شناسهٔ خبر: 68059511 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

میثم عباسی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛

کمک هزینه‌های تئاتر سال ۱۳۹۸ دوبرابر الان بود! / جوانان «تخت‌حوضی» و «سیاه‌بازی» را نمی‌شناسند

میثم عباسی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛ نویسنده و کارگردان نمایش «گاوزن» که این روزها در تماشاخانه «سنگلج» روی صحنه است، می‌گوید: آخرین اثرم سال نودو هشت در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفته و این در حالی است که در آن مقطع کمک‌هزینه‌ها نسبت به الان دو برابر بوده است. او می‌گوید یکی دیگر از معضلات موجود، عدم اشراف مدیران سالن‌ها نسبت به هنر تئاتر است و اغلب آنها ربطی به این عرصه ندارند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایلنا، آیا نمایش «ایرانی» و «آیینی» همچنان زنده است و طرفداران خودش را دارد؟ این سوالی است که با وجود گونه‌ها و سبک‌ها و قالب‌های مختلف نمایشی همواره مطرح می‌شود. اصولا این سوال مطرح است که نمایش ایرانی و آثار آیینی دراماتیک ایرانی چرا اهمیت دارند؟ پاسخ واضح است به دو دلیل مهمِ «قدمت» و «اصالت». این قاعده‌ای مرسوم در تمام کشورهاست که در انجام امور فرهنگی، هنر و هنرهای با ریشه خود را الویت قرار می‌دهند. در کشور ما نیز این رویه تا حدودی وجود دارد.

موضوعی که وجود دارد این است که حال اغلب اساتید و هنرمندان پیشگام عرصه نمایش ایرانی چهره در نقاب خاک کشیده‌اند. شاید تنها فرد از تبار فعالان عرصه نمایش‌های ایرانی داود فتحعلی‌بیگی (نویسنده،‌ کارگردان و مدرس دانشگاه) است. در ادامه این هنرمندان جوان‌تر بوده‌اند که طی این سال‌ها برای زنده نگاه داشتن نمایش ایرانی تلاش کرده‌اند. حال اینکه آیا نسل‌های جدید توانسته‌اند، پرچم‌داران لایق گذشتگان باشند یا خیر، خود سوالی تامل‌برانگیز است که پاسخی کوتاه نخواهد داشت.  

باید گفت منظور از نمایش ایرانی گونه‌هایی چون «تخت‌حوضی» یا «روحوضی»، «سیاه بازی» و  «تعزیه» است که طی مراتبی با فرهنگ و آیین ایرانی همسو هستند. در حال حاضر و طی این چند دهه تماشاخانه سنگلج مکان اصلی اجرای نمایش ایرانی و گونه‌های آن است. برخی دیگر از سالن‌ها هم گاه به گاه میزبانی چنین آثاری را به عهده می‌گیرند و در نهایت مخاطبان تئاتر، صرفا تماشاخانه «سنگلج» را به عنوان مکان اصلی نمایش‌های ایرانی می‌دانند! سال‌ها و دهه‌هاست که همینطور بوده است

«گاوزن» را باید جدیدترین نمایشی دانست که از دوم مردادماه در تماشاخانه «سنگلج» روی صحنه رفته و اجرای آن تا دهه اول شهریورماه ادامه دارد. 

نویسنده و کارگردان نمایش «گاوزن» میثم عباسی است. محمدرضا کاشانی موحد تهیه‌کننده اثر است و محمد کاظم‌تبار مجری طرح آن است. نادر فلاح، حمید میهن‌دوست، حدیث تهرانی، علی برجی، امیر عدل‌پرور، علی باقری و امیر موذن نیز برخی از بازیگران نمایش «گاوزن» هستند. از دیگر عوامل این اثر نمایشی می‌توان به نسا عابدی (طراح صحنه)، آلما گشتاسب (طراح لباس)، سهیلا جوادی (طراح گریم) اشاره کرد. 

