به گزارش ایسنا، شهروند نوشت: فروریزش زمین در میدان ونک در روز گذشته بار دیگر هشداری بود مبنی بر اینکه، این پدیده تا چه حد می تواند خطرناک باشد. پدیده ای که روز گذشته نیز منجر به زخمی شدن یکی از هموطنانمان شد و چه بسا اگر این فروریزش یا فرونشست شدیدتر بود می توانست منجربه خسارات مالی و جانی بیشتری شود. بهنظر میرسد وضعیت فرونشست زمین در یکسال اخیر به بحرانیترین حالت خود طی سالهای اخیر رسیده باشد، کمااینکه سخنگوی صنعت آب اعلام کرده که از ۶۰۹ دشت کشور بیش از ۴۲۰ دشت ممنوعه و ممنوعه بحرانی هستند و ۳۶۰ دشت هم دچار فرونشست شده است. ضمن آنکه معاون مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی هم گفته که در اکثر دشتهای ایران که در آنها کشاورزی بهطور گسترده انجام میشود و وابسته به منابع آب زیرزمینی است و همچنین همه استانهای ایران به جز گیلان، پدیده فرونشست با شدت و به شکلی جدی در حال پیشرفت است. از سویی کشیده شدن دامنه این بحران به داخل شهرها که قبلا در حد فرضیه و نظریه بود، این روزها به حدی جدی شده که گفته میشود بهزودی به زیرساختهای شهری نیز آسیب خواهد زد. کارشناسانی که این نظریه را مطرح میکنند از اصفهان بهعنوان مصداق این گفته یاد میکنند که بهخاطر شدت گرفتن پدیده فرونشست، دیوار بسیاری از ساختمانهایش ترک خوردهاند و در بین آنها بیش از ١٥٠مدرسه هم وجود دارد که فرونشست باعث شده تا تعدادی از آنها حتی تعطیل شوند! شهری که بهگفته محمد درویش - فعال محیطزیست- اگر فکری برای آن نشود بهخاطر همین فرونشست کاملا بلعیده میشود!
عیسی بزرگزاده، سخنگوی طرحهای ملی آب، چندی قبل گفته بود که جمعی از کارشناسان آب کشور نگران این موضوع شدهاند که بالاخره این روش برداشت آب سبب خواهد شد بهطور مداوم آبخوانهای آزاد را از دستداده و این آبخوانها تبدیل به دشتهای ممنوعه و ممنوعه بحرانی با آثار فرونشست شوند.
بهگفته وی، اگر این آب همچنان در دشتهای فراوانی مثل اصفهان و خراسان و جاهای دیگر روند کاهشی داشته باشد، کشاورزان چند سال دیگر همین آب را هم نخواهند داشت.
دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات وزارت راه و مسکن و شهرسازی، نیز با بحرانی خواندن شرایط فرونشست در کشور به «شهروند» میگوید: «امروز فرونشست به شکل عجیب و ترسناکی در حال رشد و توسعه است. مثلا در اصفهان، مساحت پهنه فرونشستی نسبت به ٣سال قبل ٣٠درصد افزایش داشته است. از سویی، نباید از یاد برد که فرونشست با کمبود آب ارتباط تنگاتنگ دارد و از آنجا که بسیاری از استانها و نقاط کشورمان با خشکسالی یا کمبود آب مواجه هستند میتوان گفت که این پدیده در بخش اعظمی از کشور مشاهده میشود. مثلا در خراسان رضوی که یکی از رکوردداران فرونشست در کشور است، طی ٥ساله گذشته میزان فرونشست حدود ٣٥درصد افزایش پیدا کرده است.»
فرونشست جهانی
فرونشست در کشورمان ۴۰ برابر میانگین جهانی است و ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشورمان در محدوده تحتتأثیر این پدیده زندگی میکنند. پدیدهای که بیش از ١٨استان و ٩هزار و ۵۸۰ شهر و روستا و ۳۵۰ شهر بزرگ را به شکلی جدی تهدید میکند و باعث شده تا براساس برخی تحقیقات، ایران رتبه دوم در فرونشست در جهان قرار گیرد! براساس این مطالعات، پنج کشور نخست از نظر بیشترین میانگین فرونشست، بهترتیب شامل فیلیپین، ایران، کاستاریکا، اندونزی، ازبکستان و همچنین پنج کشور نخست از نظر وسعت مناطق تحتتأثیر فرونشست، شامل چین، اندونزی، ایران، هند و پاکستان هستند. از اینرو بیتوجهی به این مهم یعنی به خطر افتادن جان نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور که با فرونشست مقطعی و یکباره و تخریب سازههای مختلف اعم از مسکونی و اداری… در معرض نگرانی و آسیب قرار میگیرند!
