شناسهٔ خبر: 68397670 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

انتظارات هنرمندان از انتصابات جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

اعتمادسازی و توجه به موسیقی هنری اولویت مسئولان آتی باشد

چند سالی می‌شود که وضعیت موسیقی هنری و غیر تجاری مخصوصاً از دوره کرونا به بعد اصلاً مطلوب نیست و مدیران مربوط به این بخش کاری انجام نداده‌اند که دل اهالی موسیقی گرم شود؛ بنابراین انتظارات اهالی موسیقی از انتصاب مدیران حوزه موسیقی در این برهه از تاریخ یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که باید به این انتظارات پاسخ داد.

صاحب‌خبر -

با آمدن دولت جدید و انتصاب وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به اینکه شعار دولت چهاردهم «وفاق ملی» است؛ خود به خود انتظاراتی در بین هر فردی از این جامعه، خاصه هنرمندان و خاصه‌تر هنرمندان حوزه موسیقی ایجاد می‌شود که آیا این دولت می‌خواهد در حوزه موسیقی تغییر و تحولاتی ایجاد کند تا اعتماد خیل بیشتر هنرمندان را جذب و دل آنها را شاد کند یا خیر. چراکه چند سالی می‌شود که وضعیت موسیقی هنری و غیر تجاری مخصوصاً از دوره کرونا به بعد، اصلاً مطلوب نیست و مدیران مربوط در این بخش کاری انجام نداده‌اند که دل اهالی موسیقی گرم شود. 

بنابراین زیبنده است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتخاب مدیران متخصص و کارآمد افراد جدیدی را انتخاب کند که اول نشان از تغییر دیدگاه این وزارتخانه نسبت به این هنر و هنرمندان حوزه موسیقی داشته باشد و دوم سبب جذب هنرمندان شاخص و فاخر شود تا شاهد تولید آثار باکیفیت و اثربخش باشیم.

ایکنا به همین منظور در گفت‌وگو با هنرمندان حوزه موسیقی ایرانی گفت‌وگویی درباره «انتظارات اهالی موسیقی از انتصاب مدیران حوزه موسیقی» انجام داده است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

فرهنگ و موسیقی؛ آخرین اولویت مدیران 

مانی جعفرزاده، کارشناس موسیقی در این باره بیان کرد: من هیچ انتظاری ندارم؛ تصور می‌کنم که هر مدیری هم که بیاید پیش از هر چیز مراقب میز خود است تا مقام بالادستی ناراحت نشود تا بتواند مدت زمان طولانی‌تری در منصب قدرت بماند. آخرین اولویت مدیران، فرهنگ و موسیقی است و آخرین اطلاعاتی که دارند به حوزه موسیقی مربوط می‌شود؛ زیرا عموماً مدیران از حوزه امنیتی حضور پیدا می‌کنند و اصلاً برای این حوزه تربیت نشده‌اند؛ بنابراین هنرمندان را نمی‌شناسند و میزان آشنایی که آنها به خصوص در حوزه موسیقی دارند مبتنی بر شهرت افراد است. 

مانی جعفرزادهوی ادامه داد: گاهی با بعضی از مدیران مواجه می‌شویم که فلان خواننده را به دلیل اینکه خواننده است می‌شناسد اما مثلاً استاد احمد پژمان، مهران روحانی و سایر افراد سرشناس و خبره حوزه موسیقی را نمی‌شناسد حتی همین الان بسیاری از مدیران حوزه موسیقی نام این اساتید را هم نمی‌دانند و آنها نمی‌شناسند؛ بنابراین نمی‌توان انتظاری داشت. همین که مدیران کمتر مزاحم شوند اتفاق خوبی است. 

