شناسهٔ خبر: 68455155 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

موسوی لاری: پزشکیان آخرین تیری بوده است که حکومت در ترکشش داشت/ شکست او فاجعه بار است/ وفاق، بده‌بستان نیست

موسوی لاری گفت: همه نهادها، همه نیروها و کنشگران سیاسی باید تلاش کنند که آقای پزشکیان موفق بشود. من معتقدم که وظیفه‌ای ملی‌تر از این امروز وجود ندارد. باید همه تلاش بکنند تا پزشکیان موفق بشود؛ بدون اینکه بخواهند از او مثلاً یک سهمی بگیرند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سید عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات در گفت و گویی با جماران، به بیان نکاتی درباره دولت وفاق ملی، اما و اگرها بر سر شکست مسعود پزشکیان، عملکرد اسکندر مومنی در وزارت کشور و ... پرداخته است.

بخشی از اظهارات موسوی لاری به این شرح است؛

* من احترام به جناح‌ها را لازم می‌دانم، پذیرش نقد و انتقادشان ورفتن به استقبال مطالبات‌شان را قبول دارم، ولی می‌گویم که همه اینها را باید براساس مطالبات آن ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد محک زد. اگر مطالبات اینها در مسیر مطالبات ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد مردم است، آقای پزشکیان با تمام وجود باید عمل بکند. اگر این مطالبات در جهت مطالبات آن ۷۵درصد مردم نیست، آنجا دیگر وفاقی وجود ندارد؛ چه وفاقی؟ ۷۵درصد مردم تغییر می‌خواهند و اینها می‌خواهند وضعیت موجود را تثبیت بکنند. معلوم است دیگر وفاقی وجود ندارد. وفاق آنجایی است که ما در کنار مردم قرار بگیریم.

* مردم هم عامه مردم است، نه یک حزب، یک گروه و تشکل. تشکل‌ها نمایندگان نهادهای مدنی واسط‌اند؛ یک حزب واسطه‌ای بین عقبه و هوادارانش با دولت است. اینها فقط حرف هوداران حزب را به دولت منتقل می‌کنند. حالا اگر یک حزبی فراتر رفت و مطالبات آن ۷۵ درصد یا۸۰ درصد را مطرح کرد، آقای رئیس‌جمهور موظف است از این حزب بپذیرد آن چیزی را که می‌گوید. ما باید شاخص‌مان عامه مردم باشند. حالا آقای پزشکیان که معمولاً از آن منشور مالک اشتر استفاده می‌کند، درآنجا حضرت علی(ع) واقعاً همه اینها را تبیین کرده است؛ گفته است عماد دین و دنیا عامه مردم هستند. خواص کسانی هستند که از شما انتظارات خاص خودشان را دارند در جهت عکس منافع مردم و عامه مردم. شما اگر خواستید نظر خواص را تأمین بکنید، از عامه مردم فاصله می‌گیرید.

* بنابراین، من خیلی روشن می‌گویم که احترام به نظرات احزاب، چه موافق و چه مخالف، وظیفه دولت است، میدان دادن برای بیان عقیده اینها وظیفه دولت است، راه باز کردن برای نقد و اعتراض اینها وظیفه دولت است، اما بده‌بستان و فاصله گرفتن از مطالبه مردم و در تنگنا قرار گرفتن برای تحقق مطالبات کسانی که با مردم نبودند و مردم آنها را کنار زدند، هم برخلاف عقل است و هم برخلاف میثاقی که رئیس‌جمهور با مردم دارد. حتماً به این مسئله توجه بکنند و همین‌طور وزارت کشور، وزارت اطلاعات و بقیه وزارت‌خانه‌هایش هم باید توجه بکند.

 * ما وقتی به دوره احمدی‌نژاد می‌رسیم -نمی‌دانم اسمش را چه بگذارم؟ نمی‌دانم- یکی از چیزهایی که از آن داریم این است که به‌تدریج تلاش شد تا طبقه متوسط جامعه را زمین‌گیر بکنند. الآن طبقه متوسط از بین رفته است و تقریباً نیست. ما می‌آییم مشارکت مردم در ساخت، در تولید، در توزیع، در تجارت و امثال آن را شعار می‌دهیم، در حالی که طبقه متوسط وجود ندارد تا مشارکت کند. شما طبقه متوسط را نابود کردید؛ حالا می‌خواهید پروژه اجرا کنید، چه جوری اجرا می‌کنید.

