شناسهٔ خبر: 68236063 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ویجیاتو | لینک خبر

چرا آلن مور از اقتباس‌های Watchmen دل خوشی ندارد؟

محمدرضا صفری / CBR

صاحب‌خبر -

در پایان دهه‌ی ۷۰ و ابتدای دهه‌ی ۸۰، انتشارات دی‌سی همیشه پشت مارول قرار داشت. بنابراین جنت کان تصمیم گرفت تا به سراغ استعدادهای جوان همچون فرانک میلر، نیل گیمن و دیگران برود. دوتا از این استعدادهای جوان که با پروژه‌هایی مانند Swamp Thing و Superman به سر زبان‌ها افتاده بودند آلن مور و دیو گیبنز نام داشتند. این آفرینندگان بریتانیایی توانستند با پدیدآوردن Watchmen به عنوان یک کمیک ساختارشکن جایگاهی درخشان در این صنعت برای خود دست و پا کنند.

با وجود این که Watchmen یکی از برترین مخلوقات آلن مور به شمار می‌آید ولی این نویسنده از اقتباس‌های این اثر (و به طور کلی برگردان‌های همه‌ی آثار خود) دل خوشی ندارد. مور بارها درباره‌ی عدم علاقه‌اش از تجاری‌سازی هنر و این که چه میزان سود کم با آفرینندگان به اشتراک گذاشته می‌شود سخن گفته است. در همین حال نیز او دیدگاه مأیوسانه‌ای نسبت به فیلم، سریال و دیگر شکل‌های رسانه‌ی مدرن دارد.

با این که Watchmen بسیار زود در فرهنگ آمریکایی رسوخ پیدا کرد و الهام‌بخش نسلی از هنرمندان بود اما به گونه‌ای تبدیل به یک نفرین برای آلن مور شد. ولی دلیل این دل ناخوشی مور از اقتباس‌های Watchmen چیست؟

آلن مور پیوندی پیچیده با Watchmen و اقتباس‌هایش دارد

بیزاری مور از Watchmen، حتی خود کمیک، از درگیری‌اش با انتشارات دی‌سی بر سر مالکیت اثر آغاز شد. قرارداد به این گونه بود که مور (و شاید گیبنز) حقوق مالکیت کاراکترها را زمانی که چاپ اثر به پایان رسید به دست می‌آورند. مدیران دی‌سی احتمالاً انتظار داشتند که چاپ Watchmen پس از یک یا دو سال به پایان برسد. به جایش، این کمیک تبدیل به یک اثر انقلابی شد که دیدگاه مردم نسبت به صنعت کمیک را دگرگون کرد و این مدیوم را به سطح یک فرم هنری رساند. بدین ترتیب چاپ Watchmen هرگز متوقف نشد تا آلن مور احساس کند سرش کلاه گذاشته شد.

به طرز جالبی، مور و گیبنز در ابتدا می‌خواستند تا از قهرمانان چارلتون کامیکز برای گروه واچمن استفاده کنند؛ کاراکترهایی که به دست دیگر آفرینندگان خلق شده بودند. آلن مور در این باره گفته بود که می‌خواست یک داستان رئال‌تر از ابرقهرمانان را روایت کند که نشان می‌داد این نقابداران با تن‌پوش‌های ویژه‌شان چه اندازه اندوهگین و احساسی هستند.

به این ترتیب همه‌ی کلیشه‌های کمیک بوکی، از کتک زدن آدم بدها گرفته تا هیولاهای غول‌آسای بیگانه که به شهرها یورش می‌آوردند در جایگاه المان‌هایی مضحک، آتوریتریایی و در ساده‌ترین حالت، پلیدانه به نمایش درآمدند. هر چند بر خلاف خواسته‌ی مور، هواداران و دیگر آفرینندگان به این اثر به عنوان بهانه‌ای در تبدیل شخصیت‌های اخلاق‌گرایانه و روشن کودکان به کاراکترهایی تیره نگاه کردند. برای نمونه رورشاک یک ویجلنتی راست‌گراست که به دنبال نجات انسان‌ها نیست و می‌خواهد مجازاتشان کند ولی مردم شیفته‌ی او شده‌اند.

