به گزارش اقتصادنیوز روزنامه ایران نوشت: با اعلام خبر مرگ مرموز پسر جوان به پلیس، تیم جنایی به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی وارد عمل شده و به تحقیق از خانواده وی پرداختند.
در تحقیقات مشخص شد پسر جوان روز حادثه از خانه بیرون رفته بود اما هنگامی که با خودرواش به خانه برگشته و وارد پارکینگ شده، حال خوبی نداشته و خانوادهاش او را به بیمارستان رساندهاند اما در مورد علت اینکه چرا حالش بد شده حرفی نزده است.
در ادامه جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد تا علت مرگ مشخص شود. چند روز بعد نظریه پزشکی قانونی روند تحقیقات را تغییر داد. پزشکی قانونی اعلام کرد علت مرگ ضربه مغزی و خونریزی داخلی بوده است.
در ادامه بررسیها مشخص شد وی از مدتی قبل با دختر جوانی به نام فرانک آشنا شده و روز حادثه نیز با او قرار داشته است. بنابراین دستور بازداشت دختر جوان صادر شد.
دختر جوان در تحقیقات اولیه گفت: چند وقت قبل با این پسر آشنا و باهم دوست شدیم. کم کم به هم علاقهمند شدیم و روز حادثه او برای صحبت درباره ازدواج به خانه ما آمد. اما ناگهان تعادلش را از دست داد و با زمین برخورد کرد. بعد از لحظاتی هم بلند شد و خداحافظی کرد و به خانهاش رفت، زمانی که اینجا را ترک میکرد، مشکلی نداشت.
گرچه دختر جوان در تحقیقات چنین اظهاراتی را مطرح کرد، اما ضربهای که به سر پسر جوان وارد شده بود، به حدی شدید بود که نمیتوانست ناشی از برخورد با زمین باشد. از سوی دیگر تناقضگوییهای دختر جوان باعث شد که تیم جنایی به او مشکوک شوند.
بدین ترتیب بار دیگر از او تحقیق شد و فرانک این بار راز قتل را برملا کرد و گفت: من عاشق امیر - مقتول- بودم. روز حادثه به خانهمان آمد و زمانی که صحبت ازدواج به میان آمد، او گفت که چون یک بار ازدواج کرده و در زندگیاش شکست خورده است، خانوادهاش قبول نمیکنند که به این زودی دوباره ازدواج کند. من هم از شنیدن این حرف عصبانی شدم و با شیشه قلیان به سرش کوبیدم. امیر سرش کمی درد گرفت، ولی حالش خیلی بد نبود و بعد از درگیری به حالت قهر خانهام را ترک کرد و سوار خودرواش شد. بعداً متوجه شدم ضربهای که به سرش زدهام باعث شده او به کما برود و جانش را از دست بدهد.
با اعتراف دختر جوان، به دستور بازپرس جنایی، او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
∎