به گزارش جماران، ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، همراه با شهادت فؤاد شکر، شخصیت برجسته حزبالله در بیروت، موجی از شوک را در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده و این احساس را برانگیخته که ایرانیها احتمالاً با حمله به اسرائیل، پاسخ ترور را خواهند داد. سوال اینجاست که آیا یک جنگ همه جانبه منطقه ای در راه است؟
الجزیره در گزارشی در این باره می نویسد: باور عمومی بر این است که اسرائیل قتل هنیه را انجام داده و مدعی ترور فواد شکر شده است. پس از ماهها حملات ویرانگر به غزه، که در آن نزدیک به 40000 فلسطینی کشته شدهاند و تشدید تنشهای قبلی علیه ایران و حزبالله در لبنان، این ترس وجود دارد که هرگونه حمله می تواند به درگیری طولانی میان طرفین منتهی شود. اکنون تقریبا یک هفته از ترور هنیه و شکر می گذرد، اما هنوز هیچ حمله بزرگی به اسرائیل صورت نگرفته و دیپلمات ها برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه به رایزنی و گفت و گو مشغول هستند.
ایرانیها تاکید کردهاند که به این ترور پاسخ خواهند داد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، روز دوشنبه در نشست خبری گفت که ثبات منطقهای تنها از طریق «تنبیه متجاوز و ایجاد بازدارندگی در برابر ماجراجویی رژیم صهیونیستی» حاصل میشود.
اکنون سؤال این است که این پاسخ چه شکلی خواهد داشت؟ آیا این یک تلاش سنجیده محاسبه شده برای اجتناب از یک جنگ منطقه ای خواهد بود، دقیقاً شبیه آخرین باری که ایران احساس کرد باید به حمله اسرائیل در آوریل پاسخ دهد؟ آیا رهبران ایران بر این باورند که حملات اخیر مستلزم پاسخی قویتر است، حتی اگر خطر درگیری گستردهتری وجود داشته باشد؟
منطقه به نقطه جوش رسیده است
ترور هنیه تنش ها را از اکتبر گذشته به بالاترین حد خود رسانده است. کمتر از 24 ساعت قبل از ترور هنیه، اسرائیل فواد شکر، یکی از بنیانگذاران شاخه مسلح حزب الله و حداقل پنج غیرنظامی را در حومه جنوبی بیروت هدف قرار داد. اسرائیل شکر را مسئول حمله به بلندی های جولان تحت اشغال اسرائیل می داند که در آن 12 کودک و جوان دروزی کشته شدند. حزب الله مسئولیت این حمله را رد کرده است.
بر اساس گزارش ها، اسرائیل از 7 اکتبر حداقل 39 فرمانده یا اعضای ارشد محور مقاومت را هدف قرار داده است. با اینهمه کارشناسان معتقدند بعید است که حذف فرماندهان و رهبران ارشد محور مقاومت عاملی تعیین کننده برای پایان دادن به درگیری های کنونی در امتداد مرزهای جنوبی و شمالی فلسطین اشغالی یا تهدیدی وجودی برای دشمنان اسرائیل باشد. ترورهای کنونی منطقه را حتی به آستانه جنگی نزدیکتر کرده که میتواند پیامدهای ویرانگری برای خاورمیانه و فراتر از آن داشته باشد، این در حالی است که تا پیش از این ترورها، آتش بسی که بتواند آزادی اسرای اسرائیلی در اختیار حماس را به دنبال داشته باشد، نسبتا در دسترس بود. اگرچه اسرائیل به طور رسمی در مورد ترور هنیه اظهار نظری نکرده، اما یک روز پس از آن بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی احتمال واکنش ایران را تایید کرد و گفت: ما برای هر سناریویی آماده هستیم و در برابر هر تهدیدی متحد و مصمم خواهیم ایستاد. از هرکسی که به ما حمله کند، بهای سنیگینی خواهیم گرفت.
فرصتی برای ایران
به گفته تحلیلگران، پاسخ آتی ایران قریب الوقوع است، اما احتمالا سنجیده خواهد بود . در حالی که ترور هنیه در خاک ایران و در پایتخت این کشور توهین بزرگی به دولت ایران بود، کارشناسان معتقدند که این امر تمایل ایران برای اجتناب از جنگ منطقهای گستردهتر با اسرائیل و حامی اصلی آن، ایالات متحده را تغییر نمیدهد.
رضا اکبری، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه جنگ و صلح، به الجزیره گفت: «من معتقد نیستم که تشدید تنش در ذهن تصمیم گیرندگان ایرانی باشد. البته سیاستگذاران ایرانی متحد نیستند. سیاست ایران مدت هاست که بین تندروها و اصلاح طلبان تقسیم شده است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید کشور که عموماً به عنوان یک میانهرو یا اصلاحطلب توصیف میشود، تنها چند هفته است که روی کار آمده است. زمانی که ایران در آوریل به اسرائیل حمله کرد، ابراهیم رئیسی، سلف پزشکیان که از تندروها بود، هنوز در یک سقوط هلیکوپتر کشته نشده بود. پزشکیان وزرا و واسطههایی را منصوب کرده است که تجربه مذاکره در صحنه بینالمللی را دارند، از جمله برخی درگیر در امضای برجام بودند. اکنون یک سوال میلیون دلاری وجود دارد، ایران چگونه می تواند این ترور را تلافی کند به گونه ای که همزمان با ارسال این سیگنال که اقدامات تهاجمی مانند ترور در خاک ایران بدون پاسخ نخواهدماند، یک چرخه تشدید تنش جدید را هم به راه نیندازد. در حالی که رهبری عالی ایران وعده «انتقام سخت» داده است، ادامه تعامل دیپلماتیک آنها با واسطه ها به برخی از تحلیلگران اطمینان داده که ایران هنوز تمایلی برای یک جنگ گسترده تر ندارد.»