براساس آخرین دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، بیش از ۳۵ درصد جمعیت کشور در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
برمبنای همین گزارش، در استانهای چهارمحالوبختیاری، خوزستان، هرمزگان، بوشهر، اردبیل و خراسان جنوبی در یک یا چند پهنه، فرونشست زمین دارای نرخی بین ۵ تا ۱۰ سانتیمتر در سال و در استانهای ایلام، سیستانوبلوچستان، خراسان شمالی و کهگیلویهوبویراحمد نرخ فرونشست زمین در یک یا چند پهنه بین ۳ تا ۵ سانتیمتر در سال برآورد شده است.
اصفهان بحرانیترین شهر ایران
با این حال این پدیده هیچ استانی را مانند «اصفهان» تهدید نمیکند. بهگفته «احمدرضا لاهیجانزاده»، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان برخلاف دشتهای دیگر دارای فرونشست در کشور، فرونشست در دشت اصفهان با محدوده اصلی شهر درگیر شده و به مرکز شهر در حال نفوذ است و همه سازهها و بناهای تاریخی را تحتتأثیر قرار داده است. ضمن آنکه درصورتی که فکر اساسی برای این موضوع و تغذیه آبخوانهای دشت اصفهان نشود، در سال ۱۴۱۰ نرخ فرونشست در شمال شهر اصفهان به ۲ متر و در بخش مرکزی این کلانشهر به نیم متر خواهد رسید.
محمدرضا فلاح، نماینده اصفهان در شورایعالی استانها، نیز در گفتوگو با «شهروند» با ذکر اینکه هماکنون در مرکز شهر اصفهان پدیده فرونشست باعث بروز صدمات فراوانی به آثار تاریخی ما که از ثروتهای ملی کشور محسوب میشوند، شده است، میگوید: «ازجمله این آثار در معرض تهدید میتوان به سی و سه پل و میدان نقش جهان اشاره کرد.»در این شرایط رضا اسلامی، مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی استان اصفهان، نیز معتقد است که «حتی اگر بمب اتم هم به اصفهان برخورد میکرد خطرش خیلی کمتر از مرگ آبخوانهای این کلانشهر بود.» وی در ادامه گفتههایش میافزاید: «وقتی مرگ آبخوان اتفاق میافتاد، شبیه انسان بیماری است که زندگیاش نباتی است. مسئله فرونشست در اصفهان موضوعی جدید نیست و ١٠سالی است با آن درگیریم، از سال ٧٩با قطع شدن جریان اصلی زایندهرود تغذیه آبخوانهای اصفهان با مشکلی جدی روبهرو است، علاوه براین با برداشت غیراصولی از آبخوانهای اصفهان، به فرونشستها اضافه شد. اگر چارهای اندیشیده نشود بهطور خوشبینانه در سال ١٤١٥و بهطور بدبینانه تا سال ١٤٠٩دیگر آبی در آبخوانها باقی نمیماند.»
بعد از اصفهان
اما براساس گزارشهای ترسناکی که منتشر شده، فرونشست آرامآرام از دشتها، رودها و کوهها عبور کرده و میرود تا علاوه بر اصفهان، دل دیگر شهرها را نیز تصاحب کند. گذشته از این، یکی دیگر از آثار مخرب فرونشست ایجاد تخریب در شریانهای حیاتی و سازههای مهم مانند خطوط انتقال نفت، گاز، آب و...است؛ هماکنون در ۱۶ کلانشهر شاهد نفوذ پهنه فرونشست به داخل شهر و در هشت کلانشهر شاهد رخداد فرونشست در حاشیه شهر هستیم.
این چالش به حدی بحرانی و جدی شده که حتی استانهایی مانند سیستانوبلوچستان که تا پیش از این اثری از فرونشست زمین در آنها دیده نمیشد، نیز تحتتأثیر قرار داده است.
