پناهیان در حالی در حضور پزشکیان که تا پیش از انتخابات از مخالفان جدی او بوده، در نقد دو قطبیسازی سخن گفته است که خود از منتقدان دولت روحانی و اصلاحات بوده و بارها زبان به توهین و بیان ادعاهای عجیب علیه آنان گشوده بود؛ در واقع پناهیان هر بار که از دو قطبیسازی انتقاد کرده است، یک دو قطبی جدید ساخته است.
«دوقطبی شدن» فضای جامعه از اصطلاحاتی است که طی سالهای اخیر به کررات شنیده شده است، اصطلاحی که بیشتر در ایام انتخابات یا بحرانهای سیاسی تبلور مییابد و مقصود ایجاد اختلاف و دو دستگی میان مردم، به گونهای که نفرت پراکنی، آشوب و درگیری ایجاد شود، است؛ تا وحدت آنان را بشکنند و از این افتراق بهره ببرند.
موضوعی که رهبر انقلاب بارها در نقد آن سخن گفتند و حتی در آذرماه سال ۱۴۰۲، پرهیز از دوقطبیهای کاذب را مورد تأکید قرار دادند و خطاب به بسیجیان گفتند: «برخی اظهارات در فضای مجازی و جدا کردن مردم تحت عناوینی مانند «طرفدار این یا آن»، واقعا جای گله دارد؛ کسانیکه دین و مبانی و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند، با هر اختلاف سلیقه برادرهای شما هستند و نباید دچار دودستگی شد. »
با این حال، چند سالی است که دو قطبیسازی، جزء جدایی ناپذیر از فضای سیاسی ایران شده است، چه آن زمان که در جریان و بعد از مذاکرات هستهای، دو قطبیسازی «مقاومت-مذاکره» را کلید زدند و پس از توهینها و ادعای عجیب علیه دولت وقت، حسن روحانی را به اعدام تهدید کردند و با ساختن سریال گاندو، به اتهامزنی علیه مذاکرهکنندگان پرداختند، چه در جریان انتخابات سرد سال ۱۴۰۰، که علاوه بر اصلاحطلبان، چهرههای مهم سیاسی چون علی لاریجانی، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری و… ردصلاحیت شدند و کاندیداهای پوششی با ایجاد دو قطبی «فساد-فسادگیر» مدعی وجود فساد در دولت روحانی شدند.
«بانیان وضع موجود-تغییر وضع موجود» از دیگر دو قطبیهایی بود که در جریان انتخابات ۱۴۰۰ از سوی چهرههای اصولگرا ایجاد شد، در این دو قطبی، حامیان دولت روحانی و موافقان مذاکره از بانیان وضع موجود بودند و اصولگرایان نیز برای رسیدن به قدرت، با استفاده از آن دست به خالصسازی زدند، آنچنان که در یکی از بندهای ردصلاحیت علی لاریجانی به این مسئله اشاره شده بود.
حال در چند روز گذشته، علیرضا پناهیان که از روحانیون تندرو جریان اصولگرایی به شمار میآید، درباره خطر دو قطبیسازی در کشور هشدار داده و با اشاره به روزنامه کیهان، یکی از مهمترین روزنامههای رادیکال جریان اصولگرا، آن را دو قطبی ساز خواند. هشداری که در پی آن، اختلاف میان مدافعان کیهان و پناهیان بالا گرفت.
دعوای کیهان و پناهیان از کجا شروع شد؟
ماجرای اختلاف پناهیان و روزنامه کیهان به چند روز قبل و هیأت آل یاسین در مشهد باز میگردد، آنجایی که علیرضا پناهیان، از سخنرانان مذهبی که تازه چندماهی از اظهارات او درباره حضرت علی (ع)، میگذرد، در حضور مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس دوازدهم گفت: «من واقعا از ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا میکنم برای دو قطبیسازی در فضای رسانهای یک مقرراتی در مجلس شورای اسلامی وضع بشود.
