شناسهٔ خبر: 68172892 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

سه پسر نوجوان به اتهام دو جنایت در دادگاه کیفری محاکمه شدند

قتل هولناک دو برادر برای رسیدن به آرزوها

سه پسر نوجوان که در جریان سرقت آهن‌قراضه دو برادر را کشته و جسدشان را داخل چاه انداخته بودند، در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفتند. متهمان قصد داشتند با این سرقت پولدار شوند و به آرزوهای‌شان برسند.

صاحب‌خبر -
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، یک سال قبل و با گزارش ناپدید‌شدن دو برادر به نام‌های مهرداد و مهران در غرب تهران، تحقیقات پلیسی در این‌باره آغاز شد. همسر مهرداد با طرح شکایتی گفت: مهران امشب با شوهرم تماس گرفت و خبرداد دزد وارد گاراژ او شده است. شوهرم راهی آنجا شد اما برنگشت و تلفنش را جواب نداد. راهی گاراژ شدم اما اثری از او و برادرشوهرم نبود.پس از این شکایت ماموران راهی گاراژ شده و در بازرسی آنجا، وجود چاهی نظرشان را جلب کرد. به‌همین دلیل به بررسی آن پرداختند و جسد دو‌برادر را از عمق آن خارج کردند. آنها با ضربه‌های چاقو و قمه به قتل رسیده بودند. همچنین ماشین وانت دو برادر، یک دستگاه‌جوش و آهن‌های اسقاطی از آنجا سرقت شده بود. ماموران با بررسی دوربین‌های مداربسته و ردیابی‌های تخصصی توانستند عاملان جنایت هولناک را شناسایی و دستگیر کنند. سه پسر نوجوان پس از انتقال به پلیس‌آگاهی به ارتکاب این جنایت اعتراف کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده آنها با صدور کیفرخواست به اتهام مشارکت در قتل به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در این جلسه اولیای‌دم دو قربانی برای متهمان درخواست قصاص کردند. سپس رئیس دادگاه از میثم، متهم ردیف اول پرونده خواست در جایگاه حاضر شود. او با رد اتهام قتل‌عمد گفت: می‌خواستم ماشین بخرم اما پول نداشتم. یک روز دوستم سامان پیشنهاد داد از گاراژی در غرب تهران سرقت کنیم تا پولدار شویم و به آرزوهای‌مان برسیم. قرار شد همراه آرمان این نقشه را اجرا کنیم و سه نفری به آنجا رفتیم. وقتی وارد شدیم یک نفر داخل اتاقک نگهبانی بود که  او متوجه ما نشد. در حال بارزدن آهن قراضه‌ها بودیم که متوجه شد و فریاد زد. به سمتش رفتیم. او را داخل اتاق انداخته و دست‌و پایش را بسته و داخل اتاقک زندانی کردیم. درحال جمع‌کردن آهن قراضه بودیم که این‌بار دستانش را باز کرد و با برادرش تماس گرفت. چند دقیقه بعد، برادرش عصبانی وارد گاراژ شد و به ما حمله کرد. آرمان با قمه به سمتش حمله کرد و یک ضربه به گردنش زد. من هم چند ضربه به دست و پایش زدم. بعد سمت اتاقک نگهبانی رفتیم و آرمان مهران را کشت. باید جنازه‌ها را مخفی می‌کردیم. من مشغول جمع‌کردن آهن قراضه‌ها شدم و آرمان، سامان جسد را داخل چاه انداختند. سامان دستگاه کارت‌خوان همراه داشت و با آن کارت مقتولان را خالی کرد. سامان در قتل‌ها نقش نداشت و آرمان قتل‌ها را انجام داد.
رئیس دادگاه : اگر آرمان به گردن مقتول ضربه زد تو چرا به دست و پایش ضربه زدی؟
میثم: 
چون ترسیدم بلند شود.
متهم در پایان اتهام جنایت بر میت را رد کرد اما اتهام سرقت و شرب‌خمر را قبول کرد.در ادامه جلسه دو متهم دیگر پرونده در جایگاه قرار گرفتند و از خود دفاع کرده و منکر قتل‌عمد‌شدند.با دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند. 

نظر شما