مدیران بدانند که رئیس هنرمندان نیستند 

کیوان ساکت، نوازنده و آهنگساز دراین‌باره بیان کرد: نخست اینکه همه کسانی که در زمینه موسیقی به آنها مسئولیتی داده می‌شود از شخص وزیر تا مدیران دیگر، همه باید به این باور برسند که درست است که مسئولیتی دارند اما آنها رئیس موسیقی و هنرمندان نیستند و وظیفه آنها خدمت به هنر و هنرمندان است. چهره‌هایی در گذشته داشته‌ایم که در حد وزیر بودند اما بیان می‌کردند که ما یک بار هم کنسرت نرفتیم و موسیقی گوش نکردیم و به این موضوع افتخار می‌کردند! طبیعتاً چنین شخصی وقتی مسئولیتی به او واگذار ‌شود هیچ دغدغه‌ای برای پیشرفت و پیشبرد هنر ندارد. 

کیوان ساکتوی ادامه داد: ما دیده‌ایم که برخی از مدیران چگونه برای منافع آنی خود از موسیقی بسیار غیر هنری و تجاری حمایت می‌کنند؛ بنابراین مدیران این حوزه باید از جمله افرادی انتخاب شوند که یا هنرمند سرشناسی هستند که مورد وثوق و احترام دیگر هنرمندانند یا کسانی باشند که با نیازهای عرصه موسیقی و هنرمندان آن آشنایی کافی دارند و می‌توانند در این زمینه دلسوز هنر و هنرمند باشند. 

ساکت افزود: عملکرد مدیرانی که تاکنون حضور داشته‌اند رضایتبخش نبوده است؛ چراکه وقتی مجوز قانونی بسیاری از اجراهایی را که صادر کرده‌اند شخص دیگری به راحتی در شهرستان‌ها این مجوز قانونی را لغو می‌کند و به هنرمند اجاره اجرا نمی‌دهد یعنی وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی را رسماً به رسمیت نمی‌شناسد. این اتفاق نشان‌دهنده این است که یا مدیران دارای قدرت و برش کافی نیستند یا از موضوعی واهمه و ترس دارند یا اصلاً این موضوعات برای آنها مهم نیست و دغدغه کار و ارزش‌های هنری را ندارند. به هرحال من امیدوارم شرایط به گونه‌ای پیش برود که مردم سختی‌کشیده ما اندکی از رنج و محنت این زندگی دشوار آسوده شوند. 

هیچ توقعی از مسئولان ندارم

شهرام صارمی، هنرمند و کارشناس حوزه موسیقی در رابطه با انتظارات خود بیان کرد: در تمامی این سال‌های گذشته تجربه به ما ثابت کرده است مدیرانی که متخصص و دلسوز موسیقی باشند هیچ‌وقت سر کار نبوده‌اند؛ الان هم شخصاً به عنوان فعال عرصه موسیقی هیچ توقعی از آقایان مسئول ندارم. 

شهرام صارمیوی ادامه داد: تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است که در دوره زنده‌یاد علی مرادخانی به دلیل اینکه در دوره‌ای طولانی مدیر دفتر موسیقی و معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند تجربه بسیاری در این حوزه داشتند و به همین دلیل هنرمندان را می‌شناختند و به صورت تجربی کار بخشی از هنرمندان به خوبی جلو می‌رفت. در این دوره در حد متوسطی به هنرمندان و امور مربوط به موسیقی توجه می‌شد ولی از دولت جدید و مدیرانی که انتصاب خواهند شد هیچ توقعی ندارم و می‌دانم که اهالی موسیقی باید خودشان به فکر خودشان باشند.

صارمی درباره علت اینکه هیچ انتظاری از مدیران موسیقی ندارد بیان کرد: با توجه به تجربه ‌این سال‌ها مشخص است مدیرانی که انتخاب می‌شوند سیاست صحیح موسیقی را نمی‌توانند پیش ببرند زیرا اصلاً اجازه چنین کاری را ندارند. در کل امید و انتظاری به اینکه مسئولانی که منتصب خواهند شد سیاست‌های درست موسیقی را جلو ببرند ندارم. 

