شناسهٔ خبر: 68256413 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

یک بخت‌آزمایی عمومی دیگر

روزنامه جوان

در این مدتی که تا قرعه‌کشی باقی مانده است، نظم اقتصادی کشور و سبک زندگی مردم به هم می‌ریزد تا بلکه شانسی برای پیروزی حاصل شود. فردی که در حال خرید جهیزیه است، خرید خود را به تأخیر می‌اندازد

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: حمیدرضا مقصودی در کانال شخصی خود در پیام‌رسان ایتا نوشت: اتفاق جالبی در تعامل بانک‌ها و خودروساز‌ها در حال رخ دادن است. شروطی که برای ثبت‌نام خودرو تنظیم شده بود که خودرو را با تقریب بالایی، افرادی بخرند که نیاز به خودرو دارند، عموماً حذف شده و خرید خودرو به یک بخت‌آزمایی و سفته‌بازی همگانی تبدیل شده است. حس و حالی شبیه قمار (به لحاظ فقهی باید فقهای عظام نظر بدهند. من تنها جنس هجمه همگانی را که نهایتاً با احتمال اندکی امکان موفقیت در آن وجود دارد، عرض می‌کنم.)
در این مدتی که تا قرعه‌کشی باقی مانده است، نظم اقتصادی کشور و سبک زندگی مردم به هم می‌ریزد تا بلکه شانسی برای پیروزی حاصل شود. فردی که در حال خرید جهیزیه است، خرید خود را به تأخیر می‌اندازد. فرد دیگری شروع می‌کند به قرض کردن از این و آن. دیگری یکی از لوازم زندگی خود را می‌فروشد. آن یکی برای وصول طلب خود به فردی که از او طلب دارد، فشار مضاعف می‌آورد. فرد دیگری سرمایه‌ای را که در یک تولیدی گذاشته بود برای تولید، از آنجا خارج می‌کند. آن دیگری، حساب سپرده بلندمدت خود را می‌بندد تا پولش را وارد این بخت‌آزمایی کند.
نتیجه همه این اتفاقات چیست؟ حجم عظیمی از پول مردم که بنا بود مصرف شود، به جهیزیه تبدیل شود، با آن تولید شود یا اینکه پس‌انداز شده بود برای یک امر خاص، وارد یک بخت‌آزمایی می‌شود. بانک‌ها یک قرض‌الحسنه عظیم می‌گیرند، چون به این پول هیچ سودی تعلق نمی‌گیرد. همین بانک‌ها اگر بخواهند قرض‌الحسنه بدهند با نرخ ۴‌درصد می‌دهند، اما این حبس پول از سوی مردم، کاملاً مجانی و بدون سود است. 
خودروساز‌ها هم نقدینگی قرض‌الحسنه بالایی پیدا می‌کنند برای آنکه خودرو را تولید کنند و با سود بالا به همین مردم بفروشند. نهایتاً هم همین‌ها یا جریان‌های مرتبط یا آن‌هایی که حواله‌های متعدد را از مردم خریده‌اند، با دستکاری در بازاری که مردم در آن خرید و فروش خودرو می‌کنند، با فشار به شورای رقابت و دولت، قیمت‌های‌شان را روز‌به‌روز بالاتر می‌برند تا به نرخی که خودشان ساخته‌اند، نزدیک‌تر شوند. 
در این میان اگر یک جوان ایرانی اراده کند، قطعات همین خودرو‌ها را از بازار خریداری و گوشه کارگاه خودش مونتاژ کند تا بتواند با قیمت مناسب‌تری خودرو سوار شود، قانون به او اجازه نمی‌دهد، چون مالکیت فکری خودرو، مال آن شرکت است. می‌گویند این جوان نمی‌تواند پیچ‌ها را به طور استاندارد سفت کند. فلان عوارض را هم پرداخت نکرده است. 
این ماجرا با مقداری کم و زیاد سال‌هاست در اقتصاد کشور رخ می‌دهد و این‌ها همان عواملی است که روح تولید و مواسات را در جامعه به روح سفته‌باز، کوتاه‌نگر و رانت‌خوار تبدیل می‌کند.

نظر شما