در دنیایی که فناوری به بخش ضروری زندگی روزمره ما تبدیل شده، دشوار است که تحتتأثیر امکانات هوش مصنوعی قرار نگیریم. هوش مصنوعی میتواند به همه نوع سؤال پاسخ دهد و کمکهای زیادی ارائه دهد. بهعنوانمثال، ChatGPT، یکی از پیشرفتهترین دستگاههای هوش مصنوعی، پشتیبانی بیسابقهای از پاسخدادن به سؤالات عادی تا مسائل پیچیده حقوقی ارائه میدهد. اما اگر به طور کورکورانه به این دستیار دیجیتال اعتماد کنیم و پاسخها را بر اساس اطلاعات قدیمی یا نادرست قرار دهیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بر اساس مطالعهای که توسط ExpressVPN انجام شده است، علاوه بر مزایای زیاد، چالشها و خطرات زیادی نیز در استفاده از ChatGPT وجود دارد، بنابراین، مهم است که با یک نگرش انتقادی به افزایش اعتماد به هوش مصنوعی بپردازیم.
وابستگی بیش از حد
وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی به معنای تکیه بیش از اندازه بر این سیستمها برای انجام کارهایی است که قبلاً توسط انسانها انجام میشد. این ممکن است در صرفهجویی در زمان و انرژی و ارائه ایدههای جدید کمک کند، اما مشکلاتی نیز به همراه دارد. بهعنوانمثال، در صنعت خدمات مشتری، چتباتهای هوش مصنوعی به طور فزایندهای برای برقراری ارتباط اولیه با مشتریان استفاده میشوند. اگرچه این روش ممکن است مقرونبهصرفه باشد، اما ممکن است منجر به ناامیدی مشتریان شود، بهویژه زمانی که مسائل پیچیده قابلحل نباشند. همچنین، در آموزش، سیستمهای هوش مصنوعی بهمنظور ارزیابی مقالات و ارائه بازخورد به کار میروند. این میتواند زمان زیادی از معلمان را صرفهجویی کند، اما ممکن است باعث عدم توجه و راهنمایی شخصی برای دانشآموزان شود.اتکای بیش از حد به هوش مصنوعی میتواند تأثیرات زیادی داشته باشد. احتمال دارد که کارکنان مهارتهای خود را از دست بدهند؛ زیرا کمتر درگیر کارهای خود میشوند و تعامل انسانی کاهش یابد که بر کیفیت خدمات و رضایت مشتری تأثیر میگذارد. برای جلوگیری از این مشکلات، یافتن تعادل مناسب بین استفاده از هوش مصنوعی و دخالت انسان بسیار مهم است. شرکتها و مؤسسات باید بهجای اینکه اجازه دهند هوش مصنوعی به طور کامل وظایف انسانی را بر عهده بگیرد، از آن بهعنوان یک ابزار و پشتیبانی استفاده کنند. ارائه آموزش و یادگیری مداوم نیز بخشی مهم از این فرایند است تا کارکنان همچنان مهارتهای خود را توسعه دهند و با فناوریهای در حال تغییر سازگار شوند.
مفاهیم حقوقی و اخلاقی
در زمینه هوش مصنوعی، قوانین موجود نهتنها پیچیدهاند؛ بلکه بین حوزههای قضایی مختلف بسیار متفاوت است. یکی از مسائل حقوقی مهم این است که وقتی یک سیستم هوش مصنوعی دچار اشتباه میشود، مسئولیت آن به عهده کیست: توسعهدهنده، کاربر، یا شرکتی که از هوش مصنوعی استفاده میکند؟ این سؤال زمانی پیچیدهتر میشود که سیستمهای هوش مصنوعی در بخشهای حیاتی مانند مراقبتهای بهداشتی و سیستمهای قانونی مورداستفاده قرار گیرند.علاوه بر این، سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است تعصب و تبعیض را در تصمیمگیریهای خود بگنجانند، به دلیل دادههایی که با آنها آموزش میبینند. مشکل «جعبه سیاه» که به عدم شفافیت در تصمیمگیری سیستمهای هوش مصنوعی اشاره دارد، میتواند منجر به دوراهیهای اخلاقی و بیاعتمادی کاربران شود. بهعنوانمثال، برخی سیستمهای هوش مصنوعی که برای استخدام استفاده میشوند، ممکن است تبعیضهایی علیه نامزدهای زن داشته باشند. چنین حوادثی نیاز به توجه اخلاقی در توسعه و استقرار هوش مصنوعی را برجسته میکند.
