به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «خانه شیشهای» جدیدترین اثر امیر پورکیان به تهیهکنندگی سید امیر سیدزاده این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است.
در این فیلم سینمایی که روایتی پاپاراتزی از زندگی یک خواننده موسیقی پاپ است، امیر جعفری، بهاره کیانافشار، شهاب مظفری، پانتهآ بهرام، نیما شعباننژاد، خاطره اسدی، بهنام ابطحی و لادن ژافه وند ایفای نقش کردهاند.
به بهانه اکران «خانه شیشهای» با سید امیر سیدزاده گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
چه ویژگیهایی در فیلمنامه «خانه شیشهای» توجه شما را برای ساخت این اثر سینمایی جلب کرد؟
سال 1400 بود که قصه این فیلم را خواندم. فیلمنامه این اثر توسط خانم بهاره رضایی نوشته شده بود و وقتی آن را مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که نوعی آگاهیبخشی و پیامآوری در فیلم وجود دارد که میتواند برای جامعه امروز ما بسیار مفید باشد.
اینکه فیلمی درباره گروههای موسیقی زیرزمینی که جوانان را جذب خود میکنند ساخته شود و به آنها آگاهیرسانی کند به نظر من اتفاق ارزشمندی است. جوانان با دیدن «خانه شیشهای» میتوانند متوجه شوند که این گروهها به بهانه موسیقی اهداف دیگری را دنبال میکنند و از میل و علاقه جوانان به موسیقی سوءاستفاده کرده و آنها را جذب خود میکنند.
پیش از ساخت «خانه شیشهای» چقدر از موسیقی زیرزمینی شناخت داشتید؟
دسترسی به موسیقی زیرزمینی کار سادهای است، در فضای مجازی و اینترنت به راحتی میتوان به این آثار دسترسی داشت و تبلیغاتی که دارند هم کاملاً نشاندهنده محتوایی است که در آثارشان ارائه میدهند که در مشاهدات من این آثار اغلب آثاری مخرب برای جوانان است و فکر میکنم با کمی دقت میتوان به راحتی به این نتیجه رسید. به همین دلیل وقتی با چنین پدیدهای مواجه شدم احساس وظیفه کردم که در جهت آگاهیبخشی به جامعه و به خصوص قشر جوان قدمی بردارم.
بسیاری از خوانندههایی که امروز اصطلاحاً جزو خوانندههای مجاز به حساب میآیند، فعالیت خود را از موسیقی زیرزمینی آغاز کردهاند. به نظر شما مخرب دانستن این جریان کلینگری نیست؟
به نظر من باید فضایی در موسیقی رسمی کشورمان ایجاد شود که اصلاً نیازی به شکلگیری موسیقی زیرزمینی نباشد یا اصلاً کسی به سمت این جریان موسیقی نرود. امروز علاوه بر موسیقی زیرزمینی شاهد شکلگیری سینمای زیرزمینی هم هستیم و در این چند سال دیدهایم که این فیلمها بدون دریافت مجوز به راحتی ساخته شدهاند و با سیاهنمایی مطلق هرآنچه که نهادهای نظارتی کشور ما قصد دارد جلوی بیان آن مطالب را بگیرد، بیان کردهاند و توانستهاند در جشنوارهها هم با استقبال روبرو شده و جایزه بگیرند.
بهتر است در هر دو عرصه فضایی به وجود بیاوریم که افراد علاقهمند و متخصص به سمت و سوی فعالیت در سینما و موسیقی زیرزمینی نروند و اصلاً تمایلی به فعالیت در این عرصه نداشته باشد چرا که میتواند در جریان رسمی سینما فعال باشد. اگر نهادهای نظارتی رویکردشان بر گفتگو و تعامل با این افراد باشد، بسیار بهتر از این است که فقط با حکمفرمایی دستوری به علاقهمندان بگویند که باید این کار را بکنند یا فلان کار را به هیچوجه انجام ندهند، در این شرایط افراد به سمت فعالیت در جریانهای غیر رسمی و زیر زمینی سوق پیدا میکنند. اگر ما آگاهی ببخشیم و بگوییم که کدام مسیر درست و کدام مسیر غلط است و افراد خودشان متوجه مسیر درست بشوند به نظر من موثرتر از روش برخورد قهری و سانسوری است.
