شناسهٔ خبر: 68565671 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

پرونده کوری چشم برای سومین بار ورق می‌خورد

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: مردی که متهم است ضربه مشت او در جریان یک درگیری منجر به کوری چشم یک نفر شده برای سومین بار محاکمه می‌شود. 
هشت سال قبل بود که مأموران پلیس شهرستان ورامین از درگیری در یکی از کارگاه‌های اطراف با خبر و در محل حاضر شدند. محل حادثه یک کارگاه چوب‌بری بود که چند نفر از کارگران باهم درگیر شده‌بودند. بررسی‌های پلیس نشان داد که یکی از شرکت‌کنندگان در نزاع با اصابت ضربه مشتی که به چشمش برخورد کرده به شدت مصدوم و به بیمارستان منتقل شده‌است. در حالی که بررسی‌ها جریان داشت از بیمارستان خبر رسید که ضربه وارد شده منجر به کوری چشم نیما شده‌است. در شاخه دیگری از تحقیقات نیما علیه عاملان حادثه که دو برادر به نام‌های بهادر و رامین بودند، شکایت کرد. نیما گفت: من از مدتی قبل با دو برادر اختلاف مالی داشتم. بار‌ها با آن‌ها تماس گرفتم و خواستم که بدهی‌شان را تسویه کنند، اما به حرفم توجه نمی‌کردند، همین موضوع سبب اختلاف ما شده‌بود. شاکی در شرح حادثه هم گفت: آن روز به کارگاهشان رفتم تا اختلاف حساب‌مان را حل کنیم که مشاجره‌مان شد. وقتی مشاجره بالا گرفت، آن‌ها با من درگیر شدند و همکارانشان هم وارد درگیری شدند. در این میان بهادر با مشت ضربه محکمی به چشم چپم وارد کرد که همه چیز تاریک شد و دیگر چیزی ندیدم. بعد هم به بیمارستان منتقل شدم و پزشکان بعد ا‌ز معاینه گفتند که بینایی‌ام را از دست داده‌ام که سرانجام چشمم تخلیه شد. 
بعد از مطرح شدن شکایت، تحقیقات در این‌باره ادامه پیدا کرد و مأموران دو برادر را بازداشت کردند. بهادر گفت: روز حادثه ما در کارگاه مشغول کار بودیم که نیما همراه دوستانش وارد و با ما درگیر شد. نیما به سمت برادرم حمله کرد و او را گرفته بود و رها نمی‌کرد که من برای جدا کردن او وارد شدم، اما هر چه تلاش کردم دیدم که دست‌بردار نیست، برای همین با مشت ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد. متهم گفت: من نمی‌خواستم به او آسیب برسانم و حادثه ناخواسته اتفاق افتاد. مأموران پلیس همچنین از برادر متهم و چند نفر از شرکت‌کنندگان در نزاع تحقیق کردند. با کامل‌شدن بررسی‌ها پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در جریان اولین جلسه رسیدگی به پرونده و بعد ا‌ز اینکه نماینده داستان متهم را گناهکار شناخت، شاکی در جایگاه حاضر شد و بار دیگر حادثه را شرح داد. او در پایان گفت که در این حادثه چشمش را از دست داده و زندگی برایش خیلی سخت شده‌است برای همین برای متهم درخواست قصاص چشم کرد. در ادامه متهم به درخواست قاضی در جایگاه حاضر شد و جرمش را انکار کرد. او گفت من به قصد کور کردن شاکی را نداشتم و حادثه هم ناخواسته اتفاق افتاده‌است. 
در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: گزارش پزشکی قانونی نشان می‌دهد چشم شاکی که در جریان حادثه بینایی‌اش را از دست داده، از قبل هم بینایی کامل نداشته‌است. شاکی هم در جریان تحقیقات این موضوع ر‌ا تأیید کرده‌است، از همین‌رو امکان قصاص به وجود ندارد. موضوع دیگر اینکه در صورت قصاص چشم امکان سرایت جراحت به دیگر قسمت‌ها وجود دارد برای همین این موضوع امکان اجرا شدن ندارد. 
هیئت قضایی بعد از ختم جلسه، وارد شور شد و متهم به قصاص چشم محکوم شد. رأی صادر شده، اما با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی شد. اعتراض متهم از سوی قضات دیوان عالی کشور پذیرفته و رأی صادر شده نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه هم‌عرض ارجاع شد. 
بعد از آن بود که متهم بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به پرونده شاکی بار دیگر در جایگاه حاضر شد و ماجرا را شرح داد و پس از آن اعلام کرد که خواسته‌اش قصاص چشم است. 
وقتی نوبت به متهم رسید، او بار دیگر گفت که قصد کور کردن شاکی را نداشته و حادثه ناخواسته رقم خورده‌است. قضات دادگاه، اما بعد از ختم جلسه این بار هم متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی دادگاه بار دیگر با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی شد. قضات دیوان، اما این‌بار رأی را تأیید کردند، بنابراین رأی صادر شده برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد. در شاخه دیگری از بررسی‌ها وکیل متهم با مطرح کردن اعاده دادرسی درخواست کرد امکان قصاص چشم در کمیسیون پزشکی قانونی بررسی شود، بنابراین با تشکیل کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی اعلام شدکه چشم شاکی از قبل دچار مشکل بوده‌است برای همین در اجرای حکم قصاص چشم، تساوی رعایت نمی‌شود. بعد از اعلام نظر بود که درخواست اعاده دادرسی پذیرفته و اجرای حکم قصاص متوقف شد، بنابراین متهم برای سومین‌بار پای میز محاکمه حاضر می‌شود.