این هنرمند اضافه کرد: به نظرم هیچ تغییری در موسیقی رخ نخواهد داد زیرا موسیقی جدی اولویت چندهزارم مسئولان هم نیست. ما هنوز در کشور درگیر دریافت مجوز برای شعر حافظ هستیم. من کار اجرایی موسیقی انجام می‌دهم ولی تجربه این چهار دهه به ما این موضوع را نشان داده است که شاهد تغییری جدی در عرصه موسیقی نخواهیم بود.

نگاه غیر هنری مدیران موسیقی و بی‌اعتمادی هنرمندان 

کیوان فرزین، نوازنده و کارشناس موسیقی در این رابطه بیان کرد: تقریبا هیچ‌وقت دیدگاه حاکمیت به حوزه فرهنگ و هنر، خیلی هنری نبوده‌ است. نتیجه این نگاه طبیعتا انتقاد‌های زیادی را برای هنرمندان در طول سال‌های مختلف به وجود آورده است که مانده و مزمن شده و به همین دلیل سبب بی‌اعتمادی خیلی از هنرمندان موسیقی شده است؛ حتی وقتی با هنرمندانی که با بخش دولتی کار می‌کنند صحبت می‌کنیم هم مشاهده می‌کنیم که از وضعیت موسیقی رضایتی ندارند و حتی مدیران دولتی مرتبطی که فرهنگی‌تر بوده‌اند نیز اذعان دارند که سیستم مشکلات بسیاری دارد و باز به نوعی ناراضی هستند. 

کیوان فرزینوی ادامه داد: در اصل کل سیستم مشکلاتی دارد و محدودیت‌هایی را ایجاد کرده که فضای هنر نتواند در آن فضا به‌درستی رشد کند. مثلاً ما در طول این چند سال مدیرانی را تربیت نکرده‌ایم که در حوزه موسیقی بتوانند تجربه، تخصص و اشراف کافی داشته باشند یا در یک دایره بسته می‌چرخیم و مجبوریم به مدیران سیاسی و ناآشنا با هنر و موسیقی تن دهیم. البته ما نه‌تنها مدیر تربیت نکرده‌ایم بلکه هر گزینه مستعدی را نیز سوزانده‌ایم. سیستم‌های اداری دولتی ما به‌ندرت تحمل افراد توانا، سالم و فعال را داشته‌اند چرا که مدیران و حتی کارمندان این افراد را رقیبی برای پست‌ها و آینده شغلی خود می‌بینند و به مدد فیلترهای متعدد تنگی که بیشتر جنبه‌های ایدئولوژیک و امنیتی دارد و به همه جزییات زندگی انسان سرک می‌کشد حذف رقیب مطمئن‌ترین و آسان‌ترین راه است.

فرزین افزود: خیلی از هنرمندانی که حاضر نبودند از استانداردهای خود بنا به میل مدیران دولتی عدول کنند منزوی شدند یا آنها را منزوی کردند و یا خودشان ترجیح دادند که کنار بکشند. مدیرانی که حضور پیدا می‌کنند به واسطه همین رفتارها بسیار محافظه‌کار شدند و مدیریتشان در اصل ایجاد روابط و رضایت در بین بخش سیاسی و اداری حوزه موسیقی بوده است تا اینکه دغدغه هنر موسیقی را داشته باشند برای همین از همه سمت‌ها تحت یک محدودیتی قرار گرفتیم یعنی مدیران خوب تربیت نشدند، بسیاری رانده و بسیاری منزوی شدند آن‌ها که ماندند اکثراً تن به محافظه‌کاری و بله‌قربان‌گویی دادند و خیلی‌ها هم به دلیل آشنایی با این شرایط حاضر به همکاری نیستند در صورتی که ممکن است ظرفیت و امکان یک مدیریت خوب و ایده، طرح و اندیشه‌ای برای پیشبرد این کار را دارا باشند.

