شناسهٔ خبر: 68377244 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

«توقیف» آثار هنری؛ آتش در خرمن سرمایه‌های فرهنگی

«توقیف» اثر هنری پدیده‌ای است که هر از چند گاهی نمود پیدا می‌کند و یک اثر به دلایل مختلفی مهر توقیف می‌خورد، وقوع چنین امری ناگزیرناپذیر و نتیجه عدم سیاست‌گذاری کارآمد و نظارت ناصحیح مدیر فرهنگی است که ثمری جز سوختن و هدر رفت سرمایه‌های فرهنگی کشور است که باید آن را علاج کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ «توقیف» واژه نام آشنایی برای مدیران فرهنگی، هنرمندان و مخاطبان کالا‌های فرهنگی است، اما نوع نگاه هر یک به این پدیده متفاوت است. هر آنقدر که مردم نسبت به توقیف یک اثر هنری بخصوص در حوزه سینما و شبکه نمایش خانگی حساس هستند، برخی از هنرمندان از آب گل آلود آن ماهی‌ها شکار می‌کنند و آن را نوعی افتخار برای خود قلمداد می‌کنند. مسئله اصلی در این نوشتار نه مردم هستند و نه هنرمندان بلکه مسئله اصلی مدیران فرهنگی هستند که در کسوت سیاست‌گذار و ناظر بر تولید آثار هنری و فرهنگی چنان که باید به وظیفه عمل نمی‌کنند. 

این نقیصه خود وقتی نمایان می‌شود که اثری به هر دلیلی توقیف و بایگانی می‌شود. توقیف یک اثر به هر علتی نتیجه‌ای جز هدر رفت سرمایه‌های مادی و تحلیل استعداد‌ها ندارد. در واقع توقیف آشکار شدن ضعف مدیریت فرهنگی در حوزه سیاست‌گذاری، نظارت و برنامه‌ریزی است. اگر در مرحله پیش تولید و تولید یک فیلم و یا سریال سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای اعمال شود و هنرمند ملزم به اجرا و اعمال این سیاست‌ها باشد پدید توقیف هرگز رخ نخواهد داد. 

«توقیف» آثار هنری؛ آتش در خرمن سرمایه‌های فرهنگی

البته این جمله به معنای آن نیست که هر اثر هنری که مهر توقیف روی آن بخورد نتیجه سیاست‌گذاری غلط است، چرا که آثار بسیاری بودند که به دلیل غرایض شخصی و یا برداشت‌های سلیقه‌ای توقیف شدند. «به رنگ ارغوان» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی‌کیا»، «بانو» به کارگردانی «داریوش مهرجویی»، «باشو غریبه‌ای کوچک» به کارگردانی «بهرام بیضایی»، «حاجی واشنگتن» به کارگردانی «علی حاتمی»، «مارمولک» به کارگردانی «کمال تبریزی» و ... از آثاری از این دست بودند که برای مدتی توقیف و بعد‌ها به نمایش عمومی درآمدند.

«توقیف» آثار هنری؛ آتش در خرمن سرمایه‌های فرهنگی/// منتشر نشود

در مقابل آثار بسیاری بودند که توقیف آنها نتیجه همان نظارت‌های ضعیف و یا حتی اقدامی مغرضانه از سوی سازندگان‌شان تولید شدند و با مهر توقیف امکان نمایش عمومی پیدا نکردند. آثاری که توقیف آنها نه‌تنها جنبه تبیهی نداشت، بلکه سبب اقبال کارگردان‌شان شد. «آفرینش بین دو سطح» به کارگردانی «حسن رجبیان»، «لرد» به کارگردانی «محمد رسول‌اف»، «برادران لیلا» به کارگردانی «سعید روستایی» و ... آثاری سیاه‌نما و مغرضانه‌ای بودند که هدفی جز هدم ارزش‌های ملی ـ مذهبی نداشتند و توقیف آنها نتیجه‌ای جز اقبال بیشتر در گعده‌های اپوزیسیون در آن سوی آب‌ها و کشور‌های معاند نداشت. متاسفانه فرصت دادن به این دست فیلمسازان سوختن استعداد‌های جوان و خلاقی است که به دلیل مافیای پنهان و پیدا در سینمای ایران توان حضور در فضای فرهنگی و هنری را ندارند.