اصلاً انگار این موضوع یک منکری است که معروف شده است. روزنامههایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته میشوند، از کیهان گرفته تا اطلاعات و جمهوری اسلامی تا هر روزنامه دیگری، اینها حق ندارند بیایند و دو قطبیسازی بکنند»
تذکر پناهیان به روزنامه کیهان، اردوگاه اصولگرایان را بهم ریخت تا اختلافات در میان آنان نمود بیشتری پیدا کند. در همین راستا، محمد ایمانی، یادداشتنویس روزنامه کیهان، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: «بی دقتی آقای پناهیان و متهم کردن روزنامه کیهان به ایجاد دوقطبی، موجب ذوقمرگی رسانههای زنجیرهاییی شد که اتفاقا ماموریت اصلی آنها دوقطبیسازی در کشور است. نگاهی به رسانههایی که از سخن نسنجیده و ناروای آقای پناهیان استقبال کردند، نشان میدهد این خطیب محترم دچار خطای تشخیص شده و به سمت جبهه خودی شلیک کرده است.
استقبال کنندگان، همانهایی هستند که اتفاقا خود را در قطب معارضه و تحریف و تخریب نظام و انقلاب تعریف کردهاند. دو قطبیسازی را باید تعریف کرد و گرنه رهزن عقلانیت و انصاف میشود. دوقطبی سازی، مذموم و مطرود است، در عین حال نمیتوان تقابل اساسی جریان تبیین و روشنگری با جریان تحریف و تشکیک و تخریب محکمات انقلاب اسلامی را با دوقطبیسازی اشتباه گرفت.»
روزنامه کیهان هم در گزارشی به ماجرای افشای خانه میلیادی پناهیان و دفاع خود از او گریزی زد و نوشت: «۱۹ شهریور ۱۳۹۹ که برای دفاع از آقای پناهیان در مقابل هجمه ناجوانمردانه رسانههای زنجیرهای و لشگر مجازیشان و حتی برخی جریانهای داخل جبهه انقلاب نوشتیم و توصیه به رعایت «انصاف» و «اخلاق» کردیم؛ فکرش را هم نمیکردیم که حدود ۴ سال بعد در ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ آقای پناهیان (احتمالا ناخواسته و شاید با مشورت و آدرس غلط برخی اطرافیان) به همان سو بروند و با سخنانی که از یک روحانی بعید به نظر میرسد، آرزوهای چندین و چندساله دشمنان تابلودار انقلاب علیه کیهان را تکرار کنند! »
همچنین در بخشی از این گزارش آمده است: «کلیگویی کار آسانی است. انتظار آن بود که آقای پناهیان به جای کلیگویی، دقیقاً بفرمایند کیهان در کجا و چگونه دوقطبیسازی کرده است؟! کیهان به این فریب که تمام وزیران معرفی شده با هماهنگی و نظر مثبت حضرت آقا انتخاب شدهاند اعتراض کرد و در حالی که خواص در مقابل این فریب خطرناک سکوت کرده بودند، اسناد و دلایل محکمی بر بطلان آن ارائه کرد.
آیا سخنان اخیر رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «بیشتر وزرای معرفی شده را نمیشناختم و نظری ندادم» تأییدی بر ادعای ما نبود؟ کیهان به حضور زاویهدارها در برخی پستهای حساس اعتراض کرد، یعنی دقیقاً از دستورالعمل رهبر معظم انقلاب به آقای رئیسجمهور پیروی کرد.
کجای این اقدام کیهان دوقطبیسازی است؟! کیهان در دفاع از دستاوردهای ۳ساله شهید رئیسی اعلام کرد که دولت آن شهید بزرگوار اسب زین شده به دولت چهاردهم تحویل داده است و به فهرست بلند بالایی از این دستاوردها اشاره کرد. آیا دفاع از شهید رئیسی در مقابل هجوم ناجوانمردانه گروهی از مدعیان اصلاحات، دوقطبیسازی است؟! »
برسد به دست آقای شریعتمداری
روزنامه کیهان، در حالی خطاب به علیرضا پناهیان عنوان کرده است که ما کجا و چگونه دوقطبیسازی کردهایم که بارها و بارها «تیترهای این روزنامه» به دلیل ایجاد دو قطبیسازی با جنجال و انتقادات افکار عمومی مواجه شده است.
به طور مثال این روزنامه در مهرماه سال ۹۸، هنگامی که پس از چند دهه، طلسم ورود زنان به ورزشگاه شکست و آنان به تماشای مسابقه دو تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج نشستند، روزنامه اصولگرای کیهان، خشم و نارضایتی خود از این اتفاق را صفحه اول خود نشان داد و زنان تماشاچی فوتبال را «قربانیان آزادی» و راهپیمایان زن اربعین را «راهیان آزادگی» خواند.