میثم عباسی دارنده دکترای اقتصاد بین الملل از دانشگاه بازرگانی تاجیکستان است. او علاوه بر کارگردانی تئاتر در زمینه‌های بازیگری، تهیه و تولید فیلم‌های کوتاه و ساخت آثار مستند نیز فعال است. او همچنین در چندین اثر تلویزیونی مدیر تولید و مجری طرح بوده است. 

میثم عباسی درباره جزییات آخرین اثرش یعنی نمایش «گاوزن» با ایلنا گفتگو کرد.

کمک هزینه‌های تئاتر سال ۱۳۹۸ دوبرابر الان بود! / جوانان «تخت‌حوضی» و «سیاه‌بازی» را نمی‌شناسند

با توجه به اینکه موضوع اثرتان زندگی اولین بازیگر زن ایران است؛ در اینباره توضیح دهید که  اصولا تئاتر چقدر می‌تواند در روایت‌های تاریخی و پرداختن به زندگی هنرمندان و افراد شاخص به کار گرفته شود؟ 

به نظرم نمایشنامه برای روایت وقایع مهم تاریخی و پرداختن به شخصیت‌های تاثیرگذار تاریخی، بستر مناسبی است. نه تنها نمایشنامه که باید از ادبیات هم نام ببریم. فکر می‌کنم اساسا کارکرد ادبیات همین است؛ حال چه اثر مربوطه، فیلمنامه باشد چه نمایشنامه، یا داستان و رمان. همه این قالب‌ها بستر مناسبی برای پرداختن به وقایع مهم و شخصیت‌های مهم تاریخی محسوب می‌شوند. حتی شکل‌های دیگری چون شعر نیز در این زمینه کارآمد است. شاهد بوده‌ایم که خیلی از شخصیت‌های مهم تاریخی بخشی از آثارشان را در طول زندگی که داشته‌اند، به نظم سروده‌اند. 

کمی از ایده تا نگارش اثر بگویید. چقدر زمان صرف نگارش متن «گاوزن» شد؟ و چقدر بر اساس روایت‌ها و دیتاهای واقعی، قصه را پیش برده‌اید؟ یا اینکه هر آنچه در متن اتفاق افتاده بر اساس ذهنیت خودتان (به عنوان نویسنده) بوده است؟ 

نمایشنامه «گاوزن» بر اساس یک اثر مستند که از زندگی روح‌انگیز سامی‌نژاد (اولین بازیگر زن تاریخ ایران) دیده بودم، شکل گرفت. تنها جرم روح‌انگیز سامی‌نژاد این بوده که در اولین فیلم تاریخ سینمای ایران حضور یافته و در آن ایفای نقش کرده است. به هرحال ایشان اولین بازیگر زن ایرانی است و از این منظر جایگاه ویژه‌ای در هنر ایران دارد. او بوده که در فیلم سینمایی «دختر لر» ایفای نقش کرده است. این بازیگر زن در آن دوران، پس از حضور در عرصه بازیگری از سوی خانواده، دوستان و جامعه به شکل غم‌انگیزی طرد می‌شود. 

چه شد که به سراغ زندگی روح‌انگیز سامی‌نژاد رفتید؟ این شخصیت چرا برای شما اهمیت داشته؟ به هرحال سال‌ها و دهه‌ها از زندگی او گذشته و ظاهرا در تاریخ هنر معاصر اهمیت چندانی هم ندارد.

