شناسهٔ خبر: 68273951 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: سینماپرس | لینک خبر

علی فروتن:

وضعیت سینمای کودک و نوجوان «فاجعه» است/ شرایط در حال‌حاضر به جایی رسیده است که من هنرمند باید «کاسه به دست» باشم!

سینماپرس: علی فروتن از نبود فضای شاد فرهنگی و فیلم کودک و نوجوان تا فاجعه کاسه به دست بودن هنرمندان سخن گفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش سینماپرس، علی فروتن معروف به عمو فیتیله‌ متولد ۳ بهمن ۱۳۴۶ اهل بروجرد است. او فارغ التحصل رشته کارگردانی و بازیگری در مجتمع آموزشی سینما است. فروتن از سال ۱۳۷۳ به صورت حرفه‌ای در صحنه تلویزیون به فعالیت پرداخت و به غیر از برنامه‌های مرتبط با فیتیله‌ای‌ها در کارگاه خصوصی من، قاتینگا و پاتینگا، در شهر سریال عکاسخانه و... حضور داشته است.

با توجه به فعالیت علی فروتن و وضعیت سینمای کودک نوجوان و اکران سه فیلم مخصوص کودکان و نوجوان در شش ماهه اخیر به گفت‌وگو با این هنرمند شاخص پرداختیم. در این گزارش علی فروتن از درد و دل حمایت نشدن‌ها و وضعیت هنرمندان صحبت کرد.

در سال تولید فیلم برای کودک نوجوان نداریم

علی فروتن در پاسخ به این سوال که وضعیت کنونی سینمای کودک و نوجوان را چگونه می‌بینید گفت: مگر سینمای کودک و نوجوان داریم؟ وضعیت سینمای کودک و نوجوان فاجعه است. وضعیت سینما و تولید آثار کودک و نوجوان مانند تربیت بچه‌هایمان است، بنده یک نصیحت به پدر و مادرها و افرادی که در حوزه کار فرهنگی سرمایه‌گذاری می‌کنند به ویژه سینما و تئاتر دارم که البته فعالیت تئاتر نسبت به سینما بیشتر است.

وی ادامه داد: در خانواده وقتی فرزندمان کودک است تمام حواسمان به بچه است اما وقتی فرزند ما نوجوان می‌شود و باید نگاه دیگری به فرزند خود داشته باشیم که پدر کنار پسر و مادر کنار دختر باشد یک اتفاق دیگری می‌افتد و فرزند را رها می‌کنیم. سپس در سی‌سالگی می‌خواهیم یک فرد سالم به جامعه تحویل دهیم که عملا نشدنی است. زیرا بچه ممکن است کنار دوستانی که ناباب هستند یا خدایی نکرده معتاد و درگیر هزاران مسئله دیگر هستند رشد پیدا کند. این قضیه در سینما هم به همین شکل است و اگر آمار تولیدات فیلم‌های سینمای کودک و نوجوان را نگاه کنیم، در سال هیچ تولیدی برای کار کودک و نوجوان نداریم.

همه چیز پول نیست!

فروتن افرود: ببخشید این حرف را می‌زنم اما باید بگویم متاسفانه تهیه‌کنندگان، کارگردان‌ها و عزیزان مَن، همه چیز پول نمی‌شود. خیلی از عزیزان کارگردان و نویسنده به دنبال این هستند تا کارشان به جشنواره‌ای برود و بقیه بگویند وای چقدر خوب صحبت کرد و حرف روز جامعه را زد. معتقدم بچه حرف روز جامعه است و ممکن است هر کاری کند و ما تلاش داریم و می‌خواهیم حرف ما را قبول کند. اما برای همین بچه چه محصول فرهنگی‌ای تولید شد؟

وی تاکید کرد: اگر مدارس بررسی شوند، باید این سوال را از خود بپرسیم که مسئولین مدارس در سال می‌توانند چندبار بچه‌ها را سینما ببرند؟ قبلا اردوی بچه‌ها سینما بود، بچه‌ها راجع به فیلم گپ می‌زدند اما الان بچه راجع به چه چیزی حرف بزند؟ نبود فیلم کودک و نوجوان باعث می‌شود مجبور شوند بچه را پای کمدی بزرگسال بنشانند و باید از خود بپرسیم چرا؟ کمدی بزرگسال باعث می‌شود بچه‌ها حرف‌های نامناسب یاد بگیرند که مناسب سن بچه نیست ولی خانواده بچه را پای چنین فیلم‌هایی می‌نشاند و برایش مهم نیست. حرف من این است همانطور که برای خوراک و لباس فرزندانتان فکر می‌کنید و اگر خدایی نکرده فرزندتان مریض می‌شوند و به دنبال بهترین متخصص کودک می‌روید، از شما خواهش دارم برای بار فرهنگی فرزند خود به متخصصین این کار مراجعه کنید. اصلا فیلم‌های خارجی ببینید اما فیلم خارجی درست ببینید، کتاب خوب برای فرزند خود بخرید، بگذارید فرزندانتان موسیقی خوب بشنوند تا در آینده ذائقه خوبی داشته باشند و نگذارید هر خزعبلاتی را ببییند، بشنوند یا گوش دهند.