این کارشناس حوزه موسیقی اظهار کرد: با این تفاسیر اندکی این فضا پیچیده است به خصوص اکنون که مقداری شکاف بین جامعه و بخش حاکم عمیق‌تر شده است که نشانه‌های آن را در انتخابات هم دیدیم که مسئولان رده بالای کشور نیز به این مهم نیز اذعان داشتند. پر کردن این شکاف یکسری اقدامات و دادن پیام‌هایی به جامعه هنری را لازم دارد تا در زمان کوتاه بتوان این شکاف را پر کرد.

وی تصریح کرد: در روال معمول این چند سال اخیر مدیریت موسیقی بسیار ضعیف و بد بوده و بسیاری از هنرمندان را از خود رانده است و یک سیاست دفعی را در پیش گرفته بودند؛ این سیاست‌ها و افرادی که این دیدگاه را پیش برده‌اند حتماً باید تغییر کنند تا شاید اهالی موسیقی بتوانند بی‌اعتمادی‌ای فعلی را کنار بگذارند و اندک اندک جذب شوند. این موضوع به انتخاب افرادی بستگی دارد که قرار است مدیریت داشته باشند، سیاست‌هایی که به کار بگیرند و اقداماتی که انجام دهند. 

فرزین با بیان اینکه وضع معیشتی و فعالیت در حوزه موسیقی غیرتجاری در مقایسه با سی‌سال گذشته در بدترین وضعیت خود قرار دارد ادامه داد: بخشی از این وضعیت با شرایط اجتماعی مرتبط است و بخشی از آن هم به سوءمدیریت‌‌های اخیر در این حوزه بازمی‌گردد. گام اول تغییر این روند، انتخاب افراد است و اگر اولین اقدام پیام درستی را به جامعه هنری و موسیقی مخابره کند؛ باعث می‌شود که دافعه بی‌اعتمادی‌ موجود سریع‌تر برطرف شود. انتخاب افراد باید به گونه‌ای باشد که راه را برای قدم‌های بعدی آسان‌تر کند. استفاده از افرادی که در سال‌های گذشته سابقه خوبی ندارند سبب سخت‌تر کردن قدم‌های بعدی می‌شود؛ اگر مطابق ادعای دولت، هدف این باشد که اعتماد را جلب کنند و وفاق ملی شکل بگیرد باید به این موضع توجه کرد.

این هنرمند عرصه موسیقی افزود: در حوزه موسیقی دو بخش تجاری و هنری وجود دارد که روابط در بخش موسیقی تجاری با روابط در بخش موسیقی هنری متفاوت است. موسیقی تجاری یک نوع تجارت و کسب‌وکار است بر پایه هنر موسیقی پس راحت‌تر با اهدای یکسری امتیازات و احتسابات اقتصادی یعنی یک معامله می‌توان رضایت فعالان این بخش را کسب کرد اما در بخش هنری طبیعتاً اینگونه نیست که صرفاً به یکسری مسائل معیشتی اکتفا کرد و در کنار مسائل معیشتی خیلی از استانداردهای دیگر هم لازم است تا بتوان به نتیجه رسید. مدیران حوزه موسیقی باید توجه ویژه‌ای به حوزه هنری و غیر تجاری حوزه موسیقی داشته باشند.

بی‌توجهی مدیران نسبت به دغدغه هنرمندان 

هوشنگ کامکارهوشنگ کامکار، آهنگساز و هنرمند پیشکسوت موسیقی خیلی کوتاه بیان کرد: انتصاب مدیران هرچه باشد هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند و تغییری ایجاد نخواهد شد؛ کدام یک از مدیران تاکنون به دغدغه‌های هنری هنرمندان و فعالان موسیقی توجه کرده است؟ 