* بسیاری از شرکت‌های قدرتمند تولیدگر ما به خارج از کشور رفتند؛ در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و ترکیه رفتند دفتر زدند. شما باید طبقه متوسط را بازسازی کنید. شما باید راه را برای سرمایه‌های خرد و کلان باز کنید تا اینها بتوانند بیایند سرمایه‌گذاری کنند. با نگاه امنیتی که نمی‌توانید این کار را انجام بدهید. اگر رویکرد وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، وزارت کشور، شورای امنیت کشور و شورای عالی امنیت ملی نسبت به حضور مردم و طبقه متوسط جامعه عوض نشود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد، هیچ توسعه‌ای صورت نمی‌گیرد و هیچ وفاقی صورت نمی‌گیرد. حتماً این رویکردها عوض بشود تا آقای پزشکیان بتواند اهداف‌شان را دنبال کند.

*  من فقط حرفم این است که ما دولت ایستاده -به تعبیر من- را نمادی از دولت نشسته باید بدانیم. هر جوری که آقای پزشکیان و تیم همراهش به شعارهای‌شان وفادار ماندند، آقای مومنی، استاندارها و فرماندارهای‌شان هم می‌مانند. اگر آنها در بده‌بستان افتادند، آقای مومنی هم بده‌بستان می‌افتد؛ فردا وقتی می‌خواهد استاندار تعیین کند، نمایندگان جمع می‌شوند می‌گویند ما باید تعیین بکنیم، امام جمعه زنگ می‌زند و امضاء می‌کند که فلان آقا باید بماند. او هم مجبور می‌شود که این کار را بکند؛ چرا؟ چون این آقا، از آقای پزشکیان که رئیس‌شان است یاد می‌گیرد که باید برود مثلاًبده‌بستان بکند. وفاق، بده‌بستان نیست؛ وفاق باز کردن میدان برای مطالبات اکثریت و رفتن به سمت اکثریت است با بها دادن به اقلیت؛ منتها نه سهیم کردن‌شان؛ یعنی به ایشان بها بدهیم، اما شرکت سهامی درست نکنیم. به نظر من این راهی است که آقای پزشکیان در پیش‌رو دارد و اگر این راه را انتخاب نکند، آقای مومنی هم نمی‌تواند کاری انجام بدهد.

* به نظر من در این سه ماه معلوم می‌شود که همکاران آقای مومنی در ستادش و در استان‌ها چه کسانی‌اند. در این سه ماه نشان داده می‌شود که آقای پزشکیان نسبت به وزارت کشور، وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و تصمیم‌گیرندگان اصلی کشور چجوری می‌خواهد رفتار بکند. اگر در این سه ماه اینها توانستند به سمت اکثریت بروند، من امیدوارم که هم توسعه پایدار و ثابت ان‌شاءالله صورت بگیرد و هم تعامل با خارج و وفاق در داخل محقق بشود. ولی اگر نتوانستند، آقای پزشکیان آخرین تیری بوده است که حکومت در ترکشش داشته و اگر این هم شکست بخورد، من می‌گویم فاجعه‌بار است؛ یعنی شکست آقای پزشکیان فاجعه است.

* همه نهادها، همه نیروها و کنشگران سیاسی باید تلاش کنند که آقای پزشکیان موفق بشود. من معتقدم که وظیفه‌ای ملی‌تر از این امروز وجود ندارد. باید همه تلاش بکنند تا پزشکیان موفق بشود؛ بدون اینکه بخواهند از او مثلاً یک سهمی بگیرند. موفقیتش هم وابسته به حرکتش در جهت مطالبات ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد می‌باشد. من موفقیت را آنجا می‌بینم؛ نه اینکه بگوید چون آقای فلانی رئیس مجلس است، آقای فلانی امام جمعه است، آقای فلانی نماینده است، آقای فلانی نویسنده است و فلان دبیر حزب است، من باید یک سهمیه‌ای به ایشان بدهم. یعنی حداکثر تا اول سال ۱۴۰۴ دولت یک محک جدی خورده است.

*{ با اشاره به انعکاس اولین تصویر از تغییر وضعیت موجود، در بودجه سال ۱۴۰۴}: بله، یک محک جدی خورده است؛ یعنی دولت در بودجه سال آینده خودش را نشان می‌دهد. من این را به شما بگویم، بودجه سال آینده که از آذرماه شروع می‌شود، جهت‌گیری عمومی دولت را نشان می‌دهد که کجا می‌خواهد برود؛ چقدر می‌خواهد بخش خصوصی را درصحنه بیاورد؟ چقدر می‌خواهد پروژه‌های ملی را اجرا بکند؟ یا چقدر می‌خواهدپول‌های سرگردان را به این نهاد و آن نهاد بدهد؟ همه اینها در بودجه معلوم و مشخص می‌شود. در طول مدت دولت‌های احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی دهانه‌های زیادی باز شده است. این دهانه‌هاهرروز هم گشادتر شده و نیازهایش هم بیشتر شده است.

27215

نظر شما