به این دلیل که بسیار تحت زندگی او قرار گرفتم. و اینکه امروزه سلبریتی‌های ما و بازیگرانی که به تئاتر و سینما می‌آیند و نقش‌آفرینی می‌کنند، بسیار مورد تشویق قرار می‌گیرند؛ اما قبلا اینطور نبوده است. من احساس کردم در تاریخ ایران نسبت به این زن؛ یعنی روح‌انگیز سامی‌نژاد؛ اجحاف شده؛ لذا تلاش من و اعضای گروه در همین راستا بوده تا او را معرفی کنیم. امیدوارم که در آینده، هم خودم و هم دیگران با کارهایی که انجام می‌دهیم، از این بازیگر سپاسگزاری کنیم. این قدردانی بابت این است که روح‌انگیز سامی‌نژاد راه‌گشای بازیگری خانم‌ها در ایران بوده است. 

آیا توانستید به وقایع اصلی و روایت‌های جزیی و البته موثق از زندگی او دست پیدا کنید؟ 

باید بگویم از زندگی روح‌انگیز سامی‌نژاد اطلاعات ویژه‌ای در دسترس نیست. 

و در ادامه برای نگارش درامی جذاب از زندگی او چه تمهیداتی را به کار گرفتید؟ 

من دیدم که زندگی او به تنهایی بستر مناسبی برای نگارش یک نمایشنامه نیست. فکر می‌کردم شاید قصه کافی و وافی نباشد، به همین دلیل سعی کردم همان تم را برداشت کنم؛ یعنی دختری که دوست دارد تئاتر کار کند و به بازیگری بپردازد، اما از طرف جامعه و خانواده‌اش نفی و طرد می‌شود. 

اینکه تلاش کرده‌اید اثری را در رابطه با تاریخ را به صورت رئالیستی روی صحنه ببرید، برایتان چه دشواری‌هایی را در پی داشته ؟ به هرحال «گاورزن» در تماشاخانه «سنگلج» که مختص نمایش‌های ایرانی و آیینی است روی صحنه رفته. 

به نظرم تولید یک نمایش در قالب رئالیستی خیلی از تولید اثر در مکاتب دیگر سخت‌تر است. این را به این دلیل می‌گویم که شخصا آثاری را در سبک‌های دیگر اجرا برده‌ام. احساس می‌کنم، در شکل اجرای نمایش رئالیستی تمام جزییات باید سر جای خودشان قرار گیرند. از طرفی، در سبک رئال، نمایش باید به شکلی درست باورپذیر باشد. بنا به همین دلایل نظرم این است که کار کردن به شکل رئالیستی از تولید اثر در سبک‌های دیگر، کمی دشوارتر است. البته که تولید و اجرای هر نمایش در هر سبک، دشواری‌های خودش را دارد. به طور کلی در هر سبک و سیاقی که کار کنیم، باید به آن مکتب اشراف کامل داشته باشیم. و باز هم تاکید می‌کنم که شکل کار کردن نمایش رئالیستی از دیگر سبک‌ها سخت‌تر است. 

از نحوه انتخاب بازیگران نمایش «گاوزن» هم بگویید؛ آن‌ها را بر چه اساس انتخاب کردید؟ و اینکه آیا از همان ابتدا می‌دانستید چه کسی قرار است کدام نقش را بازی کند و بر همین اساس به نگارش نمایشنامه «گاوزن» پرداخته‌اید؟ 

بازیگران نمایش «گاوزن» را بر اساس توانایی‌هایی که در آثاری دیگر از آن‌ها روی صحنه دیده بودم، انتخاب کردم. باید بگویم بازیگران فعلی، تقریبا گزینه‌های اول ما در انتخاب‌ها بودند. این دوستان به من لطف داشتند و بعد از مطالعه نمایشنامه، بدون هیچ شرط و چند و چون حضور در «گاوزن» و اجرای آن را پذیرفتند. به همین دلیل لازم می‌دانم همین‌جا از این دوستان بابت لطف و همکاری‌هایی که داشتند، تشکر نمایم. این دوستان در طول تمریناتی که داشتیم و حین اجراها ممارست بسیار به خرج دادند تا در نهایت این اثر، روی صحنه برود. 

در طول تمرینات چقدر بر اساس اتود پیش رفتید که به معنای همان تمرینات کارگاهی است. 