گرایش به موسیقی بازاری؛ آفت مدیران غیرکارشناس 

علی مغازه‌ای منتقد و کارشناس موسیقی در این رابطه اظهار کرد: در طول ادوار گذشته، دست کم در دو دوره اخیر، معاون هنری و رئیس دفتر موسیقی که مجدد توسط وزیر وقت انتخاب شدند؛ یک وضعیت پیچیده‌ای برای موسیقی رقم خورد؛ از این جهت که اشخاصی که قبلاً با موسیقی ارتباط نداشتند به عنوان مدیران موسیقی انتخاب شدند. بدیهی است که جامعه موسیقی انتظار ندارد که یک موزیسین به عنوان مدیر انتخاب شود زیرا نتیجه خوبی نخواهد داشت اما افرادی هم که در تجربه دوران کاری خود در حوزه‌های دیگر بودند وقتی به عنوان مدیر موسیقی انتخاب می‌شوند از همان ابتدا تکلیف روشن است؛ زیرا این افراد به راحتی می‌توانند تحت‌ تأثیر یک جریان قرار بگیرند و ممکن است به جریان موسیقی هنری یا موسیقی تجاری و بازارپسند گرایش داشته باشند. 

علی مغازه‌ایوی ادامه داد: ما در دو دوره تجربه مدیریت آقای اللهیاری که رئیس دفتر موسیقی بودند این موضوع را به وضوح دیدیم که میدان‌های موسیقی در اختیار موسیقی‌های پاپ بازاری قرار گرفت. وقتی صحبت از موسیقی پاپ می‌شود به این معنا نیست که این نوع موسیقی اساساً خوب نیست بلکه این نوع موسیقی مخاطبان خود را دارد اما در این نوع موسیقی می‌تواند شکلی از ابتذال و فرهنگ سطح پایین و نازل حاکم باشد و نتیجه این شود که امروزه ویدئوهایی از کنسرت‌هایی را ببینیم که نه به لحاظ ذهنی توان شنیدن آن وجود دارد و نه از لحاظ مالی از پس بلیت‌های این کنسرت‌ها برمی‌آییم تا بدانیم که چیستند. 

مغازه‌ای افزود: ما ویدئوهایی می‌بینیم که عناصر و افرادی در موسیقی پاپ به سخیف‌ترین شکل ممکن در حال ارائه موسیقی به جوانان ایرانی هستند که اصلاً در شأن شهروندان ایرانی نیست. منظور این نیست که مدیران حوزه موسیقی صرفاً به ترویج موسیقی کلاسیک، سنتی و دستگاهی بپردازد بلکه باید انواع موسیقی حق تنفس و حمایت شدن داشت باشند. این روندی که اخیراً در دفتر موسیقی شکل گرفته بود که طبعاً از سوی معاونت هنری هم حمایت می‌شد؛ سوق دادن جریان موسیقی عامه‌پسند ایران به سمت نازل‌ترین و سطح پایین‌ترین گونه‌های موسیقی بود. 

این منتقد موسیقی اضافه کرد: انتظار جامعه موسیقی این است که قطع به یقین افراد و ترکیب هیئت‌ امناهای جریان‌ها و جایگاه‌های تأثیرگذار موسیقی باید عوض شود چراکه علت روشنی دارد. ما خصومت شخصی با هیچ فردی نداریم اما افرادی هستند که سال‌ها بر مسند نشسته‌اند؛ اگر این افرا مفید بوده‌اند باید تا به حال شاهد نتایج خوبی بودیم اما وقتی نتیجه مثبت کیفی حاصل نمی‌شود چرا باید یک نفر مادام‌العمر در یک موقعیت تأثیرگذار در هیئت‌ امنا یا هیئت‌ مدیره باقی بماند؟ 

