جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند. در ادامه تحقیقات مأموران به سراغ فرد تماس گیرنده رفتند و وی در توضیح ماجرا گفت: دقایقی قبل از اینکه با پلیس تماس بگیرم از داخل خانهام صدای داد و فریاد شنیدم و مشخص بود که دو نفر باهم درگیر شدهاند.
بلافاصله از خانه بیرون آمدم و دیدم یکی از همسایهها روی زمین افتاده و حرکتی نمیکند. جلوتر که رفتم فهمیدم بر اثر خونریزی و جراحت شدید جان باخته و همان موقع پلیس را در جریان قرار دادم. تا آنجایی که میدانم مقتول از مدتها قبل با پسر یکی از همسایهها به نام سهراب اختلاف داشت.
پس از اظهارات مرد همسایه مأموران به سراغ سایر همسایهها رفتند و آنها نیز این اختلاف و درگیری را تأیید کردند بنابراین با مشخص شدن این موضوع سهراب بازداشت شد و پس از انتقال به پلیس آگاهی در همان بازجوییهای اولیه به درگیری و قتل اعتراف کرد.
بعد از اعتراف متهم، وی صحنه جرم را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات، برای وی به اتهام قتلعمد، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد عنوان کرد: چند هفته پیش از درگیری مقتول برایم پیامک تهدیدآمیزی فرستاد و نوشته بود مزاحم دختری به نام فریبا نشوم. با خواندن این پیام به سراغ او رفتم و گفتم من اصلاً دختری به نام فریبا نمیشناسم.
اما او حرفم را باور نکرد و همین موضوع باعث درگیری ما شد. بعد هم یک روز به در خانه ما آمد و برادرم را با چاقو زد و مادرم را که میخواست مانع درگیری شود با ضربهای شدید به روی زمین انداخت من وقتی این دو صحنه را دیدم کنترلم را از دست دادم و به سراغش رفتم، اما متوجه شدم حال طبیعی ندارد. من هم چاقویش را گرفتم و یک ضربه به او زدم که روی زمین افتاد. قاضی از متهم پرسید: پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرده گلوی قربانی بریده شده و با یک ضربه به شکمش از پا درآمده است. اما شما میگویی یک ضربه به او زده ای؟
متهم جواب داد: من فقط یک ضربه زدم. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و همچنین اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی متهم را به قصاص محکوم کردند.
منبع: فرتاک نیوز
نظر شما