شناسهٔ خبر: 67991956 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

زنگ هشداری که کسی نمی شنود!

نظام سلامت و جامعه سالمندی ایران، هر دو در شرایط حساسی قرار دارند. با برنامه‌ریزی درست، می‌توان تهدیدها را به فرصتی برای ارتقای نظام سلامت کشور تبدیل کرد.

صاحب‌خبر -

 زنگ هشدار سالمندی سال‌هاست در ایران به صدا درآمده است. آمارها نشان می‌دهد با احتساب جمعیت 200 هزار نفری پزشکان عمومی، متخصص و مشغول به تحصیل در کشور، سرانه پزشکان به ازای جمعیت بالغ بر 9 میلیونی سالمندان، حدود دو درصد و برای پزشکان متخصص، حدود نیم درصد است. البته از آنجا که پزشکان، در حال ارائه خدمت به کل جمعیت 85 میلیونی هستند نه صرفا کهنسالان و حدود 35 درصد آنها در حال تحصیل هستند، حال و روز سالمندان، از نظر سرانه پزشک مساعد نیست.

 آمار پزشکان: عمومی، متخصص و در حال تحصیل
اگر آمار و ارقام سازمان نظام پزشکی ایران را در بهمن‌ماه سال گذشته مبنا قرار دهیم و به اظهارات محمد رئیس‌زاده، رئیس کل سازمان درباره تعداد پزشکان، استناد کنیم، وضعیت به صورت زیر است: 
تعداد پزشکان کشور: بیش از ۱۶۰ هزار نفر
تعداد پزشکان در حال تحصیل در مقاطع دکتری عمومی و دستیاری پزشکی: ۶۰ هزار نفر
 مجموع پزشکان با احتساب افراد در حال تحصیل: حدود 220 هزار نفر
تعداد پزشکان عمومی: حدود 98 هزار نفر
تعداد پزشکان متخصص: حدود 60 هزار نفر

اگرچه معمولا در آمارهای مربوط به سرانه پزشک در ایران از عدد 11.8 به ازای هر 10 هزار نفر یاد می‌شود اما رئیس‌زاده این نسبت را ۱۵ پزشک در ۱۰ هزار نفر عنوان کرده است. اگر این نسبت را لحاظ کنیم، باز هم بدین معناست که هر 1000 ایرانی، تنها به 1.5 پزشک دسترسی دارند. این نسبت در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت، حداقل سه تا چهار برابر ایران است. 

از آنجا که بیماری‌های سالمندان، در بسیاری موارد، نیازمند بررسی توسط متخصص است، چنانچه نسبت پزشک متخصص یعنی 60 هزار نفر را به جمعیت سالمندان محاسبه کنیم و البته حدود 75 میلیون نفر، از خردسال تا 65 سال را نادیده بگیریم، به حدود نیم درصد پزشک متخصص می‌رسیم که در نگاه اول، آمار مناسبی است اما با توجه به کل جمعیت کشور، بسیار پایین است.

 پیامدهای رشد جمعیت سالمندی بر نظام سلامت

نکته مهم، پیامدهای رشد جمعیت سالمندی و ارتباط آن با نظام سلامت است. موج کهنسالی، نیاز به خدمات درمانی، پرستاری و هزینه‌های سلامت را افزایش می‌دهد. سالمندان به دلیل مشکلات جسمی و بیماری‌های مزمن، نیاز بیشتری به خدمات درمانی دارند و این امر، فشار مضاعفی بر نظام سلامت کشور وارد می‌کند. همچنین بیشتر آنها نیازمند پرستاری در منزل یا مراکز نگهداری هستند و کمبود پرستار نیز از چالش‌های اساسی است. ضمنا هزینه‌های درمان و مراقبت از سالمندان بالاست و این امر به افزایش بار مالی خانوارها و دولت منجر می‌شود.
موضوع دیگر در زمینه سرانه پایین پزشک در ایران و رشد جمعیت سالمندان، توزیع نامناسب پزشکان در شهرهای مختلف است. از آنجا که بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند در کلان‌شهرها کار کنند، این موضوع، منجر به کمبود پزشک در مناطق کم‌برخوردار می‌شود؛.به‌گونه‌ای که در برخی مناطق محروم، به ازای هر 1000 نفر، کمتر از 0.5 پزشک وجود دارد اما در کلان‌شهرها این رقم بعضا به حدود دو پزشک به ازای هر 1000 نفر یعنی حدود چهار برابر می‌رسد.