من به هیچ‌وجه من الوجوه بر اساس اتود پیش نمی‌روم. در این‌باره باید بگویم شخصا به دفترچه کارگردانی معتقد هستم. همچنین معتقد هستم که کارگردان حتما باید آماده سر تمرینات حاضر شود. او باید تمام میزانسن‌ها، موسیقی و موارد دیگر را قبل‌تر آماده کرده باشد. من حتی پیش از آنکه تمرینات «گاوزن» را شروع کنم، می‌دانستم چه نور و رنگی را می‌خواهم و چه اشکالی را مدنظر دارم. حین تمرینات از بازیگران هم نظرخواهی می‌کردم؛ اینکه مثلا به نظر شما صحنه چه رنگی دارد؟ بعدا آن‌ها متوجه شدند من برای شکل نورپردازی از آن‌ها سوال می‌کردم و حال این مورد در کار و اجراهایی که داریم مشهود است. 

در دنیای امروز بر خلاف گذشته‌های نه چندان دور، تولید و اجرای یک تئاتر بسیار پر هزینه است. شما در این رابطه با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید؟ آیا از حمایت‌های نسبی دولتی هم برخوردار بوده‌اید؟ یا اینکه تمام هزینه‌ها به طور تمام و کمال توسط تهیه کننده تامین شده است؟ 

باید بگویم «گاوزن» مخارج بسیار داشته و ما نمایش بسیار پرهزینه‌ای را روی صحنه برده‌ایم. دکور نمایش بسیار سنگین است و قاعدتا هزینه بسیار داشته. به واسطه همین دکور سنگین،صحنه تماشاخانه «سنگلج» را پس از سال‌ها دوباره به شکل گردون برگردانده‌ایم. صحنه «سنگلج» در سال‌های دور چنین قابلیتی داشته که متاسفانه تا پیش از  اجرای «گاوزن» آن را از دسته داده بود.

کمک هزینه‌های تئاتر سال ۱۳۹۸ دوبرابر الان بود! / جوانان «تخت‌حوضی» و «سیاه‌بازی» را نمی‌شناسند

تصویری از نادر فلاح یکی از بازیگران اصلی نمایش «گاوزن»

به بازگشت بودجه‌ای که صرف اجرای نمایش‌تان کرده‌اید، امید دارید؟

خیر. باید بگویم ما می‌دانیم که هزینه‌هایی که صرف اثر شده، برنخواهد گشت. ما حمایت دولتی نداشته‌ایم. درباره بخش آخر سوالتان هم باید بگویم بله تهیه‌کننده تمام هزینه‌های نمایش را به عهده گرفته است. ایشان فقط و فقط به دلیل اینکه نمایشنامه «گاوزن» را دوست داشتند و می‌خواستند اجرای آن را روی صحنه ببیند، تهیه‌کنندگی آن را پذیرفته‌اند. متاسفانه نه تنها حمایت‌های دولتی نداشته‌ایم؛ بلکه همکاری هم از سوی مسئولان با ما صورت نگرفت؛ تا بلکه اثرمان را در سالنی بزرگتر اجرا نماییم. 

دلیل مخالفت با اجرای «گاوزن» در تئاتر شهر چه بود؟ 

 

در آن زمان از مدیریت قبلی تئاتر شهر درخواست داشتیم تا نمایش «گاوزن» (با توجه به تیم حرفه‌ای و هزینه‌های بالایی که داشته) در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه برود. به هرحال سالن اصلی تئاتر شهر نسبت به دیگر سالن‌ها، گنجایش و ظرفیت بیشتری دارد و یکی از دلایل درخواست ما هم همین بود. در نهایت مدیریت قبلی تئاتر شهر با درخواست ما مخالفت کردند و البته دلایل مخالفت‌شان را اعلام نکردند؛ که البته بعدا دلایل این کار مشخص شد. 

