به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علویتبار در این شعر آورده است:
سُکر ادب از باده گلگون تو باشد
مینای غزل تشنه افسون تو باشد
در پیکره شعر و ادب تا ابدالدهر
جریان جنون در رگ و در خون تو باشد
هر چند که گمگشته صحرای جنونی
عشق است که هرآینه مجنون تو باشد
در جنگ جنون با غزل آخته رفتی
تا معرکه شعر دگرگون تو باشد
با بیت به بیت نفس معرفت تو
دل عهد ببندید که مفتون تو باشد
در معرض آماج سکونی ز غم و درد
بیت الغزل ولوله مرهون تو باشد
دین خودت ای یار در این عشق ادا کن
تا هر دل پر حادثه مدیون تو باشد
∎
نظر شما