امیر شمشکی، معاون مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی، چند روز قبل در گفتوگویی اعلام کرده بود که فرونشست ممکن است در مناطقی بهوجود آید که بروز خطر در آن مناطق دارای اهمیت بالایی است ولی در عینحال ممکن است خالی از سکنه باشد یا تاسیسات خطوط انتقال انرژی از آن عبور نکرده باشد که بر همین اساس ریسک و خطرپذیری آن مناطق پایینتر است، ولی در مقابل با مناطقی مواجه هستیم که میزان خطر در آن ممکن است در مرحله بالایی نباشد ولی این خطر در جایی قرار گرفته که با تاسیسات شهری و عمرانی، شریانهای حیاتی و تمرکز جمعیتی همراه است که همین عوامل میتواند میزان ریسک در آن منطقه را افزایش دهد.
در این میان استان گیلان ازجمله استانهای خوششانسی است که از این چالش مصون مانده است، ولی در مقابل، استانهای کرمان، البرز، گلستان، قم و همدان با نرخ فرونشست زمین بالای ۲۰ سانتیمتر در سال، استانهایی هستند که بیشترین فرونشست را دارند، ضمن آنکه بهگفته مسئولان، بیشترین خطر فرونشست زمین متوجه تهران، خراسان رضوی و اصفهان است.
خطر یا توهم؟
اما واقعا این فرونشستها تا چه حد میتواند برای ساکنان مناطق مختلف کشور خطرناک باشد؟ سؤالی که شمشکی در پاسخ به آن به «شهروند» میگوید: «در اینکه فرونشست در ایران در وضعیت وخیمی قرار دارد، شکی نیست. ولی با این حال در اینجا نکته ظریفی وجود دارد. اینکه باید بین «فرونشست» و «فروریزش» زمین تفاوت قائل بود. «فروریزش» شکل محسوستر و آشکارتر«فرونشست» است. «فروریزش» زمین بیشتر براثر عملکرد و فعالیتهای انسانی است. مثل فروریزشهای ناگهانی معادن. اینگونه فروریزشها معمولا آنی هستند. البته شاید آثار و علایمی داشته باشند، اما اکثرا زمان وقوع آن قابل پیشبینی نیست و یکباره صورت میگیرد.»
وی ادامه میدهد: «دلیل اکثر این فروریزشها نیز انحلالپذیری خاک است که در بسیاری از مناطق مثل کرمان، همدان یا فارس بهصورت طبیعی وجود دارند. در این مناطق جریانهای آبهای زیرزمینی باعث شسته شدن سنگ و خاک میشوند و یکباره زمین فرو میریزد. در این میان هرچه دیاکسیدکربن آب بیشتر باشد انحلالپذیری خاک نیز بیشتر میشود یا پمپاژ و جریان آب هر چه بیشتر باشد، انحلال و شستن زمین هم سریعتر رخ میدهد. نمونه آن فروچالهای بود که حدود ٢٥سال قبل در نزدیکی و حاشیه نیروگاه مفتح رخ داد و تلاش بسیاری شد تا از فروریزش زمین جلوگیری شود چون میتوانست زیانهای بسیاری را به همراه داشته باشد.»
معاون مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی در مورد خطرات مالی و جانی احتمالی ناشی از فروریزش زمین میگوید: «خوشبختانه تاکنون فروریزشها کمتر باعث تلفات جانی شدهاند. چون وقتی آثار فرونشست در مناطق مسکونی دیده میشود معمولا مسئولان برای آنها چارهاندیشی میکنند، اما در عین حال فرونشست میتواند باعث تنش و آسیبهای جدی به تاسیسات زیرزمینی و خطوط انتقال انرژی بزند که حوادث ناشی از آن مثل انفجار آنها میتواند جان انسانها را به خطر اندازد. در زمینهای کشاورزی نیز شکستگی لولههای آب و تخریب کانالهای آبیاری میتواند خسارتهای زیادی را به همراه داشته باشد. گاهی نیز جنس خاک میتواند باعث فرونشست باشد. مثلا ممکن است خاک از جنس ریزدانه باشد و باعث تخریب لولههای انتقال انرژی یا پلها یا خطوط راهآهن شوند. یعنی ممکن است فرونشست فقط بهخاطر برداشتهای بیرویه آب نباشد بلکه گاهی نیز بهخاطر عوامل طبیعی است.