اصولا نمایش ایرانی در دنیای امروز و نسل‌های جدیدتر تئاتر چقدر مورد توجه است؟ آیا این احتمال وجود دارد که نمایش ایرانی بر اساس اهمال‌های صورت گرفته و عدم حمایت‌های مالی و معنوی به انزوا رفته و حتی فراموش شود؟ 

با توجه به اینکه در حال حاضر با دانشجویان تعامل می‌کنم و با آنها ارتباط تنگاتنگی دارم، به پرسش شما پاسخ خواهم داد. از طرفی تلاشم این است در خیلی از کارهایی که انجام می‌دهم از وجود دانشجویان تازه وارد به عرصه هنرهای نمایشی استفاده کنم؛ لذا باید بگویم تولید، اجرا و تماشای نمایش‌های ایرانی یا همان «تخت حوضی» و «سیاه‌بازی»، هیچ جایگاهی در میان جوانان ندارد. 

دلیل این‌ عدم توجه و بی‌اعتنایی چیست؟ 

به این دلیل که آثار خوبی در چهارچوب نمایش‌های ایرانی یا همان تخت حوضی، روی صحنه نمی‌رود. قضیه این است که سیاه‌بازی‌های خیلی فاخر را روی صحنه نمی‌بینیم و شاهد اجراهای فاخر تخت حوضی نیستیم. متاسفانه استادانی که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کردند یا ترجیح می‌دهند کار نکنند، یا خانه‌نشین شده‌اند. متاسفانه جوان‌ها هم به سمت و سوی این شکل از اجراها نمی‌روند. در این زمینه اقبالی وجود ندارد؛ چون به نظرم جوان‌ها این گونه‌های ایرانی را نمی‌شناسند. اساسا جوان‌ها چون الگوی خوبی از این دسته آثار ندیده‌اند، با اینگونه نمایش‌ها ناآشنا هستند؛ لذا به سمت این دسته از نمایش‌ها و اجرا نمی‌روند. 

چقدر با اجراهای برون مرزی نمایش‌های ایرانی در عرصه بین‌المللی موافق هستید؟ برای انجام این کار چه پیام و تمهیدی برای مسئولان دارید؟ 

با اجراهای برون‌مرزی خیلی موافق هستم به شرط آنکه ساز و کار مشخصی در این رابطه وجود داشته باشد. این رویه باید با رایزنی‌هایی که مرکز هنرهای نمایشی انجام می‌دهد، ایجاد شود. موضوع دیگر حمایت‌های دولتی است که حتما باید وجود داشته باشد تا ما بتوانیم نمایش‌مان را صادر کنیم. به نظرم همین امروز هستند هنرمندانی که در عرصه هنرهای نمایشی و جوامع بین‌المللی حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. این دسته افراد و آثارشان، حتی برای اجراهای داخلی هم مورد حمایت قرار نمی‌گیرند؛ چه رسد به اینکه برای اجراهای برون‌مرزی و بین‌المللی مورد حمایت مسئولان قرار گیرند. 

انتظارتان از مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی و وزیر ارشاد جدید چیست؟ 