نبود فضای شاد و افسردگی کودکانمان در آینده‌ای نه‌چندان دور

علی فروتن در پایخ به این سوال که آیا نبود فضای شاد در حوزه‌های فرهنگ از جمله سینما, تئاتر، موسیقی، کتاب، هنرهای تجسمی و ... بر افسردگی دوران بزرگسالی کودکان و نوجوانان ما تاثیر دارد یا خیر پاسخ داد: شک نکنید که چنین مسئله کاملا مرتبط است. ما هر چیزی که در بزرگسالی داریم از کودکیمان است. مگر می‌شود شما یک زمین زراعی داشته باشید و در آن گندم ریخته باشید و انتظار داشته باشید در آینده در همان زمین ذرت یا درخت سیب رشد کند؟ ما در آینده‌ای نچندان دور، بچه‌هایی نه‌تنها افسرده‌تر از دهه هفتاد و هشتاد بلکه بیشتر از دهه نود خواهیم داشت و این میزان تصاعدی بالا خواهد رفت.

وی ادامه داد: لذا معتقدم بچه‌هایی که دهه شصت هستند کمی شاداب‌تر، بچه‌های دهه هفتاد کمی افسرده‌تر، بچه‌های دهه هشتاد سرخورده‌تر و دهه نودی‌ها معمولا پرخاشگر و به دنبال دعوا هستند. به این دلیل که چیزی دریافت نکرده‌اند و ما واقعا برای آموزش فرهنگی و آرامش بچه‌ها چه چیزی به آن‌ها داده‌ایم و واقعا برای آرامش بچه‌هایمان چه کردیم؟ در آینده‌ای نه‌چندان دور اگر بچه‌ای معترض شود و به خیابان بیاید، چگونه می‌خواهیم کنترل‌گر آن باشیم؟ این راه درست نیست و باید با حرف درست با بچه‌ها صحبت کرد. ما باید کاری را که خودمان حتی یک درصد به آن عمل می‌کنیم به کودکانمان آموزش دهیم.

فاجعه کاسه به دست بودن هنرمندان و بی اهمیتی به نیازهایشان

این هنرمند در پایان صحبت‌های خود گفت: خواهشم از مسئولین و افرادی که در کارهای فرهنگی هنری سرمایه‌گذاری می‌کنند این است که در تمام دنیا بحث اسپانسرینگ تولید یک کار با هنرمند نیست و کار آدم‌هایی است که تخصصا کارشان جذب اسپانسر است و به صورت تخصصی دوره دیده اند و می‌دانند با یک صاحب برند یا کارخانه‌دار چگونه صحبت کنند، از آن‌ها کمک بگیرند که محصولشان را معرفی کنند تا بتوانند محصولشان را معرفی کنند و یک کار فرهنگی اتفاق بیافتد. شرایط در حال‌حاضر به جایی رسیده است که من هنرمند باید کاسه به دست باشم و به سمت شرکت و ارگان‌های مختلف بروم و خواهش کنم تا برایشان برنامه بسازم و یک برنامه‌ای راه بیافتد. چنین موردی فاجعه است.

وی تاکید کرد: جامعه‌ای که هنرمند خود را به احتیاج بی‌اندازد فاتحه آن جامعه خوانده شده است و فرقی هم نمی‌کند چه کسی باشد شاعر، فیلمساز، کارگردان یا بازیگر. این درخواست اینگونه نیست که یک هنرمند بخواهد زندگی آنچنانی داشته باشند، نه اصلا. بلکه هنرمند می‌خواهد تنها یک زندگی راحت داشته باشد و بتواند فکر کند؛ زیرا هنرمندان آینده یک جامعه را می‌سازند.

علی فروتن بیان کرد: وقتی هنرمندی را مجبور می‌کنند و می‌گویند اگر می‌خواهی برنامه تولید کنی، به دنبال اسپانسر باش! چه باید گفت؟. هنرمند نباید به دنبال اسپانسر باشد. زیرا هنرمند مجبور می‌شود خود را ارزان و مفت بفروشد تا یک نفر چون پول دارد و معلوم نیست این پول را چگونه به دست آورده است را برای تولید کار التماس کند؟ و سپس اسپانسر منت سر هنرمند بگذارد و شان او را زیر سوال ببرد و او را سرخورده و بیمار کند؟ متاسفانه چنین مسئله‌ گله‌ای است که نمی‌گویم برای خودم نگران نیستم، زیرا اگر بگویم به خود فکر نمی‌کنم دروغگو هستم. قاعدتا هر فردی باید به شان، شخصیت و آرامش خود فکر کند. منتهی وقتی میان چرخ‌ها قرار میگیری چرخ دنده‌ها تو را له می‌کنند. امیدوارم کسانی که مسئول هستند و روزی که انتخاب می‌شوند، قول و وعده می‌دهند، وجدان خود را در جایی از اتاقشان بنویسند تا هر روز آن مطلب و وجدان خود را ببیند که به قول خود عمل میکند یا خیر.

نظر شما