دیدگاه آلن مور نسبت به فیلم‌های اقتباس‌شده از Watchmen هم دگرگون شد. در دهه‌ی ۸۰ میلادی، تری گیلیام و سم هام اقدام به اقتباس از Watchmen کردند و مور هم اعلام اعتماد نسبت به این فیلم که هرگز ساخته نشد کرد. اما این نویسنده احتمالاً از آن فیلم نیز بیزار می‌شد. در ساخت یک داستان مناسب طول مدت یک فیلم لایو اکشن، المان‌هایی هستند که همیشه از دست می‌روند. برای همین این مدیومِ متفاوت روی داستان اثر خواهد گذاشت. برداشت بدبیانه‌ی آلن مور از ابرقهرمانان بهترین حالت خود را در کمیک دارد. در جایگاه یک شریان برای پیام مور درباره‌ی مدیوم کمیک بوک و کنایه‌های مربوط به دنیای راستین، Watchmen شاید چندان نتواند به خوبی در چهارچوب یک فیلم سینمایی قرار بگیرد.

دلیل آفریده شدن Watchmen

هنگامی که دی‌سی پذیرفت تا Watchmen را منتشر کند، مور در یک گفتگو بیان کرد که آن‌ها گمان می‌کردند این اثر در بهترین حالت یک شوخی بدبینانه با ابرقهرمانان خواهد بود. هر چند زمانی که آلن مور و دیو گیبنز داستان را پدید آوردند، بسیار زود نمایان شد که Watchmen کاملاً یک اندیشه درباره‌ی قدرت است. اگر رورشاک را دوباره در نظر بگیرید، او یک ویجلنتی روان‌پریش است که آرزوی مرگ بزرگی دارد. مور این کاراکتر را با صداقت نوشت و حس شرافت به او تزریق کرد. با این وجود، او هرگز نمی‌خواست که خوانندگان رورشاک را شریف ببینند.

این اواخر مور بیان کرده بود که فیلم‌های بتمن برای تماشاچیان ساده که تمایل به فاشیسم دارند خوشایند هستند. او کمیک‌های مدرن را بالغانه نمی‌بیند بلکه مثل بدل‌سازی کاراکترهای اسطوره‌ای برای کودکان هستند که بر اساس ارزش‌های ابتدا تا میانه‌ی قرن بیستم پدید آمده‌اند. آلن مور با Tom Strong تلاش داشت تا یک سری ابرقهرمانی با محوریت کودکان بیافریند که به همان اندازه برای بزرگسالان خوشایند باشد.

کمیک Watchmen تنها یک ساختارشکنی در ژانر ابرقهرمانی نبود، بلکه قرار بود دست داستان‌های عجیب و غریبی که کودکان در ۲۰ تا ۵۰ سال پیش با آن‌ها بزرگ شده بودند را رو کند. به این ترتیب، Watchmen می‌خواست یک هشدار درباره‌ی قدرت گرفتن اقتدارگرایی بال راست باشد.

برای همین در داستان می‌بینیم که ریچارد نیکسون چهارمین بار در جایگاه ریاست جمهوری قرار می‌گیرد. در واقع، مور می‌خواست تا از رونالد ریگان محافظه‌کار استفاده کند ولی نگران بود که پیامش درک نشود چرا که او مورد تحسین بود. پیام جنگ سرد در کنار ساعت آخرالزمان دنیای راستین و تهدید نابودی هسته‌ای از رویکرد پیش از گلاسنوست ریگان نسبت به اتحاد جماهیر شوروی سرچشمه می‌گیرند.

هر کدام از اعضای گروه‌های مینتمن یا کرایم‌باسترز نمود یک گونه‌ی متفاوت از پایه‌های قدرت به حساب می‌آیند. نه رورشاک، نه آزیمندیس و نه دکتر منهتن قرار نبود که پاسخ درست را ارائه کنند.

علت شکست اقتباس‌های Watchmen

هیچ برگردانی از Watchmen نیست که آلن مور تحسینش کند اما او روی هم رفته از فیلم و سریال متنفر است. نزدیک به چهار دهه پیش او گفت که هالیوود تنها می‌تواند چیزهایی که از پیش انجام شده‌اند را بازیافت کند. منطقی‌ست که یک ذهن نوآور همانند مور که عاشق عبور از خطوط قرمز و بررسی سویه‌های تاریک وضعیت انسانی است به اورجینال و اصیل بودن تمایل داشته باشد. از دیدگاه او، تنها دلیلی که این داستان‌ها به مدیوم‌های دیگر برگردانده می‌شوند سود مالی‌ست. با این که پدیدآورندگان آثار اورجینال چندان سود از اقتباس آثارشان نمی‌برند ولی سریال Watchmen سال ۲۰۱۹ کانال اچ‌بی‌او به مور حق امتیازش را پرداخت کرد. هر چند این نویسنده خواست تا آن پول به پویش Black Lives Matter اهدا شود.