آخرین نمایشی که روی صحنه داشتم سال ۱۳۹۸ در مجموعه تئاتر شهر اجرا شد. باید بگویم کمک‌هزینه‌ها در آن مقطع دو برابر امروز بوده است. چه انتظاری می‌توان داشت زمانی که تمام حمایت‌هایی که وجود داشته، سال به سال کمتر، کمتر و کمتر شده است. مدیرانی داریم که متاسفانه اصلا تئاتری نیستند. ما الان حتی به دنبال کمک‌ هزینه‌ها و موارد این‌چنینی نیستیم. حداقل انتظار ما این است زمانی که به یک سالن مراجعه می‌کنیم و متن را در اختیار مسئولان مربوطه قرار می‌دهیم، مدیر آن سالن، یک تئاتری کار کشته باشد. او باید از تئاتر سر در بیاورد و بداند مناسبات این هنر، چیست؟ در این صورت است که ما به عنوان فعالان تئاتر می‌توانیم گفتگوی راهبردی بهتری داشته باشیم. متاسفانه این روزها به جز  مدیران چند سالن باقی آن‌ها از تئاتر چیزی نمی‌دانند. به طور مثال خانم پریسا مقتدی که در حال حاضر مدیر تماشاخانه «سنگلج» را به عهده دارند، خودشان تئاتری هستند. یا آقای امین اکبری‌نسب هم از این دسته مدیران است و در حال حاضر مدیریت تالار «هنر» به عهده ایشان است. چند سالن محدود دیگر هم داریم که مدیرانی تئاتری دارند. متاسفانه مدیران باقی سالن‌ها چنین نیستند و هیچ آشنایی با تئاتر ندارند. چنین افرادی برای مدتی کوتاه مدیریت یک سالن را به عهده می‌گیرند. آن‌ها برای مدت زمانی این مسئولیت را به عهده دارند و بعد هم معلوم نیست کجا می‌روند!  دیگر هم خبری ازشان نمی‌شود!

از فعالیت‌های آینده‌تان بگویید. 

در حال حاضر هیچ‌گونه فعالیتی خاصی در زمینه تئاتر، برای آینده ندارم؛ چون احساس می‌کنم واقعا در این دوره دیگر نمی‌توان آن چیزی که دوست داریم را روی صحنه ببریم. ما در نمایش «گاوزن» تمام تلاش‌مان را کردیم تا از هیچ عنصری برای تماشاگر کم نگذاریم؛ از لباس و صحنه و دکور گرفته تا گروه بازیگران. به هرحال بازیگران ما درجه یک و پر هزینه‌اند و برای این مهم تلاش بسیار کرده‌ایم. باز هم یادآوری می‌کنم که ما مطمئنا بازگشت مالی نخواهیم داشت! و خب می‌دانستیم این نمایش آنقدر که باید، نخواهد فروخت. این قضیه برای من و تهیه‌کننده قطعا عواقبی خواهد داشت. همین عواقب است که باعث می‌شود فعلا به هیچ اثر دیگر فکر نکنیم. زمانی که بتوانیم این هزینه‌های از دست رفته را به شکل‌های دیگری جبران کنیم، شاید اثری دیگر را هم روی صحنه ببرم. روال اینگونه است که ما کارهای دیگری انجام می‌دهیم و بعد پول‌های به دست آمده را مدتی پس‌انداز می‌کنیم و در ادامه آن‌ها را در تئاتر خرج می‌نماییم. در حال حاضر دیگر چیزی برای‌مان باقی نمانده تا به واسطه آن اثر بعدی را تولید و سپس اجرا نماییم.

کمک هزینه‌های تئاتر سال ۱۳۹۸ دوبرابر الان بود! / جوانان «تخت‌حوضی» و «سیاه‌بازی» را نمی‌شناسند

آیا ناگفته‌ای هست که بخواهید درباره‌اش صحبت کنید یا توضیحی ارائه نمایید؟ 

آخرین درخواست و حرف ناگفته‌ای که دارم و روی آن اصرار می‌ورزم، این است که مدیران فعال در عرصه هنرهای نمایشی باید حداقل آشنایی را از تئاتر داشته باشند. که البته همین حداقل هم الان در خیلی از مدیران وجود ندارد. اغلب آن‌ها اساسا در حوزه‌های دیگر فعال هستند. آن‌ها به ناگهان سمتی دریافت می‌کنند. مثلا مدیریت یک سالن را به عهده می‌گیرند و این درحالی است که کلا از ساز و کار تئاتر کاملا بی‌خبر هستند. به نظرم این رویه بزرگترین لطمه را به تئاتر ایران می‌زند.

انتهای پیام/