به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: ظریف پیش از این رئیس شورای موقت موسوم به شورای راهبری دولت چهاردهم بود که پیشنهاد وزیر به پزشکیان را برعهده داشت و آخرینبار در میانه هفته گذشته ضمن گرفتن عکس یادگاری با برخی دیگر از اعضا اعلام کرد که کار شورا پایان یافته است. اما او این عکس را در همان جایی گرفت که قرار بود ماندگار شود و مدیریت آن را هم برعهده بگیرد: «مرکز بررسیهای ریاستجمهوری». البته حکمی که ظریف برای خود از آقای پزشکیان گرفته، فراتر از ریاست مرکز مذکور و به عنوان «معاون راهبردی رئیسجمهور» است. در حکم پزشکیان برای ظریف آمده است: «انتظار میرود با بهرهگیری از تجربههای انباشته مدیران ارشد در دهههای گذشته و توانمندیهای گسترده علمی تخصصی و کاربردی، نخبگان اندیشکدهها و نهادهای جامعه مدنی، تحولات کلان داخلی و بینالمللی و میزان توفیق در دستیابی به اهداف قانون اساسی سند چشمانداز و سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) را رصد نموده، مستقیماً به اینجانب منعکس نمایید. به منظور جلوگیری از اضافه کردن ساختار و تشکیلات جدید و استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود، شایسته است مسئولیت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری را برعهده گرفته و وظایف این مرکز را به تشکیلات مناسب برای معاونت راهبردی ریاستجمهوری تبدیل کنید».
ظریف در پی برخی اعتراضها به رویکرد ضد و نقیضش درباره تصدی سمت دولتی نوشت: «از تذکر مشفقانه شما سپاسگزارم. قرار نداشتم در این دولت مسئولیتی را قبول کنم. ولی نگرانی، دلخوری و اصرار هممیهنان بزرگوار، به ویژه در فضای مجازی، در چند روز گذشته باعث شد که ناگزیر شوم آن نگاه را قدری تغییر دهم؛ ولی در حد رسمیت یافتن یک مسئولیت مشورتی که بارها گفته بودم در خدمت رئیسجمهور عزیز خواهم بود. پیشنهاد بیشتر دوستان پذیرفتن معاونت سیاسی رئیسجمهور بود. اما آن سمت از یکسو مسئولیتی اجرائی بود، و از سوی دیگر باعث تداخل در وظایف و شائبه تضعیف وزارتخانههای سیاسی میشد که آن را به مصلحت ندانستم».
این ادعا بر ابهامات ماجرا میافزاید چه این که معاونت راهبردی تفاوت چندانی با معاونت سیاسی ندارد و اگر آن معاونت اجرائی است که هست این معاونت هم اجرائی و فراتر از ادعای «مسئولیت مشورتی» است. در حقیقت مفهوم معاونت راهبردی رئیسجمهور تعیین تکلیف درباره راهبرد دولت جدید و از یک منظر فراتر از معاونت سیاسی است. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آقای ظریف غیر از سوءمدیریت در حوزه دیپلماسی و تحمیل خسارتهای سنگین یک توافق نامتوازن و بیپشتوانه به نام برجام که موجب دو برابر شدن تحریمها شد، چه تخصص و دانش دیگری مثلاً در فهم بدیهیات مدیریت اقتصادی و وزارتخانههای تخصصی ذیربط دارد که بخواهد معاونتی به نام معاونت راهبردی را برای تعیین راهبرد دولت به عهده بگیرد؟!
بیصداقتی و مواضع متناقض ظریف موجب اعتراض گسترده برخی حامیان سیاسی شد، چنان که حسین دهباشی (تهیهکننده فیلم انتخاباتی روحانی و طراح عبارت چرخش همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد) خطاب به ظریف نوشت: «با سلام و احترام. جناب ظریفِ عزیز، باوجود آنهمه تلاش مؤثر در انتخابات، تصاحب میزی مهم سهم شما و جناب جهرمی بود و در مقایسه با امثال آقای عارف نیز جوانتر و لایقتر هستید، ولی واقعاً نیازی نبود که در ایام انتخابات و برای تحبیب قلوب و تحصیل آرا- چون همیشه- وعده کذب دهید. در نوبتی که به گلایه، ساعاتی به «واخ» نرفتید و شایع شد که همکارانتان به اعتراض و همراهی استعفا داده و به کشور بازمیگردند، نگارنده جسارت کرد و نوشت که اینها نمایش است و ظریف حاضر است فرزندش را پیش رویش سر ببرند ولی یکروز از حق ماموریت سفر خارجیاش کم نشود. در ایام رقابتهای اخیر نیز نوشت که دیپلماتی چنین کارکشته و با سابقهای چنین روشن در پنهانکاری، بیهوده کت از تن درنیاورده و کف بر لب نمیآورد و این قدرت و سهمخواهی برای من از عطسه بز بیارزشتر است و اینها، تنها در قواره علی(ع) است، و خر که از پل گذشت، شما دوباره سوارش شده و به درستی میفرمایید که حقتان هست و خودتان انتخاب کردید! دوستان البته بر تحقق قولتان شرط بستند و باختند و اکنون میزی چنان رفیع، حقالزحمه شما شد و چند دست چلوکباب حاصل شرطبندی اینجانب، نوش جان هردویمان و باقی بقایتان».
تصدی معاونت راهبردی از سوی ظریف همچنین مورد انتقاد گسترده منتقدانی قرار گرفته که با اشاره به سوابق ظریف در آمریکاهراسی و القای ناتوانی نظامی ایران، التماس انتخاباتی در شورای روابط خارجی آمریکا در سال ۱۳۹۴، و اعتماد بلاوجه به شیطان بزرگ، او را فاقد اهلیت تصدی جایگاههای حساس میدانند. در عین حال گفته شده که ظریف با یقین به این که در مجلس رد خواهد شد، نامزد تصدی وزارت نشد.