با این که انتقاد آلن مور از هالیوود و به طور کلی صنعت سرگرمی درست به نظر می‌رسد ولی باید اشاره کرد که سریال Watchmen به عنوان دنباله‌ای برای داستان مور و گیبنز ساخته شد تا نگاهی مدرن به قدرت و جایگاهش بیندازد. البته باز هم آلن مور به دیمین لیندلوف (خالق سریال) که برای او نامه‌ای نوشته بود پاسخ متخاصمانه‌ای داد.

هر چند سریال Watchmen اچ‌بی‌او داستان خودش را می‌گفت و تنها کاراکترها و تصویرسازی‌های رمان گرافیکی آلن مور را در خود جای داده بود باز هم نتوانست به طور موثر دیدگاه ویژه‌ی این نویسنده درباره‌ی قدرت را به نمایش بکشد و به طور کلی از طعنه‌های ابرقهرمانی چشم پوشید.

اقتباس Watchmen زک اسنایدر هم به طریق مشابه ویژگی‌های رستگارانه‌ای در خود جای داده است؛ به خصوص که پایان ابتدایی مور را تغییر داد.

خطر لو رفتن پایان فیلم Watchmen

آزیمندیس، دکتر منهتن را متهم به یورش می‌کند تا زمین نه در برابر یک تهدید ناشناس بلکه مقابل تنها ابرانسان کره هم‌پیمان شود.

آزیمندیس، دکتر منهتن را متهم به یورش می‌کند تا زمین نه در برابر یک تهدید ناشناس بلکه مقابل تنها ابرانسان کره هم‌پیمان شود.

حمله‌ی بیگانگان به شهرها یک کلیشه‌ی همیشگی در دنیای کمیک‌هاست ولی در سال ۲۰۰۹ تبدیل یک ابرقهرمان به یک خطر نگاهی متفاوت به ماجرا بود. هنوز هم باید گفت که Watchmen سال ۲۰۰۹ قهرمانان را از دیدگاهی عینیت‌گرا شکوهمند توصیف می‌کند. به جای به تصویر کشیدن شخصیت‌های واچمن به عنوان فاشیست و انتقاد نسبت به قدرت، اسنایدر مشخصاً گمان می‌کرد که آن‌ها کاراکترهایی جذاب هستند که ژانر ابرقهرمانی را دگرگون کردند.

دی‌سی با Before Watchmen و Doomsday Clock هم به دیدگاه آلن مور توجه نکرد

با وجود ناراحتی مور درباره‌ی حق مالکیت خودش و گیبنز بر این شخصیت‌ها، شاید این تصور پدید آید که او دست‌کم با داستان‌های بیش‌تر از واچمن در مدیوم کمیک‌ها موافق باشد. از یک طرف، سری‌های کوتاهی همچون Before Watchmen ماجراهایی برای این کاراکترها ایجاد کردند که در Watchmen تنها به آن‌ها اشاره شده بود. سریال Watchmen اچ‌بی‌او نیز چیزی شبیه به آن را با عنوان روزهای شکوه قهرمانان مورد اشاره قرار داد؛ به ویژه در ریتکان هودد جاستیس. با این وجود، پیش‌درآمدهای دی‌سی نتوانستند به جایگاهی که مور و گیبنز به آن رسیده بودند دست پیدا کنند.

به طرز مشابهی یک المان سرگرم‌کننده در Doomsday Clock وجود داشت. کدام هوادار کمیک بوکی نمی‌خواهد ببیند که در رویارویی سوپرمن و دکتر منهتن چه می‌شود؟ ولی جان آسترمنی که آلن مور و دیو گیبنز پدید آوردند هرگز مرد پولادین را در جایگاه نیکیِ مولتی‌ورسی نمی‌دید. همراه کردن کاراکترهای Watchmen با قهرمانان بنیادین دی‌سی تنها ایده‌ی پس‌زمینه‌ی اثر مور را پایین می‌کشد که در بهترین حالت ابرقهرمانان را رقت‌انگیز می‌دید یا در بدترین حالت تشنه‌ی قدرت.

آلن مور از این جهت از اقتباس‌های Watchmen و پیش‌درآمدها و دنباله‌های این کمیک بیزار است چرا باور دارد این آثار دقیقاً وارون پیام Watchmen را در خود جای داده‌اند. حتی سریال Watchmen نیز با همه‌ی تلاش خود در نزدیک بودن به پیام بنیادین مور در توجیه کردن فعالیت‌های ویجلنتی‌وار هودد جاستیس کار را خراب کرد. تنفر مور آلن مور از Watchmen حتی به خود کمیک هم می‌رسد چرا که بسیاری متوجه پیام و دیدگاه او در این اثر نشدند.

برچسب‌ها:

نظر شما