علي تاجرنيا، فعال سياسي اصلاحطلب و نماينده مردم مشهد در مجلس ششم ضمن تشريح فضاي سياسي كشور به تحليل و پيشبيني تركيب مجلس دهم پرداخته است. او در گفتوگويي كه روز گذشته با خبرگزاري مهر داشت اظهار كرد كه حتي اگر نظارت استصوابي به شيوه قبلي اعمال شود باز هم اين اصلاحطلبان هستند كه خواهند توانست اكثريت مجلس را در دست بگيرند. او البته معتقد است فضاي اين مجلس هرگز شبيه مجلس ششم نخواهد بود:
برخي اعضاي جبهه مشاركت در حزب اتحاد حضور دارند، البته اين حزب هنوز وارد فضاي عضوگيري و تشكيل اركان نشده است. ما هم اگر چنانچه لازم باشد در حزب اتحاد ملت ايران خواهيم بود منتها يك برنامه مدون و مشخصي در اين زمينه وجود ندارد كه همه اعضاي مشاركت بخواهند در اين مجموعه ورود پيدا كنند. طبيعتا ترجيح اين است كه حزب مشاركت بتواند مجددا با ظرفيتهاي جديدي كار خود را آغاز كند ضمن اينكه مركزيت حزب مشاركت هنوز روي اصل انحلال سوال و بحث دارد.
ما نميخواهيم مجددا رويكردي داشته باشيم كه تقابل را بين نهادهاي مختلف و جريانهاي سياسي تشديد كند، اما در عين حال فكر ميكنم با توجه به وجود مولفه مهمي مانند شوراي نگهبان، باز هم مجلس آينده با اكثريت قابلتوجهي از اصلاحطلبان تشكيل خواهد شد. اين را هم بايد بگويم با توجه به تجارب گذشته و مجموعه مباحثي كه وجود دارد فكر ميكنم مجلس آينده يك مجلس نزديك به دولت و داراي يك مشي و نگاه اعتدالي خواهد بود. در انتخابات آينده حتي اگر رد صلاحيتها هم مانند سه دوره گذشته باشد باز هم اكثريت با جناح اصلاحطلب خواهد بود. حتي اگر همان نمايندگان مجلس ششم با همان تركيب امروز در مجلس دهم حضور داشته باشند طبيعتا مشي متفاوتتري نسبت به گذشته اتخاذ ميكنند، زيرا يكسري تجارب كسب كردند و همچنين يكسري اتفاقاتي در كشور افتاده است كه وقتي همه اينها دست به دست هم ميدهد يك رفتار و مشي جديدي شكل ميگيرد.
قطعا رفتارهاي مجلس ششم قابل نقد است و اگر به همان زمان بازگرديم هيچوقت به عنوان نخستين دستور مجلس يا نخستين كارهاي خودمان اصلاح قانون مطبوعات را مدنظر قرار نميدهيم؛ البته اين به اين معني نيست كه آن كار را اشتباه تلقي كنيم بلكه اشتباه از آن جهت بود كه شايد روش و زمان مطرح كردن آن قابل نقد باشد.
مجلس پنجم به نسبت مجالس ديگر به دليل تركيبي كه داشت، مجلسي معتدل بود. مثلا مجلس چهارم مجلس بسيار تندي بود چراكه نظارت استصوابي در اين مجلس تصويب شد، اصلاحاتي در قوانين مختلف شكل گرفت كه محدودكننده حقوق مردم بود. اما در مجلس پنجم با توجه به اينكه هاشميرفسنجاني به عنوان رييسجمهور با جريان اصولگرايي زاويه پيدا كرده بود، مجموعهاي به نام كارگزاران و جريان راست مدرن شكل گرفت. اين جريان تعامل خوبي با اصولگرايي داشت اما در عين حال با آنها زاويه پيدا كرده بود.
حتي اگر جريان اصلاحطلب هم نميخواست بحث خروج از حاكميت را مطرح كند، اما برخي عملا شرايط را به گونهاي طراحي كردند كه اين اتفاق بيفتد. در واقع فضايي كه پس از مجلس ششم در مجالس هشتم و نهم وجود داشت خيلي تندتر از مجلس ششم بود منتهي مساله اين است كه در كشور ما اگر از جناح اصلاحطلب باشي و حرف بزني اين حرف بسيار تند محسوب ميشود ولي اگر جناح اصولگرا و حميدرسايي باشي و حرفهاي ضد امنيت ملي هم بزني، خيلي معمولي تلقي ميشود.
در انتخابات مجلس ششم حزب موتلفه در هفتهنامه شما تيتر زد كه بزرگترين تقلب انتخاباتي در انتخابات مجلس رخ داده است. سپس بر اساس همين مطلب و بحثهايي كه شوراي نگهبان داشت ۷۰۰ هزار راي به ابطال رسيد اما كسي به افرادي كه ادعاي تقلب كردند تعرضي نكرد، يعني نه كسي به دادگاه رفت و نه از كسي شكايت شد؛ ولي عين همين اتفاق چند سال بعد در يك انتخابات ديگر افتاد كه سازماندهي شده هم نبود، يعني گروههاي سياسي آن را مطرح نكردند بلكه كانديدا يا طرفداران آن بودند. اما شما ديديد اين همه برخورد صورت گرفت.
دولتي كه منتج از اصولگرايي بود، كشور را به جايي رساند كه امروز همگان به اين صرافت افتادند كه ما بايد توافق كنيم. البته اگر اين توافق به خوبي پيش برود يك برگ برنده خواهد بود اما اينكه فكر كنيم اين برگ برنده به تنهايي بتواند تضمينكننده پيروزي اصلاحطلبان يا طرفداران دولت در انتخابات باشد، اشتباه است.
∎