کدام مناطق بیشتر در معرض فرونشست هستند؟
در این میان وضعیت پایتخت نیز چندان بهتر از سایر شهرها نیست. گفته میشود که در اصطلاح عامیانه، زیر تهران خالی است و درصورت بروز زلزلهای شدید، ممکن است بخشهایی از شهر داخل زمین فرو رود. با این حال شمشکی این نظریه را چندان واقعی نمیداند و میگوید: «زمین مناطق شمالی شهرتهران بیشتر از خاکهای درشت دانه تشکیل شده است و برعکس بخشهای میانی به پایین از خاکهای ریزدانه. براثر حرکت، خاک دانههای درشت میروند ما بین دانههای ریز و ماسه و سیلک. این باعث میشود تا در برخی مناطق لایههای زمین روی هم بغلطند و چند سانتی بین آنها فاصله بیفتد، اما این موضوع به معنی این نیست که زیر تهران خالی باشد! این موضوع حتی از قدیمالایام نیز مدنظر معماران و چاهکنها بوده است. یعنی برخی مواقع چاهکنها، وقتی در حال حفر چاه بودند با گسلها و برشهای زمین برخورد میکردند و مجبور میشدند مسیر قناتها را تغییر دهند.»براساس گزارشهای منتشرشده، در کلانشهر تهران فرونشست نواحی جنوب و جنوب غرب یعنی مناطق ۱۲- ۱۹- ۱۸- ۱۷ را با چالشهایی جدی مواجه کرده است. وی در این زمینه میافزاید: «علاوه بر جمعیت شهری تهران سکونتگاههای حاشیهای و زیرمجموعه همجوار مانند اسلامشهر و چرمشهر هم از فرونشست زمین رنج میبرند.»
اما چرا فرونشست زمین در مناطق جنوبی پایتخت بیشتر است؟ سؤالی که بیتاللهی در گفتوگو با «شهروند» در پاسخ به آن میگوید: «این مسئله یک دلیل منطقی دارد. چون در این مناطق با مصرف آب زیرزمینی بهصورت مستمر، اثرات افت سطح آب زیرزمینی بهویژه در پاییندست آبخوان و مناطق جنوبی شهر تهران مشهودتر و ملموستر و با گذر زمان مسلما بیشتروبیشتر هم میشود.»بهگفته وی، برای مواجهه با فرونشست، راهکارهای متفاوتی وجود دارد. روشهایی مانند بهسازی خاک با روش تزریق، استفاده از شمعها برای تقویت خطوط راهآهن، استفاده از مصالح جدید در مراحل مختلف ساخت. وی ادامه میدهد: «از سویی بهنظر من، آبخیزداری شهری شاید تنها راهکاری باشد که ما را به سمت توسعه پایدار سوق میدهد. یعنی تلاش کنیم بیشترین تصفیه آب را در کلانشهرها اجرا کنیم. همانطور که کشورهایی مثل چین و آمریکا این سیاست را اجرایی کردند. در یک کلام در سطح ملی، باید در این زمینه سرمایهگذاری کرد.»بهگفته وی، گیلان تنها استانی است که فعلاً میتوانیم بگوییم تاکنون هیچ نرخی از فرونشست در آن مشاهده نشده و در استان سیستانوبلوچستان نیز طی چند سال گذشته مشاهده نشده بود ولی تصاویر و اندازهگیریهایی که به تازگی انجام شده، نشانگر این است که فرونشست با نرخ بالایی در این استان نیز در حال روی دادن است.
چگونگی تشخیص یک بحران
با این حال هنوز یک سؤال باقی است. اینکه روشهای تشخیص فرونشست زمین چگونه است؟ معاون مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی در این خصوص نیز به «شهروند» میگوید: «برای سنجش فرونشست زمین معمولا چند روش نقشهبرداری وجود دارد. چون زمین فقط فرونشست ندارد بلکه در برخی مواقع «فزایش» هم دارد. یعنی افزایش ارتفاع میدهد. البته این تغییر ارتفاع در حد چند میلیمتر در سال است ولی به هر حال وجود دارد مثل قله دماوند که هر سال چند میلیمتر ارتفاع آن افزایش پیدا میکند. نخستین بار در دهه ٨٠در بزرگراه آزادگان و در مسیر جاده ساوه، فرونشست زمین گزارش شد. آنهم بهخاطر لولههایی که از زمین بیرون زده بود. البته پیش از آن هم پایاننامههایی در مورد فرونشست دشت رفسنجان نوشته شده بود.»
