مجید حسنی مقدم - عضو هیات علمی سازمان تحقیقات کشاورزی
وزارت جهاد کشاورزی با گستره وسیعی که دارد از قعر دریا ( شیلات و آبزیان) تا قله کوه ( مرتع و جنگل ها) و از طرفی از مزرعه ( تولید زراعی،باغی و دامی و..) تا سفره( طی فرایند فرآوری ،توزبع و عرضه در بازار) در امنیت غدایی، تعادل بخشی در جامعه شهری و روستایی، کسب و کار و اشتغال، سلامت و زنجیره تامین صنایع مرتبط و توسعه اقتصادی نقش موثری ایفا می نماید.با این دامنه وسیع اثرگذاری و اثرپذیری، طبیعتاً چالش ها و انتظارات از این مجموعه زیربنایی و اقتصادی زیاد خواهد بود. چالش ها و انتظارات در سه سطح الف ) سیاست گذاری ، ب) سطح میانی مدیریتی و برنامه ریزی ج) سطح میدانی و عملیاتی قابل تقسیم است. و برخی از چالش ها نیز در همه سطوح مورد اشاره با درجات متفاوتی از اهمیت و وسعت حضور دارند که نیازمند سیاست گذاری، برنامه ریزی و عملیات میدانی مطلوب و واقع بینانه می باشد.چالش های مهمی مانند محدودیت منابع اب، تقطیع و تغییر کاربری اراضی، فضای کسب و کار، تامین و توزیع نهاده های تولید، سیاست های حمایتی قیمتی و غیر قیمتی بعضاً ناکافی و غیرهدفمند، هزینه مبادله فزاینده ، ضعف سرمایه گذاری و....البته باید اذعان داشت شناخت ناکافی از ظرفیت ها و فرصت ها و بهره گیری نامناسب از آنها نیز از چالش های مورد توجه است . لذا اهمیت اولویتگذاری و همینطور حذف ضد اولویت ها در محدودیت در منابع بسیار ضرورت دارد. ضد اولویت ها و یا اولویت های معکوس شامل کارهایی می باشد که می بایست متوقف کنیم، کارهایی که نباید شروع کنیم و کارهایی که آگاهانه باید به تعویق اندازیم . مهمترین چیز در انتخاب اولویت ها و ضد اولویت ها ، بصیرت ( تحلیل هوشمندانه) نیست بلکه جسارت ( انتخاب هوشمندانه ) است. اولویت بندی بر اساس دو معیار مهم بیشترین میزان تأثیرگذاری چالش در فرایند کاری و اهداف مورد نظر و همچنین توان و امکانات ما برای رفع یا کاهش اثرات آن . از اینرو انتظار بر این است در سیاست گذاری بعنوان فرایندی که منجر به استفاده بهینه از کلیه امکانات برای رسیدن به هدف می شود ، بستر سازی مناسب برای هماهنگی، انتظام بخشی و هم افزایی در داخل و همچنین فرصت جویی و فرصت سازی در بیرون صورت پذیرد. در استفاده از نیروی انسانی با انگیزه، وبا دانش مرتبط و تجربه جهت اولویت گذاری صحیح هر حوزه و تعامل با دیگر بخش ها و نهایتا توجه به پشتیبانی های فنی- مالی-آموزشی و نظارت پیش برنده و رویکرد نتیجه گرا. از مشکلات دیگر که دست به گریبان نظام دیوانسالاری می باشد، تعدد برنامه ها می باشد که با ورود هر برنامه جدید، برنامه های قبلی نیز همچنان حضور دارند، درصورتیکه نظام برنامه ریزی باید از نوع ورودی و خروجی باشد تا با ظرفیت مالی،زمانی و نیروی انسانی هماهنگ و پیش برنده باشد. به همین خاطر همان اندازه که اولویت گذاری اهمیت دارد ، تعیین ضداولویت ها و حذف آن نیز مهم است و می طلبد به یک وفاق رسید و یک برنامه جامع را بعنوان ظرفی که همه محورهای برنامه ای دیگر مظروف آن باشد انتخاب کرد . این برنامه می تواند برنامه جامع تولید بهینه در راستای دستیابی به اهداف سند امنیت غذایی باشد که هر سه بخش پیش از مزرعه، داخل مزرعه و پس از مزرعه را بعنوان یک زنجیره پیوسته پوشش دهد. این برنامه جامع پنج هدف کلیدی شامل تعادل در تولید، منطق در تصمیم گیری ، پایداری تولید ، استفاده بهینه از منابع و تولید اقتصادی می باشد. با این نگاه در هربخشی موضوعات مهم احصا و سیاست گذاری،برنامه ریزی و اقدامات برای آن تعریف و اجرایی می شود. در بخش پس از مزرعه مهمترین موضوعاتی که می توان بیان کردعبارتند از: -توجه و تمرکز بیشتر بر کاهش هزینه مبادله بعنوان یکی از مهمترین هزینه های پنهان در مبادلات-توجه به افزایش تاب آوری و توانمندسازی کسب و کارها برای ایفای نقش موتورمحرکه تولیدتوجه به روشهای مختلف در جذب سرمایه بخش غیر دولتی
اتخاذ سیاستهای تجاری و ارزی مناسب توجه به رشد دانش اقتصادی و بازار به همراه دانش فنی بطور توامان
توجه به رویکرد زنجیره ای جهت ممانعت از رشد نامتوازن در برخی حلقه ها و اتلاف سرمایه _ و......سخن با بیان دونکته به پایان می برم . در دنیای امروز :۱. چیزی به اسم درجا زدن نداریم، یا در حال توسعه و حرکت به جلو هستیم و یا در حال پسرفت ۲. مدیریت بر داشته ها ثروت است و نه صرفا داشتن داشته ها