 از ظرفیت پایین پذیرش تا افزایش مهاجرت پزشکان

 یکی از مهم‌ترین عوامل کمبود پزشک، ظرفیت پایین پذیرش دانشجو در رشته‌های پزشکی است. این در حالی است که طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سال‌ 1401 به مدت چهار سال، ظرفیت پذیرش، سالانه 20 درصد افزایش یافته است. با این حال، به دلیل اتخاذ سیاست‌های نادرست و تصمیمات نابخردانه در زمینه تربیت پزشک و پزشک متخصص طی دهه‌های اخیر، حتی رشد 20 درصدی پذیرش در رشته‌های پزشکی، نیاز کشور خصوصا سالمندان را برآورده نمی‌کند. انتظار نوبت طولانی برای درمان یا مهاجرت از شهرهای کوچک و روستاها به کلان‌شهرها، تاییدی بر این مدعاست.  

علاوه بر این، متاسفانه همچنان شاهد مهاجرت تعداد قابل توجهی از پزشکان ایرانی به خارج از کشور هستیم که این امر، به کمبود پزشک در داخل دامن می‌زند. بررسی‌های سازمان نظام پزشکی ایران نشان می‌دهد تعداد اعضای سازمان که گواهی گوداستندینگ برای مهاجرت گرفته‌اند، در سال 1401، بالغ بر 6 هزار نفر بوده که در مقایسه با سال 1397 یعنی تعداد 750 پزشک مهاجر، بیش از 8 برابر افزایش یافته است. 

همچنین طبق اظهارات ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران، طی سه سال اخیر (1400 تا 1402)، حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار پزشک از ایران خارج شده‌اند. اگر طبق آمارهای اعلام‌شده، ظرفیت پذیرش رشته‌های پزشکی در سال 1402 را با افزایش ۱۹۲۰ نفر (20 درصد)، ورود بیش از 11 هزار و 500 دانشجو به دانشگاه‌های علوم پزشکی درنظر بگیریم، مهاجرت سونامی‌وار 12 هزار پزشک طی سه سال، بدین معناست که گویا ظرفیتی طی یک سال اضافه نشده است! این موضوع، علاوه بر ریشه‌یابی دلایل مهاجرت پزشکان و پیشگیری از آن، افزایش پذیرش دانشجویان در رشته‌های پزشکی را ضروری می‌سازد.

 پیشگیری از بحران کمبود پزشک

برای پیشگیری از بحران کمبود پزشک در آینده، راهکارهای مختلفی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آنها، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته‌های پزشکی، فراتر از رشد 20 درصدی فعلی است. با اتخاذ سیاست‌های واقع‌بینانه در زمینه تربیت پزشک عمومی و متخصص و حذف پیش‌شرط‌های سختگیرانه برای شرکت در آزمون دستیاری، می‌توان کمبود پزشک را جبران کرد. خوشبختانه زیرساخت‌های فیزیکی مانند ساخت مراکز درمانی و کلان‌بیمارستان‌ها، افزایش 16000 تخت‌ بیمارستانی و سایر تجهیزات پزشکی، به همراه زیرساخت‌های آموزشی مانند بهره‌برداری از 11 دانشکده پزشکی جدید و سایر اقدامات در حوزه نظام سلامت طی سه سال گذشته، فرصت مناسبی برای افزایش تربیت پزشک در کشور فراهم کرده است.

البته افزایش ظرفیت به تنهایی کافی نیست و اقدامات دیگری برای حل مشکل کمبود پزشک به‌ویژه برای خدمت‌رسانی در جهت نیازهای سالمندان ضروری است. ایجاد انگیزه برای کاهش مهاجرت پزشکان به خارج، توزیع عادلانه پزشکان در کشور، استفاده از ظرفیت پزشک متخصص در قالب طرح‌های تله‌مدیسین یا پزشکی از راه دور، با حفظ کیفیت آموزش، از جمله این اقدامات هستند.

 

نظر شما