برای مقابله با این مسائل، توسعهدهندگان و شرکتها باید بر روی توسعه اخلاقی هوش مصنوعی تمرکز کنند. این شامل اطمینان از شفافیت و اجرای اقدامات برای کاهش سوگیریها در مدلهای هوش مصنوعی است. همچنین، وجود مقررات قوی برای استفاده مسئولانه و اخلاقی از سیستمهای هوش مصنوعی ضروری است.
حفظ حریم خصوصی
سیستمهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT برای بهبود عملکرد خود، حجم عظیمی از دادهها را جمعآوری و استفاده میکنند. ازآنجاییکه این دادهها میتوانند شخصی و حساس باشند، میتوانند نگرانیهایی را در مورد حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها ایجاد کنند. بزرگترین خطر این است که این دادهها در معرض نشت دادهها یا سوءاستفاده قرار بگیرند. کاربران اغلب کنترل خوبی بر نحوه جمعآوری، ذخیره و استفاده از دادههایشان ندارند. این میتواند منجر به ازدستدادن حریم خصوصی و آسیب احتمالی ناشی از سرقت هویت یا سایر اشکال سوءاستفاده شود.موارد متعددی وجود داشته است که سیستمهای هوش مصنوعی از این دادههای شخصی استفاده غیراخلاقی کردهاند. بهعنوانمثال، یک پلتفرم رسانه اجتماعی معروف به دلیل استفاده از هوش مصنوعی برای تجزیهوتحلیل رفتار کاربران مورد انتقاد قرار گرفت. سپس این دادهها بدون اجازه به اشخاص ثالث فروخته شد. برای محافظت از حریم خصوصی کاربران، اقدامات سختگیرانه امنیتی دادهها یک بخش ضروری است.
اثرات روانی و اجتماعی
هوش مصنوعی همچنین میتواند اثرات روانی و اجتماعی قابلتوجهی داشته باشد. با استفاده مداوم از هوش مصنوعی برای ارتباط و تعامل، میتواند نحوه تعامل افراد را تغییر دهد و حتی باعث مشکلات سلامت روان شود. مواردی وجود داشته است که ارتباطات مبتنی بر هوش مصنوعی منجر به کاهش تعامل انسانی شده است و به احساس تنهایی و انزوا کمک میکند. علاوه بر این، سیستمهای هوش مصنوعی که به طور مداوم رفتار کاربر را بررسی و تحلیل میکنند، میتوانند احساس نظارت و استرس دائمی را ایجاد کنند.ارتقای تعامل انسانی و ایجاد آگاهی در مورد تأثیر روانی هوش مصنوعی گام مهمی برای کاهش این مشکلات است. شما میتوانید با تشویق تعاملات اجتماعی آفلاین و ارائه پشتیبانی برای افرادی که احساس میکنند تحتتأثیر فناوری قرار دارند، به این هدف دست یابید.
پیشنهاداتی برای استفاده مسئولانه
یک گام مهم در جهت استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی آموزش است. آموزشها و کمپینهای آموزشی میتواند به کاربران کمک کند تا امکانات و محدودیتهای هوش مصنوعی را درک کنند و آنها را از خطرات آن آگاه کنند. با یافتن تعادل مناسب بین افراد و ماشینها، میتوان به یک همکاری سالم بین مردم و هوش مصنوعی دست یافت. بهجای جایگزینی آن، هوش مصنوعی باید بهعنوان ابزاری برای پشتیبانی از وظایف انسانی در نظر گرفته شود.سیاستگذاران نقش مهمی در تدوین مقررات مؤثری دارند که خطرات هوش مصنوعی را محدود میکند. این شامل ایجاد دستورالعملهای واضح برای استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی و اطمینان از حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها است. با جدیگرفتن این چالشها و خطرات و جستجوی راهحلهای پیشگیرانه، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که از مزایای فناوریهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT به شیوهای مسئولانه و اخلاقی استفاده میشود.
منبع:
https://nl.mashable.com/tech/10221/uitdagingen-en-risicos-van-chatgpt-een-kritische-blik-op-ai-gebruik
نظر شما