برسد به دست آقای شریعتمداری و آقای پناهیان؛ دو قطبیهایی که کیهان و اصواگرایان ساختند/ حکایت رطب خوردههایی که منع رطب میکنند!
این روزنامه همچنین، در جریان شکست تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی انگلستان در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، با تیتر «ایران ۲، انگلیس، اسرائیل، آل سعود، و وطن فروشان داخلی و خارجی ۶»، از نخواندن سرود ملی توسط برخی بازیکنان انتقاد کرد و آنان را بیغیرت خواند.
همچنین پس از برد تیم ملی ایران مقابل تیم ملی ولز و زمزمه کردن سرود تیم ملی توسط فوتبالیست، کیهان تیتر خود را اصلاح کرد و شریعتمداری در یادداشتی نوشت: «دیروز در آغاز بازی با تیم «ولز»، تمامی اعضای تیم ملی کشورمان همزمان با پخش سرود ملی ایران، در حالتی روحنواز و افتخارآفرین به همخوانی با این نماد ملی پرداختند و نکته تماشایی و شنیدنی دیگر آن که تماشاچیان ایرانی حاضر در استادیوم نیز در حالی که اشک شوق در چشمان خود داشتند، با اعضای تیم ملی همخوانی کردند. این رخداد قابلتقدیر قبل از هر چیز دیگری حکایت از آن داشت که در بازی قبلی با انگلیس، سکوت برخی از اعضای تیم ملی کشورمان به هنگام پخش سرود ملی ایران ناشی از غفلت بوده است و نه هیچ علت دیگری. »
دو قطبیهای پناهیان؛ رطب خوردهای که منع رطب میکند!
اظهارات پناهیان در نقد دو قطبیسازی اولین بار نیست که مطرح میشود و او بعضا پشت تریبون که قرار گرفته در نقد دو قطبیسازی سخنی بر زبان آورده است اما هربار خود دوقطبی ساز شده است.
او در حالی در حضور پزشکیان که تا پیش از انتخابات از مخالفان جدی او بوده، در نقد دو قطبیسازی سخن گفته است که خود از منتقدان دولت روحانی و اصلاحات بوده و بارها زبان به توهین و بیان ادعاهای عجیب علیه آنان گشوده بود؛ در واقع پناهیان هر بار که از دو قطبیسازی انتقاد کرده است، یک دو قطبی جدید ساخته است.
به طور مثال، این سخنران مذهبی، در خرداد سال ۱۴۰۰ و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم با حمله به اصلاحطلبان گفته بود: «یک گروهی اسم خودشان را گذاشتند اصلاحات، اسم بقیۀ جریانهای سیاسی کشور را گفتند اصولگرا. خب این دروغ بود. چون جریانهای مختلفی واقعاً در کشور وجود دارند. درست است؟ نمیشد همۀ آنها را در یک طیف قرار داد. درست است؟ جریانهای مستقلّ منتقد از خودشان را هم اسمشان را گذاشتند اصولگرا و عمداً این کار را میکردند.
این دروغپردازی موجب خفقان روانی شد خیلیها میخواستند اظهارنظر بکنند یا انتقاد بکنند دیگر نمیتوانستند، میگفتند ما اگر انتقاد بکنیم الآن بهمان میگویند اصولگرا. درست است؟ ببینید این یک نمونۀ دوقطبیسازی دروغ و غلط است. در این انتخابات میدانید چه اتفاقی افتاده؟ از دوقطبی کاذب اصلاحطلب اصولگرا انتخابات نجات پیدا کرد، از اسارت رسانهای دروغپرداز نجات پیدا کرده، ما چند تا سلیقه را میتوانیم در کنار همدیگر ببینیم انتخاب کنیم.
کی گفته که عرصۀ سیاست را همیشه باید یک عرصۀ دوقطبی دید؟ کدام دانش سیاسی این حرف را زده؟ بله روش صهیونیستها برای ادارۀ جوامعی که فرهنگ سیاسیشان پایین است مثل جوامع مسیحی اروپایی و آمریکایی این کار را میکند، یک دوقطبی برایشان درست میکند، توی دو قطبش هم آدم خودش را دارد، بعد مردم را با این دو قطب بازی میدهد.»
