه محور مهم مواصلاتی تالاب شادگان که شادگان را به شهرهای بندری ماهشهر و آبادان متصل میکند علی رغم طول ۱۳ کیلومتری همچنان بلاتکلیف مانده. جاده عباس الدوایر (شادگان-سربندر) نیز علی رغم قصور در زمان بهره برداری امروز نیز نیازمند تعریض، نصب علایم ترافیکی، روشنایی، خط کشی ورفع چاله هاست.
مردم شادگان نباید در بیتدبیری ادارات کل و وزارت خانهها در چگونگی سپردن کار به پیمانکاران ومنتظر ماندن برای انجام یک مناقصه کوچک قربانی شوند.
در یک کلام خواسته مشترک مردم شادگان تسریع ساخت راههای مواصلاتی ورفع مشکلات جادهای و محاکمه خاطیان ومقصران وتوجه به شناسایی ترک فعلهایی است که ضمن به خطر انداختن سلامت شهروندان از نظر قانون جرم ونیازمند پیگیری دستگاه محترم قضایی است.