شناسهٔ خبر: 67825185 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

زرق و برق زندگی برقی!

روزنامه جوان

خدا نکند که میهمان داشته باشیم. میهمان آمده و الاماشاءالله هر چه چراغ در خانه داریم روشن می‌کنیم. روشنایی بیشتر را افتخار می‌دانیم و در آخر هم می‌گوییم «وای خونه کم نور باشه دلمون می‌گیره...

صاحب‌خبر -

 جوان آنلاین: جارو برقی، چای‌ساز برقی، کتری‌و‌قوری برقی، کولر گازی برقی، بخاری برقی، چاقوی برقی، ضد عفونی کننده میوه و سبزیجات برقی، حوله برقی، میوه خشک‌کن برقی، قهوه ساز برقی، سوپ ساز برقی، ماست‌ساز برقی، هات داگ ساز برقی، تخم مرغ پز برقی، آب مرکبات‌گیری برقی، گوشت‌کوب برقی، دستگاه خرد‌کن برقی، سرخ‌کن برقی، نوشیدنی‌ساز برقی، ساندویچ‌ساز برقی، دستگاه مراقبت از لباس برقی، کباب‌پز و زودپز و آرام پز، فر و ماکروفر و هیتر و توستر، ماشین ظرفشویی و لباسشویی و مینی‌واش و بخارشو، پنکه سقفی و دیواری و زمینی، سشوار دستی و دیواری، اتو ایستاده و دستی، یخچال و یخساز و فریز هم که همگی برقی.... نخیر! فکر اشتباه نکنید. قصد لیست درست کردن جهیزیه معمول و ضروری برای استفاده خوانندگان را نداریم که اگر بود لوازمی عجیبی، چون تخم‌مرغ پز و میوه خشک‌کن و سوپ‌ساز و ماست‌ساز و... را نمی‌نوشتیم. مخترعان اختراع می‌کنند، تولید‌کنندگان تولید و روانه‌بازار فروش می‌کنند. چشم می‌بیند و دل می‌خواهد. حتی اگر لازم هم نداشته باشیم می‌خریم. فلانی دارد، چرا ما نداشته باشیم؟! پول می‌دهیم و پزش را هم می‌دهیم و فکرش را نمی‌کنیم این زندگی پرزرق و برق، همه‌اش برقی است و بدون آنکه نیاز ضروری ما باشد مصرف برق را بالا می‌برد. 
مصرف‌گرایی برای بسیاری از ما ایرانی‌ها افتخار شده است در حالی‌که در سایر کشور‌ها که دائماً در برخی موارد آن‌ها را با خود قیاس می‌کنیم این پدیده مصرف‌گرایی هر روز کم و کمتر می‌شود. در برخی کشور‌های اروپایی از نور متمرکز استفاده می‌کنند؛ یعنی در هر نقطه‌ای از منزل صرفاً برای همانجا نور دارند. هنگام مطالعه صرفاً همان نقطه روشن و مابقی خاموش است یا برای ظرف شستن از نور متمرکز بالای سینک ظرفشویی استفاده می‌کنند و به همین ترتیب ادامه دارد. این درحالی است که ما ایرانی‌ها پرچمدار استفاده از نور هستیم. جدیداً هم یاد گرفتیم خانه را به وسیله نور دکور می‌کنیم. 
خدا نکند که میهمان داشته باشیم. میهمان آمده و الاماشاءالله هر چه چراغ در خانه داریم روشن می‌کنیم. روشنایی بیشتر را افتخار می‌دانیم و در آخر هم می‌گوییم «وای خونه کم نور باشه دلمون می‌گیره..»
گفتیم میهمان و برگردیم به همین تجملات و مصرف‌گرایی که هر روز بیشتر از قبل سرانه مصرف انرژی را در کشور ما بالاتر می‌برد، اما ما به قیمت چشم و هم چشمی و خودنمایی درگیر همین چهار تا تکه کالایی شدیم که از این ویترین به آن ویترین و از این کابینت به کابینت دیگر منتقل می‌کنیم. برای سالی یکبار باز کردن درب کنسرو، درباز‌کن برقی می‌خریم. برای هفته‌ای چند بار آب‌پزکردن تخم‌مرغ، وسیله برقی می‌خریم و به خودمان که می‌آییم خانه مملو از این وسیله‌های برقی است که روشن بودن همزمان کمتر از پنج‌دستگاه کافی است برای آنکه حجمی از انرژی را به هدر دهیم. آیا در کنسرو با در بازکن دستی باز نمی‌شود؟ یا تخم مرغ روی بخار کتری معمولی آب پز نمی‌شود؟
واقعاً چند نمونه از این کالا‌هایی که می‌خریم در طول سال مورد استفاده است و چه میزان می‌توانیم از جایگزین برای برخی از آن‌ها استفاده کنیم؟ چرا فکر می‌کنیم هرقدر بیشتر داشته باشیم در طبقه بالاتر قرار داریم؟ اصلاً طبقه یعنی چه؟ مهم‌تر اینکه چرا باید بالا قرار بگیریم و چرا مادیات ملاک طبقاتی‌شدن قرار گرفته است؟ چرا هر روز به روند غلطی که در جامعه مصرف‌زده‌مان شکل گرفته بیشتر از قبل دامن می‌زنیم؟
تابستان می‌شود بی‌توجه به هشدار‌های مصرف آب‌و‌برق هستیم و زمستان بی‌توجه به مصرف گاز! در آخر هم می‌گوییم حق ماست و پولش را می‌دهیم! با یک پولش را می‌دهیم خودمان را خلاص می‌کنیم بی‌آنکه نگرانی از واژه «اسراف» داشته باشیم. اصلاً مهم نیست که استخر بزرگ باغ و ویلا را با آب پر کنیم صرفاً برای اینکه به میهمانان آخر هفته خود پز ویلای استخردار بدهیم در حالی‌که دو روز بعد به شهر خودمان باز می‌گردیم و در آخر هفته همه آن آب غیر مصرفی می‌شود. 
اسراف از جمله مواردی است که جمعی را درگیر می‌کند و حتی آیندگان را هم به خطر می‌اندازد. مهم‌ترین راه نجات از خودمان شروع می‌شود و لازم نیست درباره دیگران حرف بزنیم. اول چشم بستن روی خرید وسایل غیرضروری و بعد بی‌خیال چشم و هم‌چشمی شدن و یاد گرفتن سبک زندگی که متکی بر کاهش مصرف انرژی است.

نظر شما