او همچنین در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ ۲۲ شهریور سال ۱۳۹۸، با اشاره به سخنان رئیس جمهور دولت دوازدهم، گفته بود: «این دوقطبیسازی متأسفانه در جامعۀ ما هم سالهاست که شکل گرفته است؛ البته این دوقطبیسازی، اوائل یک معنا و مصادیقی داشت که بعدها تغییر و تحول پیدا کرد و آن دوقطبیای که باهم دعوا داشتند، در کنار همدیگر قرار گرفتند ولی اسم این دوقطبی باقی ماند.
واقعاً این دوقطبیای که امروزه در جامعۀ ما جاری است یک دوقطبیِ کاذب است. من تشکر میکنم که اخیراً رئیسجمهور علیه دوقطبیسازی صحبت کردند، صحبتی که ما طلبهها هم در محرم علیهِ آن حرف زدیم.
ولی برای من خیلی عجیب بود که ایشان در یک سخنرانی میتوانند هم یک دوقطبی برای انتخابات آینده بسازند، هم علیه دوقطبی صحبت کنند! هم دوقطبی در موضوع زن ایجاد کنند و به تبلیغاتچیها گِرا بدهند که روی این دوقطبی- برای انتخابات آینده- کار کنید، در حالی که واقعاً آنچنان دوقطبیای در موضوع زن وجود ندارد. و بعد هم در عین حال، در همان صحبت، علیه دوقطبی صحبت کنند. این یک مقدار عجیب است و از اینجور اتفاقها در سخنان ایشان زیاد اتفاق افتاده است.»
این روحانی جنجالی، در اسفند ماه سال ۱۳۹۵، هم در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از اصلاحطلبان بیان کرده بود: «از همان ابتدا، چه کسانی دوقطبی «اصلاحطلب-اصولگرا» را راه انداختند؟ آن دو قطبیای که در انتخابات ۷۶ بهوجود آمد، یک دوقطبیِ کاذب بود!
در انتخابات ۷۶ مردم به رئیسجمهوری رأی دادند که اوضاع برعکس رئیس جمهور قبلی بشود، چون اصلاحطلبها اساساً علیه جریان «سازندگی» به میدان آمدند و مردم هم برای نفی «دولت سازندگی» به اصلاحطلبها رأی دادند، اما وقتی دولت آنها تشکیل شد، در آن دولت دیدیم که تغییرات چندانی نسبت به دولت قبلی صورت نگرفته و تقریباً همان است! رئیس دولت سازندگی هم رسماً بعد از آن انتخابات، در مصاحبهای گفت: «دولت کماکان در اختیار همین جریان است!» ببخشید پس دعوا سر چه بود؟ مردم برای کدام تحول رأی دادند؟ انگار کشور ما هم یککم شبیه بازی برخی کشورهای دیگر شد! »
حرکتی رو به جلو اما…
به عبارت دیگر پناهیان در شرایطی از دو قطبی انتقاد میکند که سخنرانیهای خودش هم بعضا ایجاد دو قطبی کرده است؛ نمونه آن در هم همین انتخابات اخیر بود؛ پناهیان که در دور دوم برای تبلیغ سعید جلیلی به شاهرود در استان سمنان رفته بود، در سخنرانیاش برای حمایت از نامزد مدنظرش دیالوگ عجیبی با آنهایی داشت که پای منبرش نشسته بود؛ او از مردم پرسید «کی نهجالبلاغه را مثل بلبل از حفظ میخونه؟!»؛ مردم هم گفتند «پزشکیان»؛ دوباره پرسید «کی به نهجالبلاغه عمل میکنه؟!» مردم هم گفتند «جلیلی»؛ این دیالوگ در چند بند دیگر نیز ادامه داشت؛ «کی به مشکلات اعتراض میکند»؛ «پزشکیان»؛ «کی راه حل برای مشکلات میدهد؟»؛ «جلیلی»؛ «کی به دولت رئیسی توهین میکند»؛ «پزشکیان»؛ «کی ادامه دولت رئیسی است»، «جلیلی»؛ «کی ما را به عقب برمیگرداند»، «پزشکیان»؛ «کی ما را به جلو میبرد؟»، «جلیلی».
با این حال چرخش و تغییر موضع از سوی فردی مانند پناهیان که در بزنگاهها چنین برای نامزد مورد نظرش تبلیغ میکرده میتواند یک حرکت رو به جلو باشد؛ اما از نظر منتقدانش، انتقاد از دو قطبیسازی توسط پناهیان، حکایت «رطب خورده، کِی منع رطب کند» است؛ البته که در اینجا برای منتقدش هم که کیهان باشد، همین حکایت صدق میکند.