شناسهٔ خبر: 67819283 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

پناهیان در سلسله مباحث" انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه" تشریح کرد:

نگرانی مقام معظم رهبری در مورد جریان تبلیغ دینی در کشور/ چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت می‌کنیم؟

مشارکت بالا در انتخابات، مهمتر از این است که چه کسی رأی می‌آورد. دینی که صحیح به معرفی می‌شود، تعیین‌کننده‌ترین عامل در انتخابات است. دین در مقابل حساس‌ترین حادثۀ تعیین‌کننده در یک جامعه ساکت نیست.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سلسله مباحثی با عنوان "انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه" در هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) شرحی از ابعاد تحجر و انعطاف پذیری را بیان کرد.

سلسله مباحث" انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه":

جلسه اول: تحجر، عامل بیشتر دین‌گریزی‌ها در جامعه

جلسه دوم:تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن

جلسه سوم:ضربه‌ای که انقلاب از تحجر خورده، از دشمنان نخورده است

جلسه چهارم: تحجر در میان روشن‌فکران چگونه است؟


برنامه دین برای افزایش دائم انعطاف‌پذیری انسان

دین از ما یک انعطاف‌پذیری فوق‌العاده، بی‌نهایت و نامحدود در برابر خداوند متعال می‌خواهد. هر جا این انعطاف‌پذیری در مقابل پروردگار عالم نباشد، انسان دچار تصلّب، تحجّر، گاهی تکبّر و .... می‌شود. خمیرمایۀ عبودیت و امتحانات، انعطاف‌پذیری در برابر مقام ربوبی است. برنامۀ امتحانات الهی در مسیر دینداری این است که درجه به درجه انعطاف‌پذیری ما را بالا ببرد. این برنامۀ دین است. دین، امری پویا است و یکی از مصادیق تحجر این است که دین را امری پویا ندانیم.

عدم سلامت نفس و انانیت، یکی از ریشه‌های تحجر

یکی از ریشه‌های تحجر، عدم سلامت نفس است. این عدم سلامت نفس که در نهایت عامل تسلیم نشدن انسان در مقابل پروردگار عالم است، موجب می‌شود که انسان یک‌جاهایی متوقف شود و سر حرف و برداشت غلط خودش بایستد. به عنوان مثال با زمان حرکت نکند و متناسب با امتحانات، انعطاف نشان ندهد. اگر خواستید برای مسائل دینی، معنوی و روحی خودتان مشورت بگیرید، پیش آدم‌های متحجر نروید که یک قانون ثابت را در مقابل خود گذاشته‌اند و در همه شرایط با همان قانون ثابت، مشورت می‌دهند؛ اینطوری با حرف‌های به ظاهر دینی بدبخت می‌شوید.

عامل اصلی تحجر قساوت قلبی است که باعث می‌شود انسان در مقابل پروردگار عالم انعطاف‌ نداشته باشد. یک پیشنهاد برای دوری از انانیت و قساوت قلب، استغفار است. پیشنهاد دیگر قرائت قرآن است که باعث دوری از قساوت قلب می‌شود. نفس انسان، نفس اماره به سوء است. نفس اماره به سوء اینطور است که اگر جلویش بایستی و مبارزه با هوای نفس بکنی، نفس که بیکار نمی‌نشیند و طراحی دیگری برایت انجام می‌دهد. مثلاً به جای وقت تلف کردن، می‌روی هیئت و سینه می‌زنی، و از هوای نفست عبور می‌کنی، بعد یک هوای نفسِ تازه‌ای در آن هیئت برایت درست می‌شود. در آن هیئت یک‌دفعه‌ای کسی به شما بی‌احترامی‌ می‌کند و یک امتحان دیگر برای مبارزه با نفس برایت پیش می‌آید. آیا تمام عشقت به امام حسین(ع) را زیر پا می‌گذاری و به آن عزادار بی‌احترامی می‌کنی یا باز هم مبارزه با نفس را ادامه می‌دهی؟ نفس این‌طوری است. انسان باید در مقابل خدا خیلی انعطاف‌پذیر باشد. قساوت قلب نمی‌گذارد در جریان امتحانات الهی، انسان عبودیت خودش را حفظ بکند.

