صاحبخبر - به گزارش
جهان نيوز به نقل از فارس، این دومین بار بود که دو ورزشکار زن در مسابقات المپیک رویا روی هم قرار میگرفتند. "کیمیا علیزاده" تکواندوکاری که حالا زیر پرچم بلغارستان بازی میکند، مقابل "ناهید کیانی" قرار گرفت و این بار مغلوب حریف خود شد. وی روزگاری با دریافت مدال برنز بازیهای ریودوژانیرو تبدیل به نخستین زن ایرانی شد که در تاریخ ورزشهای ایران در المپیک صاحب مدال شود. تاریخ سازی که میتوانست ادامه یابد اما قطع شد تا اینکه ناهید کیانی با شکست وی و دیگر رقبا کاری بزرگتر انجام داد و به فینال این مسابقات راه یافت و توانست مدال خوش رنگ تری بدست بیاورد. با راه یابی کیانی به فینال بخت دوباره یار علیزاده شد تا بتواند از گروه بازندهها خود را به مدال برنز برساند.
ماجرای علیزاده با بسیاری از ایرانیان مهاجر فرق دارد. وی از همان ابتدا مورد توجه مسئولان بود و رسانهها نیز به وی توجه خاصی م کردند. از این رو نمیتوان مهاجرت وی را به سبب عدم توجه و مشکلات داخلی دانست. روزگاری که ورزشکاران غیرفوتبالی از عدم توجه مسئولان صحبت میکردند کیمیا با وزرا دیدار میکرد و پرچمداری کاروان ورزشی کشور نصیبش میشد. همه اینها اما او را راضی نکرد و برخی ناکامیهایش را پای کشورش نوشت و با همین بهانه رفت.
وی بعد از سفر به هلند اعلام کرد که میخواهد زیر پرچم این کشور ورزش حرفهای را ادامه دهد اما در بازیهای المپیک توکیو به عنوان عضوی از تیم پناهندگان شرکت کرد و سرانجام تابعیت کشوری چون بلغارستان را گرفت و در این المپیک که مغلوب حریف ایرانیاش شد، زیر پرچم همین کشور به رقابت پرداخت که به نظر میرسد با اجبار به حضور و اخذ تابعیت در یک کشور نه چندان سطح بالای غربی تن داده است.با این حال پس از باخت وی مقابل کیانی برخی در فضای مجازی که همواره به نوعی خودزنی سیاسی دارند خواستار بازگشت وی به کشورش شدند.
این موضوع حاکی چند نکته است. اول ناکامی و نرسیدن علیزاده و تشویق کنندگانش به سطح مناسبی که میخواسته است با این درخواستها عیان است. دوم اینکه خروج وی از کشور به خواسته خود این ورزشکار انجام شده و بازگشتش به کشور با توجه به کارهای سیاسی که انجام داده نیز به خودش و نوع رفتاری که پیش میگیرد، بستگی دارد. چه اینکه اخیرا یکی دیگر از زنان سلبریتی که سابقه دشمنی با کشور در کارنامهاش ثبت شده نیز خواستار بازگشت به ایران شده است. نکته دیگر سرابی است که در مورد غرب در بستهبندیهای شیک و لوکس برای بسیاری تداعی میشود اما در انتها آشکار میگردد که غرب آنچه از آن ساختهاند نیست و کسی هم جلوی پای ایرانیان فرش قرمز پهن نکرده است.موضوع سراب غرب برای بسیاری از ایرانیان این روزها آشکار شدهاست. این سرابسازی با توجه به تصویرسازی و دروغ پردازیهایی که غربگرایان و روشنفکرنمایان برای تخریب ایران انجام میدهند باعث فریب و تصمیمات غلطی شده که متاسفانه زندگی بسیاری از ایرانیان را به مخاطره انداخته و آنان را دچار شکست کرده است.
این در حالی است ایرانیانی که حالا در کشورهای خارجی و اروپایی زندگی میکنند با اطلاع رسانی در فضای مجازی مطرح میکنند که هموطنان فریب تبلیغات غربگراها را نخورند؛ چراکه رفاه در این کشورها نه تنها در سطح بالایی قرار ندارند بلکه افراد برای کارهایی بانکی و اداری باید چندین ماه صبر کنند و وضعیت به صورتی است که برای ویزیت یک پزشک باید وقت چند ماهه بگیرند و با خود درمانی و دمنوش به مقابله با بیماریها بروند. این روزها روایت مستدل، متواتر و پرتکرار از ایرانیان خارج نشین از وضعیت رفاهی و زندگی در غرب این است که همه چیز در یک بستهبندی زیبا و سیستم بی چون و چرا به افراد تحمیل میشود و احدی حق اعتراض در یک سیستم بسته و سخت و نفس گیر را ندارد.
∎