مغازه‌‌ای تصریح کرد: اگر این مسندها ملک طلق این افراد است باید در این نهادها بازنگری کرد زیرا حق‌الناس است. فرهنگ وابسته به هیچ شخصی نیست؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان او باید در این وضعیت دلسوزانه نگاه کنند و افراد مناسب‌تر را انتخاب کنند و اگر افرادی در چند سال اخیر نتوانسته‌اند در موسیقی تغییر و تحول کیفی ایجاد کنند این افراد را عوض کنند. ممکن است مدیران نسبت به این صحبت‌ها اینگونه واکنش داشته باشند که این نظرات شخصی است و همه تهیه‌کنندگان پشت فلان مدیر هستند در صورتی که این انگاره اشتباه است زیرا همه تهیه‌کنندگان به دنبال سود بیشتر هستند و این تهیه‌کننده نیست که باید از یک مدیر حمایت کند؛ اتفاقاً اگر تهیه‌کننده از یک مدیر حمایت کرد باید متوجه یک خطا بود. 

این کارشناس موسیقی ادامه داد: فرض کنیم اکنون تهیه‌کنندگان سینمای ایران فقط تمایل داشته باشند فیلم‌‌های سطح پایین و زرد تولید کنند زیرا مخاطب بیشتری دارد؛ اگر مدیری به این افراد میدان دهد و این افراد از آن مدیر حمایت کنند آیا همه چیز مورد تائید است؟‌ من معتقدم مدیر دفتر موسیقی و معاونت هنری باید الزاماً مشاورانی را از انواع موسیقی که لزوماً هم شناخته شده نیستند پیدا کنند و با آنها جلسات ماهانه داشته باشند. 

وی با بیان اینکه مدیران باید با دیدگاه‌ هنرمندان انتخاب شوند نه رفاقت و مناسبات خاص حاکمیتی و امنیتی اضافه کرد: چندین بار تجربه کرده‌ایم مدیرانی که در حوزه امنیتی مشکلی نداشتند در حوزه عملکرد هنری و وظایف خود مشکل داشتند و بالعکس. باید توجه کرد که ملاحظات امنیت مهم است یا فرهنگ؟ اگر امنیت مهم‌تر است که وضعیت روشن است؛ بهتر است این موضوع اعلام شود که ملاحظات امنیتی مهم‌تر است و تمایل داریم چهره‌های امنیتی به عنوان معاون هنری و رئیس دفتر موسیقی انتخاب شوند. 

مغازه‌ای تأکید کرد: وضعیت موسیقی غیر تجاری اصلاً مناسب نیست و بعضاً اتفاق می‌افتد که پول جمع کنیم تا برای هنرمندی ساز تهیه کنیم؛ آیا این وضعیت معمولی در عرصه هنر است و جامعه موسیقی باید برای هنرمند درجه یک کشور پول جمع کند تا ساز بخرد؟ این وضعیت در شأن هنر موسیقی نیست. 

لزوم اتخاذ جذب حداکثری هنرمندان از سوی مسئولان

رضا مهدوی، نوازنده و کارشناس حوزه موسیقی گفت: مسئولان باید بتوانند در وهله اول هویت حقیقی دفتر موسیقی را به خود بازگرداند؛ دفتر موسیقی برای چنین وزارتخانه‌ای شایسته نیست زیرا دیگر مراکز، مرکز هستند و رئیس دارند اما در حوزه اجرایی قدرت مدیرکل کاهش یافته است. مدیران منتصب باید ممیزی‌ها را به سمت و سوی جذب حداکثری ببرند و به جامعه موسیقیدانان که بسیار شریف هستند و در طول تاریخ به آنها ظلم‌های بسیاری شده است اعتماد کنند. 

رضا مهدویوی ادامه داد: موسیقیدانان از هنرمندانی هستند که همیشه پای کار بودند و به دولت‌ها اعتماد کردند اما گاه اتفاق افتاده است که دولت‌ها جواب اعتماد آنها را خوب نداند. می‌‌توان با حذف برخی از مسائل امنیتی، حراستی و ممیزی در آثار آنها، اعتمادسازی کرد و آنها را برای فعالیت به صحنه اجرا دعوت کرد. 

