شناسهٔ خبر: 68293296 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

معرفی کتاب صوتی؛

کتاب صوتی «موزی که می‌خندید» برای کودکان با نیازهای ویژه

در این مطلب به معرفی کتاب‌ صوتی «موزی که می‌خندید» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی تولیدشده در انتشارات «جیکو» پرداخته‌ایم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب صوتی «موزی که می‌خندید» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی با طراحی داستان و تصویرگری حسن موسوی منتشرشده در کتاب‌های فندق (واحد کودک و نوجوان انتشارات افق)، یک کتاب مصور است که گروه «جیکو»، وابسته به کمیته خدمات کتابداری برای کودکان با نیازهای ویژه، آن را به یک اثر صوتی تبدیل کرده است.

گروه جیکو برای گویاکردن کتاب‌های تصویری کودکان، به خواندن متن به همراه شرح تصاویر می‌پردازد. تولیدات گروه جیکو برای کودکان نابینا و بینا به یک اندازه جذاب و کاربردی است و همچنین مناسب برای والدینی است که نمی‌توانند برای فرزندان خود کتاب تصویری بخوانند. گروه جیکو در حال حاضر این طرح و پژوهش را زیر نظر شورای کتاب کودک انجام می‌دهد. همچنین جیکو از موسیقی و افکت‌های صوتی برای انتقال بهتر مفاهیم استفاده می‌کند و در کل، فضایی را می‌سازد تا شنونده بتواند صرفاً با کمک صدا، فضای داستان و تصاویر کتاب را تجسم کند و برای انجام این کار از متخصصان حوزه تصویرگری، نویسندگی، صداپیشگی، آهنگ‌سازی و روان‌شناسی افراد با نیازهای ویژه کمک می‌گیرد.

کتاب صوتی «موزی که می‌خندید»، یکی از ۸ اثری است که از ایران به عنوان نامزد فهرست کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه (IBBY) ۲۰۲۵ معرفی شده است.

علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب صوتی ۱۵ دقیقه‌ای را به صورت رایگان از سکوی اینترنتی فیدیبو دریافت و از شنیدن آن لذت ببرند.‌

داستان کتاب «موزی که می‌خندید» درباره پذیرش تفاوت‌های دیگران است و از آن فراتر، پذیرش و باور به تفاوت‌های شخصی‌مان با دیگران. گوریل آبی همیشه عصبانی بود. هیچ دوستی نداشت. یک روز یک موز از درخت می‌کند تا بخورد. موز را تا نیمه پوست می‌کند و تا آستانه دهانش می‌برد؛ اما چیز عجیبی می‌بیند: موز می‌خندد! گوریل آبیِ کتاب «موزی که می‌خندید» حتماً تا حالا بیش از هزاربار موز خورده؛ اما وقتی هزارویکمی را پوست می‌کند، وقفه‌ای ناگهانی در زندگی روزمره‌اش پیش می‌آید. موزی که می‌تواند تا چند ثانیه دیگر نباشد، گوریل آبی عصبانیِ تنها را با لبخندش به فکر وامی‌دارد و سرنوشت تازه‌ای برایش رقم می‌زند.

گوریلِ آبی در کمال ناباوری با موزی که قصد خوردن آن را داشت، دوست می‌شود؛ موزی که برعکس تمام موزهای دیگر در حال خندیدن بود! این اتفاق برای همه عجیب و دور از انتظار است. گوریل‌های دیگر به آن‌ها می‌خندند، دوستی‌شان را غیرممکن می‌دانند، آن‌ها را مسخره می‌کنند و این اتفاق را نمی‌پذیرند. گوریل هم تصمیم می‌گیرد همراه دوستش جای دیگری را برای زندگی انتخاب کند؛ اما سرانجام روزی می‌رسد که گوریل‌ها این تفاوت و حتی تفاوت‌های بزرگ‌تری را می‌پذیرند و در کنار یکدیگر شاد و خندان زندگی می‌کنند.

نظر شما