«توقیف» آثار هنری؛ آتش در خرمن سرمایه‌های فرهنگی

مشکل توقیف در شبکه نمایش خانگی نیز بار‌ها و بار‌ها اتفاق افتاده است و آثاری متعدد در حین ساخت و عرضه به دلیل عدم رعایت ممیزی‌ها توقیف شدند. «قبله عالم» به کارگردانی «حامد محمدی»، «شبکه مخفی زنان» به کارگردانی «افشین هاشمی»، «غربت» به کارگردانی «امیر پورکیان»، «جوکر» به کارگردانی «احسان علیخانی» از سریال‌های شبکه نمایش خانگی بودند که به رنگ توقیف درآمدند. 

مسئله توقیف از آنجایی که به تضییع حقوق مادی عموم مخاطبان منجر می‌شود از اهمیت بالاتری برخوردار است. اگر یک فیلم سینمایی اجازه اکران پیدا نکند طبعا مخاطب عام برای آن هزینه‌ای پرداخت نکرده است، اما در شبکه نمایش خانگی به دلیل اینکه هر هفته برای خرید یک قسمت مبلغی را هزینه می‌کند اهمیت دارد. این امر دو مشکل را ایجاد می‌کند اول اینکه مخاطبی که با رعایت حقوق کپی رایت سریال مورد نظر را از درگاه‌های رسمی خریداری می‌کند برای خرید دیگر آثار رقبتی نخواهد داشت و دیگر اینکه به شبکه نمایش خانگی اعتماد نمی‌کند و ترجیح می‌دهد سریال‌های خارجی را بدون پرداخت هزینه و با دانلود همه قسمت‌ها مشاهده کند.

«توقیف» آثار هنری؛ آتش در خرمن سرمایه‌های فرهنگی

متاسفانه جبران خسارات مادی و معنوی مخاطبان را نیز هیچ نهادی بر عهده نمی‌گیرد. حال آنکه مخاطب بزرگترین و مهم‌ترین سرمایه برای هنرمندان و مدیران فرهنگی است، چرا که بدون مخاطب اصلا یک اثر هنری موجودیت پیدا نمی‌کند. حفظ این سرمایه عظیم معنوی مهمترین وظیفه دستگاه فرهنگی است و مدیران فرهنگی حفظ کرامت و احترام به حقوق و مادی و معنوی مخاطب را باید در اولویت سیاست‌گذاری‌های خود قرار دهد.

دست به دست شدن شبکه نمایش خانگی میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما و بحث و جدل طولانی در این مورد که مسئولیت این نهاد فرهنگی با چه دستگاهی است سبب بوجود آمدن سیاست چندگانه در این رسانه فراگیر شود؛ چرا که نوع نظارت و برنامه‌ریزی در وزارت ارشاد و صدا و سیما متفاوت و گاه در تعارض یا یکدیگر است.

فقدان یک سیاست منسجم فرهنگی سبب شده تا آثار فرهنگی تولید شده مصداق یک بام و دو هوایی بشود که هم مخاطب و هم هنرمند را سردر گم کند. اثری که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تولید می‌شود مورد تایید سازمان صدا و سیما نیست و عکس این قضیه نیز صادق است. این دوگانگی در تولید آثار هنری نتیجه‌ای جز عدم ثبات فرهنگی نخواهد داشت و حاصل آن توقیف سریال‌هایی است که در حقیقت امر آتش اندختن در خرمن سرمایه‌های فرهنگی کشور است، آتشی که نه تنها علاج واقعه نیست بلکه خود آفتی برای فضای فرهنگی خواهد بود.

انتهای پیام/ 161

نظر شما