مهدوی افزود: دفتر موسیقی باید بتواند بسیاری از مسائل را برون‌سپاری کند زیرا دولت نباید تصدی‌گری کند. این نهاد جدا از اختیارات قانونی‌ای که دارد باید سیاست‌گذاری، نظارت و حمایت کند و کارهای حاشیه‌ای را برون‌سپاری کند تا بخش خصوصی هم دخیل شود. دفتر موسیقی باید بخش خصوصی را به عنوان بازوی اجرایی خود نگاه کند و فقط یک صنف خاص را به عنوان بازوی اجرایی خود نبیند بلکه ما اصناف مختلف و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی‌ای داریم که خوب است آنها هم احساس کنند جایگاهی برای خود دارند. 

این هنرمند حوزه موسیقی اظهار کرد: افرادی باید برای مسئولیت‌های مرتبط با حوزه موسیقی انتخاب شوند که تجربه بسیاری در حوزه موسیقی دارند، با طیف وسیعی از موسیقیدان‌ها ارتباط داشته باشند، اختصاصاً به گونه خاصی از موسیقی ارادت نداشته باشند و بتوانند فراوانی را توسعه دهند. تمامی موسیقی‌ها باید در این دایره گنجانده شود حتی برای رپ ایرانی نیز جایگاه قائل باشند و به آن مجوز دهند. ما اگر این توسعه و فراوانی را ایجاد کنیم مردم می‌توانند اعتماد کنند و به نمونه‌هایی که مجوز گرفته‌اند گوش دهند. 

مهدوی اضافه کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی نمی‌تواند در این موضوع تأثیرگذار باشد بلکه صداوسیما نیز باید سیاست‌های کلی خود را تغییر دهد یعنی باید بتواند سازهای موسیقی را نشان دهد و انواع موسیقی‌ها را پخش کند و به موسیقی‌های خوبی که در دهه 60 و 70 که تولیدات خیلی خوب و ارزنده‌ای بودند اما به هر دلیل کنار گذاشته شده‌اند را توجه کنند. مدیر جدیدی که می‌خواهد بیاید باید یک جشنواره دوره دهه 60 و 70 برگزار کند و از پیشکسوتان عرصه موسیقی بعد از انقلاب دلجویی کند و برای آنها جشنواره اختصاصی برگزار کند و آنها را روی صحنه بیاورد و از این هنرمندان تجلیل ویژه کند. 

این کارشناس موسیقی درباره مدیران گذشته و فعلی حوزه موسیقی اظهار کرد: من احساس می‌کنم عده‌ای از مدیران این توانایی را دارند که حتی پست‌ها و جایگاه بالاتری را داشته باشند زیرا در دوره‌ای که تشنج و سختی در موسیقی وجود داشت توانستند آرامش را برقرار کنند و با بخشی از بدنه موسیقی تعامل داشته باشند بنابراین آنها باید همچنان حفظ شوند زیرا تجربیات خوبی دارند. نکته مهم این است که افراد در دوران سختی شناخته می‌شوند اینکه اکنون دوره آرامش است و همه بیایند، سخت نیست؛ در دوره‌ای که هرکسی نمی‌آمد، افرادی که پای کار بودند جایگاه بالاتری دارند زیرا ضرورت زمان را می‌شناسند و زود از کوره در نمی‌روند، سریع قضاوت نمی‌کنند و زود تصمیم‌گیری نمی‌کنند. 

مهدوی افزود‌: مدیر باید یک قاضی آگاه باشد که بر اساس مستندات و شواهد اصولی و درست بتواند تصمیم‌گیری و قضاوت کند و هوای بدنه موسیقی را داشته باشد؛ چنین مدیری باید انتخاب یا انتصاب شود اینکه در دولت‌های قبل حضور داشته مهم نیست زیرا این دولت‌ها نیستند که مهمند بلکه رویکرد آن مدیر مهم است. 

گفت‌وگو از سجاد محمدیان

انتهای پیام

نظر شما