اگر جریان موسیقی زیرزمینی را یک جریان نحیف بدانیم، چقدر پرداختن به این موضوع و آگاهیبخشی درباره آن برای جامعه امروز و به خصوص جوانان لازم است؟
نسل جوان ما به شدت درگیر این پدیده است و اگر بخواهیم وجود و گسترده بودن آن را انکار کنیم دچار اشتباه شدهایم و به نظر من انکار کردن کار غلطی است.
ما باید به نسل جوان این آگاهی را بدهیم که موسیقی در جریان زیرزمینی اصل نیست و این جریان اهداف دیگری را دنبال میکند. این جریان از جوانی و غفلت مخاطبانش استفاده کرده و در صدد تهی کردن آنها از معنویت، ارزشها، اخلاق و انسانیت است. این جریانها در تلاش هستند که زندگی انسان را یک زندگی جامد ماشینی کنند. من بر این عقیدهام که برخوردهای قهری نتیجه چندانی ندارند و ما فقط با آگاهی بخشی میتوانیم کاری انجام دهیم تا این نسل را حفظ کنیم.
آیا «خانه شیشهای» با سانسور نیز مواجه شد؟
برخی اصلاحات مورد نظر وزارت ارشاد بود که ما این اصلاحات را انجام دادیم.
اصلاحات به حدی نبود که بخواهیم آن را آسیبزننده بدانیم. در برخی موارد که مثلاً ما قصد داشتیم روند حرکت کاراکتر از سیاهی به سمت روشنایی یا از تاریکی به سمت نور را نشان دهیم باید نشانههایی در فیلم قرار میدادیم که از جمله آنها میتوان به سیگار کشیدن و برخی دیالوگها اشاره کرد که ما نشان دادن آنها را برای انتقال پیام لازم میدانستیم و معتقد بودیم که آسیبزننده نیستند و وزارت ارشاد بر این عقیده بود که این تصاویر آسیبزننده است و باید حذف شود و ما هم پذیرفتیم.
به عنوان تهیهکننده از محصول نهایی رضایت دارید؟
آقای پورکیان تا الان 4 اثر ساخته که هیچ یک از این آثار اکران نشدهاند و «خانه شیشهای» اولین اثر ایشان است که بر پرده سینما نمایش داده شده است. من بر این عقیدهام که ما باید به این افراد فرصت و فضا دهیم تا آثار مدنظرشان را بسازند و ممکن است نگاه آنها یا مسیری که مدنظر دارند صد در صد ایدهآل ما نباشد ولی ما بهتر است به جای کنار گذاشتن و نادیده گرفتن این فیلمسازان به آنها فرصت آزمون و خطا بدهیم تا آنها به واسطه همین آزمون و خطاها مسیر درست را پیدا کنند و بدانند که اگر قرار است آثاری اینچنین تولید کنند و به هدف خود برسند لازم است به چه صورت کار کنند.
فیلم «خانه شیشهای» اثری نیست که کاملاً ایدهآل من باشد اما به نظر من فیلمی است که از سطح متوسط بالاتر است و من بر این عقیدهام که در گیشه هم میتواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند و فروش بالا و قابل قبولی داشته باشد.
آیا از شرایط اکران رضایت دارید؟
ما در دهه آخر ماه صفر هستیم و قطعاً مناسبتهایی مثل شهادت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) و تعطیلیهایی که وجود دارد بر میزان فروش و استقبال مردم از آثار سینمایی تأثیرگذار است و نمیتوانیم این روزها را با شرایط خاصی که دارد ملاک و معیار قرار دهیم و باید ببینیم که بعد از ماه صفر چه اتفاقاتی رخ میدهد و امیدواریم که میزان استقبال افزایش پیدا کند.
از طرفی صف طولانی فیلمهای کمدی و طنز هم باعث میشود که اکثر مردم به سمت این آثار بروند چراکه فضای جامعه ما امروز به شکلی است که اینگونه آثار بیشتر مورد استقابل قرار میگیرند و البته فیلمهای اجتماعی خوب هم در این مدت کمتر ساخته شده است و همین اتفاق باعث شده که مردم بیشتر از سینمای کمدی استقبال کنند. به نظر من تعداد فیلمهای کمدی بر پرده سینماها بیش از حد لزوم است و میتوان با کمتر کردن این آثار به فیلمهایی که در ژانرهای دیگری ساخته شدهاند هم فرصت دیده شدن داد.
نظر شما