سطحی‌نگری، عامل دیگری برای تحجر

غیر از دلیل قلبی و نفسی، تحجر علت دیگری هم دارد که گرایش انسان به سطحی‌نگری است، گرایش به ساده‌سازی است. تأمل و تفقه در دین مهم است ولی انسان موجودی است که دوست دارد با همه چیز سطحی برخورد کند. اگر دو کلمه دربارۀ تقوا شنیده باشد، وقتی به او که می‌گویند در مورد تقوا یک دورۀ آموزشی هست، می‌گوید: «من همه چیز را در مورد تقوا می‌دانم، تقوا همان خوب بودن است دیگر!». ولی تقوا با خوب بودن فرق می‌کند. می‌گوید: «تقوا یعنی از خدا بترسید دیگر!». تقوا با ترسیدن هم فرق می‌کند، یک کمی عمیق‌تر از این حرف‌ها است.

مطالعه، یکی از راه‌های دور شدن از سطحی‌نگری

بعضی‌ها در برخورد با معارف دین، سطحی‌نگر هستند و برای عمیق‌ترشدن هم کاری نمی‌کنند. قرآن می‌فرماید اینها اهل تعقل، تدبر و تعمق نیستند در حالی که دین یک امر عمیق است. ما حزب‌اللهی‌ها و شیعیان اهل بیت(ع) نباید آموزش دیدن را تعطیل کنیم. ما به شنیدن تحلیل جدید نیاز داریم. فکر نکنید نیازهای جدید با دارایی‌های گذشته تأمین می‌شود.

تحجر از سطحی‌نگری ایجاد می‌شود و علامت سطحی‌نگری، مطالعه نکردن و گفتگوی علمی نداشتن است. علامت سطحی‌نگری بی‌خبری از تحلیل‌های امام و رهبری، تاریخ نخواندن و ساده‌انگارانه با مسایل برخورد کردن است.

ضرورت اطلاع از سخنرانی‌ها و تحلیل‌های مقام معظم رهبری برای دوری از سطحی‌نگری

وقتی که مقام معظم رهبری به عنوان یک حکیم فرزانه سخنرانی می‌کند و تحلیلی ارائه می‌دهد، متأسفانه برخی از حزب‌اللهی‌ها هستند که این سخنان را پیگیری نمی‌کنند. چطور می‌توان از آخرین تحلیل‌های کسی که سخنرانی‌های پنجاه سال قبلش با آن دقت‌های عمیقی که در بین علمای شیعه بی‌نظیر است، بی‌تفاوت گذشت در حالی که بعد از آن تحلیل‌ها، ایشان پنجاه سال رشد و مطالعه بیشتر کرده‌اند. تو چطور می‌توانی از خیر این حرف‌ها بگذری؟! مقام معظم رهبری یک آدم تاریخ‌دان و قرآن‌دان است که تحلیل‌های عمیقش برای دور شدن از سطحی‌نگری مورد نیاز مذهبی‌ها است.

سه ویژگی مهم در مقام معظم رهبری

ما مقام معظم رهبری را به چند صفت و ویژگی مهم می‌شناسیم. یکی اینکه ایشان یک عالم دینی هستند که اشراف‌شان به معارف دینی را پنجاه سال پیش، قبل از انقلاب اسلامی در درس‌هایی که داشتند، نشان داده‌اند. ویژگی دیگر ایشان اطلاع دقیق و فراگیر از شرایط جامعه، افکار عمومی و وضعیت فرهنگی، فکری و معنوی کشور است. ویژگی دیگر این است که ایشان بسیار دلسوز جامعه بوده و همیشه سعی می‌کنند نکات مثبت جامعه را برجسته کنند و حتی‌المقدور به نکات منفی‌ای که در جامعه هست، زیاد نپردازند که روحیه‌ها ضعیف بشود.