وی ادامه میدهد: «به هر حال از اوایل دهه ٨٠، رصد وضعیت زمین از طریق تجزیه و تحلیل دادههای ماهوارهای آغاز شدند. گرچه ابتدا این روش به کندی صورت میگرفت ولی به مرور و با پیشرفت تکنیکها و ابزارها و نرمافزارهای جدید، این روش با سرعت و دقت بیشتری انجام میشود. برهمین اساس، سال ٩٨-٩٧بود که لکههای وسیع و محسوسی از فرونشست زمین در بخشهای مختلف ایران مانند خراسان رضوی و مشهد، سبزوار، دشتهای اطراف تهران مثل ورامین، کرمان و... مشاهده و گزارش شد. از آن به بعد رصد فرونشست زمین با جدیت بیشتری ادامه پیدا کرده است.»
شمشکی در مورد آغاز فرونشست برخی مناطق جدید مانند سیستانوبلوچستان که قبلا گزارشی در این زمینه نداشتند، میگوید: «کشاورزی در این استان بهخاطر کمبود آب و خشکسالی چندان رونقی نداشت. برای همین مردم این خطه، به کندن چاههای عمیق و نیمه عمیق روی آوردند و بهنظر میرسد همین مسئله عاملی شده برای آغاز فرونشست در این استان. شاید جالب باشد که بدانید تا سال ٩٨ما گزارشی در مورد فرونشست این استان نداشتیم و برای همین از اولویت ما خارج شده بود، اما در این سال از آنجاییکه قرار بود نقشه فرونشست کل ایران را تهیه کنیم، این منطقه نیز مجددا رصد شد و در کمال تعجب دیدیم آنجا هم فرونشست آغاز شده است.»
تشخیص فروریزش در مراکز مسکونی
ولی چگونه میتوان فروریزشهای زمین را تشخیص داد؟ سؤالی که شمشکی در پاسخ به آن میگوید: «فقط میتوان از علایم، پی بهاحتمال فروریزش در یک منطقه برد. مثل دایرههایی که در باغچه خانه یا باغ خود میبینید یا ترکها و ناهمسطحی آسفالت یا بیرون زدن لوله آب از سطح زمین، اما فقط میتوانم بگویم که شاید لازم نباشد هر شهروندی بهصورت فردی، نگران فروریزش و فرونشست باشد اما بیشتر از آن باید نگران وطنش باشد. اینکه فرونشست باعث بسیاری از تنشهای زیرساختی کشور میشود و میتواند جادهها، راهآهن، فرودگاهها، خطوط انتقال انرژی و رودخانهها و... را تحتتأثیر قرار دهد. این همان بحران اصلی است که کشورمان را تهدید میکند.»
چه باید کرد؟
اما از نظر منظر ملی چه راهکارهایی برای مواجهه با فرونشست باید مدنظر قرار گیرد؟ بیتاللهی در این زمینه به «شهروند» میگوید: «قبل از هر چیز مسئولان باید بپذیرند که موضوع فرونشست زمین یکی از چالشهای جدی کشور ماست. ثانیا فرونشست از آن دست رخدادهایی است که میتوان با تدابیری به راحتی مهارش کرد. مثل روشهایی که کشورهایی مانند چین، ژاپن، اندونزی و تایوان بهکار بردهاند و موفق شدهاند تا فرونشست را مهار کنند. مثلا دشت توکیو حدود ١٢سانتیمتر فرونشست سالانه داشت، ولی با اقداماتی که انجام شد این مقدار اکنون به صفر رسیده است. ما هم میتوانیم از تجارب این کشورها برای مهار فرونشست زمین استفاده کنیم. روشهایی مانند کنترل مصرف آب، کشت گلخانهای محصولات کشاورزی، اصلاح روشهای آبیاری کشاورزی، جلوگیری از احداث کارخانهها و صنایعی که نیاز فراوانی به مصرف آب دارند در نقاطی خشک و کمآب و.... و اینکه مطمئن باشیم اگر از همین روشها استفاده کنیم، میتوانیم در سالهای آینده به راحتی فرونشست زمین را مهار و تهدید امروز را به فرصت بدل کنیم.»
انتهای پیام
نظر شما