اوری گلدبرگ، تحلیلگر سیاسی مستقر در تل آویو، به الجزیره گفت: «من احساس می کنم که ایران با همه در خاورمیانه به جز رژیم اسرائیل و با چند کشور خارج از منطقه صحبت می کند. هرچه شواهد بیشتری از هماهنگی داشته باشیم و زمان بیشتری از عدم پاسخ ایران بگذرد، احتمال کنترل و مهار واکنش ایران بیشتر خواهد شد. ایران، کشوری که از نظر ایالات متحده به عنوان منزوی شناخته می شود، این فرصت را دارد تا خود را به عنوان یک بازیگر منطقی در کنار بازیگران بین المللی نشان دهد، به ویژه در زمانی که نتانیاهو روابط خود را با شرکای بین المللی خود مخدوش کرده است.»
نتانیاهو خواهان جنگ با ایران است
گلدبرگ گفت: « جایگاه بین المللی اسرائیل در 10 ماه گذشته متزلزل شده است. ایالات متحده در طول جنگ خود علیه غزه از اسرائیل حمایت مادی و نظامی کرده اما همچنین از متحد اصلی خود در منطقه خواسته که اقدامات عجولانه ای را انجام ندهد که باعث افزایش تنش با ایران و متحدانش می شود. اما اسرائیل با کشتن هنیه، مردی که برای آتشبس در غزه با او مذاکره میکردند، به این درخواستها پاسخ داد.»
در داخل، نتانیاهو ماههاست که در دقیقه نود به سر می برد. در ماه مه، یک نظرسنجی نشان داد که تنها 32 درصد از اسرائیلیها کار او را تایید میکنند، در حالی که او همچنین در سه پرونده تشکیلشده در سال 2019 به کلاهبرداری، رشوه و نقض اعتماد متهم شده، اما محاکمه به دلیل جنگ علیه او متوقف شده است. غزه دادستان دیوان کیفری بین المللی همچنین به دنبال صدور حکم بازداشت برای نتانیاهو به اتهام جنایات جنگی است.
آتش بس در غزه منجر به کاهش تنش بین اسرائیل و دشمنان منطقه ای آن می شود. اکنون قدرت های منطقه ای منتظرند تا ببینند ترور هنیه چه تاثیری بر این مذاکرات خواهد داشت.
تحلیلگران مدتهاست که می گویند پایان دادن به درگیریها احتمالاً به زندگی حرفهای نتانیاهو پایان میدهد، زیرا میتواند باعث برگزاری انتخابات زودهنگام شود. نتانیاهو همچنین سالها از تهدید ایران صحبت کرده و آمریکا را برای مقابله با آن تحت فشار قرار داده است.
گلدبرگ گفت: اجماع عمومی در اسرائیل این است که نتانیاهو خواهان جنگ با ایران است و برای رسیدن به آن تلاش می کند. اما اسرائیلی ها تمایل به چنین جنگی ندارند. اسرائیلیها خسته شدهاند.
پاسخ هماهنگ محور مقاومت
فراتر از ایران، اسرائیل همچنان باید پاسخ متحدان ایران را، به ویژه برای ترور شکر، در نظر بگیرد.حسن نصرالله، رهبر حزبالله روز پنجشنبه گفت که اسرائیل از خطوط قرمز عبور کرده است و پاسخ آن «حتمی» است. پس سوال این است که آیا پاسخ ایران شامل هماهنگی با متحدان «محور مقاومت» خود، بهویژه حزبالله و حوثیهای یمن خواهد بود یا هر گروه به تنهایی عمل خواهد کرد.
عماد سلامی، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی لبنان، گفت که حزب الله و ایران احتمالاً در تماس نزدیک در مورد پاسخ خود خواهند بود، اگرچه هر حمله ای استراتژیک و به گونه ای خواهد بود که بر آتش معرکه اضافه نکند.
او گفت: «در حالی که انتظار میرود حزبالله با ایران هماهنگی کند، استراتژی فراگیر احتمالاً بر یک درگیری طولانیمدت و کنترلشده متمرکز خواهد بود که منافع راهبردی متعددی را برای ایران تأمین میکند، بدون اینکه به یک جنگ منطقهای تمام عیار تبدیل شود. اگر ایران در پاسخ به توازن مناسبی دست یابد، از یک جنگ همه جانبه در منطقه جلوگیری خواهد شد. در عوض، تنش کم میان ایران و اسرائیل از طریق متحدان منطقه ای آن ادامه پیدا خواهدکرد. هدف از این هماهنگی در پاسخ نشان دادن یک جبهه گسترده علیه اسرائیل است. با این حال، محاسبات استراتژیک ایران نشان می دهد که در پاسخ باید از شعله ور شدن منطقه به یک جنگ همه جانبه جلوگیری کرد. ایران ترجیح می دهد از تبدیل درگیری غزه و اسرائیل به جنگ مستقیم ایران و اسرائیل اجتناب کند.»