نگرانی مقام معظم رهبری در مورد جریان تبلیغ دینی در کشور

با توجه به ویژگی‌هایی که ذکر شد، مقام معظم رهبری سال گذشته در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور فرمودند: «واقعاً با اطّلاعاتی که به من می‌رسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم، ..... امروز نگاه رایج در حوزه‌های علمیّه این است که تبلیغ در مرتبه‌ی دوّم قرار دارد. مرتبه‌ی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ تبلیغ در مرتبه‌ی دوّم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبه‌ی اوّل است.»(21/4/1402)
این کلام که صریحاً در مقابل همۀ مردم گفته شده و به نقد عملکرد حوزه هم می‌پردازد، بسیار مهم است چرا که نشان می‌دهد ایشان از وضع تبلیغ دین در جامعه ناراحت هستند. یعنی این تبلیغ، درست نیست. در میان برخی از جوان‌هایی که از دین فاصله دارند، سوءتفاهم‌هایی ایجاد شده و کار به جایی رسیده که بعضاً نفرت از دین دارند و این نه به خاطر عملکرد دینداران است، بلکه به خاطر معرفی‌هایی است که از دین شنیده‌اند و خیلی‌ از این معرفی‌ها در همین کتاب‌های درسی است. در تبلیغ دین، اِشکال وجود دارد.

آثار و نتایج عدم معرفی صحیح دین در عرصۀ سیاست و اجتماع

مشکل دیگر در عدم معرفی صححیح دین، خودش را در انتخابات نشان می‌دهد که دین نقش اول را در آن بازی نمی‌کند. مشارکت حدود سی درصد در دوره اول انتخابات نشان می‌دهد که یک دین متحجرانه به مردم معرفی شده که این وضعیت مشارکت در انتخابات، حاصل شده است. مشارکت بالا در انتخابات، مهمتر از این است که چه کسی رأی می‌آورد. دینی که صحیح به معرفی می‌شود، تعیین‌کننده‌ترین عامل در انتخابات است. دین در مقابل حساس‌ترین حادثۀ تعیین‌کننده در یک جامعه ساکت نیست و به سرنوشت انسان‌ها اعتنا دارد.

چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت می‌کنیم؟

چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت می‌کنیم؟ چون این تحجر است که نگذاشته نقش تعیین‌کننده به دین در انتخابات داده شود. حتماً از دین برداشت غلطی شده است. دین اخلاق‌فردی، اعتقادات‌فردی، عرفان‌فردی و ‌احکام‌فردی است که به مردم تزریق شده؛ این دین در انتخابات تعیین‌کننده نیست. این دین، نه در انتخابات اصلح را معرفی کند و نه انگیزۀ شرکت در انتخابات ایجاد می‌کند.

تقدیر از نحوه حضور آقای جلیلی در انتخابات؛ دین یعنی آبادکننده دنیای ما

البته انتقاد من از عدم مشارکت حداکثری علی‌رغم این مطلب است که این انتخابات بهتر از تمام انتخابات‌های گذشته بوده است؛ از جهت اینکه نامزدهای انتخاباتی به ویژه آن نامزدهایی که چهرۀ دینی و انقلابی بیشتری داشتند از ادبیات درست‌تری استفاده کردند. شاید اولین‌بار بود که شخصی که در این انتخابات بیشتر گفتمان دینی و انقلابی را نمایندگی کرد (آقای جلیلی)، بیشتر از همه عمل‌گرایانه حرف زد. آقای جلیلی بیشتر از همه برای آبادی صنعت و کشاورزی حرف زد تا این تصور درستی در مردم ایجاد بشود که دین، یعنی آبادکنندۀ دنیای ما. ایشان نیامده بود که فقط ارزشی حرف بزند.






نظر شما