سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ازجمله گروه‌های تروریستی شناخته‌شده در جهان است که از 30خرداد سال 1360، حیات خود را در مبارزه مسلحانه با مردم ایران تعریف کرد و به ترور در سال‌های ابتدای دهه شصت پرداخت. براساس آمار سازمان بنیاد شهید، بیش از 17هزار نفر از شخصیت‌های سیاسی و مردم عادی به‌دست عوامل این گروه به شهادت رسیدند. عملیات مرصاد که این سازمان تروریستی از آن با نام «فروغ جاویدان» نام می‌برد، بخش دیگری از اقدامات ضد‌ایرانی فرقه رجوی بود که در واپسین روزهای جنگ تحمیلی و در استان کرمانشاه به‌وقوع پیوست و اعضای این گروه با کمک تسلیحاتی غرب و ارتش بعثی، تجاوز گسترده‌ای به ایران اسلامی داشتند. آنها در این تهاجم انواع و اقسام جنایات را در حق مردم استان کرمانشاه و رزمندگان حاضر در این منطقه روا داشتند. در ادامه بخشی از جنایات آنها را روایت کرده‌ایم که مستند است به گزارش‌های تسنیم و ایسنا.
 
مردم را زنده‌زنده سوزاندند!
سردار فتح‌الله حقیقی، یکی از رزمندگان عملیات مرصاد می‌گوید: «درگیری رزمندگان و مردم اسلام‌آبادغرب به درگیری تن‌به‌تن رسیده بود و منافقین با هر کس سر راه‌شان قرار می‌گرفت، به فجیع‌ترین شکل ممکن برخورد کرده و همه را به رگبار می‌بستند. آنها مجروحان جنگی بیمارستان امام خمینی (ره) اسلام‌آبادغرب را پس از تصرف، تیرباران و سپس روی هم ‌انبار کردند و درحالی‌که برخی از آنها هنوز زنده بودند، آنها را آتش زدند! هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم؛ آمبولانسی که منافقین زده بودند، وقتی رفتم ببینم کسی داخل آن زنده هست یا نه؟ دیدم داخل آمبولانس بچه‌ای پستان شیر مادر کشته‌شده‌اش را به دهان گرفته، این واقعا فراموش‌نشدنی است! درحالی‌که آنها خودشان را مدافع خلق می‌نامیدند، اما ضدرفتارترین جنایت‌ها را در حق خلق مرتکب شدند... متأسفانه در پرداختن به وقایع عملیات مرصاد، خیلی به مقاومت مردم اسلام‌آبادغرب و عشایر منطقه پرداخته نشده... زیرا اگر واقعا مقاومت‌های شجاعانه مردم نبود، تا رسیدن نیروهای نظامی، منافقین با تجهیزاتی که داشتند، خیلی زود به شهر کرمانشاه می‌رسیدند و معلوم نبود آنجا چه پیش بیاید. به همین دلیل به نقش مردم در این عملیات باید بیشتر توجه شود.»

چشم‌های پسرم را درآورده بودند!
در خاطرات مادر شهیدسیدمهدی رضوی، از شهدای عملیات مرصاد آمده است که سیدمهدی در گردان مسلم لشکر 27و در منطقه اسلام‌آبادغرب بود که به شهادت رسید. منافقین سفّاک چشم‌هایش را درآورده بودند، گوش‌هایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند. زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم.

خردسال‌ترین شهید جنایات منافقین
نوشین شریفی، کودک سه ساله اهل اسلام‌آبادغرب، خردسال‌ترین شهید جنایت‌های منافقین در سال 1367است که در تهاجم منافقان در روز سوم مرداد بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش به شهادت رسید. اوج رذالت منافقین، در ترور زنان و کودکان بی‌دفاع بود. 20تن از شهدایی که توسط منافقین در سال 1367به شهادت رسیدند از زنان و کودکان بوده‌اند.

قتل نانواهای بی‌گناه...
خدامراد نجفی، معاون گردان حر تیپ 127مقداد می‌گوید: «چون مردم داخل شهر بودند و منافقان از مردم عادی به‌عنوان سپر دفاعی خود استفاده می‌کردند، درگیری مستقیم داخل شهر اسلام‌آبادغرب بسیار سخت بود. منافقان حدود 18نفر از نیروهای نانوایی که برای رزمندگان اسلام نان پخت می‌کردند و یکی از آنها هم کرولال بود در گونی‌های دربسته گذاشتند و سپس آنها را از سقف سوله نانوایی آویزان کردند و به رگبار بستند و همگی را به شهادت رساندند.»

ما تابع امر سازمان هستیم!
لطف‌الله احمدی، یکی دیگر از رزمندگان عملیات مرصاد و فرمانده کمیته انقلاب وقت شهرستان اسلام‌آبادغرب می‌گوید: «در جریان دستگیری منافقین، نمونه‌های خیلی زیادی از اشرار و اراذل و اوباش را می‌دیدیم که به جمع منافقین پیوسته بودند. حین عملیات مرصاد دو نفر از منافقین دستگیر شده بودند که هر دو دکتری داشته و در پی احضار سازمان مجاهدین خلق از پاکستان برای حضور در عملیات «فروغ جاویدان» وارد کشور شده بودند. در بازجویی‌های انجام شده متوجه شدیم این دو، زن و شوهر بوده‌اند که در مرز آنها را از هم جدا کرده و زن را با یک گروه 17نفره راهی یک مسیر و مرد را با گروه دیگری راهی مسیر دیگری کرده بودند. حین بازجویی‌ها از آن مرد پرسیدیم که چگونه جدا از مسائل مذهبی با جدا شدن از همسر جوانش در مرز موافقت کرده؟ او در پاسخ تنها به این جمله اکتفا کرد که ما تابع امر سازمان هستیم. منافقین خانه‌های مردم را به آتش می‌کشیدند، مغازه‌ها را غارت کرده و صاحبان آنها را به گلوله می‌بستند و از هیچ جنایتی دریغ نمی‌کردند.»

جنایتکارتر از اینها وجود ندارد
یکی از رزمندگان دفاع‌مقدس در این‌باره گفته است: «در عملیات مرصاد درگیری ما در اسلام‌آبادغرب با منافقان تن‌به‌تن بود. در طول 70سال زندگی، هیچ موجودی درنده‌تر و بی‌رحم‌تر از اعضای سازمان منافقین سراغ ندارم، زیرا از هیچ جنایتی در حق مرد، زن و کودک ما فروگذاری نکردند. منافقان هر نیروی سپاهی را مشاهده می‌کردند به‌شدت وی را شکنجه کرده و بعد به شهادت می‌رساندند.